5.جهاد و فراهم کردن قوا
«وأعدوالهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو اللّه و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم اللّه یعلمهم و ما تنفقوا من شئ فی سبیل اللّه یوف الیکم و أنتم لاتظلمون»
[انفال/60]:و شما ای مؤمنان،در مقام مبارزه با کافران خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خداوند و دشمنان خودتان فراهم سازید و بر قوم دیگری که شما بر دشمنی آنان آگاه نیستید و خدا از آن آگاه است نیز مهیا باشید و آنچه در راه خدا صرف میکنید، خدا تمام به شما عوض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد.
6.ذکر و یاد خدا
«یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئة فاثبتوا و اذکروا اللّه کثیرا لعلکم تفلحون»
[انفال/45]:ای کسانی که ایمان آورده اید،آنگاه که گروهی با شما روبهرو شدند،ثابت قدم باشید و خداوند را فراوان یاد کنید؛باشد که رستگار شوید.
نکتهای که باید مؤمنان در باب سنت پیروزی بر دشمنان به آن توجه کنند،توجه به شرایط آن است و این سنتها،مقید و مشروط هستند.توضیح اینکه:شکست ظاهری مؤمنان از دشمنان در صورت اختلاف،عدم اطاعت از فرمانده،ریا،غرور و مانند آن نیز از سنتهای الهی است که سبب مبتلا شدن به مصیبتها و رنجها خواهد شد؛چنانکه در«جنگ احد»چنین شد.یکی از نویسندگان در رابطه با مسألهی رهبری مینویسد:«مسأله رهبری نقش بسیار مؤثری در سرنوشت اقوام و ملل دارد،ولی نباید فراموش کرد که ملتهای بیدار همواره رهبران لایق را به رهبری خویش میپذیرند و رهبران نالایق،زورگو و ستمکار در برابر خشم و ارادهی آهنین ملتها درهم کوبیده میشوند»[مکارم شیرازی و دیگران،ج 7:212].
در قرآن کریم آمده است:
«ان اللّه لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»
[رعد/11]:خداوند وضع هیچ ملتی را عوض نمیکند تا که خودشان تغییری در خود ایجاد کنند.
بنابراین آیه،هیچ ملّتی از بدبختی به خوشبختی نمیرسند، مگر اینکه عوامل بدبختی را از خود دور سازند.و برعکس،یک ملت خوشبخت را بدبخت نمیکند،مگر آنکه خودشان موجبات بدبختی برای خویش فراهم آورند[مطهری،1374: 112].
یعنی این خود سنت الهی است که سرنوشت ملتها را به دست خود آنها سپرده است.دعا،صدقه و توکل هرکدام یک سنت الهی هستند و تقوا،تلاش و پایداری نیز سنتهای الهی هستند.