صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ عقائد و رسوم عرب درباره زنان ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ عقائد و رسوم عرب درباره زنان ◕✿◕◕✿◕...)




    صرف نظر از مسأله دختر کشی عرب‌ها، که خود همین موضوع بیانگر خفت بار زنان عربستان بود، عقائد و رسوم زیادی در بین عرب جاهلی مرسوم بود که هر کدام از آنها به نوعی نشانه خفت و خواری زن در میان اعراب بود. عطاء بن ابی ریاح می‌گوید: «زمان جاهلیت کسی که از دنیا می‌رفت و زنی باقی می‌گذاشت که دارای فرزند کوچک بود، به خاطر باقی ماندن برای فرزند کوچکش زندانی می‌شد».(20) «یا اگر کسی فوت می‌کرد و زنی از او باقی می‌ماند، پسران بزرگٍ شوهرٍ زن برمی خواستند، اگر این زن موافق میل آنها بود جامعه خویش را بر زن می‌انداختند و زن او می‌شد، اما اگر باب میل او نبود برادران کوچک‌تر، آن زن را به نکاح خود در می‌آوردند» (21). عرب‌ها زن را تا مادر نشده بود خوار می‌شمردند، ولی همین که زن مادر می‌شد احترام زیادی پیدا می‌کرد. از آن جهت مادران خویش را بیش از زنان (همسران) خود احترام می‌گذاردند؛ و می‌گفتند زن قابل تعویض است ولی مادر عوض شدنی نیست ... عرب‌ها مثل یونانی‌ها به زن بی فرزند اعتنا نداشتند.











    امضاء


  2. تشكرها 7


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    «در یونان هم رسم بود که دختران و زنان بی فرزند خدمتکار خانه24). بودند و جز پرستاری و بافندگی و پخت و پز کاری نداشتند. اما همین که زن مادر می‌شد حکمران خانه بود و ایلات عرب تا کنون همین رویه را دارند».(22) ابویقظان وقتی از رسوم قریش حرف می‌زند، رسمی برای قریش بر می شمارد به مثل رسم یونانی‌ها. بدین صورت که: «قریش برای حتی مادران احترامی قائل نبودند مگر این که آن زن 3 فرزند برای آنها به دنیا بیاورد» (23). در میان عرب جاهلی واقعاً اعتقاد داشتند که غول‌ها گاهی به شکل زن در می‌آیند و با آنان حرف می‌زنند. چنانچه مسعودی در مروج الذهب آورده: «گاهی عرب غول را به صورت‌های مختلف بر خواص قوم نمودار می‌کرد که با آنان سخن گویند و احیاناً با آن نزدیکی می‌کنند؛ و در اشعار خویش از این مقوله سخن بسیار دارند. از جمله تابط شرا می‌گوید: سیاه چرده ای که من جامه او را دریدم، چنان که جامه زن زیبا را می‌درند. در روشنی آتش که از آن روشنی می‌گرفت پیوسته سوی او می‌رفتم و از او دور می‌شدم و صبحگاهان غول، زن من شده بود. ای زن من چقدر هولناک بودی» (






    امضاء


  5. تشكرها 7


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تحقیر زن عرب در غالب ازدواج‌های گوناگون:


    شاید خوانند گرامی خیال کند تحقیر جنس زن فقط به زنده به گور کردن او، یا غول نامیدن او، یا معامله کردن او خاتمه می‌یابد. ولی این طور نیست. گویا سرنوشت زن در عرب جاهلی با تحقیر گره خورده بود. روزی او را زنده به گور می‌کردند و روز دیگر موقع ازدواج که می‌رسید تحقیر به شکل جدید ادامه می‌یافت. عرب زن را تنها یک دستگاه برای تولید نسل می‌دانستند. عرب در مثل‌هایش می‌گفت: وانما امهات الناس اوعیه: مادران حکم ظرف را دارند که فقط برای جای نطفه خلق شده اند. اگر در بعضی کشورهای آن زمان، دختر را در میدان‌های عمومی نمایش می‌دادند تا مگر از میان مردان کسی خواستار و خریدار او شود (25)، دختر دم بختٍ عرب وضعی بدتر از این داشت. به طوری که اگر انواع ازدواج‌هایی که در عرب به صورت قانونی و رسمی جریان داشت ذکر کنیم به وضع نکبت بار زن دوران جاهلیت پی خواهید برد. در جاهلیت انواع زیادی ازدواج وجود داشت که ما به 7 نوع آن اشاره خواهیم کرد.





    امضاء


  7. تشكرها 7


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    1- نکاح الاستیظاع (زناشوئی جهت باردار شدن) :

    اگر مردی مایل به داشتن فرزند رشید و جنگجو و یا دارای قیافه و شکل خاص بود، زن خود را با کمال گشاده دستی در اختیار صاحب آن قیافه و یا فلان جنگجو می‌گذاشت تا از او برایش فرزند بزاید؛ و وقتی فرزند به دنیا می‌آمد به اسم او خوانده می‌شد؛ و این یکی از شرم‌آورترین و تحقیرآمیزترین ازدواج متداول بین آنها بود.


    2- نکاح رهط (زناشوئی دسته جمعی) :


    عده ای - به عنوان مثال ده نفر- یک زن را می گرفتند و با او بستری می‌شدند و مخارج او را مشترکاً می‌دادند و اگر زن حامله می‌شد اختیار داشت که هر یک از ده نفر مرد را صاحب و پدر فرزند خود بخواند.


    3- نکاح البدل (زناشوئی تعویضی) :


    یعنی دو رفیق زنان خود را برای چند روز با هم عوض می‌کردند و با آنها لذت می‌بردند. خواننده گرامی تا این نوع ازدواج را بخواند شاید خونش بجوش بیاید و با خود بگوید عجب آدم‌های بی غیرت و پستی بودند و خیال کند این نوع کارها فقط مخصوص عرب جاهلی بود، ولی باید بگویم انسان متمدن و اتو کشیده امروزی دست کمی از آن عرب جاهلی ندارد. چند وقت پیش در خبرها آمده بود: در آمریکا دو رفیق، زنان خود را برای چند روز با هم عوض کردند. یعنی همان نکاح البدل عرب جاهلی، اما به شیوه آمریکائی. این ازدواج با این الفاظ رسمیت می‌یافت که مرد می‌گفت: انزل الی عن راتبک انزل لک عن دابتی. یا آنکه می‌گفت: انزل الی عن امرئتک انزل لک عن امرأتی. یعنی تو از مرکب خود به نفع من پیاده شو تا من هم به نفع تو پیاده شوم. یا تو از زن خود به نفع من پیاده شو تو من نیز چنین کنم.



    امضاء



  9. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    - نکاح المقت یا زناشوئی با خشم و زور:


    «به عنوان مثال اگر کسی می‌مرد زنش مانند اموالش به پسرش یا به اقوامش می‌رسید».(26)البته نوعی دیگر از زناشوئی با خشم و زور هم در عرب متداول بود. «اگر مردی با مردی دیگر در قبیله ای متفاوت برخورد می‌کرد که وی به همراه زنش بود بر سر بدست آوردن آن زن جنگ می‌کردند و اگر غالب می‌شد زن را اسیر گرفته و بی هیچ قید و شرطی او را تصرف می‌کرد».

    5- نکاح الجمع یا همان فاحشه خانه:


    این نکاح در مکه بسیار رواج داشت و هر کس که این را به عنوان شغل انتخاب می‌کرد بالای سر در خانه پرچمی نصب می‌کرد که مشخص باشد زن این خانه، فاحشه است تا مشتریان سرگردان نشوند. «مادر عمرو عاص «لیلا عنزیه جلانیه» مشهورترین زناکاران و ارزان‌ترین فاحشه ها بود. پس از آن که عمرو از او متولد شد پنج نفر از کسانی که با او هم‌بستر شده بودند ادعای فرزندی عمرو را نمودند. ولی لیلی فرزند را به عاص ملحق نمود. چه عمرو به عاص بیشتر از کسان دیگر شباهت داشت و عاص به لیلی بیشتر از دیگران پول می‌داد ... در مناظره ای بین معاویه و اروی بن حارث بن عبدالمطلب که عمروعاص هم حضور داشت، عمرو عاص به اروی گفت: ای پیره زن گمراه سخن کوتاه کن و چشم به زیر افکن. آن پیره زن در جواب عمروعاص گفت: ای بی مادر تو کیستی؟ گفت من عمرو بن عاصم. اروی به او گفت: ای پسر زن زناکار تو سخن می‌گوئی در حالی که مادرت مشهورترین زن زناکار مکه بود. حریص به زنا دادن و اجرت گرفتن از مردان؛ به جایت بنشین و رسوائی و زبونیت را بیاد آور و به پستی و بی پدری خود بیندیش. به خدا قسم تو در میان قریش اصل و نسبی نداری و بی آبرو هستی؛ تو همان کسی هستی که شش نفر از مردان قریش فرزندی تو را ادعا کردند» (28).البته این ننگ فقط شامل عمروعاص نمی‌شد. مردان زیادی بودند که در خانه های صاحب پرچم به دنیا آمدند. در جاهلیت این فحشا را عیب و ننگ نمی‌شمردند و خیلی راحت به این خانه ها رفت و آمد می‌کردند. زنان فاحشه صاحب فرزند می‌شدند و بچه ها بزرگ می‌شدند و بی هیچ خجالت و ننگی به زندگی می‌پرداختند. یکی از آن بچه ها معاویه بن ابوسفیان بود که مادرش قبل از ازدواج با ابوسفیان آزادانه روابط داشت و رابطه‌اش با چهار مرد 1- عماره بن ولید 2- مسافر بن ابی عمرو 3- عباس بن عبدالمطلب معروف است.




    امضاء



  10. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    چنان که اصعمی و کلبی در کتاب مثالب جریان روابط را توضیح می‌دهند. کلبی می‌گوید: «هند از زنانی بود که با غلامانشان رابطه داشتند و به مردان سیاه علاقه بسیار داشت به همین جهت هرگاه بچه سیاهی می زائید (از ترس رسوائی) او را می‌کشت. در زمان خلافت معاویه، میان یزید بن معاویه و اسحاق بن طابه مشاجره ای در گرفت، یزید به اسحاق گفت: برای تو این خوبست که همه قبیله بنی حرب به بهشت در آیند. یزید با این حرف کنایه به مادر اسحاق زد که به داشتن روابط نامشروع با یکی از مردان قبیله بنی حرب متهم بود. اسحاق در جوابش گفت: برای تو این خوبست که همه عائله بنی عباس به بهشت در آیند. یزید معنی حرف او را نفهمید اما معاویه فهمید. وقتی اسحاق رفت معاویه به یزید گفت: چطور پیش از آن که بدانی مردم درباره تو چه حرف هائی می‌زنند زبان به طعنه مردان می گشائی؟ یزید گفت: می‌خواستم او را دشنام دهم. معاویه در پاسخ گفت: او نیز همین منظور را داشت. پرسید چطور؟ گفت مگر نمی‌دانی بعضی از قریش در دوره جاهلیت می‌پنداشتند که من فرزند عباسم؟ یزید که فهمیده بود چه دشنامی خورده سخت ناراحت شد».(29)
    شعبی می‌گوید:«رسول خدا (ص) وقتی مکه را فتح فرمود و از کفار بیعت می‌گرفت، وقتی نوبت بیعت گرفتن از زنان شد، هند هم برای بیعت آمد. وقتی به رسول خدا (ص) رسید پرسید به چه مضمون با تو بیعت کنم و چه تعهد بدهم؟ حضرت فرمود به این مضمون که زنا نکنی. هند با ناراحتی گفت: مگر آزاد زن هم زنا می‌کند؟ پیامبر وقتی هند را شناخت نگاهی به عمر انداخت و لبخند زد».(30)





    امضاء


  11. تشكرها 3

    مدير اجرايي (26-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  12. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    - نکاح الخدن:

    زناشوئی دوستانه یعنی معشوقه گرفتن. ازدواجی که سراسر شعر عرب جاهلی را پر کرده بود و بیشترین شعر جاهلی راجع به معشوقه ها و لب و ابروهای آنان بوده. عرب معتقد بود: ما استتر فلا بأس و ما ظهر لوءم. یعنی آن چه از روابط جنسی بین زن و مرد به صورت غیر قانونی در پنهان و خلوت صورت بگیرد طوری نیست. آن روابطی اشکال دارد که به صورت آشکار باشد.7- نکاح الشغار یا زناشوئی مبادلی:به این صورت که مردان خواهر یا زنان خود را به جای مهریه می‌دادند.قضاوت به عهده شما باشد، آیا هر یک از این ازدواج‌ها نشان از پست بودن مقام زن نزد عرب جاهلی نداشت؟ و متأسفانه خود زن هم در آن جامعه خیلی ارزان خود را می‌فروخت. جدای از تمام تحقیرهایی که مردها باعث آن بودند، خود زن هم موقعیتی به وجود می‌آورد که در کم شدن مقام زن و تنزل شخصیت زن کمک فراوانی می‌کرد. گناه این تحقیرها در جامعه عرب جاهلی بر دوش مردها بوده، ولی بیشتر گناه بر دوش خود زن بوده که اجازه چنین توهین هائی را به خود می‌داد. با توجه به تمام این مطالبی که درباره تحقیر زن در جامعه عرب جاهلی به عرض شما رسید ولی هنوز بعضی اعتقاد دارند که زن در جامعه عرب جایگاه والایی داشته و دارای ارج و موقعیت بسیار خوبی بوده است و استدلالشان چنین است که بعضی از اعراب نسب به مادر خود می‌بردند و این خود حکایت از مقام و موقعیت زن در میان اعراب دارد. من جمله افراد، خانم دکتر عایشه عبدالرحمن (بنت الشاطی) و دکتر حسن ابراهیم حسن هستند که با این چنین استدلالاتی سعی در اثبات این مطلب دارند. آنها برای اثبات ادعای خود از قبایلی نام می‌برند که به مادر خویش انتساب داشتند، ولی هر صاحب فکری به خوبی می‌داند که این استدلالات به ارزش زن عرب چیزی نخواهد افزود و سرچشمه این فکرٍ دکتر بنت الشاطی و دکتر حسن ابراهیم حسن بیشتر از تعصب عربی ناشی می‌شود تا یک بحث علمی و تاریخی.زن در هند:


    زن چیست نشانه گاه نیرنگ

    در ظاهر صلح و در نهان جنگ
    در دشمنی آفت جهان است
    چون دوست شود هلاک جان است




    امضاء


  13. تشكرها 3

    مدير اجرايي (26-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  14. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    تاریخ وقتی از زنان بابل حرف می‌زند می‌گوید که هر یک از زنان بابل باید یک بار در عمر خود به یکی از معابد آفرودیت بروند و در آنجا خود را تسلیم یک خارجی کنند. بسیاری از زنان به علت نخوت و غروری که از تمول سرشار خود داشتند، نشستن با زنان دیگر را برای خود خفت آور می‌دانستند. به همین جهت با کالسکه و گردونه های پوشیده به نزدیکی معبد می‌آیند در حالی که جمیع کثیری از خدمتکاران پشت گردونه آنها می‌ایستادند. «بعضی از آنها تاجی از ریسمان بر سر می‌گذاشتند و در محوطه مقدس معبد می‌نشستند. در معبد عده زیادی دیده می‌شدند که بعضی می‌آمدند بعضی می‌رفتند. خارجیان در آنجا برای انتخاب دختر مورد پسند خود به گردش مشغول می‌شدند. زنی که در این محل قرار می‌گرفت حق نداشت قبل از آن که یک خارجی پول بر روی زانوی او افکند و با او در داخل معبد مقدس مقاربت کند به خانه خود برگردد؛ و آن کس که پول می‌افکند باید فقط چند کلمه را بر زبان راند که: من به نام الهه میلیتا تو را دعوت می‌کنم، و بعد آزادانه زن را به خود دعوت می‌کرد. هیچ زنی حق نداشت پول را رد کند.





    امضاء


  15. تشكرها 3

    مدير اجرايي (26-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  16. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    زنان باید به دنبال کسی که پول می‌افکند حرکت می‌کرد. وقتی عمل مقاربت انجام می‌گرفت چون وظیفه زن نسبت به الهه انجام می‌گرفت زن می‌توانست به خانه خود مراجعت کند. خوب مسلم بود زنان زیبا خیلی زود می‌توانستند وظیفه خود را نسبت به الهه انجام دهند ولی خدا نکند که زنی زشت و بی آب و رنگ بود، چرا که اگر چنین بود مدت‌های مدیدی باید منتظر می‌ماند و بسا 3 یا 4 سال منتظر می‌شدند تا وظیفه خود را انجام دهند».(31) آدم که این جریانات را می‌خواند خونش به جوش می‌آید و هزار بار چنین مردمی را تف و لعنت می‌کند و از جهل و نادانی چنین مردمی کفرش در می‌آید و با خود می‌گوید: لعنت بر چنین مردانی که این طور زن را اسیر خود و هوس‌های خود کردند و خاک بر سر چنین زنانی که خود را چنین آلت دست این و آن می‌کند و خود را چنین ذلیل و حقیر و پست و امثال این حرف‌ها می‌کند. بعد با خود می‌اندیشد و بعد از کمی مکث می‌گوید: خدایا صد هزار مرتبه شکر که آن جهالت‌ها پایان یافت و دیگر شاهد چنین پستی‌هایی نیستیم و صد هزار مرتبه شکر که زن مقام خود را باز یافت و دیگر مجبور به تحمل آن حقارت‌ها نیست. اینجاست که به این آقایان یا خانم‌ها باید گفت: تو از آن مردم که چنین خونت را به جوش آورده اند نادان‌تری آنها اگر نادان بودن ولی حداقل چشم داشتند ولی گویا تو هم مغزت تعطیل شده و هم چشمانت کور.





    امضاء


  17. تشكرها 2

    مدير اجرايي (29-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  18. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    آیا نمی‌بینی در دنیا امروز چه بلائی بر سر زنان آورده اند تو خیال کرده ای نادان فقط آن زنان و مردانی بودند که در آن معبد زشتی‌ها را مرتکب می‌شدند بخاطر تقرب به الهه میلیتا و آیا امروز که زن را سکسوالیته کرده اند تا کالاهای خود را تبلیغ کنند (از آدامس بگیرد تا تلفن و تلویزیون... ) دیگر نادان نیستند؟ آیا تو گمان کرده ای دیگر خبری از آن فاحشه خانه ها نیست؟ خیر. بد گمانی کرده‌اید. اگر آن روز مردی در خلوت زن را عریان می‌دید ولی امروز زنان عریان شده را از طریق تلویزیون و فیلم و سینما در همه جا به نمایش می‌گذارند. اگر زن در آن زمان به کالائی تبدیل شده بود که ارزشی داشت، امروزه زن دیگر کالا هم نیست. بلکه ارزشی است که به کالا می‌دهد. حال به نظر شما کدامیک از این دو گرو مستحق لعن و نفرینند؟ از بحث خارج نشوم می‌خواستم وضعیت زنان هندی را بررسی کنم که چنین به بیراهه افتادیم. الغرض زن هندی چون دیگر زنان عالم آن روز بود و تافته ای جدا بافته نبود، بلکه از بعضی جهات وضعیتی بس اسفناکتر داشت. زن هندی مثل دیگر زنان عالم همچوشیء محسوب می‌شد. آنقدر که حصیر کف خانه ها ارزشی داشت زن هندی هم ارزش داشت. او به منزله کنیزی محسوب می‌شد که وظیفه ای جز خدمت به شوهر نداشت و چه بسا می‌شد که در قمار شوهر خود باخته می‌شد.قانون هندی‌ها می‌گفت: طوفان، جهنم، سم، مار گزنده و آتش سوزان. ولی در میان تمام آنها هیچ کدام از جنس زن بدتر نیست. زن هندی مادام‌العمر می‌بایست یک قیمی از جنس ذکور داشته باشد. مثلاً قانون منو (که 2000 سال قبل از میلاد پیامبر اسلام در هندوستان بود) می‌گوید: زن در کوچکی باید تحت نظر پدر و در جوانی تحت اطاعت شوهر و بعد از شوهر باید تحت مراقبت پسرهای خود باشد؛ و در صورت نبودن پسر تحت نظر فامیل شوهر خواهر بود. چرا که زن هیچ وقت قابل آن نیست که مطلق العنان باشد. در همین قانون آمده: زن باید خاضعانه شوهر خود را خدا و سرور و ارباب خطاب کند. زن وفادار باید نسبت به شوهر خود آنچنان خدمت کند که به خدا خدمت می‌کند. هنگام خواب باید پای شوهر خود را ببوسد و با او در سر یک سفره غذا نخورد. زنی که از شوهر خود اطاعت نکند در زندگی بعدی به صورت شغال در می‌آید.




    امضاء


  19. تشكرها 2

    مدير اجرايي (29-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi