صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12

موضوع: ▌ღ▬◄ امامت و ولایت از دیدگاه ملاصدرا ►▬ღ▐

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض ▌ღ▬◄ امامت و ولایت از دیدگاه ملاصدرا ►▬ღ▐







    امامت و ولایت از دیدگاه ملاصدرا


    برگرفته از سایت :عصر انتظار (المهدویه)



    امضاء

  2. تشكرها 5


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    به نام خدا
    ولایت در لغت


    واژه ولایت در لغت معانی فراوانی دارد و علمای لغت هر یک به ذکر آن پرداخته‌اند. راغب اصفهانی (وفات ۴۲۵هـ .ق) در مفردات می‌گوید:

    «الولاء» و «توالی» به معنای آن است که دو چیز یا بیش‌تر از آن، طوری قرار گیرند که بینشان هیچ چیز دیگری فاصله نیندازد
    و «ولایت» با کسره، به معنای یاری کردن و نصرت و با فتحه به معنای متولّی شدن در امر سرپرستی است.[۱]ابن اثیر (وفات ۶۰۶هـ .ق) در کتاب النهایة آورده است: ولایت با فتحه به معنی محبت و یاری کردن و با کسره به معنای تولیت و امارت و سلطان است.[۱]
    [۱] . ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۳، تحقیق محمد سیدگیلانی، مکتبة المرتضویه، تهران، بی‌تا.




    امضاء

  5. تشكرها 5


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    سیدشریف جرجانی (وفات ۷۴۰هـ .ق) در تعریفات گفته است:

    «ولی» بر وزن فعیل، به معنای فاعل است، یعنی کسی که پی‌درپی اطاعت شود بی آن‌که عصیانی آن را مختل کند و یا فعیل به معنای مفعول است، یعنی کسی که احسان و فضل خداوند پی‌درپی بر او عنایت شود.

    ولی عارف به خداوند و صفات اوست تا آن‌جا که مواظبت بر طاعات و اجتناب از معاصی و اعراض از فرورفتن در لذات و شهوات می‌کند. و «ولایت» به مفهوم قرب است، یعنی قیام عبد به حق هنگامی که از خود فانی شود.[۲]

    یکی دیگر از علمای لغت سعید الحوزی الشَّرتونی(م ۱۳۴۲ یا ۱۹۱۲هـ .ق) نیز آورده است: «ولایت» با کسره به معنای خطّه، امارت و سلطان است؛ ولی با فتحه، مصدر و به معنای سرزمینی است که والی بر آن تسلط دارد و «ولایت» به معنای قرابت و نزدیکی است.[۳]





    امضاء

  7. تشكرها 4

    مدير اجرايي (07-03-2013), شهاب منتظر (06-03-2013)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    [FLV]امامت در لغت


    واژه امامت در لغت به معنای رهبری و پیشوایی و «امام» به معنای مقتدا و پیشوا است، خواه انسان باشد یا چیز دیگر. چنان‌چه در «صحاح اللغة» امامت بدین صورت ترجمه شده که:

    «امام» کسی است که بر او اقتدا می‌شود و جمع آن «ائمه» و اصل آن از «آمِمَه» گرفته شده است.[۴]

    ابن‌فارس (وفات ۳۹۵هـ .ق) در کتاب ارزشمند خویش می‌نویسد:

    امام کسی است که در کارها به او اقتدا می‌شود و پیامبر۶ امام ائمه و خلیفه، امام رعیت، و قرآن امام مسلمین است.[۵]


    امضاء

  9. تشكرها 3

    مدير اجرايي (08-03-2013), شهاب منتظر (13-03-2013)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    راغب نیز درباره این واژه می‌آورد:


    امام یعنی چیزی که از آن پیروی شود، تفاوتی نمی‌کند که آن چیز انسان باشد که از لحاظ کردار و گفتار مورد پیروی قرار گیرد و یا این‌که کتاب باشد و یا هر چیز دیگری و نیز فرقی ندارد آن‌چه مورد پیروی است حق باشد یا باطل. و جمع امام، ائمه است.[۶]


    تلازم امامت بر ولایت


    بنابر آن‌چه گذشت، بیشتر لغویان ولایت را به قرب یا گاهی تصرّف و سرپرستی معنا کرده‌‌اند، اما در مجموع می‌توان گفت که ولایت گاهی به معنای قرب یا نهایت قرب به حق‌تعالی است که در این صورت تلازمی با امامت ندارد.

    به تعبیر دیگر، شاید کسی مقام ولایت را داشته باشد، ولی زمام‌دار و امام نباشد. پس این دو با هم منافاتی نخواهد داشت. مانند حضرت زهرا۳ و حضرت عباس۷ که برخوردار از مقام ولایت (نهایت قرب به حق تعالی) اند، ولی امام نیستند.

    اما گاهی ولایت به معنای اولویت در تصرف است که در این صورت با امامت نیز ملازمت دارد؛ مانند امامت و ولایت ائمه اطهار:.





    امضاء

  11. تشكرها 3

    مدير اجرايي (13-03-2013), شهاب منتظر (13-03-2013)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ولایت از منظر حکیم صدرالمتألهین


    در نظر صدرا «ولیّ» بر وزن فعیل به معنای فاعل از کلمه «ولیّ» به معنای نزدیکی و نداشتن فاصله است و «ولیّ» کسی است که از دیگران برای تدبیر امور سزاوارتر و شایسته‌تر است.

    به همین جهت به کسی که دوست‌دار و یاری‌کننده باشد ولی گفته می‌شود؛ زیرا به سبب محبت و یاری به انسان نزدیک می‌گردد و از او جدا نمی‌شود. از این‌رو ضد ولایت بودن، عداوت است. از ریشه آن «والی» گرفته می‌شود زیرا امور قوم را با امر و نهی تدبیر می‌کند و هم‌چنین مولی از آن گرفته شده که رفع نیاز از بنده می‌کند.[۷]پس ولایت که از ولیّ گرفته شده، در اصطلاح به معنای نزدیکی به حق تعالی است.





    امضاء

  13. تشكرها 3

    مدير اجرايي (13-03-2013), شهاب منتظر (13-03-2013)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اقسام ولایت در نظر صدرالدین شیرازی


    حکیم ملاصدرا ولایت را به دو قسم عامه و خاصه تقسیم می‌کند:


    ولایت عامه برای هر کس که به خدا ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، حاصل می‌شود و ولایت خاصه فنای فی‌الله است، چه از جهت ذات و چه از جهت صفت یا فعل. او می افزاید: ولی کسی است که فانی فی‌الله، قائم و متخلّق به اسماء و صفات خداوند باشد.[۸]



    وقتی از مقام محو به مقام صحو باز گردد[۹] و به موجودات خداوند به دیده تفصیل بنگرد و در عین حال از حالت جمع غافل نگشته و با دیدن خلق از حق غافل نشده باشد، هم‌چنان‌که با دیدن حق از خلق غافل نمی‌شود و با صفات از ذات و با ذات از صفات غافل نمی‌گردد؛ چنین شخصی ولیّ محق و صدیق محقق است و صاحب تمکین و تحقیق است و افعال را به حق نسبت می‌دهد و به کلی از بندگان سلب نمی‌کند.[۱۰] چنان‌که حق‌تعالی فرمود:


    وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللّهَ رمی 11



    امضاء

  15. تشكرها 3

    مدير اجرايي (13-03-2013), شهاب منتظر (13-03-2013)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ولایت خاصه ممکن است از طرف حق تعالی اعطا شده باشد و شاید کسبی باشد. اگر با قوه انجذاب از حضرت الهیه، قبل از مجاهدت گرفته شده باشد، اعطایی است و اگر بعد از مجاهدت با نیروی انجذاب گرفته شده باشد اکتسابی است؛


    و آن‌که نیروی جذبش بر مجاهدتش مقدم باشد محبّ نامیده می‌شود؛ چنان‌که رسول اکرم۶ از پروردگارش نقل کرده است:


    پیوسته بنده به وسیله نوافل به من نزدیک می‌شود تا این‌که او را دوست بدارم… .[۱۲]


    پس انجذاب او متوقف است بر محبتی که از تقرّبش حاصل می‌شود. به همین جهت کسبی نامیده می‌شود. گرچه همین تقرّب و نزدیکی و توفیق به انجام نوافل نیز از جانب خداوند است؛ چرا که اگر جاذبه الهی نبود، هیچ‌کس از نفسانیاتش خارج نمی‌شد. مقام محبوب کامل‌تر و بلند مرتبه‌تر از مقام محبّ است.[۱۳]








    امضاء

  17. تشكرها 2

    مدير اجرايي (13-03-2013), شهاب منتظر (13-03-2013)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شایان توجه است که می‌توان تقسیم دیگری هم برای ولایت در نظر گرفت که صدرا نیز در آثار خود به آن پرداخته است.

    ولایت، به ولایت تکوینی و ولایت تشریعی تقسیم می‌شود. ولایت تکوینی یعنی سلطه، قدرت و نفوذ اراده در جهان آفرینش و تکوین.

    ولایت تشریعی نیز مقام قراردادی است که خداوند متعال، آن را برای اداره شئون و سرپرستی جامعه به برخی افراد داده است. این وظایف نیز ریشه در ولایت تکوینی دارد.


    ولایت تکوینی از دیدگاه ملاصدرا


    جهان آفرینش به طور کلی هم‌چون انسان‌ها حرکت و هدفی دارد و برنامه‌ای و هدایتی که در سایه عنایات خداوند صورت می‌پذیرد. طبق قواعد فلسفی، فیوضات خداوند با واسطه‌های الهی به جهان آفرینش می‌رسد.


    بر اساس روایات، این واسطه‌ها همان اولیای الهی از پیامبران و اوصیای آنهایند که غرض از آفرینش انسان کاملاً در آنها محقق شده است. آنان به حق، به مقام خلیفة‌اللهی رسیده‌اند و دیگران تنها درجه‌ای از آن مقام را دارند.


    یعنی به مقدار ارتباطشان با تجلّیات اسماء و صفات الهی در جهان یا پیوندشان با اسم اعظم جامع الهی که لازمه‌اش تکامل همه جانبه است، از این مقام برخوردارند.



    امضاء

  19. تشكر

    شهاب منتظر (19-06-2013)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مرحوم صدرالمتألهین شیرازی در شرح اصول کافی می‌نویسد:


    این اولیای الهی نه تنها علت غایی، بلکه در مراحل علت فاعلی این جهان قرار دارند.[۱۴]


    طبق آن‌چه گفته شد، اولیای الهی بر باطن جهان ولایت دارند و چون در متن غیبت جهان چنین ولایتی دارند، خداوند در ظاهر هم آنها را ولی و امام قرار داد تا مقام و منصب ظاهری طبق واقعیات جهان باشد.

    صدرا امامت را یکی از شئون خلافت و جانشینی خداوند می‌داند و در تحقیق خلافت چنین می‌گوید:


    حکمت الهی که جامع همه کمالات و اسماء نیک و صفات عالی می‌باشد، مقتضی دانست که با ایجاد عالم امکان خلق مخلوقات و تدبیر امور آن مملکت، ایجاد و رحمت خود را توسعه بخشد و پرچم قدرت و حکمت را گسترده سازد و انجام این کار از ذات قدیم خداوندی بدون واسطه به جهت دوری و تناسب اندک مقام عزّت قدیم و ذلّت حدوثِ عالم، دور بود و خداوند اراده فرمود که نایبی به جانشینی خود برگزیند که نیابتاً تصرف نموده و سرپرستی و حفظ عالم را به عهده بگیرد.

    به ناچار نایب مذکور، صورتی به طرف قدیم و ازلیت دارد و از حق تعالی کمک می‌گیرد و جانبی هم به طرف عالم خلق و حوادث دارد. بنابراین خداوند جانشینی بر طبق کمالات خود آفرید که تصرف عالم را به دست گیرد و همه اسماء و صفات عالیه خود را به او خلعت داده و در مسند خلافت نشانده و مقدرات عالم و حکم مخلوقات را به او سپرد و خلاصه مقصود از خلق عالم این است که انسانی، جانشین خداوند در عالم، ایجاد شود.[۱۵]






    امضاء

  21. تشكر

    شهاب منتظر (19-06-2013)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi