نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: دانشگاه امام حسین علیه السلام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    جديد دانشگاه امام حسین علیه السلام

    سلام دوستان امروز میخوام برایتون در باره دانشگاه امام حسین بگم اول اینو بگم که وقتی امام زمان وقتی ظهور میفرمایند و زمانی که خودشون رو معرفی میکنند ( سوره : هود آیه :86 بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ) بعد اینگونه خودشون رو به جهانیان معرفی میکنند :
    الا یا اهل العالم! انا الامام القائم;
    الا یا اهل العالم! انا الصمصام المنتقم;
    لا یا اهل العالم! ان جدی الحسین قتلوه عطشانا;
    لا یا اهل العالم! ان جدی الحسین طرحوه عریانا;
    لا یا اهل العالم!ان جدی الحسین سحقوه عدوانا»
    بینید که چرا حضرت خودشون رو با این عناوین معرفی میکنند ، چرا ؟
    چون زمانی که حضرت تشریف میاورند یکی از کارهایی که انجام میدهند گرفتن انتقام انبیا و اولیا و اجداد خودشون هست ( خونی که به ناحق ریخته شده .) امام حسین علیه السلام در نزد تمام انبیا جایگاه ویژه و مقامی خاصی دارد و همچنین در نزد فرزندان بزرگوارشون. روی سخن من با اونایی هستش که میگن چرا باید برای امام گریه کنیم چرا باید این تاریخ رو زنده نگه داریم و مخصوصا کسایی که ادعا میکنند تمام این حرفا و عقاید برای دوره صفویه هستش. ای کسانی که اینجور اعتقاد دارید چرا اینجوری میگید؟ یا از دین و عقاید دلسرد شدید یا اینکه با دین مشکل دارید؟
    ببینید امام حسین علیه السلام برای چی قیام کردند ، برای اینکه
    :
    وأني لم أخرج أشرا ولا بطرا ولا مفسدا ولا ظالما وإنما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي صلى الله عليه وآله اريد أن آمر بالمعروف وأنهى عن المنكر، وأسير بسيرة جدي وأبي علي ابن أبي طالب عليه السلام ...
    حدیثی هستش که در اون امام در نامه ای به برادر خودشان محمد ابن الحنفية مینویسند .به علت طولانی بودن از اوردن همه ان خوداری میکنم.
    مراجعه شود به : بحارالانوار، ۴۴/۳۲۹ و سمو المعنی لسمو الذات، ص ۱۰۶،۱۳۵۹. متن نامه امام حسین به برادرشون ابو حنیفه هست.
    برای امر به معروف و نهی از منکر ، برای زنده کردن دین جدشون محمد مصطفی و سیره پدر بزرگوارشون علی بن ابی طالب.
    حالا میپرسین که مگه این دین و سیره از یاد رفته ؟
    مگه چند سال از تاریخ هجرت گذشته که امام این کار رو انجام میده؟
    باید اینو بگم که یکم برگردیم به دوران امام علی علیه السلام .
    قتی بعد از شهادت حضرت رسول اون رجاله هایی که برای بیعت گرفتن با هم مخالفت میکردند مگه چند روز از ماجرای غذیر گذشته بود؟ مگه در ماجرای غدیر با اونهمه جمعیت و اونهمه تاکید مگه جانشین رسول اکرم معلوم . از جانب خدا نصب نشده بود؟ چرا پس دنبال بیعت با خلیفه اول رفتن ؟ چرا باز هم امام رو تنها گذاشتن؟ چرا با زور و اونهمه ماجرایی که تو کتابهای تاریخی و معتبر اهل عامه هست ( از هجوم به خانه حضرت زهرا تا اتش زدن و سقط جنین و .... ) خواستن از امام بیعت بگیرند برای خلیفه اول؟ مگه هیچکدوم از این افراد تو ماجرای حج الوداع نبودند؟ چرا بودند اتفاقا همین خلیفه اول و دوم حضور داشتن و از اولین افرادی بودند که با امام بیعت کردند و تبریک گفتن ، اینو من نمیگم این تو منابع و کتب اهل عامه هستش.
    ادامه دارد ....
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  2. تشكرها 3


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بحث من سر بیعت نیست ، سر شهادت نیست ، میخوام اینو بگم که بااینکه اینقد زمان کوتاه بود باز فراموش کردند همونایی که تو همون مکه و مدینه بودند ، چه برسه به شهرهایی که فقط اسم اصحاب و امامان رو شنیده بودند.
    ایتقد در زمان خلفا در دین اعوجاج ایجاد شد که دوباره دین رو از نو باید میساخت حضرت امیر المومنین، بعد از بیست و پنج سال خانه نشینی وقتی به سمت حضرت امدند حضرت فرمود چون به سمت من امدید و ناچار هستن قبول کنم ( خطبه شقشقیه میفرماید .... بناگاه ، ديدم که انبوه مردم روى به من نهاده‏اند ، انبوه چون يالهاى کفتاران . گرد مرا از هر طرف گرفتند ، چنان که نزديک بود استخوانهاى بازو و پهلويم را زير پاى فرو کوبند و رداى من از دو سو بر دريد . چون رمه گوسفندان مرا در بر گرفتند . اما ،هنگامى که ، زمام کار را به دست گرفتم جماعتى از ايشان عهد خود شکستند و گروهى از دين بيرون شدند و قومى همدست ستمکاران گرديدند ....)

    یاد ور بشم که امام به سمت مردم نمیره بلکه مردم باید به سمت امام بیایند بر خلاف نبی که نبی به سمت مردم میاید.
    حال بیشتر دقت کنید که وقتی امام به شهادت رسیدند در شامات مردم خدارا شکر کردند که از خوارج و مخالف دین از دنیا رفت و حتی در تاریخ داریم که وقتی خبرشهادت حضرت در محراب به مردم شام رسید متعجب بودند که مگر حضرت علی نماز هم میخواند؟
    ببینید که حاکمان وقت چطور جو رو به نفع خودشون برگردوندن. در زمان امام حسن علیه السلام که با اون صلح نامه همه فکر میکردند که امام از ترس جان با معاویه مقابله نکرد و حتی میگفتن که امام حسن ترسو هستش و حرفهایی که موجبات تنش رو ایجاد میکرد .
    در شام که در هر نماز حضرت امیر و فرزندان رو سب میکردند و دستور معاویه بود.
    زمان رسید به امام حسین علیه السلام که معاویه مرد و باید کسی جانشین خودش انتخاب نمیکرد ولی خلاف صلح نامه عمل کرد و یزید رو جانشین خودش انتخاب و معرفیو از سران شهرهای مهم بیعت میگرفت برای پسرش.(بحث طوانی میشه و برای همین ارجاع میدم به مقاله ای که در این راستا در اماده شده و بعد در جایگاه خودش برای دوستان ارایه میکنیم.)
    امام حسین علیه السلام هم برای اینکه با یزید بیعت نکند و از طرفی مردم کوفه برای امام نامه نوشتن ( در تواریخ امده قریب 12000 به نقل از شیخ مفید و 10000 و ... ) و امام باید برای بیعت با مردم کوفه به سمت کوفه میرفتند . ماجراهایی پیش میاید از حر گرفته تا بیتن اب و شهادت ولی نکاتی جالب در این زمینه هست که دقت کنیم در این نکات واقعا هدایت و خط حق و باطل رو که امام مشخص فرمودند واقعا معلوم میشه.
    امام تا اخرین لحظه خواستن دستگیری کنن و نزارن کسی جهنمی بشه حتی این شمر و .....
    در سخنرانی ها وخطبات خودشون امام خودش رو معرفی میکنند .
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سخنان امام حسين (علیه السلام) در روز عاشوراء

    (مرگ و نيستى بر شما باد كه در حال سرگردانى از ما كمك خواستيد و ما با شتاب به كمك شما آمديم ولى شما با شمشيرى كه سوگند خورده بوديد در يارى ما بكار بريد، به جنگ ما آمديد و آتشى را كه مىخواستيم با آن دشمن خود و دشمن شما را بسوزانيم، براى سوزاندن ما روشن كرديد! شما با دشمنان خود همدست شديد تا دوستانتان را از پاى درآوريد با اينكه آنها عدل و داد را بين شما رواج ندادند و در يارى آنان نيز اميد خيرى نيست.

    واى بر شما! چرا در حالى كه شمشيرها در غلاف بود و دلها مطمئن و رأيها محكم شده بود، دست از يارى ما كشيديد شما در افروختن آتش فتنه مانند ملخها شتاب كرديد و ديوانه‏وار خود را مانند پروانه به آتش افكنديد. اى مخالفين حق و اى نامسلمانان، اى ترك‏كنندگان قرآن و تحريف كنندگان كلمات، اى جمعيت گناهكار و پيروان وساوس شيطان و اى خاموش كنندگان شريعت و سنت پيغمبر! رحمت خداوند از شما دور باد! آيا اين ناپاكان را يارى مىكنيد و از يارى ما دست بر مىداريد!

    به خدا قسم، مكر و حيله از زمان قديم در ميان شما وجود داشته و اصل و فرع شما با آب تزوير و فريب به هم آميخته و فكر شما با آن تقويت شده است! شما پليدترين ميوه اين درخت هستيد كه در گلوى هر كه ناظر آن است مانده‏ايد و آزارش مىدهيد و در كام غاصبان، لقمه گوارايى هستيد!

    آگاه باشيد كه اين مرد زنازاده فرزند زنازاده (عبيدالله بن زياد) مرا بين دو چيز مخير كرده است: يا (شمير و شهادت) و يا (تن به ذلت دادن) ولى بدانيد كه ذلت از ما بدور است! خداوند و رسولش و مؤمنان و دامنهاى پاكى كه ما را پرورده‏اند و سرهاى پرحميت و جانهايى كه هيچ گاه زير بار ظلم و تعدى نمىروند، هرگز بر ما نمىپسندند كه تسليم شويم و ذلت را بر شهادت ترجيح دهيم..!

    به خدا قسم، شما پس از كشتن من مدت زيادى زندگى نخواهيد كرد! زندگى شما بيش از مدت سوار شدن شخص پياده بر مركبش نخواهد بود. روزگار، همچون سنگ آسيا كه بر محور خود بسرعت مىگردد، شما را به اضطراب و تشويش خواهد افكند. اين خبر را پدرم على (عليه السلام) از جدم به من رسانده است حال، خود و همدستانتان با هم بنشينيد و فكر كنيد تا امر بر شما پوشيده نمانده باشد و دچار حسرت نشويد آنگاه بدون شتابزدگى و با تأمل حمله كنيد و مهلتم ندهيد. من بر خداوند توكل نموده‏ام كه او پروردگار من و شماست. هيچ جنبنده‏اى در روى زمين نمىجنبد مگر آنكه مقدرات او به دست خداوند است و او در راه راست و صواب است.

    خداوندا.. باران رحمتت را از ايشان قطع كن و سالهاى قحطى زمان يوسف را براى آنان مقدر فرما و جوان ثقفى را بر آنان مسلط كن كه جام تلخ مرگ را به آنان بنوشاند زيرا آنان ما را تكذيب كردند و فريب دادند. تو پروردگار ما هستى و بر تو توكل مىكنيم و به سوى تو انابه مىنماييم).

    خطبه ديگرى نيز از آن حضرت نقل شده است كه ظاهراً در همين لحظات ايراد شده است. صبحگاهان پس از آنكه سپاه كفر، هجوم خود را آغاز كرد، فرزند پيامبر خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) به درگاه الهى دعا كردند و به او شكايت بردند، آنگاه خطاب به جمعيت چنين فرمودند:

    (اى مردم، سخنم را بشنويد و در كشتنم عجله نكنيد تا شما را با آنچه كه سزاوار است موعظه كنم و عذر خود را بيان نمايم! پس اگر با من منصفانه رفتار كرديد، سعادتمند خواهيد شد و اگر عذر مرا كافى نداستيد و از در انصاف برنيامديد، آن وقت افكار خود را روى هم بريزيد و با هم تفكر كنيد تا امر بر شما مشتبه نماند، سپس بدون هيچ تأخيرى كار خود را يكسره كنيد. بدانيد كه صاحب اختيار و ولى من خداوند است كه قرآن را فرستاده است و او سرپرست صالحان است). آنگاه حمد و ثناى الهى را به جاى آوردند و بر رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) درود فرستادند و فرمودند:

    (ابتدا نسب مرا در نظر بگيريد و ببينيد من كيستم و سپس به افكار خود مراجعه كنيد و آن را مورد سؤال و بازخواست قرار دهيد، ببينيد آيا سزاوار است مرا بكشيد آيا هتك حرمت من بر شما جايز است مگر من پسر دختر پيامبر شما نيستم مگر من پسر وصى پيامبر و پسر عموى او كه اولين مؤمن و تصديق كننده رسول خدا و اولين تأييد كننده آنچه به او نازل شده است نيستم مگر حمزه سيدالشهدا عموى پدر من نيست مگر جعفر طيار عموى من نيست مگر سخن رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) را درباره من و برادرم نشنيده‏ايد كه مىفرمايد: هذان سيدا شباب أهل الجنة: حسن و حسين دو سرور و آقاى جوانان بهشت هستند.

    اگر مرا تأييد مىكنيد و مىدانيد كه راست مىگويم، پس از كشتن من صرف نظر كنيد! سوگند به خدا، از وقتى كه دانسته‏ام خداوند دروغگو را دشمن خود قرار داده است، سخن دروغى بر زبان نياورده‏ام! و اگر گفتار مرا باور نداريد و تكذيبم مىكنيد، در ميان شما كسى هست كه خبر دهد و صدق سخنان مرا تأييد كند. برويد از (جابر بن عبدالله انصارى) و (ابو سعيد خدرى) و(سهل بن سعد ساعدى) و(زيد بن ارقم) و(انس بن مالك) سؤال كنيد. آنان به شما خبر خواهند داد كه رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) درباره من و برادرم چنين سخنى را فرموده است. آيا اين براى جلوگيرى شما از ريختن خونم كافى نيست).
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در اينجا شمر بن ذى الجوشن گفت: من خدا را زبانى مىپرستم و نمىدانم تو چه مىگويى! حبيب بن مظاهر در پاسخ گفت: تو خدا را به هفتاد زبان مىپرستى و من گواهى مىدهم كه راست مىگويى و نمىدانى كه حسين چه مىگويد. خداوند دلت را سياه كرده است!

    امام فرمودند: اگر در اين امر شك داريد، آيا در اين نيز كه من پسر دختر پيغمبر شما هستم شك داريد سوگند به خدا در ميان مشرق و مغرب عالم، پسر دختر پيامبرى غير از من، نه در ميان شما و نه در ميان كس ديگرى نيست! واى بر شما! آيا من كسى از شما را كشته‏ام كه به طلب قصاص آمده‏ايد آيا مالى را از شما تصاحب كرده‏ام و آيا زخمى بر شما وارد كرده‏ام كه مىخواهيد تلافى كنيد).

    هيچ يك از آنان پاسخى نداد. مجدداً امام فرمودند:

    (اى شبث بن ربعى، اى حجار بن ابجر، اى قيس بن اشعث و اى يزيد بن حارث! مگر شما نبوديد كه در نامه نوشتيد: ميوه‏هاى درختان رسيده است و زمين سرسبز شده، اگر به سوى ما بيايى، به سوى لشكرى آمده‏اى كه آماده كمك به تو و تحت فرمان تو است).

    قيس بن اشعث گفت: ما نمىدانيم تو چه مىگويى. بايد تسليم حكم پسر عمويت (يزيد) شوى تا او هر طور خواست با تو رفتار كند و آنان براى تو چيزى نمىخواهند مگر آنچه را كه تو بپسندى!

    امام (عليه السلام) در مقابل اين سخن فرمودند: نه، به خدا سوگند، مانند ذليلان دست بيعت به شما نخواهم داد و همچون بردگان در مقابل شما آرام نخواهم نشست و تمكين نخواهم كرد! اى بندگان خدا! من به پروردگار خودم و پروردگارتان، از هر متكبرى كه به روز حساب ايمان نمىآورد پناه مىبرم)!
    چرا امام خودش رو معرفی میکند؟ برای اینکه اون جو مسموی که معاویه در زمان حضرت امیر ایجاد کرد رو از بین ببره .
    و از نکات مهم این هست هرچه در اسلام باقی مانده از برکت امام حسین علیه السلام هستش، چرا؟ همین نماز از برکت امام حسین هست ، همین حلال و حرام از برکت امام حسین هست و .... .
    چرا امام قیام فرمودند ، برای اینکه اون اسلام منحرف که امثال خلفا در باز سازی او داشتن رو از هم بپاشونن و اسلام نبوی رو بنیان بزارند.
    و تونستن اینکار رو انجام بدن ، چطور؟ با خون خودشون.
    مگر نه اینکه امام علی بن حسین بن علی علیه السلام در در بار معاویه وقتی سخن گفتن و خودشون رو معرفی کردن :
    ايها الناس! اعطينا ستا و فضلنا بسبع: اعطينا العلم و الحلم و السماحة والفصاحة و الشجاعة و المحبة في قلوب المؤمنين، و فضلنا بان منا النبي المختار محمدا و منا الصديق و منا الطيار و منا اسد الله و اسد رسوله و منا سبطا هذه الامة.من عرفني فقد عرفني و من لم يعرفني انبأته بحسبي و نسبي.
    ايها الناس! انا ابن مكة و منى، انا ابن زمزم و الصفا، انا ابن من حمل الركن باطراف الردا، انا ابن خير من ائتزر و ارتدى، انا ابن خير من انتعل و احتفى، انا ابن خير من طاف وسعى، انا ابن خير من حج ولبى، انا ابن خير من حمل على البراق في الهواء، انا ابن من اسري به من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى، انا ابن من بلغ به جبرئيل الى سدرة المنتهى، انا ابن من دنا فتدلى فكان قاب قوسين او ادنى، انا ابن من صلى بملائكة السماء، انا ابن من اوحى اليه الجليل ما اوحى، انا ابن محمد المصطفى، انا ابن علي المرتضى، انا ابن من ضرب خراطيم الخلق حتى قالوا: لا اله الا الله.
    انا ابن من ضرب بين يدي رسول الله بسيفين و طعن برمحين و هاجر الهجرتين و بايع البيعتين و قاتل ببدر و حنين و لم يكفر بالله طرفة عين، انا ابن صالح المؤمنين و وارث النبيين و قامع الملحدين و يعسوب المسلمين و نور المجاهدين و زين العابدين و تاج البكائين و اصبر الصابرين و افضل القائمين من آل ياسين رسول رب العالمين، انا ابن المؤيد بجبرئيل، المنصور بميكائيل.
    انا ابن المحامي عن حرم المسلمين و قاتل المارقين و الناكثين و القاسطين و المجاهد اعداءه الناصبين، و افخر من مشى من قريش اجمعين، و اول من اجاب و استجاب لله و لرسوله من المؤمنين، و اول السابقين، و قاصم المعتدين و مبيد المشركين، و سهم من مرامى الله على المنافقين، و لسان حكمة العابدين و ناصر دين الله و ولى امر الله و بستان حكمة الله و عيبة علمه، سمح، سخي، بهى، بهلول، زكي، ابطحي، رضي، مقدام، همام، صابر، صوام، مهذب، قوام، قاطع الاصلاب و مفرق الاحزاب، اربطهم عناناو اثبتهم جنانا، و امضاهم عزيمة و اشدهم شكيمة، اسد باسل، يطحنهم في الحروب اذا ازدلفت الاسنة و قربت الاعنة طحن الرحى، و يذرؤهم فيها ذرو الريح الهشيم، ليث الحجاز و كبش العراق، مكي مدني خيفي عقبي بدري احدي شجري مهاجري . من العرب سيدها، و من الوغى ليثها، وارث المشعرين و ابو السبطين: الحسن و الحسين، ذاك جدي علي بن ابى طالب.
    ثم قال: انا ابن فاطمة الزهراء، انا ابن سيدة النساء.
    فلم يزل يقول: انا انا، حتى ضج الناس بالبكاء و النحيب، و خشي يزيد ان يكون فتنة فأمر المؤذن فقطع الكلام، فلما قال المؤذن: الله اكبر الله اكبر، قال علي: لا شي‏ء اكبر من الله، فلما قال المؤذن: اشهد ان لا اله الا الله، قال علي بن الحسين: شهد بها شعري و بشري و لحمي و دمي، فلما قال المؤذن: اشهد ان محمدا رسول الله، التفت من فوق المنبر الى يزيد فقال: محمد هذا جدي ام جدك يا يزيد؟ فان زعمت انه جدك فقد كذبت و كفرت و ان زعمت انه جدي فلم قتلت عترته؟

    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  7. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    این قسمت اخر رو دقت بیشتر بکنید
    چرا حضرت علی بن حسین بن علی علیه السلام اینگونه میفرماید؟ چون که باز هم اون فضای مسموم رو از بین ببرند.
    بماند سخنان عمه سادات که چه ها کرده با این حکومت.
    نگریستید که امام چرا فرمود من برای امر به معروف و نهی از منکر سخن گفتن. و چرا از سیره پدر و دین جد خودش رو بیان میکنند.
    و حالا بیاین یه نگاه به این واقعه کربلا داشته باشیم که این قیام و امام حسین یک دانشگاه هستش که : در هیچ جا و هیچ مکان و هیچ مدرسی اینچنینیی ندارد.
    دانشگاه امام حسین هم توحید هستش هم امامت و هم عبودیت ( اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ) مگر این کار برای انبیا نبود؟ چرا ، بلکه امام حسین دین جد خودشون رو با درس شهادت احیا کردند ، مگر ما از خدا نمیخوایم که " الّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ " و این همین سخن و عمل هستش.
    مدرسین این دانشگاه کیانند؟
    امام حسین بن علی علیه السلام
    علی بن حسین بن علی علیه السلام
    زینب بن علی ابیطالب سلام الله

    این اساتید در قتلگاه و مسجد کوفه و مسجد شام انگونه عمل کردند که هیچ جنبنده ای تاب مقاومت در برابر انها نداشت مگر انانی که شهوت و حرص دنیا چشمانشان را کور و دلهاشان را مهر کرده بود. ( خَتَمَ اللهُ عَلَي قُلُوبِهِمْ وَعَلَي سَمْعِهِمْ وَعَلَي أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ بقره 7 ). در این میان بنگریم که یک کلاس دیگر هم هست و این است مقام عبد صالح ( السلام عليك ايها العبد الصالح المطيع لله و لرسوله و لااميرالمومنين و الحسن و الحسين صلى الله عليهم و سلم )
    بلی اوست عباس که در جایگاهی خاص برای حضرت دارد.
    سخن رو کوتاه کنم ولی همینقدر دیگه بگم که هرچه داریم از امام حسین داریم
    خدا شکرت برای اینکه :
    بهترین دین ، بهترین عقیده ، بهترین امام ، بهترین زمان رو برای ما قرار دادی.
    دوستان التماس دعا

    نگارش mahdy30na 7/9/1391
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi