اين حيوان از حافظه خوبي در شناخت راهي كه حتّي يك بار پيموده باشد، برخوردار است؛ به طوري كه بسياري براي رهيافتن به مقصد از حافظه درازگوش كمك گرفته و آن را به حال خود واگذاشتهاند تا آنان را به هدف رهنمون شود.
قرآن كريم، از آفرينش درازگوش در كنار اسبان و استران به عنوان زينت و مركب سواري ياد ميكند:
«والخيل والبغال والحمير لتركبوها و زينة»
«اسبان و استران و درازگوشان را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و مايه تجمّل نيز هست.»
در عين حال، صداي گوشخراش درازگوش را ناخوشترين آوازها ميداند:
«إنّ أنكر الأصوات لصوت الحمير»
«همانا ناخوشترين آوازها بانگ درازگوشان است.»