صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14

موضوع: راهی به سوی حقیقت (مناظره ای بین دانشمندان شیعه وسنی )

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض راهی به سوی حقیقت (مناظره ای بین دانشمندان شیعه وسنی )








    انگیزه کنفرانس :


    ملک شاه سلجوقی جوانی ازاد اندیش وخواستار حقیقت بود وکورکورانه از پدران خود پیروی نمی کرد ودوستدار دانش ودانشمندان بود با این حال به سر گرمی وشکار وصید بسیار علاقه داشت .
    وزیرش نظام الملک نیز مردی دانشمند با فضیلت روی گردان از دنیا ودارای اراده ی قوی بود.
    روزی حسین بن علی علوی یکی از دانشمندان بزرگ شیعه پیش ملک شاه امد وبا او به گفتگو پرداخت وقتی از نزد او خارج شد یکی از حاضران وی را مورد تمسخر قرار داد .
    ملک شاه پرسید :
    -
    چرا او را مسخره نمودی ؟
    ان مرد در جواب گفت :
    -پادشاها ! مگر نمیدانید او از کافرانی است که خداوند بر انها خشم گرفته ونفرینشان کرده است ؟


    ادامه دارد ....



    امضاء

  2. تشكرها 4


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ملک شاه با تعجب پرسید :
    -برای چه؟!مگر او مسلمان نیست ؟!
    - نه او شیعه است .
    - شیعه یعنی چه ؟مگر شیعه یکی از فرقه های مسلمانان نیست؟
    - نه زیرا خلافت ابوبکر وعمر وعثمان را قبول ندارند .
    - مگر مسلمانی هست که خلافت ان سه نفر را قبول نداشته باشد؟
    - آری انها شیعیان هستد .
    - وقتی خلافت انها را قبول ندارند چرا مردم انها را مسلمان می نامند؟
    - به همین جهت گفتم که آنها کافر می باشند ....
    ملک شاه مدتی طولانی به فکر فرو رفته سپس گفت:
    - باید وزیرمان نظام الملک را حاضر کنیم تا حقیقت برایمان آشکار شود .






    امضاء

  5. تشكرها 4


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ملک شاه نظام الملک را احضار کرد واز او پرسید که ایا شیعیان مسلمانند؟
    - اهل سنت در این باب اختلاف دارند .گروهی شیعیان را مسلمان می دانند زیرا به یگانگی خدا ورسالت پیامبر (ص)اکرم
    شهادت می دهند ونماز را به پا می دارند وروزه می گیرند وگروهی دیگر انها را کافر می دانند .
    پادشاه جوان متعجب گردید وبه فکر فرو رفت وپس از مدتی درنگ گفت:
    - ای وزیر !! علما ودانشمندان دو طرف را دعوت میکنیم تا به بحث ومذاکره بپردازند چنانچه حق با اهل سنت باشد .
    شیعیان را هم به این راه دعوت می نماییم وبا مال ومقام انها را بدین مذهب ترغیب می نماییم .
    همان گونه که رسول خدا(ص)با کسانی که می خواست قلبشان به اسلام گرایش پیدا کند رفتار می نمود .
    با این کار خدمت بزرگی به اسلام ومسلمین خواهیم کرد .
    - پیشنهاد شما نیکو است ولی من از فرجام این کار بیمناکم
    - بیمناکی ؟برای چه ؟
    - می ترسم شیعیان بر اهل سنت پیروز شوند واستدلال های انها بر ما برتری یابد ومردم در شک وشبهه واقعا شوند .
    شیعیان دلیل های قرانی وحدیثی محکم واستواری بر درستی مذهب وعقاید خود در دست دارند .


    امضاء

  7. تشكرها 4


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    کلام وزیر شاه را قانع نکرد وبه وی گفت :
    - راهی جز این نیست که دانشمندان دو گروه را دعوت کنیم تا حقیقت از باطل جدا شود .
    وزیر یک ماه مهلت خواست ولی شاه نپذیرفت وقرار شد طی پانزده روز نشست برگزار شود
    روز موعود فرا رسید .
    علمای دوطرف پای میز مذاکره نشستند .




    امضاء

  9. تشكرها 4


  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در این هنگام عباسی بزرگ علمای سنی گفت :من با کسی مناظره کنم که تمام صحابه را کافر می داند.
    علوی:دانشمند بزرگ شیعی که نامش حسین بن علی بود گفت :چه کسانی همه صحابه را کافر می دانند ؟
    عباسی :شما شیعیان .
    علوی :این سخن تو واقعیت ندارد آیا حضرت علی (ع) .عباس.سلمان.ابن عباس .مقداد.ابوذر و دیگران جزءصحابه نیستند؟
    عباشی :منظور من از همه صحابه ابوبکر عثمان وپیروان انها بود .
    علوی:سخن خودرا خودت نقض کردی :تو یک مرتبه می گویی:همه صحابه را کافر می داند وبار دیگر می گویی:شیعه بعضی از صحابه را کافر می داند .
    انگاه دانشمند شیعی رو به عباسی کرد وگفت :بنابر این روشن شد که سخن تو که می گویی :"شیعه همه صحابه را کافر می داند "دروغ صریح است .
    امضاء

  11. تشكرها 4


  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    در این هنگام عباسی بزرگ علمای سنی گفت :من با کسی مناظره نمی کنم که تمام صحابه را کافر می داند.
    علوی:دانشمند بزرگ شیعی که نامش حسین بن علی بود گفت :چه کسانی همه صحابه را کافر می دانند ؟
    عباسی :شما شیعیان .
    علوی :این سخن تو واقعیت ندارد آیا حضرت علی (ع) .عباس.سلمان.ابن عباس .مقداد.ابوذر و دیگران جزءصحابه نیستند؟
    عباشی :منظور من از همه صحابه ابوبکر عثمان وپیروان انها بود .
    علوی:سخن خودرا خودت نقض کردی :تو یک مرتبه می گویی:همه صحابه را کافر می داند وبار دیگر می گویی:شیعه بعضی از صحابه را کافر می داند .
    انگاه دانشمند شیعی رو به عباسی کرد وگفت :بنابر این روشن شد که سخن تو که می گویی :"شیعه همه صحابه را کافر می داند "دروغ صریح است .

    امضاء

  13. تشكرها 4


  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    عباسی نتوانست پاسخی بگوید وصورتش از خجالت سرخ گردید
    پس گفت:از این مطلب در گذریم آیا شما شیعیان به برخی از اصحاب پیامبر اکرم(ص)ناسزاولعن نمی گویید؟
    علوی :اگر لعن صحابه حرام است وباعث کفر می گردد چرا معاویه بن ابو سفیان را کافر نمی دانید وفاسق وفاجر نمی شمارید
    با اینکه او چهل سال علی بن ابی طالب(ع)را که از صحابه بود لعن می نمود واین کار هفتاد سال رواج داشت؟!
    امضاء

  15. تشكرها 4


  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    جمع اوری قران

    عباسی به علوی گفت:یکی از بدعت های شما شیعیان این است که به قران اعتقادی ندارید .
    علوی:نه !این شمائیدکه قران را قبول ندارید واین یکی از بدعت های اهل سنت است .
    شاهد ان این است که می گویید :قران را عثمان جمع اوری نمود .
    از شما می پرسم آیا پیامبر اکرم(ص)نسبت به خطر پراکندگی قران نا آگاه بود که قران را جمع اوری نکرد
    تا انکه عثمان امد وبدین کار اقدام نمود ؟
    آیا ممکن است پیامبر (ص)به ختم قران دستور دهند با اینکه پراکنده است وهنوز جمع نشده است ؟
    آیا مسلمانان - با در اختیار نداشتن تمام قران-در گمراهی به سر می بردند تا اینکه عثمان انها را نجات داد؟!
    امضاء

  17. تشكرها 4


  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مساله فتوحات عمر
    عباسی مساله کشور گشایی های عمر را مطرح کرد وگفت :شیعیان معتقدند که عمر هیچ فضیلتی نداشته است در حالی که همین
    فتوحات وکشور گشایی های او برای فضیلتش کافی است .
    علوی:ما جواب هایی برای این سخن داریم:
    نخست:این که پادشاهان کشور های دیگر را برای توسعه اراضی وگسترش نفوذ خود فتح می کنند ایا این فضیلت است؟
    دوم :فرض می کنیم که فتوحات اوفضیلت است ایا فتوحات مجوز غصب خلافت پیامبر است وکار عمر را تصحیح می کند ؟
    در حالی که پیامبر خلافت را برای او قرار نداده بلکه علی بن ابی طالب رابرای ان سمت تعیین نموده بود.
    ای پادشاه اگر تو جانشینی برای خودت تعیین نمودی سپس کسی امد وسلطنت را از او گرفت وخود به جایش نشست وپس از ان مناطقی را فتح کرد
    وکارهای خوبی هم انجام داد ایا تو به فتوحات او راضی می شوی؟
    یا به سبب خلع کسی که تو معین کرده ای وعزل جانشین وقرار گرفتن در جای تو بدون اجازه خودت بر او خشمناک می گردی؟
    ملک شاه :بر او خشم می گیرم وفتوحات او گناهانش را نمی شوید

    امضاء

  19. تشكرها 4


  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    علوی :عمر هم همین طور بود جایگاه خلافت را غصب وبدون اجاز پیامبر بر جای ان نشست .
    سوم :فتوحات عمر اشتباه ودارای اثار ونتایج سوءومعکوس بود
    زیرا عمر به شهر ها حمله برد ومردم را با زور وشمشیر وادار به اسلام اوردن کرد
    به همین جهت برخی نسبت به ان بدبین شدندوان را دین شمشیر وزور نامیدند
    نه دین منطق وصلح دوستی واین مساله باعث شد تا دشمنان اسلام زیاد شوند
    بنابراین فتوحات عمر چهره اسلام را زشت نمایاند ونتایج منفی ومعکوسی به دنبال اورد .
    ملک شاه که متاثر شده بود به عباسی گفت:چه جوابی دارید ؟
    عباسی که بهت زده شده بود گفت:من تاکنون چنین سخنی - با این منطق واستدلال زیبا- نشنیده بودم !
    امضاء

  21. تشكرها 4


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi