صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 3910111213
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 125 , از مجموع 125

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ خانواده در قرآن ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #121

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    (من) خانوادگى چيست.




    فرزند خانواده است. شاخه نورسته ولطيف و سرسبزى است كه از آن اصل، تغذيه مى كند و به آن تكيه دارد و نمى تواند و نبايد خويشتن را منهاى اين اصل بنگرد و اين پيوند را از ياد ببرد كه بيگانگى از خانواده، يعنى بيگانگى از خود!.

    كم كم جوان مى شود و با عضوى از يك خانواده ديگر پيمان همسرى مى بندد و با پيوند دوشاخه از دو خانواده، نه تنها آن دو خانواده اصل، با يكديگر به هم مى آميزند، بلكه با تشكيل خانواده جديد، من خانوادگى، همسر و شريك زندگى و غم و شادى ديگرى مى شود.

    ديرى نمى پايد كه من خانوادگى با تولد نوزاد، پدر يا مادر مى شود و همچون سه ضلع يك مثلث - كه نه مثلث بى آنها تحقق مى يابد و نه هر يك آنها بى ديگرى مثلث مى شود - در يك وحدت عينى متجلى مى شوند.
    روى اين حساب، همان طورى كه در نظام هستى (من) هرگز ظهور استقلالى ندارد و همواره ظهور آن در كادر تعلق و وابستگى امكان پذير است و اگر خوب بينديشى، مى بينى (من) مستقل، يعنى هيچ! در نظام خانوادگى و اجتماعى نيز (من) هرگز نمى تواند ظهور استقلالى داشته باشد و (من) مستقل از خانواده و اجتماع، يعنى هيچ!.

    در نظام هستى (من) و (ما) را مولوى اين گونه تفسير مى كند:.

    ما عدم هائيم و هستى هاتما
    (تو) وجود مطلق و هستىّ (ما).

    در نظام اجتماعى نيز (من) و (ما) را يك جامعه شناس اين گونه مى نگرد:.

    اگر يك روز، نانوا بگويد: من ديگر نان نمى پزم، خودت نان تهيه كن و خياط بگويد: من لباس نمى دوزم، خودت لباس بدوز و كفاش بگويد: من كفش نمى دوزم، خودت كفش بدوز و كشاورز بگويد: من كشاورزى نمى كنم، خودت كشاورزى بكن و پليس بگويد: من امنيت شهر و كشور و اجتماع تو را بر عهده نمى گيرم، خودت بر عهده بگير و... چه كارى مى توانم بكنم!

    هيچ! چاره اى جز مردن و از عرصه طبيعت و زندگى طبيعى محو شدن، ندارم.

    به همين ترتيب، تو مى توانى در نظام خانوادگى تكليف (من) و(ما) را روشن كنى.

    (من) بدون وابستگى به خانواده، يعنى هيچ، تجلى (من) فرزند، همسر، پدر و مادر است.

    فرد، اگر بخواهد مجرد از جامه زيباى فرزندى و همسرى و پدرى و مادرى و عريان از پوشش افتخارآميز عضويت اجتماع و ملت و امت، خودنمايى بكند، وحشى است! و به قول آن جامعه شناس: مردنى و رفتنى است!.

    ظهور استقلالى (من) در نظام هستى، مستلزم كفر و شرك است و در حقيقت (خود فراموشى) و (از خود بيگانگى) است و ظهور استقلالى (من) در نظام خانوادگى و اجتماعى نيز كافرانه و مشركانه است و در اين حالت، نه خشت هاى بناى مقدس خانواده، روى هم بند مى آيد و نه خشت هاى بناى عظيم اجتماع و ملت و امت و بايد بپذيريم: همان طورى كه اولى (از خود بيگانگى) است، دومى نيز ( از خود بيگانگى) است. با اين تفاوت كه اولى از لحاظ جهان بينى است و دومى از لحاظ ايدئولوژيك!.



    امضاء


  2. تشكرها 2

    شهاب منتظر (31-05-2013)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #122

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بدبختانه، مكاتبى كه دم از ترقى و تعالى مى زنند، ناخواسته و ناآگاهانه، ضربه هاى مهلكى بر پيكر (من) اجتماعى و خانوادگى وارد كرده و با بريدن او از پيكر خانواده و اجتماع به پوچى و بيهودگى اش سوق داده اند.


    كمونيسم، خانواده را مولود اقتصاد سرمايه دارى مى داند و مى گويد: با زوال نظام سرمايه دارى، خانواده نيز از بين مى رود و نتيجه آن از بين رفتن همسرى و پدرى و مادرى و فرزندى است. در حالى كه اينها تجليگاه و مظاهر مقدس (من) هستند و اگر اينها از بين بروند، (من) نيز واله و سرگردان و هيچ و پوچ است.


    جالب اين است كه اين مكتب خشك مادى، (من) اجتماعى را نيز از بين مى برد و فقط جامعه را به عنوان يك كل مى نگرد و بدون هيچ گونه توجهى به ارزش هاى (من) براى جامعه تصميم گيرى مى كند.


    نظام سرمايه دارى نيز - كه خود را متعالى و مترقى مى داند - بدبختى ديگرى دارد. اين نظام، با طرح دموكراسى - در مفهوم غربى آن - (من) خانوادگى و اجتماعى را سخت جريحه دار كرده است. در اين نظام، هم تشكيل خانواده به عنوان امرى مقدس و ضرورى تلقى نمى شود و هم فرو ريختن كاخ مقدس خانواده امرى عادى و اجتناب ناپذير است و هم فردگرايى افراطى فرد، او را از وظايف اخلاقى و اجتماعى اش باز داشته است.

    در اين نظام، روابط جنسى نامشروع آزاد است و همين امر سبب شده كه افراد، كمتر به فكر تشكيل خانواده باشند و نيز سبب شده است كه زن و شوهرها به يكديگر خيانت كنند و در نتيجه، نه اينها در محيط خانواده احساس خوشبختى مى كنند و نه فرزندان آنها كه احياناً اصل و نسب آنها نيز به درستى معلوم نيست و به همين جهت، به آسانى از اصل خود مى برند و در دام مهالك گرفتار مى شوند.

    روابط جنسى آزاد، هم مانع تشكيل خانواده است و هم وسيله انهدام بنيان خانواده و هم وسيله جا نيفتادن (من) خانوادگى و ناكام ماندن كودكان از نظر محبت و مهر و عاطفه پدرى و مادرى!.


    به همين جهت، اسلام براى زناى محصنه - زناى كسى كه داراى همسر است - كيفرى به نام رجم يا سنگسار كردن مقرر داشته و براى زناى غير محصنه - زناى كسى كه داراى همسر نيست - كيفرى در حد صد ضربه شلاق در نظر گرفته است؛ زيرا اين گونه اعمال، ضربه اى مهلك و كوبنده بر پيكر (منِ) خانوادگى است كه بايد با آنها مبارزه جدى بشود.


    هيچ مكتبى به اندازه اسلام، در تقويت (من) خانوادگىِ پيروان خود كوشش نكرده است.


    اسلام جشن عروسى را - كه جشن تشكيل خانواده است - مى پسندد و اعلام مى دارد كه:.

    إنَّ مِنْ سُنَنِ المُرْسَلِينَ الإطْعامُ عِنْدَ التَزْويجِ؛(8).

    مهمانى دادن در موقع عروسى از سنّت هاى پيامبران است.

    تشكيل خانه و تشكيل خانواده و ولادت نوزاد و ختنه طفل، همه از زيبايى هاى زندگى است و همچون نوروز ما ايرانيان - كه نشانگر بهار طبيعت است - نشانگر لطف و صفا و طراوت زندگى است.


    از اين رو اسلام توصيه مى كند كه:.


    لاوليمَةَ إى فى خَمْسٍ: فى عرسٍ أوْ خُرْسٍ أوْ عِذارٍ أوْوِكارٍ أوْ رِكازٍ؛(9).

    وليمه فقط در پنج مورد است: عروسى و تولد و ختنه و خريدن خانه و بازگشتن از مكه.

    به استثناى پنجمى كه به مفهوم تقويت (من) اجتماعى است، بقيه، همه و همه به مفهوم تقويت (من) خانوادگى است.


    كسى كه براى عروسى و تولد و ختنه و خريدن خانه، جشن مى گيرد و دوستان و بستگان را مهمان مى كند، در حقيقت گام هايى استوار در راه تقويت (من) خانوادگى بر مى دارد



    امضاء


  5. تشكرها 2

    شهاب منتظر (02-06-2013)

  6. Top | #123

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    در اسلام، كارها و اعمالى كه (من) خانوادگى را تضييع مى كند محكوم است و هرگونه عملى كه (من) خانوادگى را تقويت كند، داراى ارزش و قداست است.

    بچه يتيم، بزرگ ترين صدمه اى كه متحمل مى شود، تضييع (من) خانوادگى اوست. او پدر و مادرى ندارد كه در دامان پرمهر آنها رشد يابد و خود را در پناه دژ مقدس خانواده، آرام و آسوده دل بيابد.


    از نظر اسلام، بهترين خانواده ها آن خانواده اى است كه اين گونه اطفال را پناه بدهد و براى آنها اين احساس را به وجود آورد كه اگر پناهگاه اصلى خود را از دست داده، پناهگاه ديگرى هست كه سرفرازانه آماده است تا او را پناه بدهد و (من) خانوادگى او را تقويت و پاسدارى كند.

    پيامبر گرامى اسلامْ فرمود:.

    خَيْرُ بُيُوتِكُمْ بَيْت فيهِ يَتيم يُحْسَنُ إلَيْهِ، وَشَرُّ بُيُوتِكُمْ بَيْت يُساءُ إلَيْهِ؛(10).

    بهترين خانه هاى شما خانه اى است كه در آن يتيمى باشد و به او نيكى شود و بدترين خانه هاى شما خانه اى است كه در آن يتيمى باشد و به او بدى شود.

    اكنون با توجه به اين مطالب، مى توانيم دريابيم كه خودسازى والدين يعنى چه و اين خودسازى از كى آغاز مى شود.

    هر انسانى كه به خود توجهى كند، در مى يابد كه اين خود، كسى جز فرزند يا همسر يا پدر يا مادر نيست و بنابراين، وظيفه دارد كه خويشتن را در پوشش فرزندى يا همسرى يا پدرى يا مادرى بنگرد.

    او وقتى غذا مى خورد، هنگامى كه سخن مى گويد، هنگامى كه به كار و كوشش براى تأمين معاش مشغول است، وقتى كه مى انديشد يا مطالعه مى كند يا در حال ياد گرفتن و ياد دادن است و خلاصه در همه حالات و مراحل زندگى، بايد توجه كند كه خويشتن او منهاى آن عناوين نمى تواند مطرح باشد.


    بنابراين، آن گونه بايد تغذيه كند كه بتواند يك همسر خوب، يك پدر يا يك مادرخوب و يك فرزند خوب باشد. آن چنان بگويد و بنويسد و بياموزد و ياد دهد و تلاش كند و معاشرت نمايد كه وظيفه يك فرزند خوب، يك همسر خوب، يك مادر و يك پدر خوب است.


    بدبختى افراد همين است كه براى خود، (من) بى شرط، قايلند؛ يعنى (من) گسيخته از قيود خانوادگى و اجتماعى و آن (منِ) سرگردان و واله و حيران و هيچ و پوچ!.

    فرد بايد خود را در آيينه خانواده و اجتماع، زيبا بنگرد. زيبا نگريستن خود در اين آيينه، سازندگى و تلاش مى خواهد. براى اين كه فرد خود را در آيينه خانواده و اجتماع زيبا بنگرد، بايد هم خود را زيبا كند و هم خانواده و اجتماع آن چنان باشد كه زيبايى ها را درست نشان دهد و بنابراين، اينها لازم و ملزوم يكديگرند و از همين جا معلوم مى شود كه: بار وظيفه هم سنگين است!.

    بايد فرد آن چنان زندگى كند كه حركت و تلاشش درجهت بهزيستى خانوادگى و اجتماعى باشد. اين جا بهزيستى فرد - به تنهايى و منهاى خانواده و اجتماع - مطرح نيست.

    اگر فرد در نظربگيرد كه (من) بى شرط و قيد مطرح نيست، بلكه (من) در تجليگاه پدرى و مادرى و همسرى مطرح است، هم خودش را صفا و جمال مى بخشد و هم آيينه خانواده را از زنگار و آلودگى پاك مى سازد.

    تا فرد، اين گونه به خود توجه نكند و خود را اين گونه نسازد، نمى تواند يك همسر خوب براى انسان ديگرى باشد كه حقيقتاً به وجود يك همسر خوب نياز دارد و نمى تواند يك پدر يا مادر خوب، براى يك انسان نوخاسته و نو رسته اى باشد كه به يك پدر و يك مادر خوب در حدى نياز دارد كه به آب و هوا و غذاى سالم و بلكه بيشتر
    !.

    امضاء


  7. تشكرها 2

    شهاب منتظر (02-06-2013)

  8. Top | #124

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تمام نهادهاى اجتماعى در اين راه مسؤولند. اول خود خانواده كه محيط زاد و رشد و تربيت كودكان است. دوم مدرسه كه محيط به كار افتادن استعداد و هوش و تفكر و احساسات و عقل كودكان است و بالاخره دولت و اجتماع و قواى مقننه و مجريه و قضائيه و نويسندگان و گويندگان و راديو ها و تلويزيون ها و سينماها و... همه بايد توجه كنند كه (من) منهاى خانواده و منهاى اجتماع پوچ و بى اعتبار است. همه بايد خود را متعهد بدانند كه در درجه اول، خود را براى خانواده و اجتماع بسازند و در درجه دوم، ديگران را هم در اين راه هدايت و ارشاد كنند.


    مردى كه نتواند در خانواده، يك شوهر و پدر خوب و در جامعه، يك عضو مفيد و كارآمد باشد، به چه مى ارزد!.

    زنى كه نتواند در محيط خانواده، يك همسر لايق و يك مادر شايسته و در جامعه يك عنصر ارزشمند و يك الگوى عفت و حيا باشد، چه ارزشى دارد!.

    نوجوانى كه نتواند در محيط خانواده، فرزندى مطيع والدين و در مسير تربيت و تكامل و در مدرسه در مسير رشد علمى و فكرى و اخلاقى و در جامعه، در مسير بارور شدن براى پذيرش مسؤوليت هاى فردا باشد، به چه مى ارزد!.


    هرچه كاروان بشريت، از فرصت ها كم استفاده كرده) گرفتار ركود و انحطاط گشته، به خاطر همين است كه افراد، (من) خانوادگى و (من) اجتماعى خود را نساخته و تربيت نكرده اند.


    هرگاه توجه افراد، بيشتر به (من) منهاى خانواده و اجتماع معطوف مى گردد، خانواده و جامعه، آسيب پذير مى شود.


    حتى اگر افراد، غفلت از (من) خانوادگى و اجتماعى خود را براساس توجه به خدا و پرداختن به عبادت هاى فردى بخواهند، محكومند و به همين جهت، اميرالمؤمنين(ع) به مردى كه براى عبادت و زهد، به انزوا و گوشه نشينى پرداخته و (من) خانوادگى و اجتماعى خود را زير پا گذاشته بود، فرمود:.

    أما رَحِمْتَ أهْلَكَ ووَلَدَكَ؛(11).

    آيا به زن و فرزندت رحم نكردى!.

    در اين جا براى اين كه بتوانيم در راه تقويت (من) خانوادگى هر چه بيشتر و بهتر موفق شويم، از رسالة الحقوق امام سجاد(ع) الهام مى گيريم. در اين رساله، حقوق زن و شوهر و پدر و مادر و فرزند، به شرح زير مشخص شده است:.


    حق همسر تو آن است كه بدانى خدا او را مايه آرامش و الفت تو قرار داده است و اين را از جمله نعمت هاى بزرگ خدا بشمارى؛ از اين رو بايد در رفتار خود مدارا كنى و احترام او را نگاه دارى. اگر زن نسبت به همسر خود وفادارى بيشترى داشته باشد، شوهر نيز بايد حقوق كامل همسر خود را رعايت كند و با كمال مهربانى رفتار نمايد. وسايل زندگى او از هر جهت بايستى فراهم شود و از غفلت ها و امور جزئى بايد صرف نظر گردد.

    حق مادر اين است كه بدانى در شرايطى براى تو تحمل زحمت كرده است كه هيچ كس حاضر نبود در آن شرايط براى كسى زحمت بكشد. از شيره جان خودش براى تو صرف كرده است كه هيچ كس اين كار را نمى كرد. با تمام وجودش در حفظ تو كوشيده است و راضى بود كه تو سير باشى و خودش گرسنه بماند و تو پوشيده باشى و او برهنه باشد... و تو نمى توانى سپاس او را بگذارى، مگر اين كه خدا تو را يارى كند.

    حق پدر اين است كه بدانى او اصل تو و تو فرع اويى و اگر او نبود، تو نبودى، هر نعمتى كه در خود مى بينى بدان كه از ناحيه اوست و خدا را در اين راه ستايش كن و سپاس گوى.

    و حق فرزند اين است كه بدانى او از توست و خوبى و بدى او به تو ارتباط پيدا مى كند. در تربيت و ادب آموزى و خداشناسى او مسؤوليت دارى. بايد او را در محبت و اطاعت خدا كمك كنى و وسايل ايمان و پاكى او را فراهم سازى. عمل تو بايد درباره او مانند كسى باشد كه يقين دارد اگر در اين راه كمترين زحمتى به خود مى دهد، پاداش كافى دارد و اگر كمترين كوتاهى نمايد، مورد مؤاخذه و مجازات قرار مى گيرد.(12).




    امضاء


  9. تشكرها 2

    شهاب منتظر (02-06-2013)

  10. Top | #125

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آخه این موضوع به این مهمی حیف نیس خونده نشه

    خواهشا اگه ممکنه قسمت بندی کنین و در تاپیک های جداگانه قرار دهید
    امضاء


صفحه 13 از 13 نخستنخست ... 3910111213

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi