به احترام تو ، تمام قد می ایستم …
تو را می ستایم نه به خاطر حماسه ها که آفریدی ،
نه به خاطر معامله با حضرت دوست بر سر جان شیرینت ،
نه به خاطر دستهای مهربان و خشن و پینه بسته و مردانه ات ،
گاه کوچک و بچه گانه ات و گاه ظریف و لطیف و زنانه ات ،
که آنگاه که باید ، آر پی جی زن می شد یا بی سیم چی ،
وسیله التماس و خواهش در برابر فرمانده می شد
که چند ماه کسری سن تو را ببخشد
یا مرهمی می شد بر زخم برادر مجروحت ،
و گاه در نهایت خلوت و سکوت شبها دست نیاز می شد
به سوی عزیز بی نیاز .
تو را می ستایم نه به خاطر پاسداشت غرور ملی که از یک وجب
از این خاک مقدس نگذشتی تا آن را به تاراج برند ،
نه به خاطر آنکه از تمام بظاهر خوشی ها گذشتی ،
کلاس و دانشگاه ، بازار و اداره ،
زمین و زمان و همه و همه را رهاکردی برای ادای دین .
تو را می ستایم نه به خاطر تمام رشادتها و جسارتهایت
که ناممکن ها را ممکن می کرد
با ذکر یا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ،
نه به خاطر عزت نفس و صبر و بردباریت در زمان اسارت ،
نه بخاطر کم لطفی ها و طعنه ها و کنایه ها و گاه دشنام ها
که پس از دفاع از زبان دوستان به ظاهر دوست شنیدی
و جواب همه آنها را با تلخند دادی .
فقط و تنها فقط به خاطر آن تو را می ستایم که بر سر آرمانت
باقی ماندی و لحظه ای از راه رفته باز نگشتی ،
تو را می ستایم که بر سر عهد و پیمانت با ولی خویش راست قامتانه ایستادی
و لبیک گفتی به هل من ناصر پیر جماران
و لحظه ای قد خمود نکردی و سرمشق شدی برای کوفیان
و همه کوفی صفتان از حال تا همیشه تا یاد بگیرند که
چگونه باید مشق عشق کرد در دفتر ولایت .
تو را می ستایم به قدر تک تک ثانیه هایی که فرزندان
این مرز پر گهر در امنیت و آرامش ،
در صحت و سلامت ، رشد کردند و بالیدند ،
افتخار آفریدند و جاودانه شدند .
تو را می ستایم ای برادر و خواهر رزمنده و بسیجی ام ،
تو را می ستایم و به احترام تو ، تمام قد می ایستم .