عاشورا از اسلام تا اسلام
عاشورا، همچون کوهی است عظیم به وسعت تاریخ، به زیبایی جلوه الهی و بهرنگ خونِ سیدالشهدا. قیام امام حسین (ع) مانند دشت نیست که بتوان تا انتهایش رادید و کرانه هایش را مشاهده کرد، داستان یک کوه است، از هر طرف میتوان آن را درککرد، میتوان از آن بالا رفت و از جنبههای متفاوتش بهره برد. پس کربلا داستانی در دلخود جای داده است که هر چه از آن بگویی، کم گفتهای .
حسین (ع) فرزند دختر رسول اللّه که ایمان را بر مصلحت مقدم میداشت. اوپسر علی (ع) است که شجاعت و هیبتش، دشمنان را فراری میداد و فرزند فاطمه است که در برابر ظلم و ستم میایستد و میسوزد، ولی کوتاه نمیآید. پس باید حماسهایرا ایجاد میکرد که در تاریخ بشریت بماند و الگوی حق پرستانِ تاریخ باشد .
او در مدینه النبی زیسته و با اسلام حقیقی، کاملاً آشنا بود، پس «جامعه اسلامیمطلوب» را میشناخت. اما انحراف خلافت،اشرافی گریها،ظلم و ستمها،خاموش کردنیاد و نام جدش رسول اللّه توهین به مادرش زهرا و توهین به پدرشعلی بن ابیطالب (ع) را دیده و شنیده بود