ـ خواستگاری نزد حضرت زهرا (س) [4]
پیامبر برخاست و علی را دراتاق تنها گذاشت ونزد فاطمه آمد حضرت زهرا به پا خاست و عبای پدر را از دوش او برداشت و ظرف آبی آورد پیامبر دست خود را شست وزهرا نیز پای پدر را شست و شو داد و سپس مقابل حضرت نشست .
پیامبر فرمود : «فاطمه جان» عرض کرد : بلی ای پدر خواسته ای دارید ؟
من از خداوند در خواست کردم که بهترین و عزیزترین مردم را به همسری تو درآورد اینک علی بن ابی طالب که خویشاوندی نزیک و فضایل و کرامت و شجاعت و ایمان او را می دانی و از منزلت والایش خبر داری به خواستگاریت آمده است نظر تو چیست ؟
حضرت زهرا که منتظر چنین لحظه ای بود پاسخی نداد و سکوت نمود پیامبر با دیدن سکوت و عدم کراهت درچهره اش فرمود الله اکبر سکوت او نشانه رضایت است .
فاطمه پس از سخن پیامبر فرمود : حمد پروردگاری که حق رابه حق و نور را به نور متصل نمود من راضی هستم به آنچه خدا و رسولش برای من راضی هستند.
ـ رضایت الهی به ازدواج نور با نور [5]
پیامبر با خوشخالی نزدامیرالمومنین باز گشت ورضایت زهرا را اعلام نمود سپس فرمود :« یا علی او برای تو ست تا هم صحبت خوبی برایش باشی می خواهی بشارتی به تو دهم ؟» عرض کرد «بلی یا رسول الله»
فرمود :« یا علی پیش از آمدن تو یکی از ملائکه برمن نازل شد که با لغت های مختلف تسبیح وتقدیس الهی می گفت. من برخاستم تا سرش را ببوسم اما او گفت : یا احمد مقام تونزد پروردگار از تمام اهل زمین وآسمان بالاتر است آنگاه جلو آمد و دست و سر مرا بوسید گفتم: ای حبیبم جبرئیل، تا به حال تورا این گونه ندیده بودم !؟ پاسخ داد :
من جبرئیل نیستم! من صرصا ئیل [6]نام دارم که برای بشارت ازدواج نور با نور نزد شما آمده ام من عهده دار یکی از ستون های عرش پرودرگار هستم و از خداوند اجازه گرفتم تانخستین کسی باشم که این خبر وتبریک را برای شما می آورد اینک جبرئیل میکائیل اسرافیل و اسماعیل ( موکل آسمان دنیا ) همرا با هفتاد هزار ملک پس از من نزدشما خواهند آمد.
من سوال کردم : ای صرصائیل ازدواج نور با نور یعنی چه کسی با چه کسی ؟ پاسخ داد : یعنی ازدواج علی و فاطمه!
هنگام خداحافظی دیدم بر کتف او چنین نوشته شده است « لا اله الا الله محمد فرستاده پروردگار است که او را به وسیله علی یاری کردم علی وصی وولی اوست؛ علی بن ابی طالب بر پا کننده ی حجت خداست .»
با دیدن نوشته از او پرسیدم ای صرصائیل این جملات از چه زمانی برکتف تو بوده است ؟ او گفت:« قسم به آنکه تو را به پیامبری مبعوث نمود این نوشته ها بیست وچهار هزار سال قبل ازخلقت آدم ابوالبشر بر کتف من نقش بسته است.»
پس از رفتن صرصائیل جبرئیل همراه میکائیل واسرافیل واسماعیل وهفتادهزار ملک نزد من آمدند جبرئیل نخست ظرف عطری به من داد و گفت « یا محمد این عطر رابه فاطمه بده تا سر و بدن خود راخوشبو کند» سپس حریر سفید بهشتی که دو سطر با نور در آن نگاشته بود و دردستانم گذارد.
پرسیدم : ای حبیبم جبرئیل این نوشته ها چیست ؟ پاسخ داد : در حریر چنین نوشته است «یا محمد خداوند به زمین نظری نمودوبرای رسالت خویش تورا از میان مخلوقات انتخاب کرد سپس نظری دوباره نمود و برای تو برادر و وزیر وهمراه و داماد برگزید تا او را به ازدواج دخترت فاطمه درآوری .»
پرسیدم:ای حبیبم جبرئیل این شخص دوم که خدا برگزید نامش چیست ؟
گفت : یا محمد او برادر تو دردین وپسر عمویت درخویشان است. او علی بن ابی طالب است .
ـ بشارت محمدی از آینده ی ازدواج نورانی[7]
سپس پیامبر(ص) به امیرالمؤمنین (ع) فرمود : یا علی ! پروردگار دستور داده که تو داماد من باشی و فاطمه را به همسری تو درآورم . آیا راضی هستی؟
امیرالمؤمنین (ع) با خوشحالی بسیار عرض کرد :«آری یا رسول الله ، راضی هستم». آنگاه پیامبر (ص) با دریافت پاسخ مثبت از فاطمه (س) و علی (ع) سخنانی از آینده ی زندگی آنان بیان کرده فرمود :
یا علی ، من دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم. او سرور زنان عالم است . فاطمه پس از تو محبوب ترین شخص نزد من است . از شما دو آقای جوانان بهشت متولد خواهند شد . فرزندان شما پس از من به دست مردم مظلوم و شهید می شوند . آنان نجباء زاهد هستند که به وسیله ی ایشان پروردگار ظلم را خاموش می نماید و حق را زنده می کند و باطل را می میراند . تعداد آنها به عدد ماه های سال است و پشت سر آخرین شان عیسی بن مریم به نماز می ایستد.
( منبع کتاب گزارش لحظه به لحظه از ازدواج حضرت علی ( علیه الاسلام ) و حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) )
[1] احقاق الحق ج 22 ص 200 . المحتضر ص 125
[2] تاویل الایات : ج 1 ص 136.
[3] بحار الانوار :ج 43 ص 108 ، 118 مجمع الزوائد ج 9 ص 205 اشراق الصبااح ص 125 مسندفاطمه الزهرا «سیوطی » ص 81 احسن الکبار : ج 1 ص 210 فاطمه الزهرا «کعبی » ص 36 احقاق الحق 4 ص ت474 ج 329 خدیجه «ص» ام المومنین ص 267.
[4] احقاق الحق : ج 19 ص 246 بحار النوار ج 43 ص 93 – 109 رشفه الصادی ص 9 احسن الکبار ج 1 ص 210 امالی طوسی :ج ص 37 تاریخ دمشق :ج 42 ص 125 فاطمه الزهرا (کعبی ) ص 36 مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 345 .
[5] تحفه العروس : ص 39 احقاق الحق :ج 6 ص 616 ج 19 ص 127 ج 23 ص 493 ج 33 ص 347 جواهر المطالب ج 1ص 150 ذخایر العقبی ص 86 اثبات الهداه ج ا ص 655 بحا رالنوار ج 36 ص 272 ج 43 ص 111ـ 108 الغیبه ص 39 الثاقب فی المناقب ص 288 مائه منقبه ص 35 اصول کافی ج 1 ص 460 المحتضر ص 105 شجره طوبی ج 2 ص 241 فاطمه الزهار من قبل المیلاد : ص 27
[6] نسطائیل صلصائیل محمود نیز ذکر شده است .
[7] ذخایر العقبی :ص اثبات الهداه ج 1 655 بحار الا نوار : ج 326 ص 272 ج 43 ص 108 – 111 الغیبه ص 39 الثاقب فی المناقبص 35 اصول کافی ج 1ص 460 المحتضر ص 105 شجره طوبی :ج 2 ص 241 فاطمه الزهرا من قبل المیلاد :ص 27 تحفه العروس :ص 39 احقاق الحق : ج 6ص 616 ج ص 127 ج 493 ج 33ص 347 جواهر المطالب :ج 1 ص 150