صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ قرآن و حقوق زن(2) ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ قرآن و حقوق زن(2) ◕✿◕◕✿◕...)





    در طول تاريخ نسبت به زن و حقوق او ظلم و جفا شده و در هر دوره و زماني به شکل و طريقي؛ زماني هيچ نوع استقلال و شخصيتي براي او قائل نبودند و حقوق او را ناديده مي گرفتند و زماني ديگر به اسم استقلال و آزادي او را به استثمار کشيده و شخصيت و حقيقت او را لگدکوب کرده اند. اما اسلام مکتبي است که شخصيت زن را احياء کرد. ارزش و مقام زن در اسلام چنان است که سومين سوره ي مفصل قرآن به نام زنان (نساء) ناميده شده و در سوره هاي ديگر قرآن نيز به زنان و حقوق آنها اشاره شده است و اين همه ارزش و منزلت را در جاي ديگري غير از اسلام نخواهيم ديد.
    اين تحقيق به شش فصل تقسيم شده است: فصل اول شخصيت زن در قرآن، فصل دوم: زن و مرد در قرآن، فصل سوم: زن و نفقه در قرآن، فصل چهارم: ارث زن در قرآن، فصل پنجم: زن و ديه در قرآن،فصل ششم: زن و حق طلاق.






    امضاء


  2. تشكرها 2

    مدير اجرايي (24-10-2012), شهاب منتظر (21-10-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مقدمه



    زن و مسائل مربوط به او از جمله امور مهم در عين حال حساسي است که در طول تاريخ با پيچيدگي بسياري همراه بوده و فراز و نشيب هاي بسيار را پشت سر گذاشته است. زماني او را در رديف حيوانات قرار داده، زماني ديگر او را به مرحله ي خدايي رسانده اند.
    در ميان مکاتب باستان و دانشمندان قديم، کم نيستند کساني که زن را در مرتبه ي انساني همتاي مرد نمي دانند. در يونان باستان برخي بر اين اعتقاد بودند که زنان پليدتر و خوارتر از حيوانات اند و حتي زن را از سلالة شيطان مي دانستند. سقراط فيلسوف بزرگ يوناني، وجود زن را بزرگ ترين منشأ انحطاط بشريت مي دانست. فيثاغورث ديگر انديشمند يوناني معتقد بود اصلي خوب وجود دارد که نظم، نور و مرد را آفريده است و اصلي بد که آشوب، تيرگي و زن را آفريده است. همچنين ارسطو بر اين باور بود که زن چيزي نيست مگر مرد ناکام، خطاي طبيعت و حاصل نقصي در آفرينش. به عقيده ي ارسطو طبيعت آنجا که از آفريدن مرد ناتوان است زن را مي آفريند. زنان و بندگان بنا بر طبيعت محکوم به اسارت هستند و به هيچ وجه سزاوار شرکت در کارهاي عمومي نيستند. (سبحاني؛ زيبايي نژاد، 1385، ص53)




    امضاء


  5. تشكرها 3


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    آن قدر در دنياي گذشته خصوصاً در دنياي غرب به زن و حقوق او جفا شده که باعث گرديده در قرون اخير نهضت هايي به طرفداري از حقوق زن شکل گيرد. تفکرات اين نهضت ها بر اين بود که زن همچون مرد انسان است و از اين نظر هيچ تفاوتي با او ندارد و عمده تفاوت زن و مرد در جنسيت آنها است که اين مسأله موجب تفاوت در حقوق نمي شود؛ لذا زن نيز مي بايست از تمام حقوقي که مرد برخوردار است، برخوردار باشد. از جمله حقوقي که اين نهضت ها براي زن قائل شده اند، استقلال اقتصادي بوده که زنان را از خانه ها بيرون کشيده و وارد بازار کار کردند، که البته دست پنهان سرمايه داران و کارخانه داران غربي در کار بوده است که اهداف ديگري از اين شعارها داشته اند. از جمله تأمين نيروي انساني ارزان.
    زنان که در دنياي غرب تا اين زمان از هيچ گونه استقلال اقتصادي بهره مند نبودند به يک باره وارد بازار کار شدند و حاضر بودند که با قيمت ارزان تري براي کارخانه ها کار کنند.




    امضاء


  7. تشكرها 2

    مدير اجرايي (24-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اين نهضت ها اگر چه حقوق زيادي براي زن قائل شده و بدبختي هاي زيادي را از او گرفت اما از آن طرف بدبختي هاي بسياري را براي او به ارمغان آورده و ستم هايي بر او وارد داشته که کم از ستم هاي وارد شده بر زن در طول تاريخ نبوده است.
    در بين همه ي تفکرات و ديدگاه ها، ديدگاه اسلام نسبت به زن ديدگاهي درست و متعادل مي باشد. اسلام در عين حال که زن را همچون مرد، انسان مي داند و آن هم انسان آزاد و کامل، که هيچ تفاوتي در اصل خلقت با مرد نداشته و به او استقلال و شخصيت داده، تفاوت هاي فيزيکي و رواني آن دو را نيز لحاظ کرده و با توجه به آن تفاوت ها براي آنها حقوق متفاوتي در بعضي از جهات قائل شده است.
    اسلام براي زن آن قدر ارزش قائل شده که نه تنها در آيات بسياري به مسأله زن و حقوق او پرداخته است، بلکه سوره اي را نيز به نام زنان (نساء) ناميد. خداوند با نزول قرآن خط بطلاني بر تمام تفکرات غلط و پوچ متعصبان و جاهلان تاريخ کشيد و حقوق پايمال شده ي زن را به او باز گرداند، حقوقي همچون عزت، عفت، استقلال اقتصادي و...
    اسلام زن را همچون مرد به تمام معني مستقل و آزاد مي داند و به او اين اجازه را مي دهد که براي زندگي خود تصميم بگيرد و براي اينکه اين آزادي و استقلال بيشتر نمودار شود به او استقلال اقتصادي مي دهد و او را مالک درآمد و سرمايه هاي خويش مي داند.




    امضاء


  9. تشكرها 3


  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    از ديگر حقوقي که اسلام براي زن قرار داده، حق ارث است که در آيات قرآن و روايات به اين مسأله اشاره شده است. همچنين مهر را به عنوان حقي براي زن قرار داده و به مردان امر مي کند که مهر را که به عنوان عطيه و هديه ي خداوند به زن است، به طور کامل به زن بپردازند. و همچنين هزينه ي زندگي زن را بر عهده ي مرد قرار داده تا ضعف جسمي زن از اين راه جبران گردد و...
    زن در اديان و ملل گذشته، يا به طور کامل از اين حقوق بهره اي نداشت يا اگر حقوقي هم داشته به اين شيوه که در اسلام رايج مي باشد ، نبوده، لذا سيستم حقوقي اسلام خاص خودش است.
    در آيين زرتشت، رهايي (طلاق) اختياري نيست و شرايطي دارد و در اجراي مراسم زناشويي مهريه قيد نمي شود. قانون ارث بردن زنان در آيين زرتشت مرسوم است.
    در مذهب يهود مهر وجوددارد، در ايران دو برابر مبلغ جهيزيه به عنوان مهر ثبت مي شد و علاوه بر آن پدر و مادر داماد نيز چيزي را به دختر هديه مي کردند که پرداخت نمي شود، بلکه مبلغ آن روي مبلغ مهر حساب مي شود و به اين رسم (مين حاق) گفته مي شد. در هنگام طلاق مهريه و ميم حاق در تعهد داماد است. لزوم مهريه و مين حاق به منزله ي ضريب اطميناني براي زن است تا با دلگرمي بيشتري به زندگي زناشويي خويش بپردازد.
    در مذهب يهود تنها يک طلاق وجود دارد که بر اساس فقه يهود صورت مي گيرد و طلاق غيابي به ندرت صورت مي گيرد.




    امضاء


  11. تشكرها 3


  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    . شخصيت زن در قرآن
    1. 1. عدم تأثير ذکورت و اناثت در خطابات الهي


    از نظر قرآن کريم، کمالات انساني در مبدأ شناسي، معاد شناسي و وحي و رسالت شناسي است. يعني کمال در داشتن جهان بيني الهي است به اين معنا که جهان، آغازي دارد به نام خدا و اسماي حسناي او و انجامي دارد به نام معاد و قيامت و برزخ و دوزخ و بهشت و... و بين اين آغاز و انجام، صراط مستقيمي است که مسأله ي وحي و نبوت در اين صراط مستقيم است.
    چون در متن جهان، بيش از مبدأ و معاد و رابطه ي بين مبدأ و معاد چيزي نيست، لذا اصول دين هم بيش از سه اصل نيست، اول مبدأشناسي، دوم معادشناسي، سوم پيامبرشناسي و اين جمله که از اميرالمؤمنين (ع) نقل شده است: «رحم الله امرءً عرف من أين و في أين وَ إلي أين»؛ خدا رحمت کند کسي را که بداند از کجا و در کجا به کجا است، گفته اند ناظر به اين سه اصل ديني است و در فهميدن اين سه اصل ذکورت و انوثت شرط نيست، يعني نه مذکور بودن شرط است و نه مؤنث بودن مانع، انبياء هم که انسان ها را به اين سه اصل دعوت نموده اند نه دعوت نامه اي خصوص مردها فرستاده اند و نه زن ها را از شرکت در اين مراسم محروم داشته اند.
    اين دعوت شامل همه ي انسان هاست و اگر پيامبري دعوت نامه براي يک مرد به عنوان زمامدار يک کشور مي نويسد، پيامبر ديگري هم دعوت نامه براي يک زن به عنوان زمامدار يک کشور مي نوسيد. اگر رسول خدا (ص) زمامداران مرد را به اسلام دعوت مي کند، سليمان پيامبر (سلام الله عليه) نيز زمامدار زن را به اسلام فرا مي خواند، هم دعوت ها عام اند و هم مدعوها و هيچ اختصاصي در بين نيست.(جوادي، 1375، صص92-91)





    امضاء


  13. تشكرها 2

    مدير اجرايي (27-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    2. 1. تفاوت عقلي بين زن و مرد


    گاهي گفته مي شود که عقل مرد بيش از عقل زن است و تجارب گذشته و حال نيز مؤيد اين مطلب مي باشد؛ اين موضوع را علامه طباطبايي در تفسير شريف الميزان آورده و مشخص فرموده که آن عقلي که در مرد بيش از زن است يک فضيلت زايد، نه معيار فضل.
    توضيح مطلب اينکه عده اي گفته اند عقل در اسلام معيار کمال انساني است؛ يعني هر کس که عاقل تر است به کمال انساني نزديک تر و نزد خدا مقرب تر است و هر که از عقل دورتر است از کمال انساني نيز کم بهره تر و از مقام قرب الهي محروم تر است. بنابراين چون عقل در مرد بيش از زن است پس مردها بيش از زن ها به خداوند نزديک تر هستند . در صورتي که اين استدلال تمام نيست، بلکه مغالطه اي است که در اثر اشتراک لفظ رخ مي دهد. چون عقل به صورت اشتراک لفظي بر معناي گوناگوني اطلاق شده است.لذا بايد اولا روشن شود که کدام عقل معيار کمال انساني و قرب الهي است و ثانياً در کدام عقل زن و مرد با يکديگر اختلاف و تفاوت دارند؟





    امضاء


  15. تشكرها 3

    مدير اجرايي (27-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    دفع مغالطه


    منشأ مغالطه آن است که حد وسط در اين قياس تکرار نشده است، لذا منتج نخواهد بود، اگر چه به ظاهر، لفظ عقل در حد وسط تکرار مي شود، اما معناي آن در دو مقدمه متفاوت است. يعني گر چه گفته مي شود که زن و مرد در عقل تفاوت دارند و عقل معيار قرب إلي الله است و هر که عقلش بيشتر باشد به خدا نزديک تر است، اما عقلي که در مقدمه دوم ذکر مي شود، غير از عقلي است که در مقدمه اولي آمده است. به عبارت ديگر، عقلي که در آن، زن و مرد اختلاف و تفاوت دارند غير از عقلي است که مايه ي تقرب الي الله است. اگر دو معناي عقل از هم جدا بشود و دو مقدمه را با حفظ يک حد وسط کنار هم ذکر کنيم مي بينيم که هرگز نمي توان قياسي ترتيب داد تا از آن فضيلت مرد بر زن استنتاج شود، زيرا عقلي که در زن و مرد متفاوت است، عقل اجتماعي، يعني در نحوه ي مديريت، در مسائل سياسي، اقتصادي، علمي، تجربي و رياضي است. بر فرض آن هم که ثابت شود در اينگونه از علوم و مسائل اجرايي، عقل مرد بيش از عقل زن است ولي سؤال وجود خواهد داشت که آيا آن عقلي که مايه ي تقرب الي الله است همين عقلي است که بين زن و مرد متمايز است؟ آيا مي توان گفت هر کس مسائل فيزيک، رياضي، طب، طبيعي و مانند آنرا بهتر بفهمد به خدا نزديک تر است؟ آيا اين عقل مايه ي تقرب است يا عقلي که «عُبِدَ الرَّحمانُ و اکتُسِبَ بِهِ الجَنانُ»؟ (کليني، 1381ش، ج1، ص16)
    عقلي که موجب تقرب مي باشد همان است که از رسول خدا (ص) درباره ي نام گذاري آن به اين اسم چنين آمده است: عقل چيزي است که انسان به وسيله ي آن نيرو، غرايز و اميال را عقال مي کند ـ عقال زانوبندي است که وقتي شتر سرکش را بخواهند جايي ببندند زانوهاي او را با آن مي بندند تا چموشي نکرده و از جا بيرون نرود ـ يا در تعبير ديگر رسول خدا (ص) به مردي که شترش را نبست و وارد مسجد شد و آن شتر را بردند فرمودند: «إعقِلها وَ تَوَکّل»؛ (نهج الفصاحه، 1376، ح359) زانوي شتر را ببند و توکل کن.
    اين جمله نه بدان معناست که تعقل کن و بعد توکل کن، بلکه يعني عقال کن و توکل نما. يعني اين وسايل عادي را حفظ کرده و در آن وسايلي هم که خارج از اختيار توست خدا را وکيل بگير. پس عقل را به اين دليل عقل مي گويند که جلوي اميال و غرايز را گرفته و زانوي شتر سرکش جهل و شهوت را عقال مي کنند.




    امضاء


  17. تشكرها 3

    مدير اجرايي (29-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    در اين عقال کردن هر چه انسان بهتر و بيشتر، غرايز را ببندد کامل تر مي شود. البته معناي بستن غرايز، تعديل آنهاست نه تعطيلي آنها. بنابراين آنچه موجب تقرب الي الله است عقلي است که «عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» و آن عقلي که ممکن است در مرد بيش از زن باشد، عقل علوم، عقل سياست و عقل کارهاي اجرايي است. بنابراين اگر کسي در مسائل سياسي يا اجرايي عاقل تر و خردمندتر بود، نشانه ي آن نيست که به خدا هم نزديک تر است. چه بسا همين هوش سياسي يا هوش علمي او را به جهنم بکشاند و چه بسا ممکن است مردي در علوم اجرايي از زن بهتر بفهمد، اما توان عقال کردن غرايز خويش را نداشته باشد. همه ي مذهب هاي باطلي که در برابرانبيا صف بستند به وسيله ي مردها جعل شده اند. قرآن کريم در مورد کساني که نظير فرعون مذهب هاي جعلي آوردند مي فرمايد: «يَقدُمُ قَومَهُ يَومَ القِيامَهِ فَأورَدَهُمُ النّارَ»؛ (هود،98) فرعون پيروان خود را در قيامت با خود به آتش دوزخ وارد کند.
    بنابراين اگر کسي در مسائل علمي يا سياسي و اجرايي فکري برتر داشت اين نشانه ي تقرب الي الله نيست، بلکه يک فضيلت زايد است .لذا هر کس بتواند بهتر از ديگري غرايز را در هم بکوبد و اميال نفساني را تعديل کند و در کسب بهشت پيشي گيرد، او عاقل تر است. پس اگر تفاوتي هست در مسائلي است که سود و زيان ندارد. زيرا انسان يک سير ابدي دارد که داراي دالان ورودي به نام هفتاد، هشتاد يا حداکثر صد سال که نشئه دنيا است و هنگامي که وارد نشئه ديگر شد اينگونه مسائل اعتباري و هوش هاي سياسي و اجرايي، خريداري ندارد. انسان تا در دنيا زنده است از ابزار فکري مدد مي گيرد، آنگاه که وارد نشئه برزخ شد ديگر از اين علوم خبري نبوده و علوم حصولي تبديل به علوم شهودي مي شود.
    اگر کسي ادعا کند که عقل مرد در جنبة «عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان» قوي تر از زن است، هرگز اثبات آن مقدور نيست، چرا که نه تجربه آنرا نشان مي دهد و نه برهان آنرا تأييد مي کند.(جوادي آملي، 1375، صص252-249)




    امضاء


  19. تشكرها 3

    مدير اجرايي (29-10-2012), شهاب منتظر (28-10-2012)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    2. زن و مَهر در قرآن


    1. 2. مَهر در لغت و اصطلاح


    مهر در لغت به معني کابين کردن و کابين دادن زن است و آن نقد و جنسي باشد که در وقت نکاح بر ذمه مرد مقرر کنند. (دهخدا، 1375، ج14، ص21882)
    مهر که به آن صداق هم مي گويند عطيه و پيش کشي است که مرد در قبال ازدواج به زن خود مي دهد و پرداخت آن بايد تؤام با رضايت و صداقت و صفا باشد، چنانکه قرآن کريم نيز مردان را امر مي کند که صداق زنان خود را با رغبت و رضايت بپردازند و از آنجا که هديه ي مرد نشانه ي راستي علاقه و رضايت او است به آن صداق هم مي گويند و نکته ي قابل توجه ديگر در تعريف مهر اين است که برخي آنرا هديه ي خداوند به زنان نيز مي دانند. (فيض کاشاني، بي تا، ج1، صص422-421)
    « وَ ءاتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحلَهً فَإن طِبنَ لَكُم عَن شَيءٍ مِنهُ نَفسًا فَكُلُوهُ هَنيئًا مَريئًا» (نساء، 4) و مهر زنان را در کمال رضايت به آنها بپردازيد ، پس اگر چيزي از مهر خود را از روي رضا و خشنودي به شما بخشيدند برخوردار شويد، که آن، شما را حلال و گوارا خواهد بود.
    صَدُقه، صَدِقه و صداق هر سه به معني مهريه است و نحِله به معني هديه ي رايگان است اضافه ي کلمه «صدقات» به ضمير «هُنَّ» براي بيان اين مطلب است که وجوب پرداخت مهر به زنان مسأله اي است که در بين مردم و در آداب و رسوم ازدواج متداول بوده است.
    رسم مردم اين بوده و هست که پولي يا مالي ارزشمند را به عنوان مهريه به زنان اختصاص مي دهند، و گويا اين پول را عوض بضع (کامجويي) او قرار مي دهند. (طباطبايي، 1384، ص329)
    نپرداختن مهريه که ملک خاص زن است در قرآن مجيد به نام ظلم و گناه آشکار خوانده شده است و نه تنها مهريه بلکه هر مال ديگر زن را بايد اداء کرد. چون بعضي خيال مي کردند و شايد هم خيال کنند که مهريه يک حق سرسري است که مي توان از آن امتناع کرد. خداوند متعال در قرآن کريم با تأکيد، هشدار داده است که چنين نيست و مهريه ملک و مال زن است و نپرداختن مهريه يا بازپس گرفتن آن ظلم و گناه آشکار است.
    مهريه ي زن نحله و عطاي خداوند است که به او داده شده است و مرد هيچ منتي بر او ندارد، مالي است که خداوند به زن عطا فرموده و در عهده ي مرد قرار داده تا به او بدهد، مگر آنکه با رغبت و ميل چيزي از آنرا به مرد ببخشد. (قادري، 1382، ص10)
    گفتيم که مهريه عطيه ي الهي و مال خاص زن است و هيچ کس بي رضاي او حق تصرف در آن ندارد، امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: «پيغمبر اکرم(ص) فرمودند: خداوند هر گناهي را در روز قيامت مي بخشد مگر مهريه زن را که اگر به او نداده باشند و کسي را که مزد کارگر خود را خورده باشد و کسي را که آزادي را فروخته باشد». (حرعاملي، بي تا، ج14، ص26)



    امضاء


  21. تشكرها 3

    مدير اجرايي (04-11-2012), شهاب منتظر (05-11-2012)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi