با اينكه اسلام در عصر خلافت خليفه دوّم عمر، وارد ايران گرديد، پس چرا اكثريّت قريب به اتّفاق مردم ايران، شيعه هستند؟ تاريخ تشيّع در ايران نشان ميدهد كه ايرانيان از قرن اوّل تا حدود قرن هفتم، به تدريج مرحله به مرحله، به تشيّع گرويدهاند، و اين گرايش، در هر مرحله عميق و چشمگير بوده است، اكنون به اين مناظرة دو دانشمند در رابطه با رازهاي تشيّع ايرانيان توجّه كنيد:
دانشمند زرتشتي: به نظر من مهمترين عامل گرايش ايرانيان به تشيّع، چهار چيز بوده است:
1. ايرانيان به خاطر سابقه و عادت به حكومت سلطنتي و موروثي، امامت موروثي را پذيرفتهاند.
2. ايرانيان از قديم، سلطنت را حق آسماني و موهبت الهي ميدانستند و چنين عقيدهاي با مذهب تشيّع هماهنگ و همسو است.
3. ازدواج امام حسين ـ عليه السّلام ـ با شهربانو، دختر يزدگرد سوّم، آخرين شاه ساساني، باعث تشيّع ايرانيان گرديده است.
4. واكنش روح ايراني در برابر اعراب، تشيّع بود، تا زير پوشش آن برنامة زرتشتيگري را ادامه دهند، بنابراين تشيّع ساختة افكار ايرانيان است.[1]
دانشمند مسلمان: هيچ يك از امور چهارگانة فوق، علّت و راز تشيع ايرانيان نيست. زيرا سنگ نخست و زيرين تشيع در زمان پيامبر اسلام ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ بنا شد، و پس از رحلت پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ در ميان بنيهاشم و افرادي مانند سلمان، ابوذر، مقداد و عمّار، دنبال شد، بنابراين، عامل بيرون از مرز ايران داشت. و تاريخ شاهان ساساني با مردم ايران، و هرجومرج و بيعدالتيهاي آن روز، نشان ميدهد كه روح ايراني، از سلطنت موروثي بيزار شده بود، و تشنة يك آئين سازنده و طرفدار عدالت و جامع بود تا آنان را از زير يوغ طاغوتها نجات دهد. و ازدواج امام حسين ـ عليه السّلام ـ با شهربانو، احتمالاً در گرايش اندكي از ايرانيان به تشيّع، اندك اثري داشت، ولي عامل اصلي و راز حقيقي نبود.
دانشمند زرتشتي: اگر امور چهارگانه فوق، علل گرايش ايرانيان به تشيّع نبود، پس چه عواملي ميتوانست چنين گرايش وسيع و عميقي را در ايرانيان، به سوي تشيع به وجود آورد؟
دانشمند مسلمان: اين رشته سر دراز دارد، به طور خلاصه ميتوان مراحل يازدهگانه زير را، ريشههاي اصلي تحكيم و گسترش تشيّع در ايران دانست:
1. مرحلة اسلامگرائي ايرانيان در نيمة نخست قرن اوّل ـ چرا كه آنها از حكومت ستمشاهي شاهان ساساني به ستوه آمده بودند، و تشنة آئين آزاديبخش و عدالتخواه بودند. نقش سلمان در اين مرحله،نقش اساسي بود كه مدائن (پايتخت سابق شاهان ساساني ايران) را مركز نشر وتبليغ اسلام، و پايگاه تشيّع قرار داده بود، سلمان براي معرّفي اسلام، امام علي ـ عليه السّلام ـ را برگزيد تا محمّد ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ را گم نكند، و ايرانيان سلمان را براي شناخت اسلام برگزيدند تا علي ـ عليه السّلام ـ و محمّد ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ را گم نكنند.