زبان دین
یكی از پرسش های دیرین در علم كلام و الهیات، چگونگی فهم و تحلیلِ معانی اوصافی است كه بین انسان و خدا مشترك بوده و یا به موجودات جسمانی نسبت داده می شود. آیا این اوصاف، معانی عادی و متعارف دارند و با معانی انسانی به خداوند حمل می شوند؟ یا این كه واجد معنای دیگری هستند؟
این پرسش ها كه ناظر به اوصاف الهی بود، بعدها گسترش یافت و همه ی گزاره های دینی را در برگرفت و دغدغه ها و مشكلات جدیدی مطرح گردید؛ از جمله این كه گزاره ها و باورهای دینی معنا دارند یا فاقد هر گونه معنایی هستند؟ معنای شناختاری دارند یا غیر شناختاری؟ معنای نمادین و سمبلیك دارند یا معنای كاركردی و ابراز احساسات و مانند این ها؟
در این مقال به این موضوعات نظر می شود.