-1 تعداد مدل هايي که تحت پوشش نام تجاري اتومبيل قرار دارند ( به غير از خودروهاي جديد ، نظير هوندا که بخش کوچکي از حجم توليدات را تشکيل ميدهند ) . به طور کلي، نامهاي تجاري نظير شورولت و يا فورد که داراي 15 مدل عمده خودرو هستند که در هر سال توليد ميشوند به بودجه بيشتري در مقايسه با نامهاي تجاري نظير ساترن يا لکسوز، نياز دارند .
-2 تعداد مدل هايي که در هر سال براي اولين بار و يا با تغيير به بازار عرضه ميشود. به ازاي هر توليد جديد و يا طراحي مجدد (که نوعاً هر 4 يا هر 5 سال به وقوع ميپيوندد)، خودروسازان عموماً فعاليتهاي بازاريابي بيشتري را انجام ميدهند و از اين رو به هزينه تبليغاتي بيشتري نيز نياز دارند.
-3 سهم بازار نام تجاري خودرو به غير از فروشهاي غير خرده فروشي که به تبليغات نياز دارد . هنگامي که تعداد خودروها افزايش مييابد، دو اتفاق رخ ميدهد : در کل، هزينه بيشتري صرف تبليغات به منظور حمايت از نام تجاري ميشود و هزينه کمتري به ازاي (تبليغات ) هر واحد اتومبيل صرف مي شود. از اين رو با افزايش سهم بازار ، بودجه بهينه تبليغات افزايش يافته و نرخ افزايش کاهش مييابد .