بیگمان شیرینی هر مبدأ به منتهای آن، هر حرکت به هدف آن و هر کار و فعالیتی به نتیجۀ آن است. تحمل تلخی و سختی در راه رسیدن به هدف و دست یافتن به نتیجه نیز حلاوت خاص خود را دارد که بر کسی پوشیده نیست. بدین اساس هر شیرینی و مقام و منصبی به دست آوردنی است، نه به دست آمدنی؛ از جمله مقام و منزلت تعریف شده برای انسان، هرچند ممکن است استثناپذیر باشد یا از دیدگاه برخی1 همهی مقامات موعود برای انسان لطف باشد و فیض نه نتیجهی عمل او.
سعادت موعود و رستگاری که هدف آفرینش انسان و ارسال هادی به سوی او است، نتیجهی خوب دانستن، خوب زیستن و خوب عمل کردن او در راه رسیدن به آن هدف است و از آنجا که این هدف بسی ارزشمند است، خیلیها سختیهای راه را به جان میخرند و به امید وصول از تحمل آنها نیز لذت میبرند و نیز سراسر زندگی و عمر از اینکه در راه هدف طی میشود، برایشان گوارا و لذیذ است که این خود نوعی سعادت است و رستگاری، هرچند نه به اندازه آن سعادت که رسیدن به هدف در پی دارد.
چقدر لذیذ است این رستگاری، وقتی انسان آن را به عنوان پاداش عمل به دست میآورد؛ زیرا چیزی که با زحمت خود انسان و بهعنوان پاداش عمل او به دست میآید، نه منتی دارد و نه منت کشیدنی و نه اندیشهی جبران کردن آن فکر انسان را مشغول میکند.مراد از سعادتی که این قلم درصدد ترسیم آن و برشمردن عواملی که هموارکنندهی زمینهی رسیدن به آن است، وصل به سعادتآفرین است که بالاتر از آن در مخیله هیچ بندهای نمیگنجد؛ زیرا سعادتی بالاتر از آن وجود ندارد و آن هم از مسیر دنیا در آخرت حاصلشدنی است.