نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ کلام نــاب در آئینه اهلبیت ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ کلام نــاب در آئینه اهلبیت ◕✿◕◕✿◕...)

    ج. اعجاز قرآن و اخبار غيبى






    اعجاز غيبى قرآن شامل موارد زير مى‏شود:
    1. اخبار گوناگونى از خداوند و اوصاف آن، فرشتگان، اجنّه، عالم برزخ و آخرت، بهشت و جهنّم، چگونگى برپا شدن قيامت، رسيدگى به اعمال بندگان و... .
    2. اخبار غيبى از امّتهاى گذشته و سرگذشت آنها، از جمله اخبار غيبى قرآن است. چرا كه در عصرى كه هيچ كسى اطلاع دقيقى از گذشته نداشته و هيچ يك از وسايل اطلاع‏رسانى و يا علوم باستان‏شناسى موجود نبوده است، قرآن دقيقاً به آن مى‏پردازد و پس از قرنها، امروزه بر اثر كاوشهاى باستان‏شناسى، نشانه‏هايى از آنها يافت مى‏ود كه به عنوان نمونه مى‏توان به سرگذشت قوم سبا اشاره كرد. در حالى كه تا قرن 19 م. مورّخان جهان از وجود چنين قوم و تمدنى اظهار بى‏اطلاعى مى‏كردند.[1]
    و جالب اينكه قبل از اكتشافات جديد، نامى از سلسله ملوك سبا و تمدن عظيم آن برده نمى‏شد و مورّخان «سبا» را فقط شخصى افسانه‏اى مى‏دانستند كه مؤسس دولت
    «حمير» بوده است. در حالى كه قرآن ضمن نام نهادن سوره‏اى به نام اين قوم، به يكى از مظاهر تمدّن آنها نيز كه بناى سد تاريخى مأرب است، اشاره مى‏كند و قرن‏ها بعد، پس از كشف آثار تاريخى اين قوم در يمن، عقيده دانشمندان دگرگون مى‏شود.[2]


    نكته جالب توجه آن است كه يكى از علل عدم استخراج آثار تمدن سبا تا قرن 19 م.، سختى راه و گرماى شديد هوا بوده است تا اينكه عده معدودى از باستان شناسان به خاطر علاقه شديدى كه نسبت به كشف اسرار آثار سبا داشتند، توانستند به قلب شهر «مأرب» و نواحى آن وارد شوند و از آثار و خطوط ونقوش فراوانى كه بر روى سنگها ثبت شده بود، نمونه‏بردارى كنند و به جزئيات اين قوم و حتى تاريخ بناى سد مأرب و خصوصيات ديگر پى بردند و براى غربيان ثابت شد كه آنچه را قرآن قرنها قبل در اين زمينه بيان كرد، يك افسانه نيست، بلكه يك واقعيت تاريخى مى‏باشد كه آنها از آن بى‏خبر بوده‏اند.[3]
    3. اخبار قطعى از آينده دور يا نزديك و روند تاريخ از ديگر ابعاد اعجاز قرآن است. نكته مهم آن است كه همه اين پيشگوييها قاطع، محكم و بدون هيچ‏گونه ترديدى بيان شده است. در حالى كه اگر اين اخبار از طرف شخص پيامبر9 بدون واسطه وحى مى‏بود، بايد با ترديد بيان مى‏شد؛ چرا كه در صورت خلاف، مردم به نبوّت ايشان بدبين شده و از اطرافش پراكنده مى‏شدند.
    مهم‏ترين پيشگويى قرآن، آياتى است كه غلبه ناپذيرى قرآن را در همه اعصار و قرون نفى كرده، مى‏فرمايد: G قُل لَئِن‏اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَ الْجِنُّ عَلَى‏ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْءَانِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ‏ى وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا F[4]؛ «بگو:اگر انسانها و پريان [جن و انس ]اتفاق كند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد، هر چند يكديگر را [در اين كار] كمك كنند.»
    ودر آيه‏اى ديگر، ضمن اينكه همگان را به آوردن سوره‏اى همانند قرآن دعوت مى‏كند، مى‏فرمايد: G فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَ لَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَ قُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَفِرِينَ F؛[5]«پس اگر چنين نكنيد كه هرگز نخواهيد كرد، از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم [گنهكار] و سنگها [بتها] است و براى كافران آماده شده است.»
    در آيه كريمه فوق «لَنْ تَفْعَلُوا» به معناى نفى هميشگى است. اين پيشگويى از 1400 سال پيش تاكنون ادامه يافته و تاكنون دشمنان نتوانسته‏اند همانند يك سوره را بياورند كه اگر توانسته بودند، سريعاً آن را گسترش داده، عليه اسلام و قرآن تبليغات مى‏كردند.
    مهمتر آن است كه تحدى قرآن اختصاص به هيچ عصر و نسل و گروهى ندارد و هم اكنون نيز قرآن كريم براى اثبات معجزه بودن خود و حقانيت رسالت رسول اكرم‏9 همگان را - اعم از توده مردم، محققان و نوادر - به هماورد و مبارزه مى‏طلبد.
    اگر چه پيشگوييهاى قرآن بسيار است كه برخى پس از مدت كوتاهى به وقوع پيوست (مانند وعده پيروزى در بعضى جنگها) و برخى نيز پس از سالها و يا قرنها واقع شده و ما شاهد بعضى از آنها هستيم و برخى نيز مربوط به آينده است؛ اما در اين مجال به عنوان نمونه به چند آيه اشاره مى‏كنيم:
    اوّل: G غُلِبَتِ الرُّومُ * فِى أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُم مِّنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِى بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَلِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ F؛[6]«روميان مغلوب شدند [و اين شكست‏] در سرزمين نزديكى رخ داد؛ امّا آنان پس از [اين ]مغلوبيت، به زودى غلبه خواهند كرد. در چند سال همه كارها از آنى خدا است، چه قبل و چه بعد [از اين شكست و پيروزى‏]. و در آن روز، مؤمنان [به خاطر پيروزى ديگر ]خوشحال خواهند شد.»





    امضاء


  2. تشكرها 2

    maxi00800 (04-09-2012), مدير اجرايي (05-09-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    در اين آيات چند پيشگيرى وجود دارد:


    الف. شكست روميان و پيروزى مجدد آنها؛
    ب. مكان شكست در سرزمين نزديك شما (نزديك مكه) است؛
    ج. زمان وقوع اين حادثه G فِى بِضْعِ سِنينَF كه بِضْع اشاره به حداقل سه و حداكثر نُه سال دارد؛
    د. خبر از پيروزى ديگرى براى مسلمانان بر كفار كه مى‏فرمايد: Gيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُون‏F.
    تاريخ نشان مى‏دهد كه هنوز نُه سال نگذشته بود كه اين دو حادثه به وقوع پيوست. روميان كه در مقابل ايرانيان شكست خورده بودند، در نبرد جديدى بر آنها پيروز و مقارن همان زمان، مسلمانان با صلح حديبيه پيروزى چشمگيرى در برابر دشمنانشان به دست آوردند.
    اكنون اين سئوال مطرح است كه آيا در زمانى كه ايران در اوج توانايى و روم در اوج ضعف و ناتوانى بود، يك انسان با علم عادى مى‏تواند پيروزى كشور بزرگى همچون كشور روم را بدون تكيه بر ماوراى طبيعت و علم بى‏پايان خداوند خبر دهد و پيش‏بينى نمايد؟!
    دوم: G وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ F؛[7]«همچنين اسبها و استرها و الاغها را آفريد تا بر آنها سوار شويد و زينت شما باشد و چيزهايى مى‏آفريند كه نمى‏دانيد.»
    خداوند در اين آيه بعد از آنكه به گروهى از حيوانات كه براى جابجايى انسان آفريده شده‏اند، اشاره مى‏كند، افكار را به وسايل نقليه و مركبهاى گوناگونى كه در آينده در اختيار بشر قرار مى‏گيرد، متوجه مى‏سازد كه بهتر و خوبتر از اين حيوانات مى‏تواند مؤثّر باشند.[8]
    تعبير ظريفى كه در اين آيه به چشم مى‏خورد، كلمه GيَخْلُقُF است و منظور از آن، اين است كه اختراعات انسان، در حقيقت جفت و جور كردن و به هم پيوستن اشيا بوده و مولود استعدادى مى‏باشد كه خداوند متعال به او عنايت فرموده است. در واقع، ماشين و قطار و هواپيما مخلوق خدا است نه بشر. و كيست كه نداند عقل و استعداد و طريقه استفاده صحيح از آن را خداوند به انسان مرحمت فرموده است؟!
    سوم: Gإِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَلَمِينَ * وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينِ F؛[9] «اين [قرآن ]تذكّرى براى همه جهانيان است و خبر آن را بعد از مدتى مى‏شنويد.»
    آيات فوق در اوج ضعف اسلام، خبر از گسترش و جهانى شدن آن در آينده مى‏دهد و به مخالفان اسلام گوشزد مى‏كند كه ممكن است شما اين سخنان را جدّى نگيريد و بى‏اعتنا از كنار آن بگذريد؛ امّا به زودى صدق اين گفتار آشكار خواهد شد.
    علامه طباطبايى، خبر پيشگويى قرآن در اين آيه را وعد و وعيد الهي و غلبه اسلام بر همه اديان ذكر مى‏كند.[10]
    د. معجزات علمى قرآن
    يكى ديگر از ابعاد اعجاز قرآن، بيان اسرار خلقت (اعجاز علمى) است كه برخى از آن اسرار در قرون اخير ظاهر شده و بسيارى از متخصصان را به شگفتى واداشته است و برخى نيز از عهده بشر امروز بيرون مى‏باشد و شايد آيندگان به آن پى ببرند. نكته قابل ذكر آنكه مراد از اعجاز علمى، تحميل نظريات و فرضيه‏هاى علم جديد بر آيات شريفه قرآن و يا تفسير به اصطلاح علمى آيات، به هر قيمت و هر صورت نيست؛ بلكه مقصود بيان برخى معجزات علمى است كه در قرآن مطرح شده است.
    گزاره‏هاى علمى مثل: زوجيت گياهان[11]، حركت زمين[12]، حركت منظم ماه و خورشيد[13]، نقش كوهها در اعتدال زمين[14]، كمبود اكسيژن در فراسوى زمين[15]، امكان پرواز در آسمان[16]، مسئله تلقيح[17]، اثر عميق شب بر روى سلسله اعصاب[18]، مسئله جاذبه[19]، نور خواندن ماه و چراغ ناميدن خورشيد[20]، (اشاره به مستقل نبودن نور ماه)، مراحل انعقاد نطفه و رشد جنين[21] و دهها مطلب ديگر، از جمله مواردى است كه انسان تا قرنها بعد از نزول قرآن بدان مطالب دسترسى نداشته و يا به نظريه‏هاى خلاف قرآن (مثل نظريه بطليموس)[22] معتقد بوده و بعدها به اشتباه خود پى برده است. و مهم‏تر آنكه كسى نمى‏تواند در اين زمان و يا هر زمان ديگر ادعا كند كه به تمام اسرار اين كتاب پى برده است.
    و اين است تفسير آيه 53 سوره فصلت كه مى‏فرمايد: G سَنُرِيهِمْ ءَايَتِنَا فِى الْأَفَاقِ وَ فِى أَنفُسِهِمْ حَتَّى‏ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ F؛[23]«به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف زمين و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است.»



    امضاء


  5. تشكر

    maxi00800 (04-09-2012)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    در اين آيه شريفه GسَنُرِيهِمْF فعل مضارع و دليل بر استمرار است؛ يعنى اگر هر انسان صدها سال نيز عمر مى‏كرد، هر زمان كشف تازه و مطلب جديدى از آيات الهى به دست مى‏آورد.


    بررسى ابعاد مختلف اعجاز علمى قرآن كه انسان تا اين زمان به آن رسيده و در كتب تفسيرى و علمى به آن تصريح شده است، بسيار و از حد اين نوشتار خارج است؛ اما به عنوان نمونه به چند آيه در ابعاد مختلف علمى اشاره مى‏شود:
    1. علم پزشكى و قرآن
    اوّل: مراحل انعقاد نطفه
    يكى از پيچيده‏ترين مسايل علمى پزشكى كه در چهارده قرن قبل، قرآن به آن اشاره كرده و دقيقاً با علم پزشكى روز مطابقت دارد، مراحل انعقاد نطفه و رشد جنين در رحم مادر است.
    قرآن مجيد در تشريح اين مراحل مى‏فرمايد: G وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَنَ مِن سُلَلَةٍ مِّن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلْنَهُ نُطْفَةً فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَمَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَلِقِينَ F؛[24] «و ما انسان را از عصاره‏اى از گِل آفريديم، سپس او را نطفه‏اى در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار داديم، سپس نطفه را به صورت علقه [خون بسته‏]، و علقه را به صورت مضغه [چيزى شبيه گوشت جويده شده‏] و مضغه را به صورت استخوانهايى در آورديم و بر استخوانها گوشت پوشانيديم، سپس آن را آفرينش تازه‏اى داديم؛ پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است.»
    اين آيات با توصيف اينكه خلقت اوليه انسان - با همه عظمت و استعداد و شايستگى‏اش - از خاك بى‏ارزش مى‏باشد، به چند نكته مهم اشاره مى‏كند:
    الف. تداوم نسل انسان از طريق تركيب نطفه نر و ماده و قرار گرفتن آن در قرارگاه امن (رحم مادر) است؛ چرا كه موقعيت خاص رحم در بدن مادران، آن را به محفوظ ترين نقطه در بدن تبديل كرده است. به‏گونه‏اى كه جنين از هر طرف به خوبى حفاظت مى‏شود. ستون فقران از يك سو، استخوان نيرومند لگن از سوى ديگر، پوششهاى متعدد شكم از سوى سوم و حفاظتى كه از سور دستها به عمل مى‏آيد، شواهدى است كه دلالت بر اين قرارگاه امن دارد.
    ب. ذكر چهار مرحله متفاوت در آيه كه به همراه مرحله نطفه بودن مراحل پنجگانه را تشكيل مى‏دهد، مملو از شگفتيهايى است كه در علم جنين‏شناسى مورد بررسى قرار گرفته، پيرامون آن كتابهاى فراوانى نوشته شده است؛ ولى قرآن زمانى از اين مراحل مختلف خلقت جنين انسان و شگفتيهاى آن سخن به ميان آورد كه اثرى از اين علم و دانش نبوده و حتى در فكر انسان جايگاهى نداشته است.
    ج. تعبير عضلات به «لباس» در آيه فوق، گوياى اين واقعيت است كه اوّلاً، اگر اين لباس، استخوانهاى آدمى را نمى‏پوشاند، اندام (همانند اسكلت انسان) بسيار زشت و نازيبا نشان داده مى‏شود، و ثانياً، همان‏گونه كه لباس حافظ بدن است، عضلات نيز حافظ استخوانها هستند كه اگر آنها نبودند، ضربه‏هايى كه بر بدن وارد مى‏شد، موجب صدمه و يا شكستگى استخوانها مى‏گرديد. همچنين كارى كه لباس در حفاظت انسان از گرما و سرما صورت مى‏دهد، گوشتها در نگهدارى استخوانها كه ستون اصلى بدن هستند، انجام مى‏دهند. اينها همه نشان‏دهنده دقت قرآن در تعبيرات است.


    امضاء


  7. تشكر

    maxi00800 (04-09-2012)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    دوم: عده‏اى كودك در رحم مادر


    G وَ إِنَّ لَكُمْ فِى الْأَنْعَمِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِى بُطُونِهِ‏ى مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآلِغًا لِّلشَّرِبِينَ F؛[25]«و در وجود چهارپايان، براى شما [درسهاى ]عبرتى است، از درون شكم آنها، از ميان غذاهاى هضم شده معده و [دم ]خون، شير خالص و گوارا به شما مى‏نوشانيم.»
    فيزيولوژى امروز اين مطلب را ثابت كرده است كه هنگامى كه غذا در معده هضم و آماده جذب مى‏گردد، در سطح بسيار وسيع و گسترده در داخل معده و روده‏ها در برابر ميليونها رگ مويين قرار مى‏گيرد و آن رگها عناصر مفيد لازم غذا را جذب كرده و به سينه مادر مى‏رساند.
    مادر غذا مى‏خورد و عصاره‏اش به خون وارد شد و بچه در شكم مادر تغذيه مى‏كند؛ اما همين‏كه از مادر جدا شد، مادر ديگر نمى‏تواند خون خود را به نوزاد برساند، از اين رو، بايد تغيير حالت و تصفيه‏اى انجام پذيرد تا محصول جديد را براى نوزاد گوارا و سازگار سازد. اينجا است كه شير گوارا از ميان فرق و دم به وجود مى‏آيد.[26]
    آيا هيچ عقل سليمى باور مى‏كند كه چنين نكته مهمي كه پس از قرنها از تصريح قرآن، دانشمندان قرن اخير به آن رسيده‏اند، ساخته و پرداخته شخصى بى‏سواد و درس نخوانده باشد و آيا مى‏توان ارتباط او را منبع وحى انكار كرد؟!
    سوم: شراب و تحريم آن از سوى اسلام
    «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَنِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »؛[27]«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بخت‏آزمايى‏] پليد و از عمل شيطان است. از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد.»
    قبل از ظهور اسلام شراب‏خوارى يك عادت و يك غذاى رسمى به شمار مى‏آمد؛ چرا كه تا قبل از ظهور اسلام مردم از ضررهاى آن اطلاعى نداشتند و شيوع شراب و قمار در ميان اعراب جاهلى چنان حاكم بود كه نهى از آنها در يك مرحله امكان‏پذير نبود؛ لذا تحريم شراب در چند مرحله صورت پذيرفت.[28] به اين ترتيب كه در برخى آيات اشاره به زشتى اين كار مى‏شود؛ چنان‏كه مى‏فرمايد: G وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَ رِزْقًا حَسَنًا F؛[29] «و از ميوه‏هاى درختان نخل و انگور، مسكرات (ناپاك) و روزى خوب و پاكيزه مى‏گيريد.»
    قرآن كريم در اين آيه «مسكرات» را در مقابل «روزى پاك» قرار داده و اشاره كوتاهى به نامطلوب بودن آن مى‏كند.
    در مرحله دوم، منع شراب‏خوارى به صورت قاطعانه‏ترى نازل مى‏گردد: G يَسْئَلُونَك‏ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَآ إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَاF؛[30]«درباره شراب و قمار از تو مى‏پرسند، بگو: در آنها گناه و زيان بزرگى است و منافعى [از نظر مادى ]براى مردم در بر دارد [ولى‏] گناه آنها از نفعشان بيش‏تر است.»
    قرآن در مرحله بعدى در آيه 43 سوره نساء مى‏فرمايد: G يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَوةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى‏ حَتَّى‏ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَF؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا بدانند [با خدا] چه مى‏گوييد.»
    و در آخرين مرحله خوردن شراب و انجام قمار را از اعمال شيطان دانسته و دورى از آنها را راه رستگارى معرفى مى‏نمايد.[31]
    ارنست رنان، مورخ فرانسوى، مى‏نويسد: «دين اسلام پيروان خويش را از بلاهاى چندانى از جمله شراب و خوك و لعاب دهان سگ نجات داده است.»[32]
    طبق تحقيقات مؤسسات غربى، بين 77 تا 88 درصد ضرب و جرح و سرقت و جرائم جنسى مربوط به شراب‏خواران است؛ چرا كه شراب‏خواران به خاطر روحيه درنده‏خويى و شرارتى كه در حال مستى پيدا مى‏كنند، غالبا دست به اعمال جنايت‏آميز مى‏زنند؛ به طورى كه آمار زيادى از تصادفات، قتل، خودكشى و درگيرى با پليس در بيش‏تر كشورها به خاطر استعمال مشروبات الكلى است. با پيشرفت علم پزشكى بسيارى از صاحبنظران، پزشكان و مفسران مطالب زيادى در رابطه با آثار و زيانبار شراب نوشته‏اند كه براى نمونه به چند عنوان اشاره مى‏شود:
    الف. التهاب لوز المعده حاد كه بيمارى بسيار خطرناكى مى‏باشد و ممكن است منجر به مرگ شود؛
    ب. زخم معده حاد؛
    ج. اغما كه اگر شخصى در معرض سرما قرار گيرد ممكن است بميرد؛
    د. مرگ بر اثر تنگى نفس؛
    ه . ابتلا به بيمارى‏هاى اعصاب؛
    و. تخريب و فساد در دستگاه گوارش؛
    ز. ضعف ماهيچه‏هاى قلب و نارساييهاى مختلف خونى؛
    ح. يكى از پنج عامل اصلى ابتلا به سرطان مغز؛
    ط. موجب بيماريهاى مختلف روانى و... .[33]
    جلوگيرى از نوشيدن شراب و حكم به پليد بودن آن يكى از معجزات قرآن است؛ چرا كه حكم شراب زماني صادر شد كه بشريت با علاقه و اشتها به شراب‏خوارى روى آورده بود و از ضررهاى آن اطلاع چندانى نداشت.[34]
    2. نسخه‏ هاى شفابخش

    يكى ديگر از ابعاد اعجاز قرآن كه موجب حيرت محققين و دانشمندان علوم غذايى و حقانيت اين كتاب شده است، نسخه‏هايى است كه قرآن به استفاده از آن سفارش نموده و خوردن آنها را براى سلامت انسان مورد تأكيد قرار داده است كه بعد از قرنها از نزول اين آيات، دانشمندان به فوايد بى‏شمار آنها پى برده‏اند و برخى از آنها را به عنوان غذاى كامل و مورد نياز بدن انسان معرفى كرده‏اند


    امضاء


  9. تشكر

    maxi00800 (04-09-2012)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اوّل: عسل، نسخه شفابخش‏


    G وَ أَوْحَى‏ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ * ثُمَّ كُلِى مِن كُلِ‏ّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِى سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ‏و فِيهِ شِفَآءٌ لِّلنَّاسِ إِنَّ فِى ذَ لِكَ لَأَيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ F؛[35]«و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [و الهام غريزى ]نمود كه از كوهها و درختان و داربستهايى كه مردم مى‏سازند، خانه‏هايى برگزين! سپس از تماما ثمرات [و شيره گلها] بخور و راههايى را كه پروردگارت براى تو تعيين كرده است، به راحتى بپيما! از درون شكم آنها، نوشيدنى با رنگهاى مختلف خارج مى‏شود كه در آن، شفا براى مردم است. به يقين در اين امر، نشانهه روشنى است براى جمعيتى كه مى‏انديشند.»
    نكات قابل توجهى كه در اين آيات شريفه به چشم مى‏خورد، مأموريت خانه‏سازى شش ضلعى زنبورهاى عسل، انتخاب مكان اين خانه‏ها در اطراف كوهها و لابلاى شاخه‏هاى درختان و نيز چگونگى ساخته شدن عسل و شفابخش بودن آن است. و نكته مهم‏تر آن است كه اين آيات در مكّه نازل شده و منطقه مكّه به علت عدم وجود پوشش گياهى، فاقد هرگونه زنبور عسل بوده است. آيا هيچ عقل سليمى مى‏پذيرد كه بيان اين آيات با اين دقت و ظرافت توسط شخصى بدون واسطه وحى صورت گرفته باشد؟!
    نكته مهم ديگر در اين آيه، تصريح به شفابخش بودن عسل در 1400 سال پيش است. امروز دانشمندان به اين نتيجه رسيده‏اند كه در گلها و گياهان داروهاى حيات‏بخشى نهفته است - كه هنوز معلومات ما نسبت به آن ناچيز است - و زنبوران عسل آن‏چنان ماهرانه از آن گياهان عسل مى‏سازند كه خواصّ درمانى و دارويى گياهان كاملاً به عسل منتقل شده و محفوظ مى‏ماند و اين همان تعبير قرآن است كه مى‏فرمايد: G ثُمَّ كُلِى مِن كُلِ‏ّ الثَّمَرَاتِF؛[36]«[خداوند به زنبور عسل وحى كرد كه ]سپس از تمام ثمرات [و شيره گلها ]بخور.»
    خلاصه با توجه به اين قسمت از آيه مباركه، عسل عصاره انواع ميوه‏ها است.[37]
    دوم: چند ميوه پرارزش‏
    در 14 قرن پيش قرآن از ميان انواع و اقسام ميوه‏ها، به چند ميوه به‏طور خاص اشاره كرده است كه انار، زيتون، خرما، انگور و انجير از جمله آنها مى‏باشند. تحقيقات جديد راز ذكر اين ميوه‏ها را در قرآن كريم بيش‏تر آشكار مى‏كند.
    خداوند در سوره نحل مى‏فرمايد: G يُنْبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنَبَ وَ مِن كُلِ‏ّ الثَّمَرَ تِ إِنَّ فِى ذَ لِكَ لَأَيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَF؛[38]«خداوند با آن [آب باران براى شما زراعت و زيتون و نحل و انگور و از همه ميوه‏ها مى‏روياند. مسلّماً در اين نشانه روشنى براى انديشمندان است.»
    اين آيه شريفه با اشاره به سه محصول از ميان ديگر محصولات كشاورزى، در صدد بيان فوايد خاصى است كه قرنها بعد توسط دانشمندان كشف شد.
    غذاشناسان و دانشمندان بزرگى كه ساليان دراز عمر خود را در راه مطالعه خواص گوناگون ميوه‏ها صرف كرده‏اند، برآنند كه كمتر ميوه‏اى است كه براى انسان از نظر غذايى به اندازه اين سه ميوه مفيد و مؤثر باشد. آنان معتقدند كه روغن زيتون براى توليد سوخت بدن ارزش بسيار فراوان دارد و آنها كه مى‏خواهند همواره سلامت خود را حفظ كنند، بايد به اين اكسير توجه بيش‏ترى داشته باشند.
    در قرآن كريم نيز از درخت زيتون به عنوان «شجره مباركه»[39] (درخت پربركت) ياد شده است. همچنين با پيشرفت دانش پزشكى و غذاشناسى اهميت دارويى «خرما» نيز به اثبات رسيده است. به گفته دانشمندان در خرما كلسيم (عامل اصلى استحكام استخوانها)، فسفر (از عناصر اصلى تشكيل‏دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگى)، تقويت‏كننده قواى بينايى و نيز پتاسيم (كه فقدان آن در بدن علت حقيقى زخم معده است) و عناصر مفيد ديگرى وجود دارد. دانشمندان علوم غذايى در خرما 13 ماده حياتى و 5 ويتامين كشف كرده‏اند كه آن را به صورت يك منبع غذايى غنى و بسيار پرارزش تبديل كرده است.[40]
    با توجه به فوايد فوق العاده اين داروى شفابخش است كه خداوند متعال در سخت‏ترين شرايطى كه براى حضرت مريم‏3 پس از وضع حمل به وجود آمده بود، دستور خوردن خرما را به او مى‏دهد؛ چنان‏كه مى‏فرمايد: G وَ هُزِّى إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا * فَكُلِى وَ اشْرَبِى وَ قَرِّى عَيْنًاF؛[41] «و اين تنه نخل را به طرف خود تكان ده، رطب تازه‏اى بر تو فرو مى‏ريزد. [از اين غذاى لذيذ ]بخور و [از آن آب گوارا] بنوش و چشمت را [به اين مولود جديد ]روشن دار.»
    همچنين، به گفته دانشمندان علم تغذيه، در انگور به قدرى عوامل مؤثّر وجود دارد كه مى‏توان گفت يك داروخانه طبيعى است. به عقيده محققين، انگور علاوه بر اينكه از نظر خواص بسيار نزديك به شير مادر است، يك غذاى كامل نيز محسوب مى‏شود. ضمن آنكه اثرات درمانى بسيار مطلوبى بر بسيارى از بيماريها داشته و حتى عامل مؤثّرى براى مبارزه با سرطان است.[42]
    3. عوامل طبيعى در قرآن‏
    اوّل: فشار جو
    G فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ F؛[43]«آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه‏اش را براى [پذيرش‏] اسلام گشاده مى‏سازد و آن كس را كه به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‏اش را آن چنان تنگ مى‏كند كه گويا مى‏خواهد به آسمان بالا رود.»
    قبل از بيان اعجاز در اين آيه شريفه، ذكر اين نكته لازم است كه منظور از هدايت و گمراهى الهى، فراهم ساختن يا از ميان بردن مقدمات هدايت در مورد كسانى است كه آمادگى و عدم آمادگى خود را براى پذيرش حق با اعمال و كردار خويش اثبات كرده‏اند. خداوند متعال براى آنان كه ره‏پويان راه حق و جويندگان و تشنگان زلال ايمان هستند، چراغهاى روشنى در مسير آنها قرار مى‏دهد تا براى به دست آوردن اين آب حيات، در ظلمات گم نشوند؛ امّا آنها كه بى‏اعتنايى خود را نسبت به اين حقايق به اثبات رسانده‏اند، از امداد الهى محروم مى‏مانند و توفيق الهى از آنها سلب مى‏شود؛ بنابراين، نه دسته اوّل در پيمودن مسير مجبورند و نه دسته دوم در كار خود. و هدايت و ضلالت الهى مكمّل خواسته و انتخاب خودِ آنها است.[44]
    اين آيه شريفه افرادى را كه راه ضلالت و گمراهى را براى خويش انتخاب كرده‏اند، به كسانى تشبيه مى‏كند كه مى‏خواهند به آسمان بالا روند؛ چرا كه همان‏گونه كه صعود به آسمان كار فوق العاده مشكلى مى‏باشد، پذيرش حق نيز براى چنين افرادى بسيار سخت ا ست.
    نكته لطيف ديگرى كه در اين آيه بدان اشاره شده، اين است كه امروزه ثابت شده است كه هواى اطراف زمين در نقاط مجاور اين كره كاملاً فشرده و براى تنفّس انسان مطلوب است، ما هر قدر به طرف بالا حركت كنيم، هوا رقيق‏تر گشته و ميزان اكسيژن آن به حدى كم مى‏شود كه اگر چند كيلومتر از سطح زمين به طرف بالا حركت كنيم، تنفس هر لحظه مشكل‏تر و در صورت پيشروى، تنگى نفس و كمبود اكسيژن، سبب بى‏هوشى انسان مى‏گردد. (البته اين در صورتى است كه انسان ماسك اكسيژن به همراه نداشته باشد.)
    بيان اين تشبيه در آن روز كه هيچ انسانى تصور پرواز را در سر نمى‏پروراند و هنوز اين واقعيت علمى (تنگى نفس و كمبود اكسيژن در فضا) به ثبوت نرسيده بود، از معجزات علمى قرآن محسوب مى‏گردد.
    دوم: گردش زمين‏
    آنچه از بررسى تاريخ به دست مى‏آيد، آن است كه در گذشته سكون و مركزيت زمين جزء عقايد مسلّم مردم جهان - اعم از دانشمندان و غير آنها - بوده و در آن محيط كسى نمى‏توانسته غير از اين فكر كند. در چنين زمانى - يعنى اوايل قرن هفتم ميلادى - قرآن پرده از روى اين حقيقت برداشته و مى‏فرمايد: G وَ تَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِF؛[45]«كوه‏ها را مى‏بينى، و آنها را ساكن و جامد مى‏پندارى؛ در حالى كه مانند ابرها در حركت هستند.»
    واضح است حركت كوهها بدون حركت زمين معنى ندارد و به اين ترتيب منظور از اين آيه، حركت زمين همانند حركت ابرها است. نخستين دانشمندانى كه حركت كرده زمين را كشف كردند، گاليله و كپرنيك در اواخر قران 16 و اوايل قرن 17 ميلادى - يعنى حدود ده قرن پس از نزول قرآن - بودند.[46]
    پس از اين نظريه، مجمع كليساى روم كپرنيك را ملحد شناخت و از خواندن كتاب او جلوگيرى نمود؛ ولى قرآن حدود هزار سال پيش از گاليله و كپرنيك، پرده از روى اين حقيقت برداشت و حركت زمين را به صورت فوق به عنوان يك نشانه توحيدى مطرح ساخت.
    جالب آنكه تشبيه حركت زمين به حركت ابرها در اين آيه شريفه، به حركتى يك‏نواخت و نرم و بى‏سر و صدا اشاره دارد.



    امضاء


  11. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    سوم: زوجيت ماده‏


    G وَ مِن كُلِ‏ّ الثَّمَرَ تِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِF؛[47]«و در آن از تمام ميوه‏ها دو جفت آفريد.»
    اين آيه شريفه، با اشاره به اين مطلب كه ميوه‏ها نيز موجودات زنده‏اى هستند كه داراى نطفه نر و ماده مى‏باشند، ورقى ديگر از معجزات علمى قرآن را مورد اشاره قرار مى‏دهد و زمانى همگان را به حيرت وامى‏دارد كه «لينه» دانشمند و گياه‏شناس سوئدى در اواسط قرن 18 ميلادى موفق به كشف اين مسئله مى‏شود كه زوجيت در جهان گياهان تقريباً يك قانون عمومى و همگانى است و گياهان نيز همچون حيوانات از طريق آميزش نطفه نر و ماده بارور مى‏شوند.[48]
    در حالى كه قرآن در 1100 سال قبل از كشف لينه، اين حقيقت را فاش ساخته بود. (البته قبل از لينه نيز برخى از دانشمندان به وجود نر و ماده در بعضى گياهان پى برده بودند. اما هيچ كس همگانى بودن اين قانون را نمى‏دانست تا اينكه لينه موفق به كشف آن شد.)
    قرآن و معجزه عددى‏
    برخى از نويسندگان و صاحب‏نظران، بُعد ديگرى براى اعجاز قرآن بيان كرده‏اند و آن اعجاز عددى قرآن است. اين راز علمى كه تا چند سال قبل پنهان مانده بود، با ظهور رايانه و با سرعت و دقتى كه در آن مى‏باشد، كشف شد و بدين طريق پرده از روى نظم رياضى قرآن برداشته گشت و اعجاز اين كتاب، بار ديگر بر جهانيان ثابت گرديد. يكى از نويسندگان معاصر عرب به نام «عبد الرازق نوفل» اين تناسب و تقابل عدد واژه‏هاى قرآنى را كشف كرد و گوشه‏اى از اين يافته را در كتاب «اعجاز العدد للقرآن الكريم» ذكر كرده است كه به چند نمونه از آن اشاره مى‏كنيم:
    1. در قرآن واژه «يوم» (روز) 365 بار تكرار شده كه هماهنگ با روزهاى سال است؛
    2. واژه «شهر» (ماه) 12 بار آمده است كه به تعداد ماه‏هاى سال است؛
    3. واژه تثنيه و جمع «يوم» 30 بار تكرار شده كه هماهنگ با روزهاى ماه است؛
    4. واژه «فعل» (كار) 108 بار ذكر شده است كه به همين تعداد واژه «اجر» (مزد) آمده است؛
    5. واژه «شدت» (سختى) و نيز واژه «صبر» و متعلقاتش 102 بار در قرآن بيان شده‏اند؛
    6. واژه‏هاى «ملائكه» و «شياطين» 88 بار، «دنيا» و «آخرت» 115 بار، «حساب» و «عدل» و «قسط» 29 بار، به‏طور مساوى ذكر شده‏اند؛
    7. از آسمانهاى هفت‏گانه، هفت بار سخن به ميان آمده است؛
    8. قرآن از واژه «جزا» 117 بار سخن به ميان مى‏آورد؛ در حالى كه واژه «مغفرت» و هم‏خانواده‏اش را دو برابر يعنى 234 بار تكرار مى‏كند؛
    9. واژه‏هاى «الحياة» (زندگى) و «الموت» (مرگ) 145 مرتبه تكرار شده‏اند؛
    10. در قرآن از واژه «يسر» (آسانى) سه برابر واژه «عُسر» (سختى) سخن به ميان آمده است؛
    11. هر كدام از الفاظ «بصر» (چشم ظاهر) و «بصيرة» (چشم باطن) 148 مرتبه در قرآن تكرار شده‏اند؛
    12. واژه‏هاى «عقل» و «نور» همراه با مشتقّاتشان 49 بار ذكر شده‏اند؛
    13. هر كدام از الفاظ «زكات» و «بركت» 32 مرتبه تكرار شده‏اند؛
    14. كلمات «السلطان» (پادشاه)، «منافق» (دورويى) و «بلا» (گرفتارى) همراه با مشتقاتشان 37 بار ذكر شده‏اند.[49]
    دقت در اين محاسبات ما را به اين مطلب رهنمون مى‏سازد كه در قرآن مجيد حتى يك كلمه و يك حرف هم كم و زياد نشده است. وگرنه، به‏طور مسلّم چنين محاسباتى بر روى قرآن صحيح در نمى‏آمد و اين موضوع مهم‏ترين معجزه در اخبار غيبى قرآن است؛ چنان‏كه مى‏فرمايد: G اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَاِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَF؛[50]«ما قرآن را نازل كرديم و ما به‏طور قطع نگهدار آنيم.»
    نتيجه‏گيرى
    نتيجه آنكه: قرآن كريم، نه تنها يك معجزه براى اثبات رسالت حضرت خاتم الانبيا9 و متناسب با نياز و شرايط عصر بعثت مى‏باشد؛ بلكه جنبه‏هاى مختلف اعجاز اين كتاب الهى، در هر عصر و هر شرايطى و براى هر نسل و هر انسانى، گوياى عظمت و بى‏مانندى خالق اين آيات و حقانيت آورنده اين كتاب است و در همه ابعاد به ناتوانى مخاطبان در آوردن نظير براى قرآن شهادت و تأكيد دارد.
    ديگر آنكه: شناخت اين ابعاد و تبيين آنها، در افزايش سطح باورهاى انسانها و اعتراف به حقانيت دين اسلام و پيامبر خاتم‏9 و امامت ائمه هدى‏: نقش مؤثّى خواهد داشت.
    و بالاخره آنكه: بى‏ترديد قرآن كريم سرنوشت‏سازترين كتاب در زندگى مردم جهان بوده است. قرآن نه تنها در سرنوشت مسلمانان تأثير ژرف داشته، بلكه در فرهنگ و تمدن ساير مردم جهان تأثيرگذار بوده است؛ پس بر مبلّغين گرامى وظيفه است تا با بيان ساده و شيواى اعجاز قرآن براى نسل نو، باعث درك و شناخت آگاهانه تنها از اعجاز قرآن شوند كه اين امر، پذيرش اسلام و دستورات آن را آسان خواهد نمود و آنها را در برابر تهاجم فرهنگى دشمنان محفوظ خواهد داشت.



    امضاء


  12. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    [36] . نحل/ 69. [37] . براى اطلاع بيش‏تر از خواص عسل به كتاب اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 5، ص 212 - 228 و نيز كتاب پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، ج 2، ص 407 - 416 مراجعه شود.
    [38] . نحل/ 11.
    [39] . نور/ 35.
    [40] . اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 7، ص 71 - 74.
    [41] . مريم/ 25 و 26.
    [42] . براى اطلاع از خواصّ غذايى و درمانى خرما و انگور به كتاب «اوّلين دانشگاه و آخرين پيامبرصلى الله عليه وآله» جلد 7 مراجعه شود.
    [43] . انعام/ 125.
    [44] . تفسير نمونه، ج 5، ص 434.
    [45] . نمل/ 88.
    [46] . پرتوى از قرآن، سيد محمود طالقانى، شركت سهامى انتشار، تهران، 1362، ج 3، ص 167.
    [47] . رعد/ 3.
    [48] . تفسير نور، محسن قرائتى، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، 1383، ج 6، ص 186.
    [49] . معجزه اعداد در قرآن كريم، عبد الرازق نوفل، ترجمه و تحقق سعيد همايون، بوستان كتاب، قم، چاپ اوّل، 1383، ص
    [50] . حجر/ 9.
    امضاء


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi