روز یازدهم محرمبدانکه چون روز عاشورا عمر سعد از کار قتل امام حسین بپرداخت سر مبارک آنحضرت را به خولى و حمید بن مسلم سپرد و در همان روز عاشورا ایشان را بنزد ابن زیاد روانه کرد و بقیه سرها را نیز در میان قبائل پخش کرد تا بنزد ابن زیاد برند و بسوى او تقرب جویند .
خولى بتعجیل تمام حرکت کرد ، شب یازدهم بکوفه وارد شد ، چون در آن وقت شب ، ممکن نبود ملاقات پسر زیاد ، لاجرم بخانه خود رفت و سر پسر پیغمبر را در زیر اجانه جاى داد .
از آنطرف عمر سعد شب یازدهم را در کربلا بماند و روز یازدهم تا وقت زوال نیز در کربلا اقامت کرد و بر کشتگان سپاه خویش نماز گذاشت و همگى را بخاک سپرد و چون روز از نیمه بگذشت ، امر کرد که دختران پیغمبر را بر شتران بى وطا ، سوار کردند و ایشان را چون اسیران ترک و روم روان داشتند . چون ایشان را بقتلگاه عبور دادند زنها را که نظر بر جسد امام حسین و کشتگان افتاد ، لطمه بر صورت زدند و صدا بصیحه و ندبه بر داشتند .