به نظر شما دلایل اهل سنت برای مشروعیت خلفا چیست؟(همه در این نظر سنجی شرکت کنند)

[معمار]

در این پست قصد داریم دلائلی که اهل سنت برای مشروعیت خلفا می آورند را بررسی کنیم و به آن دلائل پاسخ دهیم؟

این پست را برای این ایجاد کردم که دلائل سست اهل سنت در این باره بر همه گان آشکار شود

[معمار]

از دلائلی که اهل سنت برای مشروعیت خلفا می آورند,این است که خلافت می تواند از طرف مردم باشد

پاسخ به این استدلال:

نمی دانم اهل سنت به چه دلیلی با نص صریح قرآن مخالفت می کنند و می گویند که خلیفه از طرف مردم انتخاب می شود

در حالی که عقیده اهل سنت مخالفت با نص قرآن است

قرآن می فرماید:

وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ (بقره/ 124)

خداوند به ابراهیم(ع) فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى‏ رسد!

پس مقام امامت از طرف خداست قرآن می فرماید:«إنى» همانا من تو را امام قرار دادم

به موارد قرمز رنگ توجه شود

در آیه دیگر می فرماید:

البته خدا می داند که چه کسی مستحق مقام امامت است

«الله اعلم حيث يجعل رسالته»( انعام ، آيه 124.) «خداوند مى‏ داند رسالتش را كجا قرار دهد».

این آیه می فرماید:لازم نيست شما به خدا درس بدهيد كه چگونه پيامبران و رسولان خويش را اعزام دارد و از ميان چه افرادى انتخاب كند! زيرا" خداوند از همه بهتر مى‏ داند رسالت خود را در كجا قرار دهد
واضح است رسالت ارتباطی به سن , مال و قبیله ندارد بلكه شرط آن قبل از هر چيز آمادگى روحی پاک است ، و وجود اين صفات مخصوصا آمادگى براى مقام عصمت چيزى است كه جز خدا نمى‏ داند

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

بنام حضرت دوست

سلام و عرض ادب

ممنون بابت ایجاد این تایپیک که میتونه به خیلی از شبهه ها و سوالات دوستان جواب بده

من هر وقت با برادران اهل سنت صحبت میکنم مهمترین دلیل برای مشروعیت خلفا رو نبودن سخن صريح از رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله در مورد خلافت حضرت علی ع میدانند

با اینکه واقعه غدیر یک جریان تاریخی و صحیح است . ولی متاسفانه مورد قبول آنها واقع نمیشود .

ضمنا میگویند چون پیامبر شخص خاصی را معرفی نکرده باید خلیفه توسط مردم و بزرگان دین در آن دوران انتخاب میشد که این انتخاب ابوبکر بود

منتظر دیگر دوستان هم هستیم

[محامین * یالثارات الحسین *]

سلام.
با تشکر از معمار گرامی.

اختلاف عمده اهل تشیع و اهل تسنن در این مورد هست: شیعه معتقد است امامت امری الهی، و جزء اصول دین هست. اهل سنت معتقد است امامت(خلافت) امری مردمی، و جزء فروع دین هست.

به همین دلیل، اونها انتخاب خلفای خودشون که بر اساس نظر عده ای از مردم بود رو مشروع می دونن و مشکلی ازین بابت حس نمی کنن.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

در این پست قصد داریم دلائلی که اهل سنت برای مشروعیت خلفا می آورند را بررسی کنیم و به آن دلائل پاسخ دهیم؟

يکي از ادله‌اي که آقايان اهل سنت براي خلافت آقاي ابوبکر اقامه مي‌کنند، استدلال به کتاب قرآن است. شايد براي برخي‌ها تازگي داشته باشد که بشنوند آقايان اهل سنت براي اثبات خلافت ابوبکر به آيه‌اي از آيات قرآن استناد مي‌کنند. اگر کتاب‌هاي کلامي اهل سنت را ببينيد، در رابطه با سوره الليل، بويژه آيات:
وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى * الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى

سوره الليل/آيه18-17

مي‌گويند که اين آيه درباره ابوبکر نازل شده است و دليل بر أفضليت و شايستگي ابوبکر براي خلافت است.
من عين عبارتي که آقاي إيجي ـ از بنيان‌گذاران کلام اهل سنت ـ در کتاب المواقف و آقاي سيد جرجاني در شرح مواقف آورده‌اند را قرائت مي‌کنم تا ببينيم که از نظر ارزش علمي، چه جايگاهي دارد؟ ايشان مي‌گويد:
قال أكثر المفسرين و قد اعتمد عليه العلماء إنها نزلت في أبي بكر فهو أتقى و من هو أتقى فهو أكرم عند الله لقوله تعالى * "إن أكرمكم عند الله أتقاكم" و هو أي الأكرم عند الله هو الأفضل فأبو بكر أفضل ممن عداه من الأمة.
آيات ... درباره ابوبکر نازل شده است و او متقي‌ترين مسلمانان است و گرامي‌ترين مسلمانان نزد خداوند است. طبق اين آيه، أفضل أمت در نزد خداوند، ابوبکر است.
در ذيل آيه آمده است:
"و ما لأحد عنده من نعمة تجزى" يصرفه عن الحمل على علي إذ عنده نعمة التربية فإن النبي ربى عليا و هي نعمة تجزى و إذا لم يحمل عليه تعين أبو بكر.
اين آيه، درباره حضرت علي (عليه السلام) نمي‌تواند باشد، زيرا بر گردن علي، نعمت تربيت نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اين نعمتي است که نيازي به پاداش دارد. وقتي اين آيه درباره علي تطبيق نکند، منحصرا در رابطه با ابوبکر است

المواقف للإيجي، ج3، ص630

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

ايشان در اينجا تصريح دارد بر اينکه علي بن أبي طالب (عليه السلام)، تربيت شده پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است. اگر بنا باشد ما دنبال فضيلت بگرديم، فضيلتي بالاتر از اين که يک فردي از اول کودکي تا آخرين لحظات عمرش، ملازم پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است و تربيت يافته پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است، نمي‌توانيم داشته باشيم. اينها به ما اعتراض مي‌کنند که شما نسبت به صحابه، جسارت مي‌کنيد و مي‌گوييد که غير از 4، 5 نفر، همه مرتدّ شدند و در حقيقت، اين جسارت به پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) که در طول اين 23 سال، ـ نستجير بالله ـ عرضه تربيت کردن نداشت،






مطالب از مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)با موضوع بررسی دلایل اهل سنت مبنی بر خلافت ابوبکر کپی پیست شده است.

[معمار]

من هر وقت با برادران اهل سنت صحبت میکنم مهمترین دلیل برای مشروعیت خلفا رو نبودن سخن صريح از رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله در مورد خلافت حضرت علی ع میدانند

نکته اول:

اگر حدیث غدیر، مسلم نباشد، هیچ امر مسلمی در اسلام وجود ندارد. (الغدیر، ج 1، فصل الکلمات حول السند الحدیث.)

نکته دوم:

در میان اهل سنت، صدها دانشمند و مورخ و حافظ حدیث و مفسر قرآن و متکلم و حتی ادیب و لغوی، حدیث غدیر را روایت کرده و در کتب خود نوشته اند.

کتاب «الولایه » تالیف مورخ شهیر و مفسر نامدار سنی مذهب، محمد بن جریر طبری (متوفی 310ق) که ظاهرا نخستین دانشمندی است که در این موضوع، کتابی مستقل تدوین کرده و در آن به هفتاد و پنج طریق، حدیث غدیر را روایت نموده است و به نقل کتاب «معجم الادباء تالیف حموی، ج 18، ص 80» نامبرده کتابی دیگر نیز به نام «فضائل علی بن ابی طالب » نگاشته است. کتاب «الولایة فی طرق حدیث الغدیر» تالیف حافظ، ابن عقده همدانی (متوفی 333ق) که حدیث مزبور را با یکصد و پنج طریق نقل کرده است. (تهذیب النبوة، ج 7، ص 337.)

پس اهل سنت حدیث غدیر را قبول دارند و کسی نمی تواند این حدیث را انکار کند

یکی از توجیهاتی که می کنند این است که مولا در در حدیث غدیر به معنای دوست است,یعنی پیامبر(ص)علی(ع)را به عنوان دوست خودش معرفی کرده است

جواب به این استدلال پوچ:

چه طور ممکن است که پيامبر (ص) در آن صحنه خطير و موقعيت حساس آن جمعيت انبوه را نگه دارد و خطبه اى طولانى براى آنان بخواند و آنان را به قرآن و عترت توصيه و سفارش كند و آنگاه على((عليه السلام)) را روى دست بلند كند و بفرمايد: «هر كه من دوست وى هستم، على دوست اوست».

واقعا این تفسیر از کلمه مولا خنده دار است.مگر مردم نمی دانستند که علی(ع) دوست پیامبر(ص) است

چه طور ممکن است پیامبر(ص)در آن وقت گرم روز مردم را جمع کند و فقط به آنها بگویید که علی(ع)دوست من است

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

یکی از توجیهاتی که می کنند این است که مولا در در حدیث غدیر به معنای دوست است,یعنی پیامبر(ص)علی(ع)را به عنوان دوست خودش معرفی کرده است

جواب به این استدلال پوچ:

چه طور ممکن است که پيامبر (ص) در آن صحنه خطير و موقعيت حساس آن جمعيت انبوه را نگه دارد و خطبه اى طولانى براى آنان بخواند و آنان را به قرآن و عترت توصيه و سفارش كند و آنگاه على((عليه السلام)) را روى دست بلند كند و بفرمايد: «هر كه من دوست وى هستم، على دوست اوست».

واقعا این تفسیر از کلمه مولا خنده دار است.مگر مردم نمی دانستند که علی(ع) دوست پیامبر(ص) است

چه طور ممکن است پیامبر(ص)در آن وقت گرم روز مردم را جمع کند و فقط به آنها بگویید که علی(ع)دوست من است

بله دقیقا همینطور است و جواب خوبی برای این استدلال پوچ میباشد
ممنون استاد

[معمار]

شبهه دیگر:

اشکال در معنای کلمه مولا


از آن جایی که آیه ولایت(إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ---​سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده‏اند همانها كه نماز را برپا مى‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‏دهند) بهترین دلیل بر امامت علی(ع) می باشد اهل سنت اصرار زیادی دارند که این کلمه مولا به معنای دوست می باشد نه به معناي سرپرستي و ولايت .


البته صحیح است لغت شناسان براي كلمه «ولي» معاني مختلفي ؛ از جمله نصرت ، دوستي و ... نيز نقل كرده‌اند ؛ اما معناي حقيقي آن چيزي جز سرپرستي ، سلطنت و اولويت به تصرف نمي‌ تواند باشد .

معناي «ولي» در لغت :


ابن اثير مي نويسد :

ومن أسمائه عز وجل الوالي وهو مالك الأشياء جميعها المتصرف فيها وكأن الولاية تشعر بالتدبير والقدرة والفعل( النهاية فى غريب الحديث والأثر، ج 5 ص 226 )
ولايت اشاره و دلالت بر تدبير و اعمال قدرت و انجام كاري دارد .

ابن منظور افريقي مي‌ نويسد :
وولي المرأة الذي يلي عقد النكاح عليها ولا يدعها تستبد بعقد النكاح دونه .(لسان العرب، ج15 ، ص407 ، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولى .)
سرپرست زن كسي است كه عقد نكاح به دست است و زن در اين امر رها گذاشته نمي شود ، كه ديگران با عقد نكاح در حق او استبداد نمايند .

و....................

پس مطابق این معانی کلمه مولا به معنای سرپرست می باشد

اگه نگاهی هم به عصر صحابه کنیم می بینیم كه صحابه ، همواره از كلمه «ولي» سرپرستي و حكومت اراده كرده‌اند و در خطبه‌ هاي خود را «ولي امر مسلمين» «ولي رسول خدا» و ... معرفي كرده‌اند .

به عنوان مثال:


أبو بكر بعد از به خلافت رسيدن در خطبه‌‌هايي كه براي صحابه ايراد كرده ، با استفاده از كلمه «ولي» خود را « ولي امر مسلمين» خوانده است.( أنساب الأشراف ، ج 1 ، ص 254 ----تاريخ الطبري ، ص 237 ـ 238)

عمر خطاب به مردم گفت : آگاه باشيد من به عنوان سرپرست براي شما گمارده شدم . «...ألا إني قد وليت عليكم ...»(تاريخ الطبري، ج 2 ص 490)

[معمار]

اختلاف عمده اهل تشیع و اهل تسنن در این مورد هست: شیعه معتقد است امامت امری الهی، و جزء اصول دین هست. اهل سنت معتقد است امامت(خلافت) امری مردمی، و جزء فروع دین هست.

به همین دلیل، اونها انتخاب خلفای خودشون که بر اساس نظر عده ای از مردم بود رو مشروع می دونن و مشکلی ازین بابت حس نمی کنن

شبهه دیگر:

ادعا کرده اند که اگر امامت جزء اصول دین است چرا در قرآن اسمی از آن نیامده

جواب:

علاوه بر آیه ولایت آیه دیگری هم داریم که دلالت بر امر امامت می کند

آيه «أولوا الامر»

«يا أَيُّها الّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَأَطيعُوا الرَّسُول وَأُولي الأمْرِ مِنْكُمْ...».[1]
«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر و اولياي امر خود فرمان بريد...».

«اولو الامر» در آيه كه به معناي «فرمانروايان» است، حاكي از فرمانروايي گروهي است كه اطاعت آنان در كنار اطاعت خدا و رسول ، قرار گرفته است.

فخررازي در تفسير خود، مي‌گويد: از اين كه اولوالامر در كنار خدا و رسول، قرار گرفته، بايد گفت كه صاحبان اين منصب، معصوم از گناه و پيراسته از خطا بودند؛ زيرا (گذشته از اين كه در كنار دو فرد معصوم (خدا و پيامبر)واقع شده‌اند و بايد با آن دو همگون باشند)، از اين كه اطاعت «اولو الأمر» بدون قيد و شرط لازم شمرده شده، بايد گفت اين فرمانروايان، انسان‌هاي معصومي هستند كه پيراسته از گناه و خطا مي‌باشند و اگر غير آن بود، حتماً بايد حدود اطاعت آنها محدود گردد، در حالي كه قرآن، بدون حدّ و مرز اطاعت آنها را لازم شمرده است.[2]

----------------------------------------
برخي از آيات هر چند مسأله امامت را مطرح نمي‌كند ولي شأن نزول آن حاكي است كه در اين مورد نازل شده است، مانند آيه «اكمال».

«اَلْيَومَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَرَضيتُ لَكُمُ الإسْلامَ دِيناً...».[3]
«امروز دين شما را براي شما كامل ساختم و نعمت خويش را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين براي شما پسنديدم...».
مفسران و گروهي از محدّثان ، نزول اين آيه را در حجة الوداع در ـ روز غدير خم ـ روزي كه علي(ع) به مقام امامت منصوب گشت، يادآور شده‌اند.[4]

--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نساء/59.
[2] . مفاتيح الغيب معروف به تفسير رازي:10/144.
[3] . مائده/3.
[4] . الدرالمنثور، ج2، ص 298; فتح القدير، ج2، ص 57; ينابيع الموده، ص 120; تفسير المنار، ج6، ص 463; مرحوم علامه اميني در كتاب الغدير، نزول اين آيه را در روز غدير از مدارك بسياري نقل كرده است (الغدر، ج1، ص 447ـ 458 از 16 منبع نقل كرده است.