صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 58

موضوع: ۩~*~۩ در مسلخ عشق جزنکو را نکشند..{ویژه نامه روز دوم محرم}۩~*~۩

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در آسمان دو چشم التهاب گل کرده
    شب است و بر سرنی آفتاب گل کرده
    زبام نی به جهان می‌وزید عطر حضور
    و اشک بر رخ دل پر شتاب گل کرده
    شمیم آیه به آیه مشام جان خوش کرد
    که عشق از سرنی چون کتاب گل کرده
    نگاه منتظر دختری به خورشید است
    که آه و ناله چنین بی حساب گل کرده
    صحابه‌ ها همه گرد وجود او چون شمع
    از آن زمان که چنین انتخاب گل کرده
    زیارت رخ او آرزوی خواهر بود
    شب است وبر سرنی آفتاب گل کرده


    امضاء

  2. تشكرها 4

    نرگس منتظر (17-11-2012), حدیث*خادمه مهدی فاطمه(س)* (06-09-2013), شهیده (17-11-2012), شهاب منتظر (17-11-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #32

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    سخنان امام حسین ( علیه السلام) هنگام ورود به کربلا

    متن سخن :

    ما کُنْتُ لاَِبْدَاءَهُمْ بِالْقِتالِ(132) ...اَللّهُمَّ اَعُوذُبِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَالْبَلاءِ هاهُنا مَحَطُّ رحالِناوهاهُنا وَاللّهِ مَحَلُّ قُبُورِنا وَهاهُنا وَاللّهِ مَحْشَرُنا وَمَنْشَرُنا وَبِهذا وَعَدَنِى جَدّى رَسُول اللّه صلّى اللّه علیه و آله وَلا خِلافَ لِوَعْدِهِ (133)


    ترجمه و توضیح لغات :
    مَحَطّ : محل فرود آمدن . رَحْل : اثاثیه مسافر. مَحْشَر: روز و محل مبعوث شدن . مَنْشَر: محل زنده شدن در روز معاد.


    ترجمه و توضیح :
    قافله امام علیه السلام و به موازات آن سپاهیان حر، به حرکت خود ادامه دادند تا به (نَیْنوا) رسیدند و در اینجا با مردى مسلح که سوار بر اسب تندرو بود مواجه گردیدند و او پیک ابن زیاد و حامل نامه اى از سوى وى به (حر) بود. متن نامه چنین است :

    (جَعْجِعْ بِالْحسَیْنِ حینَ تَقْرَاءُ کِتابى وَلا تُنْزِلهُ اِلاّ بِالْعَراءِ عَلى غَیْرِماءٍ وَغَیْرِ حِصْنٍ؛)

    با رسیدن این نامه بر حسین بن على فشار وارد بیاور و در بیابانى بى آب و علف و بى دژ و قلعه اى فرودش ‍ آر.

    حرنیز متن نامه را براى امام علیه السلام خواند و آن حضرت را در جریان ماءموریت خویش قرار داد. امام فرمود: پس بگذار ما در بیابان نینوا و یا غاضریات یا شفیه فرود آییم .

    حر گفت : من نمى توانم با این پیشنهاد شما موافقت کنم ؛ زیرا من دیگر در تصمیم گیرى خود آزاد نیستم چون همین نامه رسان ، جاسوس ابن زیاد نیز مى باشد و جزئیات اقدامات مرا زیر نظر دارد.

    در این هنگام زهیر بن قین به امام علیه السلام چنین پیشنهاد نمود که براى ما جنگ کردن با این گروه کم ، آسانتر است از جنگ کردن با افراد زیادى که در پشت سر آنهاست و به خدا سوگند طولى نخواهد کشید که لشکریان زیادى به پشتیبانى اینها برسد و آن وقت دیگر ما تاب مقاومت در برابر آنان را نخواهیم داشت .

    امام در پاسخ پیشنهاد زهیر چنین فرمود: ما کُنْتُ لاَبْدَاءَهُمْ بِالْقِتالِ؛

    من هرگز شروع کننده جنگ نخواهم بود.

    آنگاه امام علیه السلام خطاب به حرّ فرمود : بهتر است یک قدر دیگر حرکت کنیم و محل مناسبترى براى اقامت خود برگزینیم . حرّ موافقت نمود و به حرکت خود ادامه دادند تا به سرزمین کربلا رسیدند دراینجا حرّ و یارانش به عنوان اینکه این محل به فرات نزدیک و محل مناسبى است از پیشروى امام جلوگیرى نمودند.

    وقتى حسین بن على علیهما السلام تصمیم گرفت در آن سرزمین فرود آید ، از نام آنجا سؤال کرد، پاسخ دادند که : اینجا را "طف " مى گویند.

    امام پرسید نام دیگرى نیز دارد؟ عرضه داشتند:" کربلا " هم نامیده مى شود.

    امام با شنیدن اسم " کربلا " گفت : اَللهُمَّ اَعُوذُبِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَالْبَلاء؛

    خدایا! از اندوه و بلا به تو پناه مى آورم . سپس فرمود : ((اینجاست محل فرودآمدن ما و به خدا سوگند همین جاست محل قبرهاى ما و به خدا سوگند از اینجاست که در قیامت محشور و منشور خواهیم گردید و این وعده اى است از جدم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و در وعده او خلافى نیست .





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكرها 3


  6. Top | #33

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    آنچه از این گفتار استفاده مى شود

    در این گفتار حسین بن على علیهما السلام سه نکته جالب و مهم وجود دارد:

    1- همان گونه که بارها اشاره نمودیم و در گفتار امام در موارد مختلف مکرر و با صراحت و گاهى با تلویح و اشاره آمده است ، آن حضرت از جریان حادثه خونین کربلا مطلع و باخبر بود و این مورد نیز یکى از آنهاست که به جزئیات این حادثه و محل وقوع آن که همان سرزمین کربلاست با اتکا به اخبار رسول خدا صلى اللّه علیه و آله شاره مى کند.

    2- و اما نکته دوم ، مساءله راه و روش و برنامه اى است که حسین بن على علیهما السلام در مقام جنگ از آن پیروى مى کند که به قول زهیر بن قین اقدام به جنگ در آن شرایط به نفع آنان و در صورت تاءخیر جریان دقیقا معکوس و هزیمتشان مسلم و حتمى است .

    ولى امام در این شرایط خاص برنامه جنگى خویش را چنین اعلام مى کند که : من شروع به جنگ نخواهم کرد .

    و این همان برنامه اى است که امیرمؤ منان علیه السلام در جنگ جمل براى یارانش اعلان نمود آنگاه که در مقابل دشمن خون آشام قرار گرفت ، دشمنى که دوبار دست به حمله زده و بهترین مسلمانان و زبده ترین شیعیان على علیه السلام را در شهر بصره به قتل رسانیده است : لا تَبْدَاءُوا الْقَوْمَ بِالْقَتالِ ... شما شروع به جنگ نکنید با شمشیر و نیزه به آنان حمله ننمایید و در خونریزى بر آنان سبقت نجویید، با ملاطفت و مهربانى و با زبان نرم و ملایم با آنان سخن بگویید (تا به جنگ و ستیز وادارشان نکنید(134)

    3- هدف پیشوایان و ائمه هدى اصلاح افراد و جلوگیرى از انحراف و به قول حسین بن على علیهما السلام ( امر به معروف و نهى از منکر ) است و این هدف هم با توسل به زور و از راه جنگ و خونریزى امکان پذیر نیست بلکه جنگ ، آخرین حربه اى است که در صورت مسدود شدن تمام راهها باید به آن متوسل گردید.

    خلاصه ، پاسخ امام در آن شرایط خاص به زهیر بن قین دلیل دیگرى است بر این که منظور آن حضرت از این حرکت رسیدن به یک پیروزى ظاهرى جنگى نبود بلکه امام در تعقیب هدفى بود مافوق آن و در ابعاد وسیعتر.


    پی نوشت ها:
    132- طبرى ، ج 7، ص 308. کامل ، ج 3، ص 282. مقتل خوارزمى ، ج 1، ص 234.

    133- نورالثقلین ، ج 4، ص 221. بحارالانوار، ج 10، ص 188.

    134- مستدرک حاکم ، ج 2، ص 371. کنزالعمال ، ج 6، ص 85، حدیث 1311.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكرها 3


  8. Top | #34

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    سخنان امام حسين(ع) از مكه تا كربلا




    از مقاطع مهم تاريخ اسلام، جرياني است كه منجر به حادثه عظيم و عبرت‌انگيز كربلا شد و از جهاتي در روز عاشوراي سال 61 هجري جلوه شكوهمندي به خود گرفت.
    تاكنون سخنرانان، محققان و نويسندگان و هنرمندان از زواياي گوناگون بدان پرداخته‌اند و تحليل و تفسير و تأويل‌هاي متفاوت از آن ارايه كرده‌اند و اين راه همچنان استمرار خواهد داشت.
    نوشته زير به بخش‌هايي از سخنان سيدالشهداء حسين بن علي (ع) در مواجهه با افراد و حوادث در راه مكه تا كربلا به روش تحليلي با چشمداشت ادراك اهداف آن حضرت (ع) توجه دارد.
    در اين نوشتار سعي شده است كه حتي‌الامكان به شيوه‌اي روايي و تحليلي، گفت‌و گوهاي امام (ع) با شخصيت‌هاي مهمي چون محمدبن حنفيه، فرزدق، حضرت زينب (س) ، حربن يزيد رياحي و همچنين از سخنراني‌ امام (ع) در منزل شراف و خطبه حضرت سيدالشهدا (ع) پس از ورود به كربلا مورد بررسي قرار گيرند تا بتوان از خلال سخنان بليغ آن امام معصوم، به اهداف ايشان براي خلق حماسه كربلا پي برد.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكرها 3


  10. Top | #35

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    ملاقات محمد حنفيه با امام حسين (ع) در هنگام خروج آن حضرت از مكه به سمت كربلا، اولين موضوعي است كه در اين مقاله مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

    محمد حنفيه برادر امام حسين (ع) اول بار در مدينه، به ايشان نصيحت كرده بود كه خود را به كشتن ندهد و به سوي مكه يا يمن برود. بار دوم كه محمد براي ايام حج به مكه آمده بود و به شدت بيمار بود، حضرت را موعظه كرد، و او را از رفتن به كوفه برحذر داشت و ايشان را از بي‌وفايي مردم كوفه نسبت به پدر و برادرش بيم داد و ماندن در مكه را پيشنهاد كرد. اما امام حسين (ع) با طرح اين مسأله كه يزيد با ريختن خون او به حرم الهي بي‌حرمتي خواهد كرد، صبح اول وقت تصميم گرفت مكه را ترك كند كه محمد سريعاً خود را به امام (ع) رساند و گفت مگر ديشب نگفتي كه طرح تو را بررسي خواهم كرد، ولي امام حسين (ع) فرمود:« آري ولي پس از آنكه از هم جدا شديم، رسول خدا (ص) را به خواب ديدم كه فرمود حركت كن زيرا خدا خواسته است كه تو را كشته ببيند» محمد پس از استرجاع از امام شنيد كه «خدا خواسته كه زنان و اطفال را اسير ببيند.»



    نقطه‌نظرهاي محمدبن حنفيه در جلوگيري از شروع يك فاجعه ديگر، با توجه به شرايط جامعه اسلامي كه معاويه پس از شهادت حضرت علي (ع) بر آن حاكم كرده بود، مانند واجب كردن سب علي (ع) بر منابر شهرهاي اسلامي، رواج افكار جبرگرايانه و تقدير گرايانه مانند مرجئه و جبريه مبني بر خواست خدا در برقراري حكومت بني‌اميه و خستگي مردم از جنگ‌هاي داخلي و خارجي در زمان حضرت علي (ع) و امام حسن (ع) ، كاملاً عاقلانه و سياستمدارانه تلقي مي‌شود.

    محمد مانند يك سياستمدار آگاه به شرايط اجتماعي و سياسي، پيشنهاد «وقت كشي» به امام مي‌دهد تا به عبارتي مردم، خودشان حاكم انتخاب كنند و امام براي دعوت به خويش از اين شهر به آن شهر در سفر باشد تا حقانيت خود را ثابت كند. به زعم ديدگاه محمدبن حنفيه، امام بايد براي خود ياراني را گردآورده و سپس دست به قيام بزند. اين سياسي كاري معقول به نظر مي‌رسد كه در تمام ادوار و جوامع كساني كه به دنبال اهداف سياسي بوده‌اند سعي مي‌كنند از منابع خود و ديگران هزينه كنند تا بهتر استفاده سياسي ببرند.








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكرها 3


  12. Top | #36

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    اما امام حسين (ع) پس از آنكه دانست جامعه تحت تأثير اوضاع و احوال زمان و تأثيرشديد تخدير ديني و بيم از سركوبي مادي و تسليم طولاني در برابر فرمانروايان مستبد قرار گرفته است و ديگر ممكن نيست حتي از راه مناظره و گفت و گو و اقناع آنها، تغييري در مردم حاصل شود، با شتاب زمام كار را به دست گرفت و حركت را آغاز كرد.»

    لذا به نصايحي كه از سر صدق و دوستي يا از باب منطق معامله و عقلي و شخصيت‌هاي مانند عبدالله بن عباس و محمدبن حنفيه يا از سر فرصت‌طلبي و بهره‌برداري سياسي افرادي همچون عبدالله بن زبير گوش نسپرد و پاسخ‌هايي به آنان داد كه «خود از هر كس بدان آگاه‌تر بود».


    نكته مهم ديگري كه از سخنان امام حسين (ع) در مدينه و مكه قابل فهم است و به عنوان عامل مهم نهضت ايشان شمرده مي‌شود، مسأله «امر به معروف و نهي از منكر» است كه در خصوص اهميت آن در قرآن و سنت پيامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بحث شده است، از جمله حديثي را پيامبر (ص) فرموده‌اند كه اگر امت من امر به معروف و نهي از منكر را به ديگران واگذارند بايد منتظر عذاب الهي باشند.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكرها 3


  14. Top | #37

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    استاد شهيد مطهري در اين باره با استناد به آيه قرآني مي‌نويسد« عذاب الهي نه (اين است كه) فقط از آسمان سنگ ببارد بلكه به اين منظور است كه خداوند قادر است از بالاي سرش عذاب بفرستد، يا از زير پاي شما عذاب بجوشاند، يا شما را دسته دسته كند يا اين كه زيان خودتان را بر خودتان بازگرداند، يعني با همديگر به ستيز و دعوي برانگيزاند».
    «عزت نفس» نيز نتيجه مهم ديگر عمل امر به معروف و نهي از منكر است.


    پيامبر (ص) فرموده اگر مي‌خواهيد عزت داشته باشيد، امر به معروف و نهي از منكر را داشته باشيد تا دشمن درباره شما حساب كند، اما اگر نداشته باشيد اولين خاصيتش ضعف و پستي شما است، آن وقت دشمن هم درباره شما حساب نخواهد كرد و اگر همانند يك برده و بنده التماس هم بكني جوابت را نخواهد داد.


    امام حسين (ع) براي حكومتي كه مي‌خواست بگيرد به ترفندها و روشهاي ماكيا ولي نيازي نداشت. به تعبير دكتر شريعتي «… با شكل كارواني كه حركت مي‌دهد و شكل حركتي كه انتخاب مي‌كند از راه اصلي نه فرعي مكه به عراق نشان مي‌دهد كه امام حسين (ع) براي كار ديگري حركت كرده است، كاري كه نه گريز است، نه انزوا است، نه تسليم است، نه ترك مبارزه سياسي براي آغاز مبارزه فكري و علمي و فقهي و اخلاقي و امور خيريه و نه قيام نظامي است … نه مي‌تواند خاموش بماند كه وقت از دست مي‌رود، دارد همه چيز ريشه كن مي‌شود و زدوده، .. او نمي‌تواند خاموش بنشيند كه مسؤوليت جنگيدن با ظلم را دارد، از طرفي نمي‌تواند بجنگند كه نيروي جنگيدن را ندارد… او تنهاست اما انساني تنها نيز در اين مكتب مسؤول است… زيرا مسؤوليت، از آگاهي و ايمان پديد مي‌آيد نه از قدرت و امكان و هر كس بيشتر آگاه است، بيشتر مسؤول است و از امام حسين (ع) آگاه‌تر كيست؟»


    نام نويسي نكردن از مردم براي رفتن به كربلا، عدم اعزام مأموران مخفي به نقاطي مانند يمن و فارس، رها كردن امام حسين (ع) توسط عده‌اي ماجراجو و شهرت طلب، عدم مراجعت از عراق پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن عقيل و ادامه راه، از دلايل ديگري است دال بر عزم و جزم امام حسين (ع) براي رسيدن به هدف خويش، اما نه به هر روش و ترفندي.








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. تشكرها 3


  16. Top | #38

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    مؤلف «تشيع در مسير تاريخ» در اين مورد مي‌نويسد:«… اقدامات حسين (ع) از همان ابتدا تا انتها نشان مي‌دهد كه استراتژي او هدفي بالاتر از اين داشت كه فقط به خلافت دسترسي پيدا كند. هيچ مدركي دال بر اين موضوع وجود ندارد كه هنگامي كه آن حضرت در مكه بود، هوادارن فعالش را از ميان افرادي كه در گردش جمع شده بودند نام نويسي كند يا به تبليغ انديشه خود در ميان افرادي زيادي از مردم كه براي حج به مكه مي‌آمدند بپردازد. دليل وجود ندارد كه او مأموران مخفي براي ايجاد شورش در استان‌هايي نظير يمن و فارس كه نسبت به خاندانش هوادار بودند فرستاده باشد، گرچه عده‌اي از اعضاي خاندانش او را به انجام چنين امري نصيحت مي‌كردند.


    به هر حال آنچه كه حائز اهميت است روشني مواضع امام حسين (ع) از ابتدا تا انتهاي راه است كه با شهادت خود و خاندانش و اسارت زنان و اطفال كاروانش در تاريخ نمايان است كه براي دنيا طلبي و سياست بازي خود را به خطر نينداخت چرا كه ايشان در صحنه عمل آنچه را كه داشت در طبق اخلاص نهاد، اما برخي ديگر كه فقط به نصيحت و موعظه اكتفا كردند طبق نامه امام حسين (ع) به محمد بن حنفيه و بني هاشم كه «… اگر هر كس رو گرداند پيروزي را نمي‌يابد» چند سالي بيش عمر نكردند. عمري سرشار از اندوه و انزوا و خاموشي و فراموشي.
    سخن با فرزدق: «دل‌هاي مردم با شما و شمشيرهايشان عليه شما و مقدرات در دست خداست كه هر طور بخواهد انجام مي‌دهد».
    پاسخي است كه به همام بن غالب معروف به فرزدق در منطقه صفاح يا بشربن غالب در منزل ذات عرق نسبت داده شده، علاوه بر اين دو به چهار تن از ياران امام حسين (ع) هنگام فرار از كوفه نيز اين سخن نسبت داده‌اند، وقتي كه امام حسين (ع) مي‌پرسد نظر مردم عراق نسبت به اوضاع چگونه است.


    جاسم ريحاني






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  17. تشكرها 3


  18. Top | #39

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    با سلام خدمت دوستان
    در ویژه نامه روز اول ماه محرم اشاره به مسیر ومنزل های سفر کاروان امام حسین علیه السلام و اصحاب و اهل بیتشان کردیم .در اینجا به شرح ماجراهایی که در این منزل ها رخ داده است می پردازیم :



    از مدینه تا کربلا همراه با سیدالشهداء علیه السلام

    فلسفه قيام ابي عبدالله الحسين ( علیه السلام ) را در سخنان آن حضرت در آغاز حرکت از مدينه وموضع گيري هاي ايشان در برابر حوادثي که در منزلگاه هاي ميان راه روي داده است مي توان يافت .

    مدینه
    زمان : نيمه دوم ماه رجب سال 60 هجری


    حاکم وقت مدینه ( ولید بن عتیقه ) پس از مرگ معاویه دستور یافت تا از امام حسین ( ع) برای یزید بیعت بگیرد . حضرت فرمود : (( ... یزید فردی است شرابخوار وفاسق که به ناحق خون می ریزد واشاعه دهنده فساد است ودستش به خون افراد بیگناه آلوده گردیده وشخصیتی همچون من با چنین مرد فاسدی بیعت نمی کند .))
    وقتی مروان بن حکم بیعت با یزید را از حضرت در خواست کرد امام (ع) فرمود : ای دشمن خدا ! دور شو ، من از رسول خدا شنیدم که فرمود : (( خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است اگر معاویه را بر فراز منبر من دیدید او را بکشید .)) وامت او چنین دیدند وعمل نکردند واینک خداوند آنان را به یزید فاسق گرفتار کرده است .
    امام (ع) در شب 28 رجب سال 60 هجری همراه با بیشتر خاندان خویش وبعضی یاران ، پس از وداع باجدش پیامبر (ص) از مدینه به طرف مکه حرکت کرد .
    امام حسین هدف خروج از مدینه را در وصیتنامه اش چنین بیان می کند :
    ((... وجز این نیست که برای اصلاح در میان امت جدم خارج شدم . می خواهم امر به معروف ونهی از منکر کرده وبه راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علی (ع) رفتار نمایم .





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  19. تشكرها 2

    نرگس منتظر (17-11-2012), شهاب منتظر (18-11-2012)

  20. Top | #40

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,886
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    مکه
    زمان : از 3 شعبان تا 8 ذی الحجه 60 هجری


    امام (ع) در سوم شعبان به مکه رسید ودر خانه عباس بن عبدالمطلب سکنی گزید .مردم مکه وزائران خانه خدا که از اطراف آمده بودند به دیدار حضرت شرفیاب می شدند.
    امام (ع) پس از رسیدن دوازده هزار نامه از جانب کوفیان ، مسلم بی عقیل را در روز 15 رمضان به عنوان نماینده خویش به سوی کوفه فرستاد.
    امام (ع) طی نامه هایی به مردم بصره وکوفه ، سزاوارترین مردم برای خلافت وامامت را اهل بیت(ع) معرفی کردو...
    حضرت با رسیدن نامه مسلم بن عقیل مبنی بر بیعت مردم کوفه با وی واز سوی دیگر برای حفظ حرمت خانه خدا – که تصمیم به قتل آن حضرت ، در آنجا گرفته بودند – حج را به عمره تبدیل کرد ودر هشتم ذی الحجه به رغم مخالفت بسیاری از دوستان به سوی عراق روانه شد .
    قسمتی از آخرین سخنرانی های حضرت در مکه :
    ما اهل بیت به رضای خداراضی وخشنودیم ... هرکس می خواهد در راه ما جانبازی کند وخون خویش را در راه لقای پروردگار نثار نماید ، آماده حرکت با ما باشد .






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  21. تشكرها 2

    نرگس منتظر (17-11-2012), شهاب منتظر (18-11-2012)

صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi