حفظ قرآن مانند تلاوت آن آثارى ارزنده دارد.برخى از آثار به خاطر سپردن آيات عبارت است از:
1 - پاداش اخروى
چنان كه در بحث ارزش حفظ قرآن گذشت , حافظان در بهشت جايگاهى والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود.
2 - هدايت انسان
تلاوت و انس با قرآن از سفارش هاى مكرر معصومان (ع ) است وحفظ قرآن به طور طبيعى به انس بـا آيـات الاهى مى انجامد, زيرا حافظ قرآن بايد براى تثبيت محفوظات قرآنى اش دست كم روزى چـنـد بار به قرائت قرآن بپردازد.
معصومان (ع ) حافظان قرآن را به تكرار آيات الاهى بنابراين ,حافظ ناگزيربا قرآن انس مى گيرد و زمـينه ى هدايت وسعادتش فراهم مى آيد.حضرت على (ع ) مى فرمايد: هيچ كس با قرآن هم نشين نـمـى شـود مـگـرايـن كـه از كـنـار آن بـا افزايش يا كاهش بر مى خيزد: افزايش هدايت ياكاهش گمراهى .
نفوذ قرآن در جان ها و پديدآوردن تحول در شخصيت افراد نيزاز آثار سازنده ى تلاوت و حفظ قرآن اسـت .بـسيارى از مردم با تلاوت يا شنيدن آهنگ دلنشين قرآن مسير زندگى خود را تغيير داده , سمت سعادت و كمال رهنمون شدند.
3 - آرامش روحى يـاد خـدا تـاثـيـر بـسـزايـى در روان آدمـى دارد و دل ها در پرتو آن آرام مى گيرد.خداوند متعال مى فرمايد: [اءلا بذكر اللّه تطمئن القلوب .]
آگاه باش , دل ها با ياد خدا آرام مى گيرد.يكى از نام هاى قرآن ذكر است .تلاوت و حفظ قرآن نوعى ذكرخداوند است كه انسان در پرتو آن از هجوم بسيارى از فشارهاى روانى و اضطرابات درونى مصون مى ماند.درستى اين سخن در عمل نيز بـه اثبات رسيده است .
قاريان و حافظان قرآن , به ويژه آنان كه درسحرگاهان با قرآن انس دارند, هـمـگـى اعـتـراف دارند ارتباط با قرآن درپيشگيرى از نگرانى و هجوم فشارهاى روانى بهترين و مـؤثـرتـريـن عـامـل بـه شـمـار مى آيد.اين اثر در پرتو نشاط بخش بودن قرآن پديد مى آيد.پيامبر اسـلام (ص ) مـى فـرمايد: مثل قرآن مثل كيسه ى سر بسته ى پر ازمشك است .اگر آن را باز كنى , بوى مشك فضا را معطر مى سازد و اگربه حال خود رها سازى , سود نمى بخشد.قرآن نيز, چنانچه به تلاوتش روى آورى , فضا را از عطر خود آكنده مى سازد و روان را نشاط مى بخشد, و اگر تلاوت نكنى , در سينه ات پنهان مى ماند.
4- نجات از تنهايى
كـتـاب بـهـتـرين هم نشين تنهايى است و قرآن زيباترين , عميق ترين و با نفوذترين كتاب شمرده مـى شود.امام سجاد(ع ) مى فرمايد: اگرهمه ى مردم روى زمين از دنيا بروند, تا وقتى قرآن با من است , از هيچ چيز وحشت ندارم .
5 - فهم بهتر قرآن مـهـم تـريـن و عمده ترين اثر حفظ قرآن درك بهتر آن است .
حافظ به سبب تسلط بر همه ى آيات , ارتباط آن ها را نيك در مى يابد و در پرتو آن دركى بهترو درست تر از قرآن به دست مى آورد.هر آيه از قرآن , ضمن داشتن معناى ظاهرى , بطن هاى متعدددارد كه در اثر شناخت بيش تر روابط آن بـاسـايـر آيـات قـرآن بـه عـنـوان جـزئى از يـك كـل آشكار مى شود.
هرچه انس انسان با آيات مـخـتـلـف قرآن بيش تر باشد, در تفسير قرآن بهتر و دقيق تر گام برمى دارد, براى مثال كسى كه مى خواهد درباره ى [دعا] در قرآن تحقيق و جست و جوكند, در نخستين مرحله به كشف الايات و معجم هاى قرآنى پناه مى برد.
دراين موارد, به خاطر داشتن قرآن بسيار سـودمـنـداسـت .حـافظ مى تواند همه ى آياتى كه در لفظ و معنا با موضوع موردنظر ارتباط دارد, گـردآورد و كـارى فراتر از كشف الايات انجام دهد.
بنابراين , آنچه در حفظ قرآن مهم است درك ارتباط آيات و سوره هابايكديگر است نه به خاطر سپردن كليات .
هرچه حافظ قرآن بر آيات و ارتباط و بـازيـابى آن ها مسلطتر باشد, بهتر مى تواند نظر قرآن درباره ى يك موضوع رابه دست آورد.پس مـفـسـران حـافـظ قـرآن , بـهـتـرو دقيق تر مى توانند قرآن را تفسير كنند و تفسيرشان از تفسير مفسران غير حافظ جامع تر و دقيق تر است .
6 - تقويت حافظه يكى از امتيازهاى قرآن مجيد آن است كه تلاوت و به خاطرسپردنش سبب تقويت حافظه مى شود.در روايـات چنان مى خوانيم كه قرائت قرآن به افزايش حافظه مى انجامد.
از آن جا كه حفظ ايـن كـتاب آسمانى به تكرار پيوسته ى آن وابسته است , مى توان گفت حفظ قرآن مجيد حافظه را فزونى مى بخشد.
2 - عمل به قرآن يـكـى از اهـداف [حـفظ] آيات قرآن , عمل به مضامين آن است .وقتى انسان كلام وحى را به خاطر مـى سـپـارد, نـاخود آگاه جانش تاثيرمى پذيرد و او را در مسير عمل به دستورهاى خداوند پيش مـى برد.
پاداش بسيار حافظان قرآن - كه در برخى از روايات به چشم مى خورد- بدين جهت است .آنـان پـيـوسـتـه آيـات الاهـى راتـكرارمى كنند و گوشت و پوست خود را با آن مى آميزند.در اين موقعيت ,احتمال اين كه خداوند آن ها را سمت كمال و سعادت رهنمون نشود,بعيد مى نمايد.
عـمـل بـه آيات الاهى , از ديرباز مورد توجه حافظان و قاريان بوده است .چنان كه صحابه يى مانند عـثمان و ابى و عبداللّه بن مسعودگفته اند: چون ده آيه از رسول خدا(ص ) مى آموختيم تا آن ها را بـه طـوركـامـل به خاطر نمى سپرديم و عمل نمى كرديم , به فراگيرى آيات ديگرنمى پرداختيم . 3 - بهره مندى از عبادت در آيـيـن اسـلام , بـه خاطر سپردن آيات قرآن عبادتى مهم به شمارمى رود و پاداش دارد.بيش تر روايـاتـى كه درباره ى ارزش و اهميت حفظ قرآن ذكر شده است , نگاه ابزارى ندارد و حفظ را تنها بـراى جـلوگيرى از تحريف عبادت نمى شمارد.در نگاه معصومان (ع ) نفس به خاطر سپردن آيات الاهى عبادت است و پاداش دارد.[امام صادق (ع ) مى فرمايد: [اللهم فحبب الينا حسن تلاوته و حفظ آياته .]
خداوندا, تلاوت قرآن و حفظ آياتش را براى ما دوست داشتنى فرما.ايـن دعـا نشان مى دهد كه نفس تلاوت قرآن و حفظ آن محبوب حضرت است , و امام ششم (ع ) به خاطر سپردن آيات الاهى را, بى توجه به مسئله ى تحريف , از حضرت احديت در خواست مى كند.مـرحوم طبرسى در كتاب مكارم الاخلاق بابى با عنوان [صلاه حفظ القرآن ] دارد كه نشان مى دهد [حفظ قرآن ] ذاتا ارزش منداست و از عبادات شمرده مى شود.
حفظ قرآن و جهاد حـفـظ قـرآن آثـار دنيوى و اخروى بسيار دارد و عبادت شمرده مى شود.بى ترديد اين آثار در پرتو عـمل به قرآن و احكام الاهى نهفته در آن تحقق مى يابد.در بسيارى ازكشورهاى اسلامى , به ويژه آن هـا كـه زير سلطه ى فرهنگ شرق و غرب به سر مى برند, شمار حافظان قرآن بسيار است .كتاب الاهـى در اين سرزمين ها كتابى تشريفاتى شده , تنهابه قرائت نيك ,پخش راديو- تلويزيونى و حفظ آن اهـميت مى دهند.
در برخى از اين كشورها مدارسى با عنوان [مدارس تحفيظ القرآن ] به صورت گـسـتـرده ديـده مى شود, در حالى كه ارزش هاى آن ها از غرب ياشرق گرفته شده است .محمد عبده در تفسيرالمنار آورده : يكى ازقوانين بعضى از كشورهاى اسلامى اين است كه حافظان قرآن از جنگ و جهاد و بخشش اموال در راه خدا معافند.چنين قوانينى با سيره ى حافظان صدر اسلام سازگارنيست .
آن هامجاهد بودند و آيات الاهى رادر زندگى به كار مى بستند, موارد زير بردرستى اين سخن گواهى مى دهد: 1 - عبداللّه بن مسعود مـسـلمانانى كه در حوزه ى سرى اسلام وارد شده بودند با هم چنان گفت وگو كردند كه قريش كـلام خـدا را نـشـنـيـده , بـسـيـار شـايـسته است يكى از ما در مسجدالحرام با صداى رسا قرآن بخواند.[عبداللّه بن مسعود- كه در شمار حافظان جاى داشت - ]
[آمادگى خود رااعلام كرد و هنگامى كه سران قريش كنار كعبه قرار گرفته بودند, اين آيات را خواند: [بسم اللّه الرحمن الرحيم الرحمن علم القرآن خلق الانسان ,علمه البيان ...
عـبـارت هـاى فـصـيـح و بـليغ اين سوره رعبى عجيب در سران قريش ايجاد كرد.همگى از جاى بـرخـاسـتـه , و او را چـنـان زدنـد كـه خـون از پيكرش جارى شد و با وضعى رقت بار پيش ياران پيامبربازگشت .
2 - جعفر بن ابى طالب گـروهـى از مـسـلـمانان براى رهايى از آزار[قريش ] و به پا داشتن شعائر دينى به حبشه مهاجرت كـردنـد.در پيشاپيش اين گروه , حافظى به نام [جعفر بن ابى طالب ] جاى داشت .او آياتى چند از آغاز سوره ى مريم را براى پادشاه حبشه خواند و وى را تحت تاثير قرار داد.
3 - حافظان شهيد پـيـامـبـراسـلام (ص ), در سـال چـهارم هجرى , گروهى از حافظان قرآن را سمت قبايل مختلف فـرستاد.برخى از قبايل حافظان قرآن را بانيرنگ خاصى به دام افكندند و با وضعى رقت بار به قتل رسانيدندبرخى از تاريخ نگاران شمار اين حافظان را 70 تن ذكر كرده اند.
4 - حبيب بن مظاهر حبيب يكى از حافظان قرآن به شمار مى آيد.وقتى معاويه درگذشت سران شيعيان كوفه همچون سـلـيـمـان بـن صـرد, مـسـيـب بـن نـجبه , رفاعة بن شداد بجلى و حبيب بن مظاهر براى امام حـسـيـن (ع )نـامـه نوشتند و آن حضرت را براى قيام عليه امويان به كوفه دعوت كردند.
حبيب از كـسـانـى بود كه در كوفه براى حضرت بيعت مى گرفت .او در روز عاشورا در سپاه حسين سردار سـتـون چـپ بـود و خـود را بـراى مبارزه آماده مى نمود.وقتى حسين (ع ) براى به پا داشتن نماز مهلت خواست , حصين بن تميم گفت : نماز شما مورد پذيرش پروردگارنيست .حبيب در پاسخ گفت : گمان مى برى نماز آل رسول (ع ) پذيرفته نمى شود و نماز تو را مى پذيرند؟ حـصـين با شنيدن اين سخن به حبيب حمله كرد.
او شمشير كشيدو برصورت اسب حصين فرود آورد.اسـب سركشى كرد و حصين به زمين افتاد.گروهى به يارى اش شتافتند و حصين را نجات داده , نـزدخـود بـردنـد.حبيب , در حالى كه پيوسته رجز مى خواند, به آن ها حمله كرد و ميانشان جنگى سخت در گرفت .او بااين كه پير بود جمع بسيارى را از پا در آورد.
سرانجام با شمشير بديل بن صريم و نيزه فردى از بنى تميم از اسب به زمين افتاد.وقتى خواست برخيزد,حصين شمشيرى بـر سـرش فرود آورد وحبيب با صورت به زمين افتاد.در اين هنگام , مرد تميمى پيش آمد و سر از پيكرش جدا ساخت .شهادت حبيب امام حسين (ع ) را سخت تكان داد.حضرت فرمود: [عنداللّه احتسب نفسى و حماة اءصحابى .]
شهادت خود و اصحابم را به حساب فرمان خدامى گذارم .حفظ قرآن و مبلغان دينى در صدر اسلام , در پرتو تشويق نبى اكرم (ص ) و علاقه ى مردم ,حفظ قرآن جايگاهى والا داشت .اين امـر در بـرخـى دوره هـا كـاهـش داشـته و در زمان هايى دوباره شدت گرفت و اين روند نزولى وصـعـودى تـا 1357 ادامـه يافت .در اين سال انقلاب اسلامى ايران به پيروزى رسيد و ارزش هاى الاهـى دوبـاره رونـق يـافـت .
حـفظ قرآن يكى از اين ارزش ها بود كه با سفارش هاى حضرت امام خـمـينى (ره ) وجانشين شايسته وى مقام معظم رهبرى به تدريج جايگاه اصلى اش راباز يافت .در اين موقعيت , مبلغان دينى بايد بيش از پيش با قرآن آشناشوند و آن را به خاطر سپارند تا بتوانند با قـدرت و تـسـلط كافى به نشرمعارف قرآنى بپردازند, به ويژه آن كه اهل سنت در زمينه ى تلاوت وحـفظ كلام وحى بسيار كوشيده اند و روحانيان و ائمه ى جماعات آن ها حافظ كل يانيمى از قرآن به شمار مى آيند.
امتياز دانشگاه الازهر اسـتـاد شـحـات مـحمد انور درباره ى اين كه چرا بيش تر قاريان واستادان قرآن كريم مصرى اند, مى گويد: در مـصر, دانشگاه الازهر در خدمت قرآن است .در آن جا فردعالم - كه هم مرتبه ى حجت الاسلام درايـران اسـت - لازم است كه حافظ قرآن باشد.محل هايى نيز جهت تعليم قرآن درتمام استان ها و امـاكـن مـصر وجود دارد, و اين معاهد در كشورمصر بسيار است .
حتى ممكن است , فردى در اين دانـشـگـاه هـامـدارك بـالايى را نيز دريافت كند.زمانى نيز مشاهده شده است كه افراد در سنين بالا,وارد اين دانشگاه ها شده و در آن به فراگيرى علوم قرآنى پرداخته اند.
بـه نـوشته ى فريد وجدى , حفظ تمام قرآن يكى از شرطهاى ورود به دانشگاه اسلامى الازهر مصر است .و داوطلبان بايد دست كم بيست امتياز از چهل امتياز حفظ را به دست آورند.
و از سـوى ديـگـر بـزرگـان دين در موارد مختلف طلاب علوم اسلامى را به حفظ قرآن سفارش مى كردند, اكنون به نمونه هايى اشاره مى كنيم : سخن شهيد ثانى او يكى از دانشمندان بزرگ شيعه و قارى برجسته , درباره ى حفظ قرآن چنين مى گويد: ...
اگر كسى در خردسالى و دوران نوجوانى تحصيل علم راآغازكند, نظر به اين كه واجد صلاحيت تـرقـى و پيشرفت در مراحل مختلف علوم است و نيز داراى اهليت و آمادگى براى كسب فقاهت و بـصـيـرت ديـنـى از راه اسـتدلال و براهين است , بايد درآغاز كار به حفظ قرآن كريم و تجويد آن بـرمـبناى ضوابط معتبراشتغال ورزد, چون حفظ كردن قرآن كريم و تجويد صحيح آن مى تواند به صورت يك كليد مشكل گشاى متناسب و باورى توفيق آفرين درآيد و نيز جان و دل نورانيت يافته و انسان درزير سايه ى آن براى درك و فهم ساير علوم آمادگى پيداكند.
آن گاه كه محصل از حفظ و تـجـويـد و قـرائت قـرآن كـريم فارغ گشت , مى تواند سرگرم فراگرفتن علوم عربيت گردد., زيراعلوم عربيت نخستين ابزار فهم و مهم ترين اسباب درك علوم دينى است .
بنابراين , بايد نخست پـس از حفظ قرآن كريم علم صرف , علم نحو, علوم عربيت ديگر, فن منطق , علم كلام , علم اصول فـقـه , عـلم درايه الحديث , قرائت حديث , تفسيرآيات الاحكام , كتب فقهى و آن گاه كه دانشجو از تـمـام ايـن عـلوم ومعارف بهره ى لازم را دريافت كرد, مى تواند درتفسير قرآن كريم كار خويش را آغـازكند.بنابراين همه ى اين علوم ودانش هاى مذكور مقدمه و زمينه ساز ورود در تفسير قرآن كريم است .
اندرزآيت اللّه بروجردى
او از مـراجع بزرگ شيعه و حافظ نصف قرآن بود و آيات احكام -كه سند احكام فقهى است و حدود پانصد آيه است - همه را در ذهن حاضر داشت .وى درباره ى حفظ قرآن چنين مى گويد: از حـفظ داشتن قرآن توشه يى براى انسان است .افسوس بركسى كه از دنيا برود و توشه يى نداشته باشد.
سفارش امام خمينى
امام خمينى (ره ), خود به تلاوت كتاب الاهى اهميت مى داد ودر موارد مختلف طلاب علوم دينى را بدين امر سفارش مى كرد: هـان اى حوزه هاى علميه و دانشگاه هاى اهل تحقيق ! بپاخيزيدو قرآن را از نشر جاهلان متنسك و عالمان متهتك , كه از روى علم وعمد به قرآن و اسلام تاخته و مى تازند, نجات دهيد و اين جانب از روى جد نه تعارف معمولى مى گويم : از عمر به بادرفته خودم در راه اشتباه و جهالت تاسف دارم , و شـمـا اى فـرزنـدان برومند اسلام , حوزه ها و دانشگاه ها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسيار مـخـتـلف آن بيدار كنيد.
تدريس قرآن در هر رشته يى از آن را محط نظر و مقصد اعلاى خودقرار دهيد.مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر, كه از ضعف پيرى بر شما هجوم كرد, از كرده ها پشيمان و تاسف بر ايام جوانى بخوريد, همچون نويسنده .
چـنـان كـه پـيـداست , امام (ره ) در اين سفارش رشته هاى مختلف قرآنى رامورد عنايت قرار داده اسـت .حـفـظ قـرآن[ يـكـى از ايـن رشـتـه هـااسـت كـه بايد بدان اهتمام ورزيد و با برنامه ريزى صحيح جوانان را به آن علاقه مند ساخت .]
سخنان مدير محترم حوزه ى علميه قم رئيـس مـحـترم حوزه علميه ى قم حضرت آيت اللّه مكارم شيرازى - دام ظله العالى - در اين باره مى گويد: مـن مـعـتقدم كه طلبه ها دو دسته اند, يك دسته حافظه هاى قوى وزمينه ى ذهنى مناسبى براى حـفظ قرآن دارند به گونه يى كه اگروقت بگذارند, به راحتى مى توانند حافظ قرآن شوند.
من به ايـن گونه افراد سفارش مى كنم كه حفظ قرآن را به طور جدى پى گيرى كنند, حوزه ها يك عده حـافـظ قرآن در سطح عالى داشته باشند, ولى گروه ديگرى هم هستند كه تا اين اندازه آمادگى ندارند و اگر بخواهند حافظ قرآن شوند, بايد همه وقتشان را روى حفظ بگذارند.من به اين دسته تـوصـيـه مـى كنم آياتى را كه براى استشهاد بر مسائل مختلف مورد نياز است حتما از حفظ داشته باشند.
سـفـارش هـاى ايـن بـزرگان و اهتمام روحانيون اهل سنت وظيفه ى مبلغان شيعه را دو چندان مى نمايد و لازم است در راه حفظ قرآن بيش از پيش گام بر دارند.