روابط با قدرت های بزرگ ایران و روم
2- ایجاد روابط دولت نبوی با دولت های ایران و روم
بخش دوم
این نامه برای خسروپرویز که خود را پادشاه مقتدر و بی رقیب می دید، از جانب مردی از سرزمین اعراب بیابانی- که فاقد هرگونه پیشینه سیاسی درخشان قدرت و دولت بود- بسیار گران آمد.
خصوصاً منطق شفاف و قاطع پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در نامه که با تهدید پایان یافته بود، برای خسروپرویز که آمادگی ذهنی برای ظهور پیامبر جدید نداشت و این جریان را صرفاً از موضع سیاسی تحلیل می کرد، تحمل ناپذیر بود.
از این رو خسروپرویز پس از شنیدن متن نامه، واکنش بسیار خصمانه نشان داد و نامه را پاره کرد.
پادشاه ایران برای تنبیه فرستنده نامه، به کارگزار خود در یمن دستور داد:
« دو مرد از دلاوران خود به سراغ این مرد در حجاز بفرست تا او را به حضور من آورند».
پرویز در پاسخ نامه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن حضرت چنین نوشت:
« سر به فرمان من نِه وگرنه همراه یاران خویش به سوی تو خواهم آمد. فرمان خدا از آن نیز پر شتاب تر است. اما درباره نامه تو، من به محتوای آن از تو آگاه ترم، در آن چنین و چنان آمده است».
همان طور که ملاحظه می شود، پاسخ خسروپرویز به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار عجولانه و ناشی از غرور و احساسات بود؛ زیرا او نتوانست موقعیت سیاسی و نظامی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را حتی در حد یک رئیس قبیله، تحلیل و بررسی کند.
تصور او بر این بود که می تواند با اعزام دو نفر، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را دستگیر و به دربارش احضار کند.
پاسخ پیامبر نیز بسیار قاطع بود:
« خداوند، پادشاهی ایشان را چنان که باید از هم خواهد گسست».
در مجموع از بررسی دیپلماسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سه سطح: قبایل، دولت های کوچک و دولت های بزرگ، چنین برمی آید که سطوح موفقیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ترتیب، متفاوت بوده است.
دیپلماسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان قبایل به دلیل پشتوانه نظامی نیرومند، بسیار موفق بوده، اما در سطح دولت ها موفقیت نسبی داشته است؛ به ویژه در مواردی که روابط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دولت ها بیشتر بوده و امنیت دولت ها در معرض تهاجم نیروهای مسلمان قرار داشته، از موفقیت بالایی برخوردار بوده است.
همچنین در مواردی که دیپلماسی- مانند مصر و حبشه- « ضمانت اجرایی» نداشته، تأثیر آنزیاد ملموس نبوده است؛
چنان که این عدم تأثیرگذاری در سطح قدرت های بزرگ آن روز، شفاف تر است. اما آنچه را که در دراز مدت به این دیپلماسی مرتبط شد، نمی توان نادیده گرفت.