صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 39

موضوع: آسيب شناسي فرهنگ مهدوي در عصر جهاني شدن

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    پيامد‌هاي فرهنگي-اجتماعي جهاني شدن:

    ه‍. هويت چهل تکّه و ورود به عصر پساتجددگرايي:


    گسترش روابط فوق قلمروگرايي، هم چنان که مرزهاي جغرافيايي را کم رنگ مي‌كند، مرزهاي فرهنگي و عقيدتي و هويتي را نيز در مي‌نوردد، لذا قالب‌هاي جديدي، وارد فضاي فرهنگي جوامع مي‌شود، اين قالب‌ها فرد را با هنجارهاي گوناگون و گاه متضاد روبه رو مي‌گرداند.
    در چنين شرايطي اجزاي مختلف و متضاد هويتي کنار يکديگر، هويت فرد را شکل مي‌دهند.
    از سوي ديگر، نقاط مرکزي و محوري فرهنگ‌هاي گوناگون نيز به يکديگر نزديک شده و فاصله‌هاي فرهنگي پيشين به يکباره محو و نابود مي‌گردند.
    پيامد منطقي چنين رويدادي، اختلاط عقيدتي و درهم ريختگي هويتي است.
    و لازمۀ پذيرش چنين اختلاطي، عقب نشيني از ادّعاهاي گذشته و پذيرش نوعي نسبي گرايي است. اين شالوده شکني، به تحقّق عصر پساتجددگرايي مي‌انجامد.
    بنابراين تجدّدگرايي که تا کنون تنها قرائت ممکن و منطقي در صحنۀ جوامع مطرح مي‌شد، مورد ترديد و انتقاد گستردۀ نگرش‌هاي پساتجددگرا قرار مي‌گيرد.







    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چالش‌ها در حوزۀ عناصر فرهنگ مهدوي


    تهديدات فرهنگي در درجۀ اول، ناظر به عناصر فرهنگ مهدوي ـ يعني مبادي اعتقادي و باور‌ها، ارزش‌ها و هنجارها و… ‏‏‏‏ـ ‏هستند.‏‏‏‏

    الف. در بعد باور ها:


    در اين بعد، مهم ترين بخش، مسائلي است که به هستي شناسي، و معرفت شناسي و انسان شناسي مرتبط است.
    نوع پاسخ جهاني شدن به اين گونه سؤلات، به نگرش جرياناتي بستگي دارد که بر فرايند جهاني شدن سوار شده و افسار آن را به دست مي‌گيرند.
    در شرايط کنوني دو جريان اصلي مدرنيزم و پسامدرنيزم بيش از ساير جريانات، متولّي امر جهاني شدن هستند و به همين سبب در تعارض آشکار با فرهنگ مهدوي قرار مي‌گيرند؛
    براي مثال يکي از مهم ترين ويژگي‌هاي هستي شناسي مدرنيزم فردگرايي است.
    «فردگرايي يعني نفي هرگونه اصل عاليه و برتر از فرديت...يعني خودداري از پذيرفتن يک اقتدار برتر از فرد و نيز يک معرفت برتر از عقل و استدلال فردي»
    (گنون، 1372: ص82 و 98، به نقل از: ابوالقاسمي و سجادي، 1384، ص55)
    بنابراين، در انديشۀ مدرن، انسان محوري جايگزين خدامحوري مي‌شود.
    از سوي ديگر، پست مدرن‌ها نيز معتقدند هيچ حقيقت عالي و غايت متعالي براي زندگي وجود ندارد.
    (ر.ک: ابوالقاسمي و سجادي، همان: ص50ـ ص87)
    لذا در هر دو ديدگاه مسائلي همچون بعثت پيامبران و هدايت اولياي الهي و در رأس آن، امامت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف مورد ترديد قرار مي‌گيرد که در تعارض آشکار با هستي شناسي مهدوي ‌است.
    در بعد معرفت شناختي، يکي از اصلي ترين اصول مدرنيسم، خردگرايي ابزاري است.
    خردگرايي ابزاري که در مسير تکاملي خويش، به پوزيتويسم منطقي و سپس به ابطال گرايي منتهي مي‌شود، جز به معرفت تجربي بها نداده و به نفي هر گونه شناخت متافيزيک و ماورايي دلالت دارد که با نگرش مهدوي در تضاد و تعارض قرار مي‌گيرد.
    همچنين از نگاه پست مدرنيستي،گرايش به نوعي تکثرگرايي مشاهده مي‌گردد که هرگونه مطلق گرايي و فراروايت گرايي را نفي مي‌کند.
    در واقع در اين ديدگاه، چه دانش را محدود به ساختار زبان بدانيم و چه تأکيد بر فضاي گفتماني داشته باشيم
    (ر.ک: ابوالقاسمي وسجادي، همان: ص80)
    هيچ حقيقت ثابت و بنياديني وجود ندارد و همه چيز حتّي دانش نيز محصول تفسير‌هاي ما است.
    با اين وصف، پست مدرنيزم، يا قائل به هيچ حقيقتي نيست يا هر چه که فرهنگ‌هاي مختلف بيان مي‌كنند را برداشتي از حقيقت مي‌داند.
    اين نگرش،به گونه‌اي اساس و شالودۀ فرهنگ مهدوي را نشانه مي‌رود، چرا که در نگرش مهدوي، همه چيز از باورهاي يقيني و قطعي سرچشمه مي‌گيردو وجود خدا، پيامبران، و امامان معصوم ‏‏‏‏‏‏‏‏ـ خصوصاًَ آخرين آن‌ها که زنده و ناظر است ـ قطعي و بلاشکّ است.
    در نتيجه، فرهنگ مهدوي نيز همانند هر فراروايت ديگر، سوژۀ نقد پسامدرنيسم قرار مي‌گيرد.
    بدين سان، جهاني شدن، تحت تأثير نگرش‌هاي پست مدرنيستي، تنوّع طلبي و ترديد را وارد فضاي فرهنگي جوامع شيعي كرده و به ترويج آن مي‌پردازد.
    اين در حالي است که در فرهنگ مهدوي، مؤمن حقيقي کسي است که بيش از ديگران به ايمان قلبي و يقيني نائل شده باشد.
    در بعد انسان شناسي نيز در حالي که فرهنگ مهدوي به انسان به عنوان موجودي چند بعدي مي‌نگرد که هر يک از ابعاد وجودي اش نيازمند تغذيه و تکامل و رشد است. جهاني شدن با نگرش مدرنيستي و حتي پست مدرنيستي اش، به دليل نگاه مادّي گرايانه‌اي که در آن‌ها نهفته است، تنها بعد مادّي وجود انسان را در نظر آورده و تکامل بشر را در گرو تکامل همين بعد مي‌داند.
    کوتاه سخن آن که، جهاني شدن با هر دو رويکرد مدرنيستي و پست مدرنيستي اش، هم در هستي شناسي، هم در معرفت شناسي و هم در انسان شناسي، و در يک کلام، در باورهاي ريشه‌اي خود با فرهنگ مهدوي در تعارض و تقابل قرار ‌دارد.







    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    چالش‌ها در حوزۀ عناصر فرهنگ مهدوي

    ب. در بعد ارزش ها:

    گسترش روابط فوق قلمروگرايي، به گونه‌اي در جريان است که ارزش‌هاي مورد نظر مدرنيزم يا پست مدرنيزم را ارزش‌هاي عامّ و جهاني معرفي مي‌كنند، اين، در حالي است که بسياري از اين ارزش‌ها در تعارض صريح با ارزش‌هاي جهان شمول مهدوي است.
    براي مثال، مدرنيسمي که در هستي شناسي خويش، بر فردگرايي تأکيد دارد، در حوزۀ ارزش ها، متمايل به آزادي خواهد بود و بنابراين بدون ترديد، سرلوحۀ ارزش‌هاي جامعۀ مدرن، آزادي است... مدرنيته آزادي را عمدتاَ به معني فقدان موانع خارجي و شرايط خالي از اجبار و فشار و عدم دخالت ديگران مي‌داند »
    (ابوالقاسمي و سجادي،همان: ص59).
    مسلماً اين تعريف از آزادي، با آزادي در فرهنگ مهدوي متفاوت است؛ چرا که« مفهوم مدرن آزادي با خود بنيادي بشر و اعراض آن از مذهب و وحي، محقّق گرديده و بر همان مبنا تداوم يافته است و صبغۀ سوداگرانه و سودپرستانه و قدرت طلبانه دارد»
    (ابوالقاسمي و سجادي، همان: ص60).
    در حالي که در فرهنگ مهدوي، آزادي در چارچوب قوانين شرع و اسلام معنا مي‌يابد.
    يکي ديگر از ارزش‌هاي مدرنيزم، حاکميت قانون و برابري برابر آن است که البته قانون مدّ نظر ايشان قانوني بشري است که توسط اکثريت پذيرفته شده است.
    در انديشۀ مهدوي نيز همه مردم برابر قانون برابرند؛ امّا تنها قانون حقيقي و لازم الاجرا قانون الهي است.
    مسالۀ ديگر آن که مدرنيزم با پررنگ كردن برخي ارزش‌ها همچون آزادي، برخي ديگر از ارزش‌ها را ناديده مي‌انگارد. به ديگر سخن، اين نگرش، ارزشي را فداي ارزش ديگر مي‌كند؛
    براي مثال؛ ارزش‌هايي چون برابري، عدالت، فساد ستيزي، و... که از مهم ترين ارزش‌هاي مدّ نظر فرهنگ مهدوي هستند، از نظر اين ديدگاه، مغفول مي‌مانند.
    نگرش پست مدرنيستي هيچ اصلي را ذاتاَ ارزشمند ندانسته و به نفي خصلت استعلايي ارزش‌ها و هنجارها مي‌پردازد ؛
    لذا در بعد ارزش‌ها نيز، ميان فرهنگ مهدوي و قرائت‌هاي مختلف مدرنيستي و پست مدرنيستي جهاني شدن، تفاوت‌هاي عميقي وجود دارد.









    ویرایش توسط عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* : 27-10-2012 در ساعت 14:22
    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    چالش‌ها در حوزۀ عناصر فرهنگ مهدوي

    ج. در بعد هنجارها:

    جهاني شدن با ترويج باورها و ارزش‌هاي گوناگون و حتّي متضاد، شيوۀ خاصّي از زندگي را در جوامع به وجود مي‌آورد؛
    لذا«الگو‌هاي خاصّي از زندگي را در عرصه‌هاي مختلف حيات بشري مطرح مي‌کند و به صورت طبيعي با بايد‌ها و نبايد‌هاي چندي نيز همراه خواهد بود»
    (سجادي، همان: ص88).
    در واقع، شکل گيري هويت‌هاي چهل تکّه و تو در تو، با لايه‌هاي ضدّ و نقيض هويتي که تار و پود شخصيتي افراد را در دنياي فوق قلمروگرايي شکل مي‌دهد، در بسياري از افراد به ناچار به انتخاب شيوه‌اي از زندگي منجر مي‌گردد که به رهايي از هر گونه تعهّد اخلاقي و پاي بندي به هنجار‌هاي سنّتي و انساني مي‌انجامد.
    اين گونه است که ما با چالش ديگري در حوزۀ تعليم و تربيت مهدوي مواجه مي‌گرديم که عبارت است از:
    کاهش قدرت والدين و نظام آموزشي در جهت کنترل و هدايت رفتار و اخلاق جوانان...
    چنين مساله اي( با تأکيدي که در توسعۀ فرهنگ ديني )مهدوي(بر نقش والدين و نظام‌هاي آموزشي مي‌شود، منافات دارد و اين تضاد، خود مانعي بر سر راه بهبود توسعۀ فرهنگ ديني است.
    (ابوالقاسمي و سجادي، همان: ص178).
    به طور کلي مي‌توان چنين بيان كرد که جهاني شدن با روندي که در پيش گرفته است، با اساسي ترين هنجار فرهنگ مهدوي که همان «عمل به شريعت اسلام» است، منافات دارد.






    ویرایش توسط عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* : 28-10-2012 در ساعت 15:25
    امضاء

  6. تشكرها 2

    مدير اجرايي (29-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  7. Top | #25

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چالش‌ها در حوزۀ عناصر فرهنگ مهدوي

    د - در بعد نمادها

    يکي از چالش‌هاي اين حوزه، وضعيتي است که در آن، نماد‌ها از حالت تقدّس معنوي بيرون آمده و به فرايند « تجاري شدن فرهنگي» آلوده مي‌شوند؛
    براي مثال، اماکني همچون مسجد مقدس جمکران، مسجد امام حسن عسکري عليه السلام يا قدمگاه، صرفاً از بعد زيبايي شناختي، معماري بناي ساختمان يا طبيعت زيباي اطراف آن، مورد توجّه قرار مي‌گيرند و اعيادي هم چون روز جمعه يا نيمۀ شعبان و مناسکي همچون دعاي ندبه و... تنها از زاويۀ مطالعات جامعه شناختي و روان شناختي مورد قبول واقع مي‌شوند.
    در نتيجه، اين گونه نماد‌ها که خود داراي محتواي ديني و زبان گفتاري يا جسماني يا نوشتاري فرهنگ مهدوي محسوب مي‌شوند، مورد مناقشه قرار گرفته و تقدّس خويش را از دست مي‌دهند. از آن بالاتر، حتي گاهي، همين ارزش زيبايي شناختي را نيز از دست داده، و تنها بعد اقتصادي مي‌يابند.
    بنابراين هنگامي که نماد‌ها يعني صور سمبليک فرهنگ، ارزش واقعي خويش را از دست دهند محتواي دروني آن‌ها نيز ناديده انگاشته مي‌شود.به اين صورت، کم کم« نماد‌هاي غير ديني جايگزين آداب و هنجارها و تشريفات نمادين مذهبي مي‌شوند»
    (ابوالقاسمي و سجادي، همان: ص67).
    البته جف هينس معتقد است رسانه‌ها در عصر جهاني شدن مي‌توانند به فراگير كردن نماد‌ها بينجامند؛
    به اين صورت که«رسانه‌هاي نوين مي‌توانند با کم کردن شکاف‌هاي اجتماعي، موضوعات و نماد‌ها را از چارچوب اوليه و معنادار خود جدا ساخته و در نتيجه آن‌ها را هرچه بيشتر فراگير نمايند»
    (هانس،137: ص118).
    اما آيا خارج کردن نماد‌ها از چارچوب اوليۀ خويش ماهيت آن‌ها را از بين نخواهد برد؟ اين، دقيقاً همان چيزي است که ما را در روند جهاني شدن دچار ترديد و نگراني مي‌كند.






    امضاء

  8. تشكرها 2

    مدير اجرايي (31-10-2012), شهاب منتظر (31-10-2012)

  9. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    2. چالش‌ها در حوزۀ ويژگي‌هاي فرهنگ مهدوي


    برخي پيامدهايي که گسترش روابط فوق قلمروگرايي را به طور غير مستقيم به بار مي‌آورد، ويژگي‌هاي جهان شمولي، ديني بودن و آرماني بودن فرهنگ مهدوي را با چالش جدي روبه رو مي‌گرداند.
    در بعد جهان شمولي، ادّعاي جهان گرايي فرهنگ مدرن، به عنوان يک فرهنگ هژمون و مسلّط،جهان گرايي فرهنگ مهدوي را با چالشي جدّي روبه رو كرد و به عنوان يک رقيب موازي به آورد گاه مي‌کشاند.
    در بعد ديني بودن نيز، بي‌ترديد بسياري از پيامد‌هاي جهاني شدن گرايش به گسترش مادّي گرايي و ماترياليزم دارد، چرا که سکولاريزم« مديريت جامعه و نظارت بر نهاد‌هاي اجتماعي را وظيفۀ عقل و دانش بشري دانسته و براي دين و اهداف و آرمان‌هاي ديني در اين امور سهم و نقشي قائل نيست»
    (ابوالقاسمي و سجادي، همان: ص65).
    چنين نگرشي، وقتي با داعيۀ جهانشمولي ليبرال دموکراسي همراه شود، تا حدّ بسيار زيادي مي‌تواند به نگرش مهدوي ضربه بزند. زيرا در انديشۀ مهدوي، هيچ چيز نمي‌تواند جايگزيني براي حاکميت دين در جامعه باشد.
    در بعد آرماني بودن فرهنگ مهدوي نيز مي‌توان گفت در حالي که، انديشۀ مهدوي ترسيم کنندۀ آينده‌اي آرماني است که در آن، سعادت افراد بشر در گرو تحقّق فرهنگ آرماني و کمال مطلوب مهدوي است، انديشۀ مدرنيزم، مدعي است که به مصالح حقيقي و واقعي‌اي دست يافته است که سعادت انسان را تأمين مي‌كنند.
    بنابراين تحقّق مدينۀ فاضله را در گرو پيروي از ارزش‌هاي مدرنيزم و تحقق آرمان‌هاي آن در سطح جهان مي‌داند.
    از سويي ديگر پست مدرنيزم نيز با داعيۀ فرهنگ مهدوي در اين رابطه به مقابله بر مي‌خيزد.
    با اين وصف، هر دو قرائت، مخالف آرمان‌هاي فرهنگ مهدوي و اشاعه دهندۀ ديدگاه‌هاي متضادّ با اين نگرش مي‌باشند. اين، در حالي است که جهاني شدن، مروّج و مبلّغ چنين ديدگاه‌هايي بوده و در اين خصوص نيز انديشۀ مهدوي را به چالش فرا مي‌خواند.






    امضاء

  10. تشكرها 2

    مدير اجرايي (31-10-2012), شهاب منتظر (31-10-2012)

  11. Top | #27

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3. چالش‌ها در حوزۀ کارکرد‌هاي فرهنگ مهدوي


    گفتيم که فرهنگ مهدوي در بعد فردي و اجتماعي، داراي کارکرد‌هايي است که مهم ترين آن‌ها عبارتند از:
    هويت بخشي و انسجام آفريني.
    جهاني شدن در شرايط کنوني اين کارکرد‌ها را نيز با چالشي جدّي روبه رو مي‌كند.
    براي مثال، جهاني شدن با روندي کنوني که به سوي گسترش فقر و بي‌عدالتي و فساد و... در حرکت است، تا حدّ بسياري مي‌تواند به ايجاد دل زدگي و نااميدي و عدم نشاط و پويايي بينجامد وبه همين دليل، کارکرد نشاط بخشي و پويايي فرهنگ مهدوي را تحت الشّعاع خويش قرار دهد.
    از جمله آثار سوء ديگر آن را مي‌توان در مواردی عنوان کرد که در پستهای بعدی به آنها خواهیم پرداخت .







    امضاء

  12. تشكرها 2

    مدير اجرايي (01-11-2012), شهاب منتظر (04-11-2012)

  13. Top | #28

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    3. چالش‌ها در حوزۀ کارکرد‌هاي فرهنگ مهدوي

    الف.چالش‌هاي هويتي:

    چنان که متذکّر شديم، يکي از مهم ترين پيامدهاي فوق قلمروگرايي، کم رنگ شدن مرزها و در نتيجّه، تکثّر فرهنگي است که پيامد منطقي آن در سطح جوامع، شکل گيري هويت‌هاي چهل تکّه مي‌باشد.
    در چنين شرايطي، دو حالت امکان پذير است:
    اوّل آن که بر اين اساس، ناچار به حرکت در فضاهاي بينا متني شده و لذا به دليل نبود يک هويت مرکزي و مرجع، نوعي بي‌نظمي بر هويت تک تک افراد مستولي مي‌شود؛ و بنابراين، مرز ميان خودي و غير خودي از ميان رفته و هويت افراد با چالش جدي روبه رو مي‌شود.
    چنين فرايندي، براي فرهنگ‌هايي همچون فرهنگ مهدوي که درصدد حفظ موقعيت خويش در عصر جهاني شدن هستند، بسيار خطرآفرين است. دکتر نصر ضمن بيان يک ضرب المثل، اين خطر را براي فرهنگ اسلامي چنين گوشزد مي‌كند:
    يک ضرب المثل سنتّي مي‌گويد:
    «شيطان از نقطه‌ها و لبه‌هاي تيز متنفّر است»...
    شيطان که در همه جا هست، تأثير خود را با تيره کردن همۀ نقطه‌ها و لبه‌هاي تيزي که به آن‌ها دسترسي داشته باشد بر جاي مي‌نهد؛ به طوري که در محيط‌هاي فرهنگي تحت سيطرۀ او، تمايزات دقيق، از ميان رخت بر مي‌بندد. لبه‌هاي تعاليم، مي‌فرسايند و صورت دقيق آن‌ها به تدريج از ميان مي‌رود. حقيقت و خطا هر چه بيشتر در هم مي‌شوند .
    (نصر، 1381: ص284).
    در اين شرايط، فرد، ميان هويت‌هاي گوناگون دچار نوعي سرگرداني و تضاد مي‌شود و از اين رو انديشه‌اي سيال و بي‌بنيان يافته و هر روز به گونه‌اي مي‌انديشد. با اين وصف، هيچ نقطۀ اتّصال و اتّکايي نيست که شخصيت فرد آن، ثبات يابد. حاصل چنين روندي، ايجاد التقاط بين حق و باطل ‌است.

    دوم اینکه اين درست است که ما از هويت بخشي فرهنگ مهدوي سخن به ميان رانديم؛ اما چنين کارکردي در شرايطي رخ مي‌دهد که فرد معتقد، دچار بي‌هويتي و از خود بيگانگي فرهنگي نشده باشد و باورها و ارزش‌هاي مهدوي را با عمق وجود خويش دريافته باشد. در غير اين صورت شرايط فوق قلمروگرايي، هويت‌هاي چهل تکّه‌اي را مي‌آفريند که به هيچ ارزشي پاي بند نيستند.
    به همين دليل است که فرهنگ مهدوي از يک سو از آرميدن و حصاربندي و دوري از رويارويي با فرهنگ‌هاي ديگر، باز مي‌دارد و از سوي ديگر، از التقاط و محو مرزهاي ميان حق و باطل رويگردان است. در واقع در انديشۀ مهدوي، راه درست، صراط مستقيم است، راهي که از افراط و تفريط دوري گزيده و در ميانه حرکت مي‌کند.






    امضاء

  14. تشكرها 2

    مدير اجرايي (02-11-2012), شهاب منتظر (04-11-2012)

  15. Top | #29

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    3. چالش‌ها در حوزۀ کارکرد‌هاي فرهنگ مهدوي

    ب.چالش‌ها در زمينۀ انسجام بخشي:

    پيش از اين، بيان كرديم که يکي از اصلي ترين کارکرد‌هاي فرهنگ مهدوي، انسجام بخشي به جامعه اسلامي است.
    اين کارکرد، از آن جا ناشي مي‌شود که فرهنگ مهدي با مرزبندي ميان خودي و غير خودي که بر اساس مرزهاي اعتقادي ترسيم مي‌شود، و از يک سو به فرد منتظر، هويت مي‌بخشد و از سوي ديگر در جامعۀ شيعي انسجام مي‌آفريند.
    امّا جهاني شدن، با ايجاد هويت‌هاي دو رگه و چهل تکّه، منجر به از هم گسيختگي فرهنگي شده. و چنين کارکردي را دچار خدشه مي‌كند.
    به اعتقاد بسياري از جامعه شناسان و فرهنگ شناسان، جهاني شدن، موجب يک نوع تجزيۀ اجتماعي مي‌شود. تجلي تجزيۀ اجتماعي، ظهور هويت‌هاي متفاوت اجتماعي است. بر اين اساس تلاقي جهاني شدن با فضاي عمومي مذهبي جديد و به تعبيري « تودرتو » شدن فرهنگ‌ها و يا ظهور «فضاي واحد فرهنگي در کنار فضاهاي متمايز فرهنگي» موجب ظهور هويت‌هاي متفاوت اجتماعي و ديني شده است (عاملي:1382‌،ص131).
    اين حالت در درجۀ اوّل، از کارکرد انسجام بخشي فرهنگ مهدوي جلوگيري كرده
    و در حفظ، تقويت و گسترش اين فرهنگ اختلال ايجاد مي‌نمايد.







    امضاء

  16. تشكرها 3


  17. Top | #30

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چالش‌ها در بعد آرمان‌ها و چشم انداز فرهنگ مهدوي



    جوّ حاکم بر فرايند جهاني شدن، رستگاري را در داشتن بيشترين لذّت مادّي، قلمداد مي‌كند.
    بدين سان، «جهاني شدن، رستگاري و سعادت بشري را با مفهوم قرارداد اجتماعي به عنوان مبناي اساسي ليبراليسم پيوند مي‌زند»
    (سجادي، همان: ص103).
    و آن را تنها، در چارچوب رفاه مادّي تفسير مي‌كند، در حالي که فرهنگ مهدوي رستگاري بشر را در گرو عبادت الهي و در چارچوب ارزش‌هاي ديني در نظر مي‌آورد.
    البته سعادتي که فرهنگ مهدوي مطرح مي‌كند؛ «در عرصۀ اجتماعي، روابط عادلانه و برابر را مدّ نظر دارد و در حوزۀ سياست نيز با ساختار سياسي مشروع و کارآمد که قبل از هر امري بتواند عدالت اجتماعي را برپا دارد، پيوند مي‌يابد»
    (سجادي،همان: ص103).
    يعني در انديشۀ مهدوي، سعادت و رفاه مادّي نيز مورد توجه قرار گرفته و در آرمان شهر مهدوي نيز بدان وعده داده شده است؛ اما رفاه و سعادت مادّي، هدف نهايي قلمداد نمي‌گردد.
    در اين نگرش سعادت بشر در گرو رسيدن به عبوديت حق است.
    اين در حالي است که جهاني شدن با روندي که در پيش گرفته است، به سوي زوال انسانيت، تباهي، فقر، بي‌عدالتي، بي‌بندوباري، بيماري و... در حرکت است. گويي هرگز به سرانجام نيکويي نخواهد رسيد.
    چنين روندي، حاصل پيشتازي انديشه‌هاي ليبرال دموکراسي در سطح جهان است و به اعتقاد ما، با تغيير اين رويکردها، تحولات عظيمي را شاهد خواهيم بود، اما در چنين شرايطي، قضاوت درباره آينده‌اي نامعلوم، قدري دور از ذهن خواهد بود وبه همين سبب، چشم انداز مدّ نظر فرهنگ مهدوي را دست نيافتني مي‌نماياند.






    امضاء

  18. تشكرها 3


صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi