صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ وقایع ماه محرم (1) ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ وقایع ماه محرم (1) ◕✿◕◕✿◕...)




    اول محرّم الحرام


    1- آغاز ایام حزن آل محمد (علیهم السلام)
    2- حادثه ی شعب ابی طالب
    3- اولین جمع آوری زکات
    4- جنگ ذات الرقاع
    5- کاروان حسینی در منزل قصر بنی مقاتل
    6- قیام مردم مدینه بر ضد یزید
    7- وفات محمد بن حنفیه فرزند امیرالمؤمنین (علیه السلام)


    1- آغاز ایام حزن آل محمد (علیهم السلام)

    اول محرم، اولین روز از ماه اندوه اهل بیت (علیهم السلام) است که در آن تمامی پیامبران و ملائکه و پیروان و دوست داران آنان محزونند. در روایتی آمده است که: «همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سیدالشهداء (علیه السلام) را از عرش خدا می آویزند و اندوه، همه عالم را فرامی گیرد». (1)



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:51
    امضاء


  2. تشكرها 4


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    - محرم در کلام امام رضا (علیه السلام)

    ریان بن شبیب می گوید: «روز اول محرم خدمت امام رضا (علیه السلام) مشرف شدم. حضرت در ضمن سخنانی به من فرمودند: "ای پسر شبیب! مردم عرب زمان جاهلیت، جنگ را در ایام محرم حرام می دانستند؛ ولی این امت، احترام ماه محرم را از بین بردند و حرمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را رعایت نکردند.

    در این ماه خون ما را حلال دانستند و حرمت ما را شکستند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند، و سراپرده ی ما را آتش زده، اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را درباره ی ما ننمودند. همانا روز عاشورا، پلکهای ما را مجروح و اشک های ما را جاری ساخت؛ دل ما را سوزاند و عزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد و نزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. گریه کنندگان بر حسین (علیه السلام) بگریند که گریه بر او، گناهان بزرگ را از بین می برد.

    ای پسر شبیب! اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (علیه السلام) گریه کن؛ چرا که آن حضرت را کشتند همان گونه که گوسفند را ذبح می کنند! با آن حضرت هیجده تن از اهل بیت او را به شهادت رساندند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند و آسمان های هفت گانه و زمین ها در شهادت آن ها گریستند.

    روز عاشورا چهار هزار ملک برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده است؛ لذا پریشان و غبارآلود به مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند تا حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کنند و از یاران او شوند و با شعار «یا لثارات الحسین» به یاری حضرتش بشتابند.

    ای پسر شبیب! اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی، در غم و حزن ما محزون و در شادی ما شاد باش. بر تو باد دوستی و محبت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند متعال فردای قیامت او را با همان سنگ محشور می کند"». (2)

    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:52
    امضاء


  5. تشكرها 4


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2- حادثه ی شعب ابی طالب

    در اولین روز محرم سال پنجم بعثت، در پی افزایش روزافزون قدرت و نفوذ اسلام، کفار قریش تصمیم گرفتند با هم دستی یکدیگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به قتل برسانند.

    حضرت ابوطالب (علیه السلام) پس از آگاهی از این تصمیم شوم، برای حفظ جان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بنی هاشم را به همراه زن و فرزندانشان به درّه ای که به «شعب ابی طالب» معروف بود، منتقل کردند.

    آن بزرگوار و فرزندان گرامی اش، شبانه روز پروانه وار بر گرد شمع وجود نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می گردیدند. همت والای آنان، کفار قریش را از قتل پیامبر ناامید ساخت؛ لذا در دارالندوه جلسه ای برگزار کردند و در آن جا پیمان نامه ای نوشتند. در این پیمان نامه هر گونه معامله، داد و ستد، ازدواج، هم نشینی و حتی صحبت کردن با مسلمانان را ممنوع ساختند و خلاصه آنان را به هر روش ممکن زیر فشار گذاشتند تا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را برای کشتن به آنان تحویل دهند.

    در مدتی که مسلمانان در شعب ابی طالب محاصره بودند بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یاران ایشان بسیار دشوار گذشت؛‌ به طوری که شب ها ساکنان اطراف شعب صدای گریه اطفال گرسنه بنی هاشم را می شنیدند.

    پس از دو سال و چند ماه به فرمان خدا موریانه پیمان نامه را به جز اسم خداوند که در آن بود از بین برد. حضرت ابوطالب (علیه السلام) این اعجاز را به مشرکان خبر داد و آنان ناگزیر شدند از محاصره و آزار مسلمانان دست بردارند و در نتیجه مسلمانان به خانه های خویش بازگشتند. (3)

    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:53
    امضاء


  7. تشكرها 4


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    روزشمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا




    قصر بنی مقاتل... چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری

    * گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایه به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.

    * حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفت:« پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»

    * حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود: پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:53


  9. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    نینوا ( و کربلا)... پنج شنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری


    نینوا جایی است که حرّ دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه فرود آورد. امام(ع) برای اقامت در محل مناسبتری، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید. اسم آنجا را سئوال فرمود؛ تا نام کربلا را در جواب شنید، گریست و فرمود:« پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست. و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدّم رسول خدا چنین وعده داد.» سپس اصحاب امام(ع) پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردند. سپاه حرّ نیز در ناحیه ی دیگری در مقابل امام اردو زدند.


    حضرت(ع) اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست. سپس فرمود:« خدایا! ما را از حرم جدّمان راندند، و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان«.

    عبیدالله بن زیاد نامه ای بدین مضمون برای حضرت نوشت: خبر ورود تو به کربلا رسید. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز ایی! والسلام. امام(ع) فرمود: این نامه را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است.


    امام حسین(ع) چون نامه ی ابن زیاد را خواند، فرمود: رستگار نشوند آن گروهی که خشنودی مردم را با غضب پروردگار خریدند.(خشنودی مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند)




    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:54


  10. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    کربلا....جمعه سوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

    عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشته اند: قبیله ی عمر بن سعد(بنی زهره) نزد او آمده و او را سوگند دادند تا از این کار(داوطلب جنگ با امام حسین(ع) شدن) بر حذر باشد تا باعث دشمنی میان آنها و بنی هاشم نگردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین(ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد.

    * عمر سعد شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود:« مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!» عمر بن سعد تا از پیام امام(ع) مطلع گشت، گفت:« امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:55


  11. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    3- اولین جمع آوری زکات


    در این روز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نخستین بار، مأمورانی را برای جمع آوری زکات به اطراف مدینه فرستادند. (4) این حرکتی بود در راه احیای روح گذشت و هم دردی و هم دلی در توان گران و نسیم امیدی برای درماندگان و جاماندگان.

    4- جنگ ذات الرّقاع


    در سال چهارم هجری کفّار قریش، قبایل اطراف مدینه را برای محاصره ی آن شهر تحریک کردند. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه چهارصد نفر (یا به نقلی هفتصد و نود نفر) از مدینه به قصد مقابله با آن ها خارج شدند و به مدت سه روز با آنان به جنگ پرداختند تا شر آنان دفع شد. آن حضرت در این غزوه نماز خوف خواندند. (5)

    5- کاروان حسینی در منزل قصر بنی مقاتل


    به نقل تاریخ در روز اول محرم سال 61 ه‍ . ق کاروان حسینی در راه کربلا به قصر بنی مقاتل رسیدند و در آن جا امام حسین (علیه السلام) با عبیدالله بن حر جعفری ملاقات و از او دعوت به یاری نمودند. او دعوت حضرت را نپذیرفت اما همیشه در آتش شرمندگی و پشیمانی می سوخت تا از این عالم، رخت بربست. (6)




    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:56
    امضاء


  12. تشكرها 2

    مدير اجرايي (20-11-2012), شهاب منتظر (19-11-2012)

  13. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    6- قیام مردم مدینه بر ضد یزید

    در سال 63 ه ‍. ق مردم مدینه به رهبری عبدالله بن حنظله بر ضد دستگاه یزید شوریدند و افراد اموی ساکن مدینه را بیرون کردند. لشکر شام پس از اطلاع از این قیام به آن شهر هجوم بردند و فاجعه ی دردناک حَرّه اتفاق افتاد. (7)

    7- وفات محمد بن حنفیه فرزند امیرالمؤمنین (علیه السلام)


    محمد بن حنفیه در اول محرم سال 81 ه‍ . ق در دوران خلافت عبدالملک بن مروان وفات نمود و در بقیع به خاک سپرده شد. او در آن هنگام 65 سال داشت. بعضی گفته اند که وی در اواخر عمر، برای فرار از فتنه ی عبدالله بن زبیر، به طایف رفت و در آن جا درگذشت.

    در بعضی روایات آمده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به میلاد محمد بشارت دادند و نام و کنیه خود را به او عطا کردند.

    محمد بن حنفیه مردی عالم، شجاع و نیرومند بود. نقل شده که وقتی تعدادی زره به خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آوردند، یکی ا
    ز آن زره ها از اندازه ی معمولی بلندتر بود. حضرت دستور دادند کمی از پایین آن زره را قطع کنند. محمد پایین زره را جمع کرد و از آن جا که پدرش علامت نهاده بود، گرفت و مانند پیراهن حریر، دامن آن زره آهنی را از هم درید. (8)


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:57
    امضاء


  14. تشكرها 3

    محب الحسین (19-11-2012), مدير اجرايي (20-11-2012), شهاب منتظر (19-11-2012)

  15. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    دوم محرم الحرام

    ورود کاروان حسینی به کربلا


    بنابر مشهور در روز دوم محرم سال 61 ه‍ . ق حضرت سید الشهداء (علیه السلام) با اهل بیت (علیهم السلام) و اصحابش وارد کربلای معلی شدند. در روایتی آمده است که اسب حضرت از حرکت ایستاد. امام (علیه السلام) پرسیدند: «نام این سرزمین چیست؟»
    پاسخ دادند: «غاضریه».

    - نام دیگری ندارد؟
    - شاطئ الفرات.
    حضرت از نام دیگرش سؤال فرمودند: پاسخ شنیدند: «کربلا».
    در این لحظه سید الشهداء (علیه السلام) از دل آهی کشیدند و گریستند و فرمودند:

    «اللهم إنی اعوذ بک من الکرب و البلاء». به خدا قسم! زمین کربلا همین جاست. به خدا سوگند! در این مکان مردان ما را می کشند و زنان و کودکان ما را به اسیری می برند. . . ای جوان مردان، فرود آیید که محل قبرهای ما این جاست. (9)

    سوم محرم الحرام

    1- دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
    2- نامه ی امام حسین (علیه السلام) به اهل کوفه
    3- ورود سپاه عمر بن سعد به سرزمین کربلا


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:57
    امضاء


  16. تشكرها 3

    محب الحسین (19-11-2012), مدير اجرايي (20-11-2012), شهاب منتظر (19-11-2012)

  17. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    1- دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)


    پس از تثبیت اسلام در مدینه و نواحی اطراف آن، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)در سوم محرم سال هفتم هجری به منظور اعلام ظهور اسلام و دعوت جهانی به این دین مبین، با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران کشورهای مختلف، رسماً دعوت به اسلام را آغاز کرد. تاریخ نویسان تعداد آن ها را بین 12 تا 26 نامه شمرده اند. (10)

    2- نامه امام حسین (علیه السلام) برای اهل کوفه


    در این روز امام حسین (علیه السلام) نامه ای در پاسخ به نامه های اهل کوفه نوشتند که در آن ضمن یادآوری نامه ها و دعوت های مکررشان، از آنان خواستند تا بر بیعت خود ثابت باشند و آن حضرت را یاری نمایند و به قیس بن مسهّر صیداوی دستور دادند تا آن ها را به کوفه برساند، اما مأموران در بین راه او را بازداشت کرده، در نهایت به شهادت رساندند. (11)



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2013 در ساعت 10:58
    امضاء


  18. تشكرها 2

    مدير اجرايي (20-11-2012), شهاب منتظر (19-11-2012)

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi