صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: ۩۩ بصیرت و تکلیف محوری ۩۩

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    اَينَ عمّار؟
    شخصيت عمّار، فرزند ياسر و سميه اولين زن و مرد شهيد تاريخ اسلام در بين ياران امام علي(ع) در عصر مظلوميت ولايت مي‌درخشد؛ چون تنها اوست كه بيش از همه به نقطه اصلي فتنه توجه مي‌دهد و آن، مشتبه كردن امر ولايت الهيه است.

    عمّار در جريان فتنه‌ها به ويژه در جنگ صفين خود را به آب و آتش مي‌زند تا ولايت الهيه امام را تبيين كند و شبهات را پاسخ دهد و با دليل عقل و نقل، آيه و روايت، مردم را به بصيرت در وليّ شناسي راهنمايي كند و دست ابليس را در ايجاد شبهات افشا نمايد. عمّار، مصداق بارز كلام امام مي‌شود كه «لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ؛(43) اين پرچم را جز اهل بصيرت و صبر [و استقامت] نمي‌توانند به دوش بكشند.»

    عمّار، مباني عقلي و شرعي ولايت را بيان مي‌كند، از عصمت و علم الهي امام مي‌گويد، از جانشيني به حق و الهي امام مي‌گويد، عمّار از بركات فردي و اجتماعي پيروي از امام و ولايت مي‌گويد، عمّار از بدبختيها و نكتبهاي ولايت گريزي و نداشتن امام الهي و امام حق مي‌گويد. اگر خواص زمان امام، همه همانند عمّار به انجام تكليف مي‌پرداختند و در وليّ شناسي مردم را ياري مي‌كردند، حوادث تلخ شهادتها و به ويژه حادثه كربلا به وقوع نمي‌پيوست. به تعبير مقام معظم رهبري (مدظله العالي): «ما بايد بفهميم چه بلايي بر سر آن جامعه آمده است كه سر حسين بن علي(ع) آقازادة اول دنياي اسلام و پسر خليفه مسلمانان علي بن ابي طالب(ع) در همان شهري كه پدر او بر مسند خلافت نشسته است گردانده شد و آب از آب هم تكان نخورد...» (44)

    اگر خواص ديگر زمان امام همانند عمّار در تبيين ولايت الهيه امام و زدودن شبهات تلاش مي‌كردند، اين عوامل، زمينه‌ساز حادثه كربلا نمي‌شد:

    1. غفلت و دوري از ياد خدا؛
    2. ايمانهاي موقت و ناپايدار؛
    3. دنيا گرايي؛
    4. بي‌تفاوتي مردم در برابر منكرات.

    قرآن بارها مي‌فرمايد: «فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصار»؛(45) «اي صاحبان بصيرت! [از اين ماجراها] پند و عبرت بگيريد.»
    عمّار با شناخت درست لايه‌هاي زيرين جبهه دشمن و دشمن شناسي دقيق توانست، فتنه را افشا كند.

    شكستن مرز عفاف بين زن و مرد، گرفتاري در هواهاي نفساني و شهوات، ديگر زمينه‌اي را براي تربيت غيور مرداني باقي نمي‌گذارد كه با جان، مال و آبرو در زمان خطر، از اسلام وارزشها دفاع كنند.


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:01
    امضاء




  2. تشكرها 2

    مدير اجرايي (02-01-2013), شهاب منتظر (04-01-2013)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض




    غفلت و دوري از ياد خدا

    «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ»؛(46)
    «پس از آنان كساني جانشين شدند كه نماز را ضايع و تباه كردند و از شهوات پيروي نمودند.»

    كنار گذاشتن مظاهر ياد الهي همچون نماز، دعا، ذكر و راز و نياز قطعاً تنها باعث دوري از ياد خدا نمي‌شود؛بلكه باعث دوري از امام حق كه روح نماز است نيز مي‌شود كه در سلام به هر امامي مي‌گوييم:«أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ.»

    دوم اينكه وقتي امام وخليفه خدا و مظاهر ياد خدا،كنار گذاشته شود،
    حدود الهي تعطيل و زمينه ساز رواج فحشا و شهوت‌راني مي‌شود؛چنان كه قرآن درآيه فوق فرمود.

    شكستن مرز عفاف بين زن و مرد، گرفتاري در هواهاي نفساني و شهوات، ديگر زمينه‌اي را براي تربيت غيور مرداني باقي نمي‌گذارد كه با جان، مال و آبرو در زمان خطر، از اسلام وارزشها دفاع كنند؛ چرا كه همه مدافعان حريم اسلام و ولايت از صدر تاكنون به ويژه در سالهاي نوراني دفاع مقدس، تربيت شدگان دامنهاي عفيف مادراني بودند كه لحظه‌اي از ياد خدا و محور ياد خدا يعني وليّ خدا غافل نبودند.
    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:02
    امضاء




  5. تشكر

    شهاب منتظر (04-01-2013)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    ايمانهاي موقت و ناپايدار

    ولايت، شرط توحيد است و بنابر حديث سلسله الذّهب امام رضا(ع) كه فرمود:
    «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ عَذَابِي بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا.» (47)

    هر كس در باب امامت و ولايت دچار ترديد شود قطعاً توحيد او نيز دچار تزلزل مي‌شود و اين زيربناي همة ايمانهاي ناپايدار بعد از رحلت رسول خدا(ص) شدو دشمن نيز با همين شيوه توانست امام حق، علي ابن ابي طالب(ع) را خانه نشين كند و كار را بدانجا رساند كه براي قرب به حضرت حق،به قتل امامان حق دست زدند و در عاشورا فرياد زدند:

    «اي سپاه خدا! براي رسيدن به بهشت به كشتن حسين بن علي ابن ابي‌طالب(ع) مبادرت ورزيد.»

    اگر امام حق، محور توحيد است جانشين امام حق نيز اين محوريت را در عصر غيبت دارد؛ چرا كه حضرت فرمود:
    «فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللهِ عَلَيْهِمْ؛ فقها، حجت من بر شما (مردم) و من (اهل بيت) حجت خدا بر آنان هستم.»

    امروز نيز ايجاد ترديد در ولايت الهيه فقيه، زمينه‌ساز ايمانهاي موقت و ناپايدار خواهد بود.


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:03
    امضاء




  7. تشكر

    شهاب منتظر (04-01-2013)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض

    دنياگرايي و توجه به ماديات

    مهم‌ترين نتيجه بي‌بصيرتي، يعني نفهميدن باطن دنيا؛ يعني آخرت، باعث دنياگرايي و راضي شدن به متاع قليل دنيا مي‌شود:

    «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ»؛(48)

    «اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! چرا هنگامي كه به شما گفته مي‌شود: به سوي جهاد در راه خدا حركت كنيد،بر زمين سنگيني مي‌كنيد [و سستي به خرج مي‌دهيد] آيا به زندگي دنيا به جاي آخرت راضي شده‌ايد؟با اينكه متاع زندگي دنيا، در برابر آخرت، جز اندكي نيست.»

    اين آيه خطاب به مؤمنان است؛ يعني آنها كه حق را مي‌شناسند و طرفدار حق‌اند؛ ولي در عين حال در تقابل دنيا پايشان مي‌لرزد، در مقابل پول، خانواده، پست، مقام، شهرت و...؛ يعني حاضر نيستند براي دفاع از حق، ارزشها و امام حق، از دنياي خود بگذرند و جان و هستي خود را فدا كنند. خداوند خطاب به اينها مي‌فرمايد كه آيا به اين دنياي كوچك در مقابل آخرت بي‌نهايت، راضي شديد (كه البته به آن هم نمي‌رسيد، همچنان كه هيچ كدام از وعده‌هاي باطل به سپاه عمر سعد، محقق نشد) تنها نتيجة اين دنياگرايي، محروميت اين افراد از فضيلت جهاد و دفاع از حق و پذيرش عقاب دنيا و آخرت است؛ از اينرو در آيه بعد مي‌فرمايد:

    «إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُم»؛(49)
    «اگر كوچه نكنيد، خداوند شما را عذابي دردناك مي‌نمايد و قومي غير از شما را جايگزيني مي‌كند.»

    شما مؤمناني كه براي دنيا، حق را ياري نكرديد عذاب مي‌شويد و خدا براي ياري دين خود، گروهي ديگر از مؤمنان را جايگزين شما مي‌كند و اين بركت و فضيلت جهاد در راه خدا به نام آنها نوشته مي‌شود كه مضمون آيه:

    «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَأَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ»(50)

    «اي مؤمنين، هر كس از شما از دينش برگردد، خداوند قومي با مي‌آورد كه آنها را دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارندو نسبت به مؤمنين متواضع و نسبت و كفّار نفوذناپذيرند، در راه خدا مجاهده مي‌كند و از سرزنش،هيچ سرزنش كننده‌اي نمي‌ترسند و اين از فضل خداست كه به هركس نخواهد، عطا مي‌كند.»

    نيز همين است و اميد اينكه قومي كه خداوند وعده ياري دين خدا را دربارة آنها داده است، امت الهي عصر امام خمين(ره) باشند كه به وضوح مي‌بينيم مدال دفاع از اسلام، تشيع، حق و ولايت در عصر حاضر در سراسر دنيا به نام امت ولايتمدار ايران اسلامي مطرح است و ان شاء الله تا ظهور امام زمان(ع) اين مدال افتخار از اين امت ولايي سلب نشود.
    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:03
    امضاء




  9. تشكر

    شهاب منتظر (04-01-2013)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض




    مقام معظم رهبري (مدظله العالي) فرمودند:
    «خداي متعال وعده داده است كه اگر كسي او را نصرت كند، او هم نصرتش خواهد كرد. برو برگرد ندارد! اگر كسي براي خدا تلاش و حركت كند، پيروزي نصيبش خواهد شد، نه اينكه به يك نفر پيروزي مي‌دهند. وقتي مجموعه‌اي حركت مي‌كند. البته شهادتها هست، سختيها هست، رنجها هست؛ اما پيروزي هم هست. «وَ لَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ»؛(51)

    «هر آينه خداوند ياري مي‌كند هر كس را كه ياريش كند.» نمي‌فرمايد كه نصرت مي‌دهيم، خون هم از دماغ كسي نمي‌آيد، نه! «فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ» مي‌كشند و كشته مي‌شوند؛ اما پيروزي به دست مي‌آورند.

    اين سنت الهي است. وقتي كه از ريخته شدن خونمان ترسيديم، از هدر شدن پول و آبرو ترسيديم، به خاطر خانواده ترسيديم، به خاطر دوستان ترسيديم، به خاطر راحتي و عيش خودمان ترسيديم، به خاطر پيدا كردن كاسبي، براي پيدا كردن يك اتاق بيش‌تر از خانة قبلي، وقتي به خاطر اين چيزها حركت نكرديم، معلوم است ديگر! ده تن امام حسين هم سرِ راه قرار بگيرند، همه شهيد خواهند شد و از بين خواهند رفت! كما اينكه امير‌المؤمنين(ع) شهيد شد، كما اينكه امام حسين(ع) شهيد شد.» (52)



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:04
    امضاء




  11. تشكر

    شهاب منتظر (04-01-2013)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    كوتاهي خواص

    رسالت خواص، بالا بردن سطح فرهنگي و علمي مردم و ايجاد بصيرت و آگاهي در ميان توده‌هاي مردم است كه نتيجه آن جلوگيري از انحراف در جامعه اسلامي مي‌شود؛ اما بعد از رحلت پيامبر اكرم(ص) كوتاهيهاي خواص در مقابل زمينه‌هاي انحراف و آگاهي و بصيرت ندادن به مردم، باعث انحراف شد و اين انحراف، دامن خودِ خواص را هم گرفت. اين كوتاهي عبارت بود از:

    الف. بازگشت به جاهليت: تمام تلاش پيامبر در بنيان حكومت عدل و قسط براساس معيار تقوا، اخلاص و شايستگي بود؛ اما بازگشت به جاهليت، جامعه را به معيارها و سنتهاي غلط جاهلي در كنار گذاشتن معيارهاي تقوا، اخلاص و شايستگي كشاند.

    ب. امتيازخواهي و انگيزه‌هاي غير الهي: ويژه‌خواري بعضي از خواصي كه ايمانشان با تقوا و اخلاص عجين نشده بود،آنها را به فزون طلبي در حقوق سياسي،اجتماعي و اقتصادي كشاند و باعث زراندوزي آنها شد و همين ويژه خواري را نيز از امام حق مطالبه ميكردند؛همانند طلحه و زبير

    ج. عافيت‌طلبي: بعضي از خواص، مردان دورة آرامش‌اند؛ نه دوران خطر؛ از اينرو در جانفشاني جنگ اُحد، خندق و خيبر از جنگيدن و سبقت در جهاد سرباز زدند و در زمان امير‌مؤمنان(ع) نيز با همين عافيت‌طلبي، حضرت را به كنار آمدن با معاويه توصيه مي‌كردند، همچنان كه،‌ امروز، عافيت طلبان، نظام را به كنار آمدن با معاويه‌هاي زمان يعني آمريكا، اسرائيل و انگليس توصيه مي‌كنند و از حمايتهاي نظام از مظلومان جهان به ويژه مظلومان فلسطين، لبنان، عراق، يمن، افغانستان و پاكستان، انتقاد دارند؛ به بهانه اينكه به ساختن ايران بپردازيد و به ديگران كاري نداشته باشيد كه اينان دل براي ايران نمي‌سوزانند؛ بلكه از جنگيدن ترس دارند.

    د. غفلت: غفلت و كوتاهي خواص از اقدام به موقع، از آفات و بيماريهاي خواص است. اگر صدها صحابي پيامبر كه در سال 36 هجري در مسجد كوفه برخاستند و شهادت دادند كه شاهد عيني غدير بودند، در رحلت پيامبر از جانشين و وصي او دفاع مي‌كردند، اگر توابين كه بعد از حادثه عاشورا توبه كردند و چندين برابر شهيد دادند، در حادثه عاشورا امام را ياري مي‌كردند، اگر مردم مدينه به جاي مقابله با عمّال يزيد در واقعه حرّه (بعد از عاشورا)، در حركت امام، ايشان را ياري مي‌كردند، آن اتفاقات ناگوار به وجود نمي‌آمد. امروز هم اگر خواص، آنجا كه بايد بگويند، با فرياد بلند و رسا بگويند و آنجا كه نبايد بگويند، به تبعيت از ولايت سكوت كنند قطعاً مردم، دچار بي‌بصيرتي نمي‌شوند.


    هـ . آسيبهاي اخلاقي: آفاتي همچون حسد، عجب، تکبر، غرور و نفاق، از امراض عمومي به ويژه مربوط به خواص است كه در تاريخ اسلام، زمينه‌ساز حوادثي چون عاشورا و كربلا شد.

    و. بي‌تفاوتي در برابر منكرات: قيام در برابر منكرات و زمينه‌سازي براي فضايل، وظيفة هر مسلمان به صورت فردي و اجتماعي است تا جايي كه قيام براي اقامه معروف و محو منكر به عنوان اصلي‌ترين هدف قيام امام حسين(ع) شمرده شده است:

    «أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ؛(53) اراده كرده‌ام كه امر به معروف و نهي از منكر كنم.»

    امام علي(ع) مي‌فرمايد: «لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ؛(54)
    امر به معروف و نهي از منكر را ترك نكنيد كه اشرارتان بر شما مسلط مي‌شوند و سپس اگر دعا كنيد، اجابت نمي‌شود.»

    از اينرو غيرت ديني از واجبات و لوازم مسلماني است و انسان بي‌غيرت، مردة زنده نما خوانده شده است.

    قرآن در آيه 78 و 79 سورة مائده مي‌فرمايد: «لُعِنَ الَّذِينَ...كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ»؛«لعنت و نفرين خدا بر كساني كه نهي از منكر نمي‌كنند.»
    انواع گناهان اعتقادي و اخلاقي(چهارشنبه خواندن نماز جمعه)ميگساري،فحشا، آوازه‌خواني و...در جامعه اسلامي بعد از رحلت پيامبر ترويج شد.

    مقام معظم رهبري (مدظله العالي) فرمودند: «اينكه ما بر مسئله فساد و فحشا، مبارزه و نهي از منكر و اين چيزها تكيه مي‌كنيم، يك علت عمده‌اش اين است كه جامعه را تحذير مي‌كند. همان مدينه‌اي كه اولين پايگاه تشكيل حكومت اسلامي بود، بعد از اندك مدتي به مركز بهترين نوازندگان، خوانندگان و معروف‌ترين رقاصّان تبديل شد؛ تا جايي كه وقتي در دربار شام مي‌خواستند بهترين مغّنيان را خبر كنند، از مدينه آوازه‌خوان و نوازنده مي‌آوردند... .» (55)


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:05
    امضاء




  13. تشكر

    شهاب منتظر (04-01-2013)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض


    بصيرت سوم: تسليم و پذيرش حكم خدا و وليّ خدا

    «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً»(56)
    «به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اينكه در اختلافات خود تو را به داوري طلبند،و سپس از داوري تو در دل خود احساس ناراحتي نكنند و كاملاً تسليم باشند.»

    اين آيه مي‌فهماند كه بايد در برابر حكم خدا، رسول خدا و وليّ خدا تسليم بود و حتي در دل نيز، ترديدي نبايد داشته باشيم، نه اينكه در برابر حكم خدا و وليّ خدا،عمل خود را تحميل كنيم؛بلكه اعتماد به اينكه اين حكم از طرف خدا و وليّ خداست و قطعاً ازاشراف بيشتر، عمق بيش‌تر، جامعيت بيش‌تردقت بيش‌تر و حمايت بيش‌تر برخوردار است،عقل خود را در برابر آن تسليم كنيم؛وگرنه در ايمان ما خلل ايجاد ميكند.

    امروز حكم ولايت الهيه فقيه، همان حكم وليّ خدا، رسول خدا و حكم الهي است كه امام بزرگوارمان به خوبي آن را تبيين كردند.

    بصيرت چهارم: بصيرت در انجام تكليف

    آنچه جامعه اسلامي را دچار مشكل مي‌كند هم انجام ندادن تكليف و هم انجام ناقص تكليف و هم انحراف در انجام تكليف است؛ از اينرو بايد آحاد جامعه اسلامي را آموزش داد به اينكه انجام دادن تكليف، سه عنصر اساسي لازم دارد كه اين هم از مقوله بصيرت است:

    الف. تدبّر، تفكر و تعقل در دستورها و فرمولهاي ديني؛

    ب. تلاش و تدبير براي انجام تكليف، بنابر اينكه قرآن مي‌فرمايد: «أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی»(57)«براي انسان جز آنچه تلاش مي‌كند نيست.»

    ج. تحمل مشكلات در عرصه انجام تكليف:همه مي‌دانيم كه تكليف، سختي و مشقت دارد كه در كلام رهبر فرزانه انقلاب نيز گذشت كه اگر نصرت الهي هست،كشته شدنها، اسارتها، شكنجه‌ها و سختيها نيز هست؛ در نتيجه قرآن مي‌فرمايد:

    «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»(58)
    «كساني كه گفتند: پروردگار ما خداست، سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مي‌شوند.»


    بصيرت پنجم: جلب حمايتهاي لازم براي انجام تكليف و رفع موانع آن

    هر تكليفي چون مأموريتي از طرف خداوند متعال است؛ از اينرو بايد به فيوضات و اثرگذاري الهي متصل باشد و قطعاً بايد از واسطه فيض، يعني قرآن و عترت نيز بهره ببرد؛ پس در هر تكليفي سه اصل وجود دارد:

    1. توكل و اعتماد و اتكا به حضرت حق كه سبب‌ساز و سبب‌سوز است.
    «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»؛(59)«هر كس بر خدا توكل كند كفايت امرش را مي‌كند.»

    2. تفويض و واگذاري نتيجه به حضرت حق كه فرمود:
    «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ»(60) «من كار خود را به خدا وامي‌گذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست.»
    و امام بزرگوار فرمود: «همة ما مأمور به اداي تكليف و وظيفه‌ايم نه مأمور به نتيجه.»(61)

    3. توسل و استفاده از واسطه فيض، يعني امام ناطق و امام صامت.
    از سوي ديگر تكليف، موانعي بر سر راه دارد كه بايد دربارة عوامل برطرف كردن آنها بصيرت‌دهي شود.

    مهم‌ترين اين عوامل از منابع ديني عبارت‌اند از:

    1. استغفار: كه آثار سوء گناهان گذشته در عمل آينده را از بين مي‌برد.
    2. صدقه: كه مهم‌ترين تأثير آن رفع موانع در مسير انجام تكليف است.
    3. دعا: كه خداوند متعال فرمود: «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُم»(62)
    «بگو اگر دعاي شما نبود خدا به شما اعتنا نمي‌كرد.» قطعاً دعا باعث توجه حضرت حق و باعث نصرت دين مي‌شود.



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:07
    امضاء




  15. تشكر

    شهاب منتظر (04-01-2013)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض




    خاتمه

    بصيرت،مهم‌ترين عامل موفقيت حق در برابر باطل در جنگهاي نرم و سخت است. شخصيتهايي مثل عمّار با بصيرت‌دهي به جامعه در دو بخش وليّ شناسي و دشمن‌شناسي، هم در جنگ نرم يعني تقابل بين امام و جريان قاعدين و هم در جنگ سخت كه تقابل بين امام و جريان ناكثين، قاسطين و مارقين بود، زيباترين روشنگري را انجام دادند.

    اين عمّار است كه با نگاه عميق خود به عمود خيمه اسلام، يعني ولايت، هم احساس نياز صد در صدي به امام را تبيين مي‌كند و هم در همة ابعاد زندگي خود، اين احساس را ابراز مي‌كند و هم براي تحقق امامت امام تا پاي جان تلاش مي‌كند. اين عمّار است كه فرياد مي‌زند اگر امامت نور را با عزت نپذيرفتيد، مثل عبدالله بن عمر، بايد با ذلّت امامت نار و باطل، يعني حجاج بن يوسف ثقفي را بپذيريد. عمّارها بايد بگويند اگر امامت ولايت الهيه فقيه را نپذيرفتيد بايد امامت طاغوتهاي زمان را با ذلّت بپذيرند.

    عمّار اگر در جنگ صفين فرياد مي‌زند، نگران اين است كه قرآن بالاي نيزه، مقدمه بالاي نيزه رفتن سر امام حسين(ع) باشد.

    امروز نيز اگر خواص، عمّارگونه در وليّ‌شناسي و دشمن شناسي فرياد نزنند، قانون گريزان، شعار قانون گرايي را بالاي نيزه مي‌زنند و اين نيز مقدمه بالاي نيزه رفتن سر امام خواهد شد. اين عمّار؟ اين عمّار؟ اين عمّار؟



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:08
    امضاء




  17. تشكرها 2

    مدير اجرايي (04-01-2013), شهاب منتظر (04-01-2013)

  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    پی نوشت:

    (1) اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، تحقيق علي اكبر غفاري، بيروت،
    دار صعب و دارالتعارف، چاپ چهارم، 1401 ق، ج 1، ص 16، ح 12.
    (2) نساء/ 113.
    (3) بقره/ 239.
    (4) اسرا/ 88.
    (5) اعلام الدين، ص 344 و رحيق مختوم، عبدالله جوادي آملي، قم، اسراء، ص 128.
    (6) ر.ك: جوان و بحران هويت، محمد رضا شرفي، ص 96، به نقل از: مجله صباح، ش 9 و 10، ص68.
    (7) اصول كافي، ج 1، ص 50، باب النوادر، ح 7.
    (8) بقره/ 156.
    (9) رعد/ 16.
    (10) بقره/ 156.
    (11) شوري/ 53.
    (12) الميزان، علامه سيد محمدحسين طباطبايي، دارالكتب الاسلاميه، ج 18، ص 81.
    (13) حافظ.
    (14) آل عمران/ 19.
    (15) همان /83.
    (16) حمد/ 6 و 7.
    (17) نساء / 69.
    (18) حديد/ 25.
    (19) مائده/ 32.
    (20) شوري/ 52.
    (21) نساء/ 59.
    (22) اصول كافي، ج 1، ص 16.
    (23) غاية المرام، ابن ميثم بحراني، چاپ قديم، مقصد ثاني، باب 212، ص 435.
    (24) كنز العمال، متقي هندي، مؤسسة الرسالة، ح28675، به نقل از: منتخب ميزان الحكمه، دارالحديث، ص 367.
    (25) كمال الدين، شيخ صدوق، قم، مسجد جمكران، تحقيق علي اكبر غفاري، ج 2، ص 238، باب 45، ح 4.
    (26) اعراف/ 16.
    (27) يس/ 60.
    (28) ناس/ 1 - 6.
    (29) احتجاج، طبرسي، ج 1، ص 13، ح 7 به نقل از: منتخب ميزان الحكمه، ص 367، ح 4536.
    (30) اصول كافي، كليني، دارالكتب الاسلامية، تهران، بي تا، ج 2، ص 18.
    (31) احزاب/ 23.
    (32) طلاق/ 7.
    (33) بقره/ 286.
    (34) الكافي، ج 1، كتاب العقل و الجهل، ص26.
    (35) نحل/ 43.
    (36) تفسير صافي، فيض كاشاني، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، ج 3، ص 137.
    (37) تفسير الصافي، ج 3، ص 326.
    (38) مائده/ 3.
    (39) دعاي ندبه.
    (40) حجر/ 39.
    (41) بحار الانوار، مجلسي، بيروت، دار احياء التراث العربي، ج 10، ص 432، 445 و 450 و ج28، ص 189.
    (42) مائده/ 55.
    (43) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 173، ص 328.
    (44) روزنامه كيهان، 19/11/85، ش 18734،‌ ص6 (معارف).
    (45) حشر/ 2.
    (46) مريم/ 59.
    (47) بحار الانوار، مجلسي، ج 3، ص 7، باب 1، ثواب الموحدين.
    (48) توبه/ 38.
    (49) توبه/ 39.
    (50) مائده/ 55.
    (51) حج/40.
    (52) سايت آيت الله خامنه‌اي، بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با فرماندهان لشگر 27 محمد رسول الله/ عوام و خواص، 20/3/1375.
    (53) بحار الانوار، ج 44، ص 329؛ فتوح، ابن اعثم، ج 5، ص 33.
    (54) نهج البلاغه، نامه 47؛ تهذيب الاحكام، ج 6، ص 76.
    (55) سايت مقام معظم رهبري، بيانات رهبر معظم در جمع فرماندهان،
    مسئولان و پرسنل سپاه پاسداران و نيروي انتظامي و جمعي از جانبازان انقلاب اسلامي به مناسبت روز پاسدار 5/10/1374.
    (56) نساء/ 65.
    (57) نجم/ 39.
    (58) فصلت/ 30.
    (59) طلاق/ 3.
    (60) غافر/ 44.
    (61) صحيفه حضرت امام خميني(ره)، ج21، ص284.
    (62) فرقان/ 77
    منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 129


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 27-12-2013 در ساعت 23:08
    امضاء




  19. تشكر

    شهاب منتظر (04-01-2013)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi