مرد خانه ، بعد از بازنشستگی
هر دوران و شرایط جدیدی كه در زندگی افراد پیش می آید می تواند ایجاد بحران کند و یا زیبا و دوست داشتنی شود که این موضوع به شرایط و موقعیت خود فرد بستگی دارد . بازنشستگی برای بعضی ها جذاب و راحت و برای افراد دیگر مشكل و پراسترس است.
اصولاً بازنشستگی ، یك مرحله از زندگی به شمار می رود كه تازه و جدید است و باید فرد حتماً با موقعیت خو بگیرد. چون كه فرد در این سال ها درس خوانده و حرفه ای یاد گرفته و می بینیم كه به یكباره این مسیر 50 ساله تمام می شود و فرد احتیاج دارد كه با این فاز جدید تطابق پیدا كند. معمولاً هر موقعیت جدید استرس زاست. اگر خود فرد دلبستگی و سرگرمی داشته و در خانواده جایگاهی داشته باشد این مشكل كمتر و تقریباً حذف می شود اما اگر فرد در خانواده موقعیت خوبی نداشته و با افراد خانواده تفاهم نداشته باشد و نتواند ارتباط برقرار كند.
محیط و موقعیت جدید برای او استرس آور است و به دنبال آن فرد واكنش روان شناختی نشان می دهد از جمله افسردگی، اختلال در تعاملات زناشویی، پرخاشگری و شاید تركیبی از همه اینها. این مشكلات در یك سال اول بیشتر است و بعد از گذشت زمان و خو گرفتن با شرایط به مرور كم می شود. البته اگر فرد بتواند از همان ابتدا سرگرمی جدیدی پیدا كرده و خود را مشغول كند تا از این فضای راكد و خسته كننده دوری كند این علایم حذف می شود وگرنه اثرات آن همچنان تداوم پیدا می كند و دوران سختی در زندگی فرد بازنشسته به وجود می آید .
اگر خود فرد دلبستگی و سرگرمی داشته و در خانواده جایگاهی داشته باشد این مشكل كمتر و تقریباً حذف می شود اما اگر فرد در خانواده موقعیت خوبی نداشته و با افراد خانواده تفاهم نداشته باشد و نتواند ارتباط برقرار كند. محیط و موقعیت جدید برای او استرس آور است
مشكل دیگری كه در این میان می تواند خود را نشان دهد ، داشتن یا نداشتن توان اقتصادی است. عاملی كه باعث ناراحتی، برخورد و پرخاشگری می شود و افسردگی را تشدید می كند به خصوص اینكه فرد در خانه مشكلاتی هم داشته باشد. بیماری افسردگی در این سن بین افراد رایج است كه از علائم آن می توان مشكلات خواب، پرخوری، كم خوری، گوشه گیری و انزوا _ حساس و زودرنج شدن _ داشتن افكار مرگ و نابودی گریز از افراد و جامعه و احساس پوچی را نام برد.
مسأله دیگراین است كه اگر زن و شوهر با هم تعارضاتی داشته باشند در آن صورت مجبور هستند یكدیگر را تحمل كنند و چون علاقه ای به یكدیگر ندارند و با هم تطابق شخصیتی ندارند در نتیجه به هم صدمه می زنند و روابط زناشویی آرامی نخواهند داشت كه در این صورت بنیان و سازمان خانواده به هم می ریزد و آزادی فرد محدود می شود كه افسردگی را در پی خواهد داشت.
در این مرحله زنان در نقش همسر وظایف مهمی دارند كه عشق ورزیدن و محبت كردن و ایجاد روابط دوستانه از جمله آنهاست. باید روابط زندگی زناشویی را محترم شمرد و زن و شوهر از یكدیگر حمایت كنند و جایگاه فرد را در خانواده محترم بدانند. اگر خانواده و زن و شوهر همدیگر را درك نكنند و بخواهند به اجبار یكدیگر را تحمل كنند بالاخره روزی این حوصله تمام می شود و منجر به دعوا و درگیری می شود. به همین دلیل به فكر طلاق و جدایی از هم می افتند. ولی با كمی حوصله و درك شرایط و موقعیت همسر می توان از خیلی برخوردها و ناآرامی ها در زندگی جلوگیری كرد.
در این مرحله زنان در نقش همسر وظایف مهمی دارند كه عشق ورزیدن و محبت كردن و ایجاد روابط دوستانه از جمله آنهاست