❀ ❀ ❀ عشقبازی به همین آسانی ست... ❀ ❀ ❀

[شهاب منتظر]

عشقبازی به همین آسانی ست...


که گلی با چشمی

بلبلی با گوشی

رنگ زیبای خزان با روحی

نیش زنبور عسل با نوشی

کار همواره ی باران با دشت

برف با قله ی کوه

رود با ریشه ی بید

باد با شاخه و برگ

ابر عابر با ماه

چشمه ای با آهو

برکه ای با مهتاب

و نسیمی با زلف

دو کبوتر با هم

و شب و روز و طبیعت با ما



عشقبازی به همین آسانی ست ...


شاعری با کلماتی شیرین

دست آرام و نوازش بخش بر روی سری

پرسشی از اشکی

و چراغ شب یلدای کسی با شمعی




عشقبازی به همین آسانی ست ...


که دلی را بخری

بفروشی مهری

شادمانی را حراج کنی

رنجها را تخفیف دهی

مهربانی را ارزانی عالم بکنی

و بپیچی همه را لای حریر احساس

گره عشق به آنها بزنی

مشتری هایت را با خود ببری تا لبخند


عشقبازی به همین آسانی ست ...


مجتبی کاشانی

[عهد آسمانى]

یه روز عشق برای من هم همین قدر زیبا وساده بود
اما همه گفتند واقعیت نیست وبرخواسته از خاصیت دوران نوجوانیست و
بعد با کلی سیره وروش وحکم و اجبار وبار گناه مرا از آن محروم کردن
وگفتند خود و دنیا رابشناس تا بدانی عشق چیست وکجاست
حال خود ودنیا راشناختم اما دریغ و صد افسوس که دیگر هرگز عشق را ندیدم
میدانید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟
چون عشق همان احساس پاک وزیبای من بود که بدست انسان های ناکام وحقیر و پر مدعا کشته شده بود
چون فکر میکردند عاشق بودن خیلی سخت است....