[quote=محمدی;175589]
بسم الله الرحمان الرحیم
عرض سلام خدمت شما و تشکر بابت طرح سوالتان.
باسلام خدمت شما و تشکر از پاسخگویی . با توجه به پاسخ شما سوالات دیگری برای من ایجاد شد که بسیار ممنون میشم دقیق و کامل توضیح بفرمائید . این را از این جهت عرض می کنم که وقتی سوال می شود عرفان چیست اکثر بزرگواران می فرمایند عمل به واجبات ترک محرمات . عمل به واجبات و ترک محرمات که وظیفه بندگی است و هرکس اعتقاد واقعی به اسلام داشته باشه میدونه که باید به واجباتش عمل کنه و از محرمات دوری کنه و صد البته همه کسانی که به این دستور الهی عمل می کنند عارف نمی شوند . پس دایره این موضوع گسترده تر از این دوکلمه است . مثلا نماز شب خواندن واجب نیست اما در سیره تمام بزرگان که به مقامات عالی عرفانی رسیده اند یکی از مهمترین چیزهایی که می خوانیم خواندن نماز شب است یا دائم الذکر بودن بودن است یا مداومت بر خواندن قرآن و زیارت عاشورا ....................... پس می ببینم که در کنار عمل به واجبات و ترک محرمات چیز هایی دیگری هست که باید در مورد آنها توضیح داده شود
فرمودید معنای لغوی عرفان رو نمیخواهید منتها برای فهم حقیقت عرفان، باید از دلیل نامیده شدن آن ، به این نام هم مطلع شویم!عرفان از
شناخت میاد.
عرض نکردم معنی لغویش رو نمی خوام . عرض کردم منظورم تنها معنی لغوی نیست یعنی همراه با معنی لغوی مفهوم آن مدنظرم است که شما هم لطف کردید پاسخ دادید
و آنچه مقصود عرفا هست، اینه که انسان، به مقام شهود، نسبت به حقایق و درک آنها برسد.
رسیدن به مقام شهود یعنی چی ؟ یعنی دقیقا چه اتفاقی باید بیافتد که انسان متوجه شود به مقام شهود رسیده است ؟
رسیدن به این مقام حاصل نمیشود مگر بواسطه قوی کردن روح انسانی و تضعیف قوه جسمانی و مادی!
روح را چگونه باید قوی کرد ؟ آی منظور از تضعیف قوه جسمانی ومادی کم خورد ن و کم خوابیدن کم است یا ابعادش فراتر از اینها ست . به نظرم میرسه فراتر از اینها باشد مثلا دل نبستن به دنیا ، کم توجهی به غرائز و تمایلات نفسانی , اما دقیقا بفرمائید این تضعیف قوه جسمانی و مادی چطور صورت باید صورت بگیرد ؟
لذا بهترین توصیه عارفانه ای که میتوان بیان داشت همان استکه قرآن کریم میفرماید: (
وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ؛ و اينکه مرا بپرستيد که راه مستقيم اين است؟!)(يس/61) و در جای دیگر میفرماید:
وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اين راه مستقيم من است، از آن پيروي کنيد! و از راههاي پراکنده (و انحرافي) پيروي نکنيد، که شما را از طريق حق، دور ميسازد! اين چيزي است که خداوند شما را به آن سفارش ميکند، شايد پرهيزگاري پيشه کنيد!)(أنعام/153) خلاصه کلام اینکه، عرفان حقیقی آن استکه آخرش ما را
واقعا به خداوند متعال برساند و این حاصل نمیشود مگر با تلاش و بیشتر کردن معلومات و عمل به آن!
آيت الله بهجت(رحمه الله) :
آنچه را ميدانيد زير پا نگذاريد ، اين تمام عرفان است.
خب قطعا کسی که به دنبال عرفان می رود نظرش اینه که درراه خدا حرکت کنه و با این هدف هم قدم در این راه میذاره . اما شناخت صحیح راه چگون میسر می شود ؟ این اتفاق به خودی خود نمی افتد که اگر اینطور بود این راه الهی به کج راهه عرفان کاذب ختم نمی شد . چه می شود که سالکان این طریق سر از مریدی عرفان های کاذب در میاورند ؟quote]
بخشید طولانی شد