صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 46 , از مجموع 46

موضوع: *********یادکرد حیوانات در نهج البلاغه**********

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2012
    شماره عضویت
    4158
    نوشته
    481
    تشکر
    295
    مورد تشکر
    2,468 در 627
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اين حيوان از حافظه خوبي در شناخت راهي كه حتّي يك بار پيموده باشد، برخوردار است؛ به طوري كه بسياري براي رهيافتن به مقصد از حافظه درازگوش كمك گرفته و آن را به حال خود واگذاشته‌اند تا آنان را به هدف رهنمون شود.


    قرآن كريم، از آفرينش درازگوش در كنار اسبان و استران به عنوان زينت و مركب سواري ياد مي‌كند:

    «والخيل والبغال والحمير لتركبوها و زينة»

    «اسبان و استران و درازگوشان را [آفريد] تا بر آن‌ها سوار شويد و مايه تجمّل نيز هست.»

    در عين حال، صداي گوش‌خراش درازگوش را ناخوش‌ترين آوازها مي‌داند:

    «إنّ أنكر الأصوات لصوت الحمير»


    «همانا ناخوش‌ترين آوازها بانگ درازگوشان است.»



    امضاء

  2. تشكرها 3



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #42

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2012
    شماره عضویت
    4158
    نوشته
    481
    تشکر
    295
    مورد تشکر
    2,468 در 627
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در روايات و حكايت‌هاي اسلامي اين حيوان مطرح شده و بر نگه‌داري و خريداري آن جهت انجام كارهاي روزمرّه تأكيد شده است. در چند روايت بيان شده است كه پيامبر اسلام - صلّي‌الله‌عليه و آله وسلّم- براي فروتني بر درازگوشي سوار مي‌شدند، و در تاريخ اسلام از آن با «عفير» و «يعفور»، ياد شده است [شايد نام دو درازگوش باشد] و بيان شده كه يعفور پس از رحلت پيامبر، به طرف چاهي رفت و خود را در چاه افكند و آن را محلّ دفن خود قرار داد.


    بيهقي از ابن مسعود نقل مي‌كند كه شيوة انبياي الهي، سوار شدن بر درازگوش و پوشيدن لباس‌هاي خشن بوده است.

    در روايات گاه عابدان خشك مقدّس كه بدون فهم و درايت و بصيرت به عبادت مي‌پردازند به الاغي تشبيه شده‌اند كه بر گرد سنگ آسياب مي‌چرخند و راه به جايي نبرده و پيشرفتي حاصل نمي‌كنند.


    امضاء

  5. تشكرها 3


  6. Top | #43

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2012
    شماره عضویت
    4158
    نوشته
    481
    تشکر
    295
    مورد تشکر
    2,468 در 627
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    حضرت علي - عليه ‌السلام- در مذّمت دنيا و لزوم دل نبستن به آن سيره و زندگاني انبياي بزرگ الهي همچون پيامبر اسلام- صلّي‌الله‌عليه و آله وسلّم- و حضرت موسي - عليه‌السلام- و حضرت داود - عليه‌السلام- و حضرت عيسي - عليه‌السلام- اشاره كرده و از ساده‌زيستي آنان سخن به ميان آورده است و از مردم مي‌خواهد با اقتداي به آن بزرگان، فريفته زرق و برق دنياي پست نشوند.


    حضرت در اين خطبه، از درازگوش، به عنوان مركب ساده سواري ياد كردند و فرمودند:

    «فتأسّ بنبيك الأطيب الأطهر- صلّي‌الله‌عليه و آله وسلّم- فإنّ فيه اُسوة لمن تأسّي و عزاء لمن تعزّي ... و لقد كان رسول الله- صلّي‌الله‌عليه و آله وسلّم- يأكل علي الأرض و يجلس جلسة العبد و يخصف بيده و يرقع بيده ثوبه و يركب الحمار العاري و يردف خلفه ... .»


    امضاء

  7. تشكرها 3


  8. Top | #44

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2012
    شماره عضویت
    4158
    نوشته
    481
    تشکر
    295
    مورد تشکر
    2,468 در 627
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    «پس به پيامبر پاكيزه و پاك- صلّي‌الله‌عليه و آله وسلّم- خود اقتدا كن كه در - رفتار- او الگويي است براي كسي كه الگو مي‌طلبد و مايه شكيبايي است براي كسي كه شكيبايي طلبد ... رسول خدا رفتارش چنين بود كه روي زمين غذا مي‌خورد و همانند غلامان مي‌نشست و به دست خود كفش خويش وصله مي‌كرد و بر الاغ بي‌پالان سوار مي‌شد و ديگري را بر تركِ خود سوار مي‌كرد ... .»


    به راستي زندگي بسيار سادة پيامبر اكرم- صلّي‌الله‌عليه و آله وسلّم- سرمشقي مهم براي ترك علاقه‌هاي دنيايي است. آن حضرت هيچ تشريفاتي براي خود قايل نبود و مقيد نبود كه فقط سوار اسب يا الاغ همراه با زين و برگ شود؛ چنان كه دنياطلبان بر هر مركبي سوار نشده و سوار شدن بر الاغ آن هم بدون پالان و نيز سوار كردن ديگري را پشت سر خود دون شأن دانسته و آن را مايه تحقير و اهانت به خود مي‌انگارند.


    امضاء

  9. تشكرها 3


  10. Top | #45

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2012
    شماره عضویت
    4158
    نوشته
    481
    تشکر
    295
    مورد تشکر
    2,468 در 627
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پانوشت:




    . پايان صفحه 150
    . پايان صفحه 151
    . پايان صفحه 152.
    . پايان صفحه 153.
    . پايان صفحه 154.
    . پايان صفحه 155.
    . پايان صفحه 156.
    . پايان صفحه 157.
    . پايان صفحه 158.
    . پايان صفحه 159.
    . پايان صفحه 160.
    . پايان صفحه 161.
    . پايان صفحه 162.
    . پايان صفحه 163.
    . پايان صفحه 164.
    . پايان صفحه 165.
    . پايان صفحه 166.
    . پايان صفحه 167.


    امضاء


  11. Top | #46

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2012
    شماره عضویت
    4158
    نوشته
    481
    تشکر
    295
    مورد تشکر
    2,468 در 627
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    . فرهنگ معين، ذيل واژة كَوَز
    . ر .ك: الحيوان، جاحظ، ج 3، ص 507.
    . الحيوان، دميري، ج1، ص 277و 278. جاحظ در الحيوان نيز آن را از عجايب جُعَل مي‌داند. ر.ك: الحيوان، ج 2، ص 112، وج 3، ص 502.
    . همان، ج1، ص 436-438؛ ر .ك: الحيوان، جاحظ، ص 496.

    . الحيوان، دميري، ج1، ص 437؛ ر . ك: عجائب المخلوقات، قزويني، ص 391.
    . الحيوان، جاحظ، ج3، ص 340.
    . سوره بقره (2) آيه 159.
    . حضرت علي - عليه السلام - در سال 40 ق به شهادت رسيد و حجّاج در سال 41ق متولّد شد.
    . نهج‌البلاغة، خطبه 116.
    . آقاي شهيدي عبارت را چنين ترجمه كرده است: «بس كن اي ابو وذحه!». ترجمه بالا برگرفته از منهاج‌البراعة است. منهاج‌البراعة، خويي، ج8، ص 92.
    . شرح نهج‌البلاغة، ابن ابي‌الحديد، ج7، ص 279.
    . منهاج‌البراعة ، ج8، ص 95.
    . همان.
    . ر . ك: منهاج‌البراعة، ج8، ص 95-97.
    . عجائب‌المخلوقات، قزويني، ص 366.
    . الحيوان، جاحظ، ج2، ص 233.
    . الحيوان، دميري، ج1، ص 490. وي مي‌افزايد: «خروس نسبت به جوجه‌ها دلسوزي و شفقت ندارد.»
    . عجائب‌المخلوقات، ص 366.
    . الحيوان، دميري، ج1، ص 489.
    . عجائب‌المخلوقات، ص 366.
    . همان.
    . الحيوان، دميري، ج1، ص 490.
    . همان.
    . الحيوان، جاحظ، ج2، ص 251.
    . همان، ص 349.
    . بحارالانوار، مجلسي، ج62، ص4؛ الحيوان، دميري، ج1، ص 490.
    . بحارالانوار، ج62، ص10.
    . همان، ص4.
    . همان، ص3.
    . همان، ص8.
    . «يفضي كافضاء الديكة.»؛ «همانند خروس آميزش مي‌كند.» نهج‌البلاغة، خطبه 165.
    . همان، «لانّ قوائمه حمش كقوائم الديكة الخلاسية.»؛ «پاهاي او لاغر و سيرفام است همانند خروسي كه از نر و ماده هندي و فارسي متولّد شده باشد.»
    . كتاب‌العين، تحقيق دكتر خروفي و دكتر سامرايي، بيروت، مؤسسه‌الاعلمي للمطبوعات، ج3، ص 357.
    . قاموسالمحيط، دارالجميل، ج4، ص 194.
    . شرح ابن ابي‌الحديد، ج7، ص26.
    . منهاج‌البراعة، ج7، ص49.
    . نهج‌البلاغة، ح91، «مصائف الذّر و مشاتي الهوامّ.»
    . مرحوم خويي شرحي مفصّل دربارة «والجوّ المكفوف» دارد. ر . ك: منهاج‌البراعة، ج10، ص 123.
    . عبارت «ممّا يري و ممّا لا يري» داراي دو معناست:
    الف: آن چه ديده مي‌شود و آن چه [در شرايط عادي] ديده نمي‌شود؛
    ب: آن‌ چه ديده مي‌شود و آن چه قابل ديدن نمي‌باشد.
    مرحوم خوي هر دو معنا را آورده و در شرح معناي نخست مي‌گويد:
    «مرحوم بحراني از برخي دانشمندان نقل كرده كه اگر مي‌خواهي اين جمله را به درستي بفهمي در شب تابستاني در بيابان كمي آتش روشن كن و آن گاه ه انواع موجوداتي كه در اطراف آتش جمع مي‌شوند نگاه كن، حيواناتي عجيب مي‌بيني كه هرگز تو و ديگران آن‌ها را نديده‌اند.»
    . نهج‌البلاغة، خطبه 171.
    . همان، در بخش خزندگان توضيح بيشتري در اين باره ارائه كرده‌ايم.
    . نهج‌البلاغة، خطبه 175.
    . منهاج‌البراعة ، ج10، ص 179.
    . نهج‌البلاغة، نامه 31.
    . ر . ك: شرح نهج‌البلاغة، جعفري، ج19، ص 81؛ ترجمه نهج‌البلاغة، شهيدي، ص 476.
    . نهج‌البلاغة،خطبه 108.
    . شرح نهج‌البلاغة، جعفري، ج19، ص 88-89.
    . نهج‌البلاغة، خطبه 186، در بخش‌هاي «پرندگان» و «پشه» توضيح بيشتري از اين خطبه گذشت.
    . همان، خطبه 153.
    . شرح نهج‌البلاغة، ابن ابي‌الحديد، ج9، ص 162. در بخش «درندگان» توضيح بيشتري خواهد آمد.

    . الحيوان، دميري، ج1، ص 399؛ ر . ك: عجائب‌المخلوقات، قزويني، ص 324 وي نوشته است:
    «اگر درازگوش شير را ببيند به جاي فرار در جاي‌اش ثابت مي‌ماند و گاه به طرف شير مي‌دود.»
    . عجائب‌المخلوقات، قزويني، ص 324.
    . سوره نحل (16) آيه 8.
    . سوره لقمان (31) آيه 19.
    . بحارالانوار، مجلسي، ج61، ص 161.
    . همان، ص 195 و 200.
    . همان، ص 195؛ ر . ك: الحيوان، دميري، ج1، ص 357.
    . «المتعبّد علي غير فقه كحمارالطاحونة.»؛ بحارالانوار، ج1، ص 208.
    . نهج‌البلاغة، خطبه 160.
    . الحيوان، دميري، ج1، ص 339: برخي از اعراب از سوار شدن بر الاغ استنكاف داشتند.


    امضاء


صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi