ج. اعجاز قرآن و اخبار غيبى
اعجاز غيبى قرآن شامل موارد زير مىشود:
1. اخبار گوناگونى از خداوند و اوصاف آن، فرشتگان، اجنّه، عالم برزخ و آخرت، بهشت و جهنّم، چگونگى برپا شدن قيامت، رسيدگى به اعمال بندگان و... .
2. اخبار غيبى از امّتهاى گذشته و سرگذشت آنها، از جمله اخبار غيبى قرآن است. چرا كه در عصرى كه هيچ كسى اطلاع دقيقى از گذشته نداشته و هيچ يك از وسايل اطلاعرسانى و يا علوم باستانشناسى موجود نبوده است، قرآن دقيقاً به آن مىپردازد و پس از قرنها، امروزه بر اثر كاوشهاى باستانشناسى، نشانههايى از آنها يافت مىود كه به عنوان نمونه مىتوان به سرگذشت قوم سبا اشاره كرد. در حالى كه تا قرن 19 م. مورّخان جهان از وجود چنين قوم و تمدنى اظهار بىاطلاعى مىكردند.[1]
و جالب اينكه قبل از اكتشافات جديد، نامى از سلسله ملوك سبا و تمدن عظيم آن برده نمىشد و مورّخان «سبا» را فقط شخصى افسانهاى مىدانستند كه مؤسس دولت
«حمير» بوده است. در حالى كه قرآن ضمن نام نهادن سورهاى به نام اين قوم، به يكى از مظاهر تمدّن آنها نيز كه بناى سد تاريخى مأرب است، اشاره مىكند و قرنها بعد، پس از كشف آثار تاريخى اين قوم در يمن، عقيده دانشمندان دگرگون مىشود.[2]
نكته جالب توجه آن است كه يكى از علل عدم استخراج آثار تمدن سبا تا قرن 19 م.، سختى راه و گرماى شديد هوا بوده است تا اينكه عده معدودى از باستان شناسان به خاطر علاقه شديدى كه نسبت به كشف اسرار آثار سبا داشتند، توانستند به قلب شهر «مأرب» و نواحى آن وارد شوند و از آثار و خطوط ونقوش فراوانى كه بر روى سنگها ثبت شده بود، نمونهبردارى كنند و به جزئيات اين قوم و حتى تاريخ بناى سد مأرب و خصوصيات ديگر پى بردند و براى غربيان ثابت شد كه آنچه را قرآن قرنها قبل در اين زمينه بيان كرد، يك افسانه نيست، بلكه يك واقعيت تاريخى مىباشد كه آنها از آن بىخبر بودهاند.[3]
3. اخبار قطعى از آينده دور يا نزديك و روند تاريخ از ديگر ابعاد اعجاز قرآن است. نكته مهم آن است كه همه اين پيشگوييها قاطع، محكم و بدون هيچگونه ترديدى بيان شده است. در حالى كه اگر اين اخبار از طرف شخص پيامبر9 بدون واسطه وحى مىبود، بايد با ترديد بيان مىشد؛ چرا كه در صورت خلاف، مردم به نبوّت ايشان بدبين شده و از اطرافش پراكنده مىشدند.
مهمترين پيشگويى قرآن، آياتى است كه غلبه ناپذيرى قرآن را در همه اعصار و قرون نفى كرده، مىفرمايد: G قُل لَئِناجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَ الْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْءَانِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِى وَ لَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا F[4]؛ «بگو:اگر انسانها و پريان [جن و انس ]اتفاق كند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد، هر چند يكديگر را [در اين كار] كمك كنند.»
ودر آيهاى ديگر، ضمن اينكه همگان را به آوردن سورهاى همانند قرآن دعوت مىكند، مىفرمايد: G فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَ لَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَ قُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَفِرِينَ F؛[5]«پس اگر چنين نكنيد كه هرگز نخواهيد كرد، از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم [گنهكار] و سنگها [بتها] است و براى كافران آماده شده است.»
در آيه كريمه فوق «لَنْ تَفْعَلُوا» به معناى نفى هميشگى است. اين پيشگويى از 1400 سال پيش تاكنون ادامه يافته و تاكنون دشمنان نتوانستهاند همانند يك سوره را بياورند كه اگر توانسته بودند، سريعاً آن را گسترش داده، عليه اسلام و قرآن تبليغات مىكردند.
مهمتر آن است كه تحدى قرآن اختصاص به هيچ عصر و نسل و گروهى ندارد و هم اكنون نيز قرآن كريم براى اثبات معجزه بودن خود و حقانيت رسالت رسول اكرم9 همگان را - اعم از توده مردم، محققان و نوادر - به هماورد و مبارزه مىطلبد.
اگر چه پيشگوييهاى قرآن بسيار است كه برخى پس از مدت كوتاهى به وقوع پيوست (مانند وعده پيروزى در بعضى جنگها) و برخى نيز پس از سالها و يا قرنها واقع شده و ما شاهد بعضى از آنها هستيم و برخى نيز مربوط به آينده است؛ اما در اين مجال به عنوان نمونه به چند آيه اشاره مىكنيم:
اوّل: G غُلِبَتِ الرُّومُ * فِى أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُم مِّنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِى بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَلِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ F؛[6]«روميان مغلوب شدند [و اين شكست] در سرزمين نزديكى رخ داد؛ امّا آنان پس از [اين ]مغلوبيت، به زودى غلبه خواهند كرد. در چند سال همه كارها از آنى خدا است، چه قبل و چه بعد [از اين شكست و پيروزى]. و در آن روز، مؤمنان [به خاطر پيروزى ديگر ]خوشحال خواهند شد.»