صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 43

موضوع: مسافر ری _ ویژه نامه ی سالروز وفات حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    «غریب ملک ری»






    چشم ما چون چشم زمزم از فراقت اشکبار
    او غریب شهر یثرب ، تو غریب این دیار

    داشتی از کینه های خصم بر چهره غبار
    تیره بُد هَمواره از ظلم عدویت روزگار

    گوهر اشک ملائک می شود اینجا نثار
    حنجر دلدادگانت ناله دارد – زار زار

    قطره قطره اشک ما شد لاله های داغدار
    جان هستی از غم جانسوز تو اندوهبار

    جان زِ ماتم در جنون ،یعنی که گشته بی قرار
    ماه شد گلبرگ خون و مهر شد گلگون عذار

    قلب ما چون قلب هستی در عزایت سوگوار
    ای چو جدّت مجتبی دیده جفا از دشمنان

    در طریق پیروی از اهل بیت مصطفی
    ای مطیع امر حق یا حضرت عبدالعظیم

    نی زِ چشم عاشقان تنها بریزد اشک غم
    سینه ی دلبستگانت شعله دارد – آه آه

    در عزای جانگدازت ای غریب ملک ری
    قلب عالم از شرار داغ تو اندوهگین


    دل زِ غم لبریز خون،یعنی که گشته بی شکیب
    بس که ازچشمان"یاسر"ریخت خوناب جگر






    محمود تاری(یاسر)


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فضلیت زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام



    ابن قولویه در کامل الزیارات (باب 107 ص 324) از علی بن الحسین بن موسی بن بابویه و او از محمّد بن یحیی اشعری عطار قمی روایت کرده که شخصی از اهل ری گفت : بر امام هادی علیه السّلام وارد شدم ، آن جناب از من پرسید در کجا بودی؟ عرض کردم : به زیارت سیّدالشّهداء علیه السّلام رفته بودم، فرمود : آگاه و متوجه باش اگر قبر عبدالعظیم حسنی را که در نزد شما میباشد زیارت کرده بودی ، مثل این بود که حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده باشی .

    این حدیث را رئیس المحدثین شیخ صدوق نیز در ثواب الاعمال ص 95 روایت کرده و گوید : حدیث کرد از برای من علی بن احمد او گفت : حدیث نمود مرا حمزة بن قاسم علوی و او گوید : حدیث کرد از برای من محمّد بن یحیی عطار تا آخر حدیث ، و همچنین این روایت در رساله صاحب بن عباد که قبلاً آن را درج نمودیم ذکر شده است .

    البته واضح است که این خبر مجهول است و قابل اعتماد نیست مگر این که قریه ای موجود باشد که صحت او را تأیید کند ، ما اکنون درباره رجال این روایت تحقیق خواهیم نمود تا موضوع روشن گردد ، اگر چه فقهای شیعه رضوان الله علیهم این گونه اخبار و احادیث را بعنوان تسامح در ادلّه سنن و آداب مورد بحث قرار نمیدهند ، لیکن این حدیث در نظر عدّه ای که به مقام حضرت عبدالعظیم آشنائی ندارند ، و از حالات و زندگی وی بی خبرند، موجب شک و تردید شده و به نظر تعجّب به این خبر نگاه میکنند ؟!

    این گونه اشخاص میگویند : عبدالعظیم حسنی که به چهار واسطه به حضرت مجتبی میرسد ، و در زندگی هیچ گونه مصیبت و ناراحتی ندیده ، چگونه میشود زیارت او از نظر ثواب و جزا با حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه برابر باشد ، با این که او امام مفترض الطاعة و فرزند فاطمه و علی علیهما السّلام است ، و آن همه مصائب و مشقات بر آن جناب رسید ، و در راه دین خدا و احیای قرآن و اسلام جان پاکش را فدا کرد ولی اکنون زائر عبدالعظیم از نظر ثواب مانند زائر سیّدالشّهداء باشد ؟!

    حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در زندگی خود دچار ناراحتی ها و گرفتاریهای زیادی شده است ، او به خاطر ترویج و طرفداری از مذهب حقّ و انتساب به حضرات معصومین مخصوصاً امام هادی علیهم السّلام دچار مخاطرات گردیده ، حکومت غاصب وقت و عمال ظالم و ستمگر خلیفه عبّاسی در صدد آزار و اذیّت او بودند ، این موضوع در بحث سابق مشروحاً گذشت . اکنون برگردیم به حدیث زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و مختصری درباره سند و متن این روایت گفتگو کنیم زیارت این محدّث جلیل القدر از زمان ائمه علیهم السّلام مورد توجّه بوده ، و در کلیه کتب زیارت به این موضوع اشاره گردیده ، و باب مخصوصی برای او باز شده، اقدم از همه این مزارات که اکنون موجود است «کامل الزیارات ابن قولویه» است که این حدیث در آن جا ذکر شده ، پس از آن «ثواب الاعمال» شیخ صدوق میباشد که این روایت در آنجا نیز آمده و مؤلّفین بعدی این حدیث را از این دو کتاب اخذ کرده اند و در طریق این خبر پنج نفر واقع شده اند که ما ذیلاً درباره آنها بحث خواهیم کرد تا اهمیّت موضوع روشن گردد .

    1- ابوالقاسم جعفر بن قولویه ، مرحوم مجلسی رحمة الله علیه در مقدمه بحارالانوار باب توثیق المصادر گوید : کامل الزیارات از اصول معروفه محسوب است ، شیخ طوسی در تهذیب از این کتاب نقل کرده ، محدّثین دیگر هم در کتب خود از محدّث بزرگ اخذ حدیث کرده اند .
    این کتاب از مآخذ و مصادر مرحوم شیخ حر عاملی رضوان الله علیه میباشد وی این تألیف منیف را از اصول معتمده میداند و از او نقل حدیث و روایت میکند کتاب مزبور از کتبی است که مؤلّفین به صحت و درستی او مقّر و معترف اند ، و قرائن زیادی موجود است که ثبوت این تألیفات را به نویسندگان آنها میرساند ، به اندازه ای که برای کسی شکی باقی نمیماند .

    علمای رجال درباره صداقت و وثاقت او اتّفاق دارند ، شیخ در فهرست و نجاشی در رجال و علامه در خلاصه او را توثیق و توصیف نموده اند ، وی استاد شیخ مفید بوده و تألیفات و تصنیفاتی هم دارد ، نام مؤلفات او در فهرست کتاب امامیه ذکر شده است ، خلاصه اینکه این کتاب و مؤلف گرامی او از عصر شیخ ابوجعفر طوسی و حتی قبل از آن مورد توجّه و اعتماد کلیه محدّثین و فقهاء بوده و در تراجم به عظمت و بزرگی از او یاد شده است.
    مطلب قابل توجّه این است که این محدّث جلیل القدر در آغاز کتاب خود «کامل الزیارات» تصریح کرده که کلیه اخبار و روایات وارده در این کتاب موثوق الصدور است ، و گفته : من در این جا جز از ثقات حدیث نقل نکرده ام، و تمام مندرجات آن از ائمه علیهم السّلام رسیده است .

    2- علی بن الحسین بن موسی بن بابویه والد ماجد شیخ صدوق از مشایخ و مؤلفین بزرگ شیعه منسوب است و ما اکنون کلمات علماء و بزرگان را درباره او نقل می کنیم .
    مؤلفین کتب رجال باتفاق او را ستوده اند و از وی به جلالت شان و عظمت مقام یاد میکنند ، شیخ الطائفه در فهرست خود علی بن الحسین را از فقهاء شمرده و او را از ثقات و اجلاء ذکر کرده است . نجاشی در رجال خود گوید: ابوالحسن علی بن الحسین در زمان خود شیخ علمای قم و از رؤسا و بزرگان آنها بود ، وی از ثقات مشایخ حدیث و فقهای این شهر منسوب میشد ، در میان آنان با کمال احترام و عظمت و شایستگی زندگی میکرد .


    علی بن الحسین از قم به عراق وارد شد و با ابوالقاسم حسین بن روح نائب خاص حضرت صاحب الزمان علیه السّلام ملاقات نمود ، با او مسائل چندی را در میان گذاشت پس از آن نامه ای توسط علی بن جعفر بن اسود برای حسین بن روح قدس سرّه فرستاد تا به امام زمان علیه السّلام تقدیم گردد ، و در آن نامه به حضرت بقیّة الله سلام الله علیه نوشت و از آن جناب درخواست نمود که از خداوند برای وی فرزندی بخواهد ، حضرت در پاسخ نامه او فرمودند : ما از خداوند جهت تو فرزندی طلب کردیم و قریباً دارای دو فرزند صالح خواهید شد .
    این محدّث شریف از مؤلفین و مصنفین بزرگ در عصر خود بوده و کتابهای زیادی را تألیف کرده ، کتب او در فهرستها نامبرده شده، وی سرانجام در سال 329 جهان را وداع گفت و در شهر قم دفن شد و قبرش اکنون معروف و دارای ساختمان رفیع و بنای معتبری است .

    3- محمّد بن یحیی اشعری از محدّثین قم و مشایخ بزرگ حدیث بشمار میرود ، شیخ بزرگوار محمّد بن یعقوب کلینی رضوان الله علیه از وی اخذ روایت کرده و در «کافی» از او اخبار فراوانی نقل میکند ، آنها که با کافی مأنوس هستند میدانند که اکثر احادیث او از طریق این محدّث جلیل القدر است ، و در تمام ابواب کتاب مزبور روایات او ذکر شده است . البته پیداست که این نشان اعتماد و اطمینان مرحوم کلینی به این شخصیت بزرگوار است .


    علمای رجال و فقهای شیعه او را توثیق و تمجید کرده اند ، در رجال نجاشی و شیخ طوسی و خلاصه علامه از او به عظمت و بزرگواری یاد شده ، شهید عبدالرحمة در تألیفات خود او را از ثفات شمرده است ، باری این محدث شریف مورد اعتماد کلیه مؤلفین و اصحاب تراجم است ، وی از اصحاب اصول و مصنفین عالی مقام محسوب می شود و از تألیفات او در فهرستهای کتب شیعه نام برده شده است ، این بود مطالبی که در مورد «کامل الزیارات» و مؤلف گرامی آن بنظر خوانندگان ارجمند رسید اینک مختصری هم درباره رجال این حدیث که در ثواب الاعمال صدوق آمده ذیلاً مینگاریم .

    4- محمّد بن علی بن الحسین معروف به شیخ صدوق از اعیان محدّثین شیعه بشمار می رود ، وی بدعای حضرت صاحب الزمان علیه السّلام متولّد شد ، او در میان علمای شیعه و فقهای امامیه هم چون آفتاب تابانی میدرخشد ، تألیفات و تصنیفات این محدّث بزرگوار مشهور و معروف اند و از همان زمان تألیف مورد توجّه علمای امصار در تمام اعصار قرار گرفته اند، فضائل و مناقب «رئیس المحدّثین» در این مختصر نمی گنجد ، و او مورد اعتماد و اطمینان کلیه فقهای شیعه است ، و همگان وی را «صدوق» دانسته و او را توثیق نموده اند .


    5- علی بن احمد بن موسی الدقاق از مشایخ شیخ ابوجعفر ابن بابویه است وی در تألیفات خود از این محدّث روایات زیادی نقل کرده است ، و برای او از خدا طلب رحمت و آمرزش نموده ، البته این ترضی و ترحم از طرف صدوق دلیل است که وی او را شخص خوش عقیده و صحیح العمل میدانسته ، محقق داماد –رضوان الله علیه- فرموده : مشایخ بزرگ مانند صدوق که درباره راویان جمله «رضی الله عنه » و یا «رحمة الله» را ذکر میکنند ، این نشان اعتماد و اطمینان او باین راوی است .
    از این راوی در کتب رجال ذکر مفصلی بمیان نیامده ، و جز در طریق شیخ صدوق در طرق دیگر اسمی از وی دیده نمیشود .

    6- حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبدالله بن ابی الفضل العبّاس ابن امیرالمؤمنین علیهماالسّلام از محدّثین بزرگ و از مؤلفین بشمار است ، نجاشی گوید : وی از ثقات محسوب و از بزرگان اصحاب امامیه است ، او جلیل القدر و کثیرالحدیث بوده و چندین کتاب تصنیف کرده ، که از جمله آنها کتاب توحید ، کتاب زیارات، کتاب مناسک و کتاب رد بر محمّد بن جعفر اسدی است ، و نیز از تألیفات خوب و مفید او کتابی است که درباره راویان حضرت صادق علیه السّلام نوشته است.


    علامه حلی قدس سرّه نیز او را در قسم اوّل خلاصه عنوان کرده و او را از ثقات و اجلاء مشایخ ذکر نموده است .
    در تنقیح المقال گوید قبر سیّد جلیل حمزة بن قاسم ابویعلی در جنوب حله بین فرات و دجله واقع شده ، و اکنون موجود و معروف است ، مردم گمان میکنند که او قبر حمزة بن موسی الکاظم علیه السّلام است لیکن این درست نیست ، اهل فن تصریح کرده اند که این مزار متعلق است به حمزة بن قاسم که از فرزندان عبّاس بن امیرالمؤمنین علیهماالسّلام بوده ، علامه جلیل القدر سیّد مهدی قزوینی در بعضی از نوشتجات خود گفته : که حضرت صاحب الزمان علیه السّلام از این حمزة بن قاسم تعریف و تمجید نموده و به زیارت او امر فرموده است ، محدّث شریف حاج میرزا حسین نوری – رحمة الله علیه – در جنة المأوی راجع به حمزة بن قاسم مطلبی آورده مراجعه شود .

    در حالات این راوی نوشته شده که وی کتابی در زیارات تألیف کرده ، و روایت زیارت عبدالعظیم را در کتاب خود آورده ، و حدیث مزبور را از محمّد بن یحیی عطار قمی نقل کرده است ، پس معلوم شد که این روایت را دو نفر از ثقات محدّثین از ابوجعفر عطار شنیده اند . و ما قبلاً درباره محمّد بن یحیی بحث کردیم و موقعیت علمی و شخصیت عظیم او را در نزد فقها ، ذکر نمودیم ، اینک مختصری هم درباره این شخص مجهول که در اوّل سند واقع شده و اصل حدیث را از امام هادی علیه السّلام شنیده بیان میکنیم .


    از متن این خبر معلوم است که این شخص از موالیان و دوستان اهل بیت علیهم السّلام بوده ، و نسبت به آنان مهر و علاقه داشته ، و از مجاهدین و فداکاران این خاندان بوده است ، زیرا که این شخص پس از زیارت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام در سامراء خدمت جناب هادی سلام الله علیه رسیده و این حدیث را در محضر شریف آن حضرت استماع نموده است .

    ناگفته پیداست که زیارت سیّدالشّهداء سلام الله علیه در زمان حضرت هادی علیه السّلام که در دوره متوکل عبّاسی است بسیار مشکل بود ، و در این راه مخاطرات و رنج های فراوانی بوده است ، چه بسا اشخاصی که در طریق زیارت آن بزرگوار کشته شدند ، و زجر و شکنجه دیدند ، و به حبس و زندان کشانده گردیدند ، این مرد با تمام این سختیها و مرارتها حضرت امام حسین علیه السّلام را فراموش نکرده و با تحمل این همه مشقات از شهر ری عازم کربلا میشود و آن حضرت را زیارت میکند .

    علاقه این مرد به اهل بیت اطهار علیهم السّلام زیاد بوده ، و معلوم است که از خواص شیعیان و در صف دوستان آنها قرار داشته است ، زیرا که او پس از زیارت سیّدالشّهداء به فکر ملاقات امام هادی علیه السّلام افتاده ، با اینکه آن جناب در سامرا کاملاً تحت نظر بوده ، و عمال حکومتی رفت و آمد اشخاص را با آن حضرت تحت نظر داشتند ، و ما در فصل سابق در این مورد بطور تفصیل بحث کردیم .
    این شخص محترم تمام این اوضاع و احوال را میدانسته ، و از جریان زندگی امام علیه السّلام در سامراء اطّلاع داشته، و از این که ملاقات با آن حضرت کار بسیار مشکلی است و خطرهای زیادی را در بر دارد کاملاً آگاه بوده است، لیکن با تمام این احوال چون از راه دور و درازی آمده و با تمام فشارها و سختیها و زنجها که در این راه متحمل شده، و اضطراب و دلهره ای که از عمال حکومتی در طریق کربلا در دل داشته است، سرانجام به زیارت مرقد مطهّر شهید راه حقّ رسیده اکنون تصمیم گرفته پس از زیارت امام غائب به زیارت امام حاضر نیز برود و به آستان مقدّس او نیز عرض اخلاص نماید .

    این مرد پس از این به سامراء وارد شد ، و از مأمورین خلیفه که در پیرامون منزل آن حضرت بودند و رفت و آمد اشخاص را مراقبت میکردند نهراسید، وی خدمت امام هادی علیه السّلام مشرف شد، و به آرزوی خود که دیدار آن بزرگوار بود رسید ، در این موقع بین او و امام گفتگوهائی شد و سؤالاتی پیش آمد ، امام علیه السّلام از وی پرسید از کجا می آیی عرض کرد : از زیارت قبر حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام برمیگردم ، فرمود : چرا قبر عبدالعظیم حسنی را که در شهر شما واقع شده زیارت نکردی؟ تو اگر به زیارت آن قبر بروی مانند آن کسی است که حسین بن علی علیهماالسّلام را زیارت کرده باشی .


    علامه جلیل القدر شیخ عبدالحسین امینی مؤلّف گرامی الغدیر در ذیل این حدیث در کامل الزیارات فرموده : این حدیث اشاره است به خصوصیت این مرد که راوی این خبر است ، از این روایت معلوم میشود که این شخص نسبت به حضرت عبدالعظیم بی اعتناء بوده و به وی میل و رغبتی نشان نمیداده ، و از مقام و عظمت و شخصیت او بی اطّلاع بوده است .
    یکی از علل انکار این روایت صرف استبعاد است . و میگویند : از عبدالعظیم حسنی که به چهار واسطه به امام ممتحن علیه السّلام میرسد ، تا حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه که امام معصوم و مظلوم و مفترض الطاعة است فرق زیادی است و اصلاً با یکدیگر قابل مقایسه نیستند ، در اینکه امام حسین افضل است و مقام و مرتبه اش با عبدالعظیم تفاوت دارد حرفی نیست و زیارت او نیز باید از نظر اجر و مزد افضل باشد .

    ولی در مورد حضرت عبدالعظیم این خصوصیت ممکن است علل و جهاتی داشته باشد ، که این روایت درباره فضیلت زیارت او صادر گردیده است ، قبلاً متذکّر شدیم امکان دارد این راوی نسبت به عبدالعظیم علاقه ای نداشته و به او چندان اهمیّت نداده ، و به فضل و مقام او معرفت پیدا نکرده است ، امام هادی علیه السّلام با این فرمایش عظمت مقام و شرافت و بزرگواری و موقعیت اهم او را به این مرد رازی فهمانیده ، تا او به حضرت عبدالعظیم توجه کند و به زیارت او برود . و نیز ممکن است شرائط زمان و مکان و حوادث آن روز که اکنون جریان آن بر ما مخفی است و اطّلاع درستی از آن زمان نداریم ، موجب شده که امام علیه السّلام مردم را ترغیب به زیارت عبدالعظیم کرده باشد ، شاهد بر این مطلب روایتی است که محدّثین بزرگ درباره زیارت حضرت رضا علیه السّلام نقل کرده اند :
    مرحوم کلینی در ابواب الزیارات کافی و ابن قولویه در کامل الزیارات و صدوق در عیون الاخبار از حضرت ابوجعفر جواد علیه السّام روایت کرده اند که از آن جناب سؤال شد : زیارت پدرت افضل است و یا زیارت جدّت سیّدالشّهداء علیه السّلام فرمود : زیارت پدرم افضل است زیرا که حسین بن علی علیه السّلام را تمام مردم زیارت میکنند ، لیکن پدرم فقط عدّه ای از خواص شیعه به زیارت او میروند .


    در اینکه حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه از امام رضا علیه السّلام افضل است حرفی نیست ، زیرا در این مورد اخبار فراوانی هست که میفرمایند : « للسابق منافضل علی لاحقنا» و راجع به حسنین علیهماالسّلام مخصوصاً وارد شده که : « وللحسن و الحسین فضلهما» پس وقتیکه حضرت امام حسین افضل باشد قطعاً باید زیارت او نیز افضل باشد .
    امّا چون حضرت رضا علیه السّلام مرقد منورش در خراسان واقع شده ، و در آن زمان ها زیارت آن بزرگوار مشقت زیادی داشت ، لذا شیعیان و دوستان اهل بیت علیهم السّلام کمتر به زیارت آن جناب موفق میشدند ، و فقط معدودی از خواص رنج سفر را بر خود هموار میکردند و به آستان شریف علی بن موسی علیهم السّلام مشرف میشدند .
    لیکن حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه چون در قلب مملکت اسلام واقع شده بود ، و برای قرابت با حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم عامّه و خاصّه و مخالف و مؤالف او را زیارت میکردند ، و لذا حضرت ابوجعفر جواد علیه السّلام میفرماید :علّت اینکه زیارت پدرم افضل است از این جهت میباشد که زائرین او اندکند و جز مردمان علاقه مند به خاندان طهارت دیگران به زیارت او نمیروند .

    در این روایت چون امام علیه السّلام جهت فضیلت زیارت حضرت رضا را بر سیّدالشّهداء علیهماالسّلام بیان داشته و علّت او را ذکر فرموده است ، لذا جای تأویل و تفسیر و بیان علّت در بین نیست ، ولی در مورد زیارت عبدالعظیم چون بیان علّت نشده از این جهت مطلب بر ما روشن نیست .


    در پاره از کتب از شهید علیه الرحمة نقل کرده اند که وی در «تعلیقة» خود گفته : حضرت رضا فرموده اند : کسیکه عبدالعظیم حسنی را زیارت نماید به بهشت داخل خواهد شد ، در کتب مزار و ابواب زیارات که اخبار مربوط به زیارت حضرت عبدالعظیم را نقل کرده اند از این روایت ذکری نشده .
    حضرت عبدالعظیم در زمان حضرت رضا علیه السّلام حیات داشته و پس از وی تا زمان امام هادی علیه السّلام هم در قید حیات بوده است و لذا عده ای احتمال داده اند که این حدیث بر فرض صحت صدورش از حضرت هادی علیه السّلام رسیده است .


    در این جا محتمل است که «ابوالحسن هادی » به «ابوالحسن رضا» تصحیف و تحریف شده باشد ، کسانیکه با کتب و سلسلة رجال حدیث و طرق روایات آشنائی دارند متوجّه اند که از این نوع اشتباهات زیاد شده، اکنون یا این اشتباه از قلم مبارک شهید واقع شده، و آن که از طرف کتاب و نساخ در طریق روایت دخل و تصرفی گردیده است .
    این حدیث فقط از طریق شهید رسیده
    :

    و در کتب قبل از او که درباره زیارت حضرت عبدالعظیم مطلبی را ذکر کرده اند ، از این روایت خبری نیست ، و کسانیکه بعد از شهید نیز در رجال کتاب نوشته اند و یا از حضرت عبدالعظیم یادی نموده اند خبر مزبور را از شهید نقل کرده اند – والله اعلم بحقائق الامور .




    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    «كربلا و ري»







    خاک ری نالید در پیش خدا
    کای حکیم السّر ، ولی الاولیا

    صاحب هستی امیر کائنات
    سرّ وحدانیّت ذات و صفات


    آفریدی نور و نار و آب و خاک
    در دو عالم "لیس معبود سواک"

    ای مسبّب از تو پیدا هر سبب
    تو توانایی ، تو خلّاقی ، تو رب


    انبیا را امر تو انگیخته
    مهرشان با مهر تو آمیخته

    بر گزیدی از میان آن همه
    یک محمّد یک علی یک فاطمه

    نسل شان شایسته و والا مقام
    صاحب رایند و مولا و امام

    از تبار آن نبی و آن ولی
    خلق کردی یک حسین بن علی


    پرده ای از عشق خود بالا زدی
    مهر او را نقش بر دلها زدی

    حرمت دلدادگی نام حسین
    هفت دریا تشنه جام حسین


    من چو او خاکم ولی در این جناس
    کربلا را کی کنم با خود قیاس؟

    کربلا نور است و من ظلمانی ام
    او همه آیینه من حیرانی ام


    آن زمین خاک شهیدان خداست
    من ری ام آن جا دیار راز هاست

    خجلتی اندوه حرمانم شود
    قاتلش می خواست سلطانم شود


    من شدم انگیزه تا دستی پلید
    تیغ بر آیینۀ قرآن کشید

    او به سودای حرام ملک ری
    راه دنیا تا جهنم کرد طی


    نحس بود این آرزو بر ابن سعد
    مبتلای کفر قبل و ، ظلم بعد

    شد چنین اسرار غیبی ملهمش
    نکته ای گفت و زدود از دل غمش:


    دل به غم مسپار ای خاک وسیع
    نزد ما داری مقامی بس رفیع

    ای زمین از ابر ، بارانت رسد
    چون صدف درّی به دامانت رسد


    از بهشت معرفت اینجا دری ست
    از ولایت جلوه گاه دیگری ست

    ای تو آرام دل لبریز بیم
    مشهد نور خدا عبد العظیم

    خاک ری ، چون عشق ایمن می شوی
    از گل توحید گلشن می شوی

    هر نگاهت عالم آرا می شود
    هر دلی اینجا مصفّا می شود

    از فرشته آید اینجا زمزمه
    رحمت حق بر محّب فاطمه

    از تبار مجتبی نسل کرام
    بهره مند از صحبت چندین امام

    در ولایت نقش بند معرفت
    رفعت روح بلند معرفت

    اهل بیت و محورش را می شناخت
    او امام و رهبرش را می شناخت

    نزد مولا در فروع و در اصول
    دین خود را عرضه کرد و شد قبول

    هجرت او را نشان بند گی است
    آری آری در شهادت زندگی است


    شعر من ای آسمانی حال من
    ای سکوت و شور و قیل و قال من

    خسته منشین در حریم وصل یار
    نشئه ای از جام مشتاقی بیار


    گر سفر نزدیک آید یا که دور
    می وزد عطر دل انگیز حضور

    می رباید دل صفای این حریم
    قدسیان را ذکر یارب العظیم


    زائران اینجا حسینی مذهب اند
    کربلا در کربلا تاب و تب اند

    یک توسّل عشق در این بارگاه
    می برد دل را به سوی قتله گاه


    اشک اینجا گوهر و آیینه است
    قیمتی گر هست این گنجینه هست

    لطف خوبان کرامت دیدنی ست
    این رواق با صفا بوسیدنی ست


    اهل ری در خیمه حق ایمن اند
    مومنان با دشمن دین دشمن اند

    تا خراسان و قم و ری جان ماست
    هفت وادی معرفت ایمان است






    جعفر رسول زاده (آشفته)
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    زیارت نامه حضرت عبد العظیم حسنی(ع)






    اَلسَّلامُ عَلی آدَمَ صِفْوَة اللهِ اَلسَّلامُ عَلی نُوحٍ نَبِیِّ اللهِ
    اَلسَّلامُ عَلی اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلی مُوسی كَلیمِ اللهِ
    اَلسَّلامُ عَلی عیسی رُوحِ اللهِ

    اَلسَّلام عَلیكَ یا رَسولَ اللهِ اَلسَّلامُ عَلیكَ یا خیرَ خَلْقِِ اللهِ
    اَلسَّلامُ عَلیكَ یا صَفِیَّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلیكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللهِ خاتَمَ النَّبیّینَ
    اَلسَّلامُ عَلیكَ یا اَمیرَالْمُؤمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَصِیَّ رَسُول اللهِ

    اَلسَّلامُ عَلیکِ یا فاطِمَة سیِّدَة نِسآءِ الْعالَمینَ
    اَلسَّلامُ عَلیْكُما یا سِبْطَیِ الرَّحْمَة وَ سیِّدیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّة
    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا عَلیَّ بْنَ الْحُسیْنِ سیِّدَ الْعابِدینَ وَ قُرَّة عیْنِ النّاظِرینَ

    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ باقِرَالْعِلْمِ بَعْدَالنَّبی
    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا جَعْفَرَبْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقَ الْبـآرَّ الْـاَمینَ
    اّلسَّلامُ عَلیْكَ یا مُوسی بْنَ جَعْفَرِ الطّاهِرَالطُّهْرَ


    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا عَلیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضی
    اَلسًّلامُ عَلیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ التَّقیّ
    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا عَلی بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النّاصِحَ الْـاَمینَ

    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلیّ
    اَلسَّلامُ عَلی الْوَصیِّ مِنْ بَعْدِهِ
    اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی نُورِكَ وَ سِراجِكَ وَ وَلِیِّ وَلیِّكَ
    وَ وَصِیِّ وَصیِّكَ وَحُجَّتِكَ عَلی خَلْقِكَ


    اَلسَّلامُ عَلیْكَ ایُّهَا السّیِّدُ الزَّكِیُّ وَ الطّاهِرُ الصَّفِیُّ
    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یَا بْنَ السّادَة الْاَطْهارِ
    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یَا بْنَ الْمُصْطَفیْنِ الْـاَخیارِ
    اَلسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللهِ وَ عَلی ذُریَّةِ رَسُولِ اللهِ وَ رَحْمَة اللهِ وَ بَرَكاتُهُ

    اَلسَّلامُ عَلی الْعَبْدِ الصّالِحِ الْمُطیعِ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِاَمیرِ الْمُؤمِنین
    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا اَبَاالْقاسِمِ ابْنَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ الْمُجْتَبی
    اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا مَنْ بِِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَة سَیِّدِ الشُّهَداءِ یُرْتَجی


    اَلسَّلامُ عَلیْكَ عَرَّفَ اللهُ بیْنَنا وَ بیْنَكُمْ فی الْجَنَّة
    وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِكُمْ وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّكُمْ
    وَ سَقانا بِكَاْسِ جَدِّكُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ صَلَوات اللهِ عَلیْكُمْ

    اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیكُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ
    وَ اَنْ یَجْمَعَنا وَ ایّاكُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ
    وَ اَنْ لایَسْلُبَنا مَعْرِفَتكُمْ اِنَّهُ وَلیٌّ قَدیرٌ
    اَتَقَرَّبُ اِلی الله بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَ التَّسْلیمِ اِلی اللهِ


    راضیاً بِهِ غیْرَ مُنْكِرٍ وَ لامُسْتَكْبِرٍ وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ
    نَطْلُبُ بِذلِكَ وجهک یا سیِّدی
    اَللّهُمَّ و رِضَاکَ وَالدّارَ الاخِرَةَ یا سَیِّدی وَ ابنَ سَیِّدی
    اِشفَع لِی فِی الجَنَّةِ فَاِنَّ لَکَ عِندَاللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ

    اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ اَن تَختِمَ لی بِالسَّعادَةِ فَلا تَسلُب مِنّی ما اَنَا فیهِ
    وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلیِّ الْعَظیمِ
    اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عافیَتِكَ
    وَ صَلّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
    وَ سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الّراحِمینَ .



    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض








    از جان غلام حضرت عبدالعظيم شد
    آنكس كه زائر حرمِ اين كريم شد

    بر حضرتش كه وارث خُلقِ عظيم شد
    مَحو صفاي اين حرم و اين حريم شد

    آن عاشقي كه بر سر كويش مقيم شد
    زين بارگاه اطهر و رضوان شميم شد

    آنكس كه رهسپار ره مستقيم شد
    مشهور خاص و عام به عبدالعظيم شد


    "خاتم" اگر كه صاحب طبع سليم شد
    آنكس كه راهپوی حریم كريم شد

    داراي حُرمت است به چشم جهانیان
    بايد سلام و عرض ادب كرد با خلوص


    وارد هر آنكه گشت در اين بارگاه قُدس
    بي بهره نيست از كرم ذات كبريا

    بس مرده دل كه زنده ز الطاف كردگار
    دارد به پيش پاي دل خود چراغ راه


    خوي‌حسين و وجه‌حسن داشت‌ ،زين‌ سبب
    طبعش روان ز چشمة فيّاضِ مهر اوست




    محسن خياطان خاتم

    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 11-08-2014 در ساعت 08:32
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عرض عقاید به امام هادی علیه السّلام




    شیخ صدوق و دیگران از جانب عبدالعظیم حسنی روایت كرده اند كه فرمود : به خدمت امام هادی علیه السّلام مشرف شدم و چون آن حضرت مرا دید فرمود : آفرین بر تو ای ابوالقاسم تو دوست ما هسی (انت وليّنا حقاً ) . عرض كردم ای فرزند رسول خدا(ص) من میخواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم گر پسندیده و مورد قبول است ، بر آن ثابت بمانم تاخداوند را ملاقات نمایم ، فرمود : بیا ای ابوالقاسم . عرض كردم منم می گویم : خداوند تبارك و تعالی یكی است و مثلی برای او نیست و از حد ابطال و حد تشبیه خارج است و جسم و صورت و عرض و جوهر نیست ، بلكه پدید آورنده اجسام و صور و خلق كننده عرضها و جوهرهاست و خداوند مالك هر چیزی است و هر چیزی را او آفریده است .

    می گویم : محمد(ص) بنده و رسول خدا و پایان بخش پیامبران است و بعد از او تا روز قیامت پیغمبری نخواهد آمد و شریعت آن حضرت آخر همه شرایع است و بعد از آن تا روز قیامت شریعتی نیست . می گویم : امام و خلیفه و ولی امر بعد از پیامبر (ص) امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السّلام است و بعد از آن حضرت امام حسن ، بعد از آن امام حسین ، بعد از آن علی بن الحسین ، بعد از آن محمدبن علی ، بعد از آن جعفر بن محمد ، بعد از آن موسی بن جعفر ، بعد از آن علی بن موسی ، بعد از آن محمدبن علی علیهم السلام بعد از این بزرگواران ، ای مولای من امام واجب الطاعه تو هستی . پس از آن امام علی النقی علیه السّلام به جناب عبدالعظیم فرمود : فكیف للناس بالخلف من بعده ؟ قال : قلت : وكیف ذاك یا مولای ؟


    قال : لانه لا یری شخصه و لا یحل ذكره باسمه حتی یخرج فیملاء الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً . بعد از من پسرم حسن امام است لیكن مردم درباره امام بعد از او چه خواهند كرد . گوید : گفتم ای مولای من مگر جریان زندگی امام بعد از او چه قرار است ؟ فرمود : برای این كه شخص او دیده نمی شود و بر زبان آوردن نام او حلال نباشد تا این كه خروج كند و زمین را از عدل و داد پر نماید هم چنان كه از جور و ظلم پر شده باشد . گفتم : به این امام غائب هم معتقد شدم یعنی به امامت امام حسن عسكری علیه السّلام و خلف آن حضرت قائل شدم .

    اكنون من می گویم : دوست این بزرگواران دوست خداست و دشمن آنان دشمن خداست و اطاعت ایشان اطاعت خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداست و می گویم : معراج حق است و سؤال در قبر حق است و بهشت و دوزخ حق است و صراط و میزان حق است و آن كه قیامت آمدنی است و در آن شكی نیست و خداوند زنده می كند كسانی را كه در قبرها جا دارند و نیز عقیده دارم كه واجبات بعد از اعتقاد به ولایت ، نماز و زكه و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منكر است .


    چون جناب عبدالعظیم دین و عقاید خود را بر امام زمانش حضرت هادی عرضه داشت و حضرت تصدیق او نمود ، فرمود : یا اباالقاسم هذا و الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتك الله بالقول الثابت فی الدنیا و الاخره . ای اباالقاسم به خدا سوگند این است دین خدا كه آن را برای بندگانش پسندیده است ، بر همین عقیده ثابت باش خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد . بالاخره از دقایق زندگی حضرت عبدالعظیم معلوم می شود كه وی در زمان خود از زهاد و عباد و پرهیزگاران و نیكوكاران به شمار می رفته و از جهت خلوص عقیده و قلب روشن و اعتقادات درست و صحیح مورد امامان عصر خود و شیعیان آنان بوده است .

    حدیث ابوحماد رازی كه از رساله صاحب بن عباد نقل كردیم ، بزرگترین نشانه اعتماد و اطمینان آن بزرگواران نسبت به او می باشد ، این جمله امام هادی علیه السّلام كه به او فرمود : مسائل دینی خود را از عبدالعظیم حسنی سؤال كن ، مؤید این كلام است و سفارش حضرت رضا علیه السّلام برای دوستان و شیعیان خود كه توسط او فرستاده و مرحوم مفید در اختصاص ، آن را نقل كرده ، این هم دلیل روشنی است كه آن حضرت به وی علاقه داشته و او را برای رسانیدن این پیام شایسته دیده است . حضرت هادی علیه السّلام در هنگامی كه او عقاید خود را اظهار نمود، به او فرمود :


    ای ابوالقاسم به خدا قسم این عقاید شما همان دینی است كه پیغمبر آن را آورده و این دین پدران من است ، بر این عقیده ثابت باش خداوند تو را بر عقیده درست ثابت بدارد . مسلماٌ تصدیق امام علیه السّلام عقاید او را بزرگترین فضیلت و منقبت برای وی محسوب می شود . و همچنین حضرت عبدالعظیم در میان علماء و بزرگان شیعه از احترام خاصی برخورداربوده است و از بزرگان و شخصیت های بزرگ و محدثین عالی مقام می باشند از جمله آنان محمد بن خالد برقی و احمدبن محمدبن خالد برقی و ابراهیم بن هاشم قمی كه از مشایخ بزرگ حدیث و مؤلفین بزرگ شیعه هستند . علت این كه حضرت عبدالعظیم مورد علاقه و محبت امامان زمان خود واقع گردیده ، این است كه وی بر خلاف بعضی از اسلاف و بنی اعمام خود در مقابل امامان معصوم بسیار خاضع و خاشع بود و آن ها را واجب الطاعه می دانست و از اوامر و دستورات آنان سرپیچی نمی كرد وی به امامت و وصایت آن ها اعتقاد كامل داشت ، اخبار و نصوصی كه درباره امامت ائمه دوازده گانه به وسیله او نقل شده ، دلیل روشنی است كه وی به این گونه روایات اعتقاد داشته و رسیدن او خدمت حضرت هادی و عرضه داشتن معتقدات دینی خود را به حضور آن حضرت مؤید این مطب است .

    از حالات او كاملاً پیداست كه وی از همان زمان كه در مدینه و سایر شهرها كه می زیسته ، مورد توجه و علاقه شیعیان و دوستان اهل بیت بوده و شخصیت ارجمندش نزد همگان معروف و مشهور بوده است . از تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم اطلاع دقیقی در دست نیست ولی آنچه مسلم است وی در زمان حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام بوده و از روایتی كه در فضیلت زیارت او رسیده ، پیداست كه وی در زمان امام هادی وفات كرده است و این كه بعضی از نویسندگان اخیر نوشته اند كه حضرت بدالعظیم حسنی در سال 202 ه متولد شده ، مدرك درستی ندارد زیرا حضرت عبدالعظیم راوی هشام بن حكم است و او در سال 198 فوت نموده است و نیز عبدالعظیم محضر امام رضا علیه السّلام را نیز درك كرده و امام به وسیله او پیامی به شعیان فرستاده است و نیزمی دانیم امام رضا علیه السّلام در سال 203 به شهادت رسیده است بنابراین اگر تولد عبدالعظیم در سال 202 باشد باید این پیام را در یك سالگی دریافت نماید و این معقول نیست . با این حال مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی تاریخ وفات حضرت عبدالعظیم را در نیمه شوّال 252 ثبت كرده است .


    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    «مقيم كوي صفا»





    گر به کوی صفا مقیم شوی
    زائر سیّد الکریم شوی

    گر ز خمخانه اش عبورکنی
    مستی از باده ی حضور کنی


    دیده را از غبار راه بشوی
    خویش را در حریم دوست بجوی

    آشنایی نشانه اش اینجاست
    عشق دار الزیّاره ی دل هاست


    خضر اگر عمر جاودان دارد
    سر بر این طرفه آستان دارد

    چیست این قبّۀ بلند آیین؟
    کیست این روشنای اهل یقین؟


    کیست این روح بخش راه کمال؟
    آشنای مقام احمد و آل

    کیست این پیرو ولایت ناب؟
    روح تفسیر آیه های کتاب

    عشق از چشم خون فشان پیداست
    منزل از گرد کاروان پیداست

    معرفت گر به جانت آمیزد
    رستگاری به دامنت ریزد


    عصر غیبت که دور وانفساست
    سایۀ امن ، آستان ولاست






    جعفر رسول زاده آشفته



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    «آستانه ري»





    از دست غم به ساغرمَي مي برم پناه
    بي جا چرا به بهمن و دي مي برم پناه؟

    بر سيد الكريم به ري مي برم پناه
    ديگر كجا به درگه "كي"* مي برم پناه؟

    زان بردرش چو حاتم طي مي برم پناه
    زين پس به آستانه ی وي مي برم پناه

    هر دم كه من به نغمه ني مي برم پناه
    از عمر شصت و پنج بهارم گذشته است

    شد بسكه تنگ عرصه گيتي براي من
    تا بارگاه حضرت عبدالعظيم(ع) هست

    صدها هزار حاتم طي ريزه خوار اوست
    طي شد زمان عمر به بی حاصلي"بسيط"







    مصطفی طايي شميراني(بسیط)
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    چرا حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مورد علاقه واقع شده ؟


    علّت این که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مورد علاقه و محبّت حضرات ائمه معصومین علیهم السّلام واقع گردیده و از طرف آن بزرگواران نسبت به وی تجلیل شده ، این است که وی در مقابل آن حضرات از خود رای و عقیده نداشته ، و در کلیّه مسائل تابع نظریات و اوامر آنها بوده است .

    حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از سادات حسنی است ، آباء و اجداد او چه در زمان بنی امیه و چه در زمان بنی عبّاس با آنها مماشات و زندگی میکردند ، مثلاً جدّ او حسن ابن زید بطوریکه نوشته اند از طرف منصور خلیفه عبّاسی حاکم مدینه بود ، و مدّت پنج سال این مقام را برای خود نگه داشت .

    سادات بنی حسن همواره با حضرات باقر و صادق و کاظم علیهم السّلام اختلاف داشتند آنها میخواستند قیام کنند و خلافت را در دست گیرند ، و چون ائمه علیهم السّلام با آنها موافقت نداشتند ، و خروج آنها را تجویز نمیکردند ، از این جهت همیشه موجبات ناراحتی آن حضرات را فراهم میکردند .

    موقعی که بنی هاشم و بنی عبّاس در ابواء جمع شدند، و راجع به امر خلافت به بحث و مشاوره پرداختند ، در این موقع عبدالله بن حسن گفت : تا جعفر بن محمّد نیاید و با شما بیعت نکند این موضوع انجام نخواهد گرفت ، پس از این قرار شد که از آن حضرت دعوت کنند تا در این مجلس شرکت کند ، حضرت صادق علیه السّلام در آن اجتماع شرکت کرد ، و به آنها فرمود : این بیعت به آخر نخواهد رسید و محمّد بن عبدالله هرگز خلیفه نخواهد شد ، و در صحیفه ای که اکنون در نزد ما موجود است اسمی از ایشان نیست .


    در این هنگام اختلافات و ناراحتی هائی در این مجلس پیش آمد و گفتارهائی رد و بدل شد که اکنون جای بحث آنها نیست و عبدالله مطالبی را به زبان راند که محلّ بیان آنها نمیباشد ، مقداری از مذاکرات این مجلس را مرحوم کلینی در کافی – کتاب الحجة باب مایفرق بین المحق و المبطل فی امر الامامة – نقل نموده . در زمان موسی بن جعفر علیه السّلام هم جمعی از سادات بنی حسن بعلّت ظلمی که از طرف حکومت غاصب به آنان شده بود قیام کردند ، حضرت موسی علیه السّلام با این قیام موافق نبود ، آنها با سخنان آن جناب موافقت نکردند ، و با دولت ستمگر و عمال او جنگ کردند و عدّه ای در جنگ کشته شدند ، جماعتی را نیز بذلت و خواری به زندان بردند .

    از زمان منصور دوانیقی تا هارون الرشید به سادات بنی حسن ظلم و ستم فراوانی شد ، اکثر اینها یا در میدان های جنگ کشته شدند ، و یا در زندان ها به انواع و اقسام عذاب و شکنجه معذب بودند ، یا در میان بیابان ها ، و شکاف کوهها پنهان و مخفی میزیستند ، حضرات معصومین علیهم السّلام اینان را به سکوت وامیداشتند ، و از قیام آنها جلوگیری میکردند ، لیکن این ها از بس ظلم و ستم دیده بودند ، میدان های جنگ و گوشه های زندان را بر منزل ترجیح میدادند ، و به سخنان ناصحین توجهی نداشتند .


    امّا در میان این ها حضرت عبدالعظیم برخلاف اسلاف و بنی اعمام خود در مقابل حضرات معصومین علیهم السّلام بسیار خاضع و خاشع بود ، و از اوامر و دستورات آنانا سرپیچی نمیکرد ، وی به امامت و وصایت آنها اعتقاد کامل داشت، اخبار و نصوصیکه راجع به امامت ائمه اثناعشر سلام الله علیهم از او نقل شده دلیل روشنی است که وی به این گونه روایات اعتماد داشته ، و رسیدن او خدمت حضرت هادی و عرضه داشتن معتقدات دینی خود را به حضور آن جناب مؤید این مطلب است .

    البته این اعتقاد پاک و خلوص نیّت و دوری او از حبّ جاه و مقام ، و عبادت و زهد و ورع و تقوی ، و امانت و صداقت، و راستی و درستی و فضائل اخلاق و محاسن آداب که در وجود او نهفته بود وی را از اسلاف خود متمایز ساخته بود ، این خصوصیات که اکنون روشن شد علّت محبوبیت حضرت عبدالعظیم و عظمت مقام او میباشد .
    از حالات او کاملاً پیداست که وی از همان زمان که در مدینه و سایر بلدان و اماکن میزیسته مورد علاقه شیعیان و دوستان اهل بیت بوده و شخصیت ارجمندش نزد همگان معروف و مشهور بوده است .


    راجع به سادات حسنی و اختلافات آنها با ائمه اطهار علیهم السّلام مطالب مفصلی در کتب اخبار و تواریخ آمده ، لیکن تمام این گفتارها صحت ندارد ، زیرا دشمنان اهل بیت سلام الله علیهم از نظر عناد و دشمنی که با آنان داشتند از هر گونه تهمت و افتراء درباره آنها دریغ نکرده اند .
    مقصود آنها از نشر این گونه مطالب ایجاد نفاق و اختلاف در میان بنی حسن و بنی حسین بوده ، میخواستند با این سخنان بین آنان جدائی اندازند تا با فراغت بال به حکومت غاصبانه خود ادامه دهند .



    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن مناسبت ها
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1889
    نوشته
    31,832
    صلوات
    3655
    دلنوشته
    20
    تشکر
    54,378
    مورد تشکر
    92,609 در 31,344
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    «نگين ري»







    با دوستان فاطمه ، لطف عميم داشت
    با آنكه نام و شهرت « عبدالعظيم » داشت

    هر كس كه پاس بندگي آن حريم داشت
    با مهر و عشق و عاطفه عهدي قديم داشت

    عطر بهار وحي و صفاي نسيم داشت
    يعني كه ره به چشمة فوز عظيم داشت

    روحي درآستان ولايت مقيم داشت
    دستي پر از كرامت و طبعي كريم داشت

    راهي به آستان خداي رحيم داشت
    با آنكه جان روشن و قلب سليم داشت

    با اهل بيت رابطه اي مستقيم داشت
    چون درك كرده بود ، مقام كليم داشت


    از بوستان فاطمه ، عطر و شميم داشت
    خواندند اهل معرفت او را « نگين ري »

    از شهر بند رنج و غم ، آزاد مي شود
    اين ياس گلشن "حسن" ،اين عاشق" حسين"

    گلواژة حديث از آ‌ن لعل جان فزا
    از محضر سه حجّت معصوم فيض برد

    مثل كبوتران حرمخانة « رضــا »
    شاگرد پاكباختة مكتب « جــواد »


    از پرتو هدايت « هــادي » اهل بيت
    ايمان خويش را به امامش ارايه كرد

    با خاندان وحي پُل ارتباط بود
    طور تجلّي سه امام هُمام را


    شب تا به صبح شعر « شفق » را مرور كرد
    مرغ سحر كه زمزمة « يا كريم » داشت





    محمدجواد غفورزاده(شفق)

    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 24-08-2013 در ساعت 17:00
    امضاء

    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ





    اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ


صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi