روزى متوكّل عبّاسى جهت ايجاد وحشت و ترس براى امام هادی(عليه السلام) و ديگر شيعيان و پيروان آن حضرت، دستور داد تا لشكريانش كه تعداد نود هزار اسب سوار بودند، خود را مجهّز و صف آرائى كنند.
و پيش از آن، دستور داده بود تا هر يك از آن ها خورجين اسبش را پر از خاك نمايد و در وسط بيايانى تخليه كنند، كه در نتيجه تپّه بسيار عظيمى از خاك ها درست شد.
وقتی لشكريان در اطراف آن صفّ آرائى كردند، متوكّل با حالتى مخصوص بالاى تپّه رفت؛ سپس امام هادی(عليه السلام) را نزد خويش احضار كرد، تا عظمت لشكر و قدرت خود را به آن حضرت نشان دهد؛ و به او بفهماند كه در مقابل خليفه هيچ قدرتى، توان كمترين حركت را ندارد!
همين كه امام هادى(عليه السلام) كنار متوكّل عبّاسى قرار گرفت و آن صفوف فشرده و مجهّز را تماشا كرد، به او فرمود: آيا ميل دارى من نيز لشكر خود را به تو نشان دهم؟
متوكّل اظهار داشت: آرى.
حضرت دعائى را به درگاه خداوند متعال خواند، پس ناگهان ما بين آسمان و زمين، از سمت شرق و غرب، لشكريانى مجهّز صفّ آرائى كرده و منتظر دستور مى باشند.
متوكّل با ديدن چنين صحنه اى مدهوش و وحشت زده گرديد!
وقتی او را به هوش آوردند، حضرت به او فرمود: ما با شما در رابطه با مسائل دنيا و رياست، درگير نخواهيم شد؛ چون ما مشغول امور و مسائل مربوط به آخرت هستيم، چون سراى آخرت باقى و ابدى است و دنيا فانى و بى ارزش است.
پس از ما ترس و وحشت نداشته باشيد؛ همچنين گمان بد درباره ما نداشته باشيد.
منابع:
إثبات الهداه، ج 3، ص 377، ح 46
مجموعة نفيسه، ص 236