السلام علیک یاروح الله

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

ای ذخیره الهی شیعه:


که با رفتنت دنیایی را داغدار خود کرد ی و الفاظ را نیز به سوگ نشانیدی . اینک طوفان کلمات، ساحلی می طلبد تا فقدان تو را ای سپه سالار لشکر حضرت حجت (‌‌ عجل الله ) ای از تبار پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کنار واژه صبر تسکین دهد.

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

کجایی تو که با رهبریت جهانی را لرزاندی و با عطوفت پدرانه ات قلب ها را به تسخیر خود در آوردی

رحلت جانگدازت رحلت پیامبر عظیم الشإن اسلام را در اذهان مجسم نمود .

با آمدنت بهار دل پیدا شد / بلبل به نوا آمد و گلها وا شد

ای کاش که رفتنت نمی دیدم من / با رفتن تو قیامتی بر پا شد . . .

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

می سوخت چو شمع تا سحر در شب مرگ

بشکفت گل از گل رخش در تب مرگ

آرامتر از همیشه با یاد خدا

گل خنده زد و نهاد لب بر لب مرگ . . .

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

هر دل شد حجله ای برای غم تو / هر دیده چو دجله است در ماتم تو


از یاد نرفته ای که دلها با توست / دل نیست مگر دلی که شد همدم تو . . .

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

دل به عشق اش داده ام دلداده ام

بَهراین دل، دل فکاری گریه کن

می رسد خرداد و داد از یاد ِاو

کی توانم بردباری، گریه کن . . .

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

افسوس که نو بهار آخر گردید

آن باغ پر از شکوفه پرپر گردید

اندوه ، اندوه از فراق آن گل

کز بوی خوشش جهان معطر گردید . . .

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

دنیا به عزای تو یتیمانه گریست

هر مرد و زن و عاقل و دیوانه گریست

من کودک معصوم یتیمی دیدم

آنروز چه مظلوم و غریبانه گریست . . .

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

تصویر تو را چو خاک در قاب گرفت

آئینه شکست و گریه بر آب گرفت

ای هم نفسم نماز آیات بخوان!

خورشید به گل نشست و مهتاب گرفت

تنها نه دل و سینه و سر میسوزد

خورشید و ستاره و قمر می سوزد

هر شب که به گلزار تو آیم بینم

از داغ تو لاله تا سحر می سوزد

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

هر کجا پا بنهی حسن وی آنجا پیداست

هرکجا سر بنهی سجده‏گه آن زیباست

همه سرگشته آن زلف چلیپای ویند

در غم هجر رُخش، این همه شور و غوغاست

[حسنعلی ابراهیمی سعید]

گریه کن ابربهاری گریه کن

بامن از این سوگواری گریه کن

دل ندارد طاقت هجران او

بادل من خود به یاری گریه کن