کارکرد سازمان وکالت در سامان دهی و صیانت عقاید مذهبی:
5- جبرزدایی از مکتب اهل بیت (ع):
از مباحث فکری و عقلی مهم دوره امام هادی (ع) رشد گرایش به جبر در میان فرقه های مختلف بود.
که اساس این اندیشه در قرن اول پایه گذاری شد و در جهان اسلام توسط امویان ترویج گردید. اهلبیت پیامبر (ص) برای زدودن چهره واقعی دین اسلام از این غبار که توسط طرفداران اندیشه جبر، به قرآن کریم نسبت داده می شد، در مقابل این اندیشه موضع گیری نمودند، چنان که در زمان امیر مؤمنان (ع) نیز این اندیشه وجود داشت و پس از آن تا عصر امام صادق (ع) ادامه یافت و اوج رواج این بحث در عصر امام رضا علیه السلام بود که با موضع گیری های عالمانه آن حضرت، مکتب اهلبیت از این گرایشات فکری پالایش شد.
در دوره امام هادی (ع) جبرگرایی (نفی اختیار) و اعتقاد به تفویض (اختیار کامل) دگر باره اوج گرفت و عقاید و افکار پیروان اهلبیت را دچار آشفتگی و سرگردانی نمود.
از این روی شیعیان و بزرگان قوم در این باره از طریق نامه نگاری کسب آگاهی کردند.
امام هادی (ع) نامه ای نستباً طولانی در رد این شبهات فکری به آنها نوشت و از هر دو اندیشه و ابتلای به آن برحذر نمود.
مکتب اهلبیت (ع) از این نسبت ها پاک است، طرفداران جبر جهت حکومت های باطل خود به ترویج این اندیشه ها می پرداختند تا قدرت انتخاب را از انسان گرفته و او در مقابل تصمیم پادشاهان، منفعل و مغلوب نمایند، تا قدرت اعتراض و قیام در برابر ظالم از او سلب شود، ائمه با زدودن این افکار از مکتب اهلبیت ع پیروان خود را نسبت به سرنوشت خود آگاه و در تمام امور تصمیم گیرنده و تأثیرگذار می دانستند و هرگز آنها را در برابر ستمگران تسلیم و سازشگر نمی خواستند، بلکه به شیعه می آموختند که زندگی متعادل داشته باشد و از جبر که توجهی برای حاکمیت ظالمان بود برحذر باشند.
از طرفی با ترویج اباحی گری در سایه تفویض نیز گرفتار دام افراط نشوند.
بدین سان امام هادی (ع) اسلام واقعی را با ساماندهی فکری بسیار مدبرانه از انحرافات پاسداری نمود.
پي نوشت ها :
1- شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص. 298
2- ر. ک: خضری، سید احمد رضا، خلافت (سلطنت) عباسی از آغاز تا پایان آل بویه.
3- محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقه های اسلام، صص 146 -151