پیداترین ستاره دیبای خلقت است
زیباترین سروده لبهای خلقت است
زهراترین زهره زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است
شیواترین سئوال معمای خلقت است
گنجینه جزیره اسرار زینب است
ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش
قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش
هوهوی ذوالفقار علی میرسد به گوش
این رعد و برق نیست که انگار زینب است
خورشید روی قله نی آشکار شد
کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد
ناموس حق به ناقه عریان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم همقطار شد
زیباترین ستاره دنبالهدار شد
در این مسیر نور جلودار زینب است
چشم ستاره در به در جستجوی ماه
بر روی نیزه دیده زینب گرفت راه
مبهوت مینمود به سرنیزهای نگاه
آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه
کای جان پناه زینب و اطفال بیپناه
راحت بخواب چونکه پرستار زینب است