صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40

موضوع: ▌ღ▬◄( ایمان و مسائل مربوط به آن )►▬ღ▐

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مثالی دیگر: کسی که معتاد به سیگار است می داند که سیگار برای او ضرر دارد. چه بسا پزشک هم به او گفته باشد. علم دارد اما اراده ای که این کار را نکند ندارد؛ چون ایمان ندارد. اگر ایمان داشت که برای او مضر است، به لوازم آن پایبند می ماند. بحث اراده هم اینجا جای دارد. چون انسان خیلی وقتها می خواهد کاری را بکند و می داند که خوب است اما نمی تواند. البته "نمی توانم" وجود ندارد. باید بگوید ایمان ندارم و در حقیقت باید بگوید:نمی خواهم؛ قرآن هم صریحا اشاره می کند به اینکه کسی که می داند اما بنای عمل کرد آن را ندارد به معنی کفر است. کفر یعنی پوشاندن حقیقت. کسی که حقیقت را می داند اما بنای انجام آن را ندارد(به علت نبودن ایمان) جزء کفار محسوب می شود. قرآن می فرماید:



    «اَیَحسَبُ الاِنسانُ اَن لَن نَجمَعَ عِظامَه.بَل قَادِرینَ عَلی نُسَوِّیَ بَنانَه.بَل یُریدُ الاِنسانُ لِیَفجُرَ اَمامَه[1]. آیا انسان می پندارد استخوان بر باد رفته و پوسیده او را جمع نمی کنیم؟ بله قادر هستیم حتی خطوط سر انگشت او را ایجاد کنیم. حال انسان می خواهد در کل عرش گناه کند!»

    (در عالم سر انگشت دو نفر شبیه به هم نیست و این یکی از مواردی است که عظمت و شگفتی خلقت پروردگار را نشان می دهد.)



    چرا انسان پس از عالم شدن عمل نمی کند؟ چون اراده کرده که بی بند و بار باشد و به فجور روی بیاورد(طبق آیه مذکور). پس چون آزادی بی حد و حصر را می خواهد به لوازم ایمان تن در نمی دهد. چرا در حالی که می داند خدا استخوان های پوسیده را دوباره جمع می کند، لوازم آن را رعایت نمی کند؟ چون ایمان ندارد. چرا ایمان ندارد؟ چون می خواهد بی بند و بار باشد. این "می خواهد" عنصر اختیاری است.





    [1] سوره قیامت آیه 3 ال 5

  2. تشكرها 4



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #32

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    .
    اولین گام به سوی ایمان

    حال گام اول برای اینکه انسان صاحب ایمان شود چیست؟

    قرآن همه را دعوت می کند که به آفرینش و عظمت هستی تفکر کنند. حضرت علی(ع) مطلب زیبایی دارد و می فرمایند: «به عظمت آفرینش در هستی نظر کنید و بعد به خودتان برگردید(وَارجِعُوا بِاَنفُسِکُم) و سر به گریبان تفکر فرو ببرید.» انسان بیندیشد که آیا موجودات در عالم هستی مستقل هستند؟ آیا حیوان مستقل است؟ آیا می تواند خودش زندگی کند و به چیزی نیاز نداشته باشد؟ آیا گیاه مستقل است؟ آیا وجود انسان ها مستقل و قائم به ذات است؟

    همه می دانند که سراپا غرق نیازند. اگر خدا نخواهد انسان نمی تواند لقمه ای را که در دهانش گذاشته، ببلعد. کسی که می بلعد کیست؟ اگر آن اراده پروردگار و قدرت برتر نباشد هیچ کس به تنهایی قدرت انجام کاری را ندارد. اینجا مطالب زیادی وجود دارد. کتاب معرفت النفس علامه باب دیگری را به روی انسان می گشاید.




  5. تشكرها 4


  6. Top | #33

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    حالا که معلوم شد انسان مستقل نیست و معلوم شد که در این عالم هیچ موجودی مستقل نیست،
    کم کم این مطلب هویدا می شود که: یک وجود قائم به ذات باید در هستی باشد که همه به او وابسته هستند و او سر سلسلۀ همه معلوم هاست و علت ها نیز به آن علت العلل ختم می شوند؛ او که غنی بالذات و مستقل بالذات است.
    این بحث یعنی چه؟ یعنی توحید. به خاطر همین است که حضرت علامه طباطبایی می فرماید: «همه معارف به خداشناسی و توحید برمی گردد»

    پس انسان باید خدا(وجود مستقل بالذات) را بشناسد. اوست که در این هستی همه کاره است. ذات او را نمی توان شناخت بلکه باید صفات او را بشناسیم. اینکه خدا مهربان است، کریم است و الوهیت و ربوبیت و مالکیت و سایر صفات خدا را بشناسیم. سراسر قرآن پر از صفات خداوند است. یکی از اوصاف او حکمت است. پروردگار حکیم است پس این عالم لغو نیست. انسان از شناخت خدا و تفکر به این نتیجه رسید که این عالم لغو و بیهوده نیست؛ حتما به جایی وصل می شود و غایتی دارد. آن غایت چیست؟




  7. تشكرها 4


  8. Top | #34

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    انسان وقتی گرسنه است غذایی را می خورد و سیر می شود. غایت غذا خوردنِ او سیر شدن است. هر حرکتی غایتی دارد. غایت و نهایت دنیا چیزی نیست که انسان بتواند با عقل خود بفهمد. برای اینکه این غایت را باور کند می بیند که فلانی مُرد و او را در قبر گذاشتند. مگر انسان فقط گوشت و پوست است که در این مرحله تمام بشود! حالا این جا بحث روح ادامه دارد. روح کجا رفت، عالم برزخ چیست؟ آیا انسان در عالم برزخ تکامل دارد؟

    مطالب بسیاری مربوط به غیب وجود دارد. این جا بحث نبوت هم جایگاه خود را پیدا می کند که باید یک نفر از غیب برای انسان خبر بیاورد و آن فرد کسی نیست جز نبی. اگر کسی خدا را شناخت چاره ای ندارد جز اینکه پیامبر را هم بشناسد و قبول داشته باشد؛ چون یک نفر باید با عالم غیب و خدا در ارتباط باشد و برای مردم خبر بیاورد که غایت چیست؟



  9. تشكرها 4


  10. Top | #35

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    این جا یکی دیگر از اسماء خدا که عدل است معنی پیدا می کند چراکه عدالت خدا اقتضا می کند کسی که به حرف پیامبر(کسی که از غیب خبر آورده) گوش می دهد با کسی که گوش نمی دهد تفاوتی داشته باشد و عدل خدا اقتضا می کند که معادی باشد تا این تفاوت معلوم شود چون در عالم ناسوت این تفاوت خیلی معلوم نمی شود. کسی که حرف گوش می دهد و آنکه گوش نمی دهد هر دوی آنها می خورند می خوابند و . . . و با هم تفاوت چندانی ندارند. پس باید حساب و کتابی باشد تا تفاوتها معلوم شود.

    ملاحظه می شود که از یک تفکر ساده توحید و اسماء و صفات الهی، نبوت و معاد اثبات می شود اما متأسفانه بشر به این تفکرات نمی پردازد.

    باز هم بحث ایمان مطرح است. با یک حرکت ساده فکری انسان در می یابد که توحید و نبوت و معاد حق است. حقیقت دین اسلام جز خدا شناسی چیز دیگری نیست.
    اگر کسی خدا را بشناسد، نبوت و معاد هم در خداشناسی جایگاهشان را پیدا می کنند. پس چنین فردی دین دار شده است(زیرا دین اسلام شامل سه اصل توحید و نبوت و معاد است) و به خاطر همین است که پیامبر(ص) به مردم می فرمایند: «قُولُوا لاَ اِلهَ الاَّ الله تُفلِحُوا: لا اله الا الله بگویید تا رستگار شوید»


  11. تشكرها 4


  12. Top | #36

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    پس اساس، توحید و لا اله الا الله است. حالا بشر چگونه خدا را بپرستد؟ در این جا دین به او روش و آیین می دهد که چه کارهایی را انجام دهد و چه کارهایی را انجام ندهد . . . اینها معنی پرستش پروردگار است. چه قدر لطافت این معارف برای انسان دلنشین است.


    اسلام چیست؟ اَلاِسلاَمُ هُو التَّسلیِم: اسلام همان تسلیم است. اگر انسان تسلیم شود صاحب اسلام می گردد. پس اساس این بحث دریافت حقیقت ایمان، شناخت ایمان، مراتب ایمان و راه های تقویت ایمان در خود است تا بتوان صاحب عمل صالح شد و الاّ عمل صالح به تنهایی بدون ایمان به درد انسان نمی خورد چون به قرب الهی نائل نمی شود و نمی تواند صاحب تزکیه شود تا به هدف قرب نائل شود.

    خداوندا به حرمت حضرت امام حسین(ع) تو را سوگند می دهیم ما را با توجه عمیق مسلمانمان بگردان.

    "والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته"




  13. تشكرها 4


  14. Top | #37

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    جلسه دوم


    متعلق ایمان چیست؟

    کفر ظاهری و کفر باطنیمراتب ایمان

    آیا امکان عصمت( ایمان کامل) برای همه هست؟

    « اَعوذُبِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرََََّحیِم. اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ صَلَّی اللّهُ مُحَمَّدٍ وَ آلِه اَجمَعین »

    در جلسۀ گذشته بیان شد که ایمان حقیقتی اعم از علم است و دو عنصر دارد: 1-علم و شناخت 2-عنصری اختیاری است. عنصر اختیاری حالتی است مربوط به قلب و آثارش این است که انسان بنا بگذارد و خود را ملزم کند به عمل کردن به آنچه که ایمان دارد.







  15. تشكرها 4


  16. Top | #38

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    متعلق ایمان

    اول باید متعلق ایمان را شناخت. آیا انسان به هرچیزی ایمان داشته باشد در شمار رستگاران قرار می گیرد؟
    قرآن برای رستگاری دو شرط فرموده است: عمل صالح و ایمان. آیا ایمان به هر چه تعلق بگیرد(با ماهیت و عناصرش) کفایت میکند یا ایمان به چیز به خصوصی مورد نظر است؟

    قرائت جدیدی تحت عنوان "تفسیر به رأی" مطرح است. مثلا بعضی در زمانی نه چندان دور که تفکر مارکسیسم مطرح بود عقیده داشتند که اگر به یک هدف مقدس ایمان داشته باشند(مثلا ایمان به جامعه توحیدی داشته باشند، یعنی جامعه ای که تفاوت طبقاتی در آن حکومت نکند) کفایت می کند و عمل صالح را هم مبارزه می دانستند. آیا چنین است یا از نظر قرآن و روایات ایمان متعلق خاصی را در نظر دارد؟

    از نظر قرآن این تعبیر قرائت جدید از دین محسوب می شود و فرهنگ قرآن آن را هوی پرستی می نامد.

    «اَفَرَاَیتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلَهَهُ هَوَئهُ وَ اَضَلَّهُ اللهُ عَلی عِلمٍ و خَتَمَ عَلی سَمعِهِ وَ قَلبِهِ و جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشَاوَۀ فَمَن یَهدِیهِ مِن بَعدِ اللهِ اَفَلا تَذَکَّرُن[1]. آیا دیدی کسی که خدای خود را هوایِ خود قرار داد و خدا او را گمراه کرد با دانایی و مُهر زد بر گوش و دل او و قرار داد بر دیده او پرده ای؟ پس کیست که بعد از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکر نمی شوید؟»




    [1]سوره جاثیه آیه 29

  17. تشكرها 4


  18. Top | #39

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بعد از اضلال ثانوی که توسط خدا صورت گرفت چه کسی هدایت می شود؟ اضلال ابتدایی(ضلالت اولیه) نتیجه عمل خودشان است یعنی بعد از اینکه علم پیدا کردند، گمراهی را انتخاب کردند(به خاطر هوی پرستی) در نتیجه ضلالت ثانوی هم از راه می رسد

    متعلق ایمان و ایمانی که از دیدگاه خدا و قرآن رساننده است چیست؟ قرآن می فرماید:


    «لَیسَ البِرَّ اَن تُوَلُّوا وُجُوهَکُم قِبَلَ المَشرقِ وَالمَغربِ وَلَکِنَّ البِرَّ مَن آمَنَ بِاللهِ وَالیَومِ الآخِرِ وَالملائِکَۀِ وَالکِتابِ وَالنَّبییّنَ [1]و . . .» قرآن نیکی را ایمان به خدا و قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران معرفی کرده است؛ پس متعلق ایمان در یک کلمه ایمان به خدا و لوازم آن است. لوازم ایمان به خدا را هم قرآن معرفی نمود.



    [ سوره بقره آیه 177


  19. تشكرها 4


  20. Top | #40

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,637
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    طبق فرمایشات علامه :اگر انسان بیندیشد به اینکه آیا همه موجودات مستقل هستند و بعد دریابد که هیچ موجودی مستقل نیست و همه قائم به ذاتی هستند که آن ذات، غنی و مستقل است، به خودیِ خود به این نتیجه می رسد که آن ذات خداست؛ پس خودش به سوی توحید و خداشناسی حرکت می کند.
    ذات حضرت حق، فی نفسه قابل شناسایی نیست پس باید اسماء و صفات و افعال پروردگار را شناسایی کرد.








  21. تشكرها 4


صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi