گفتار طنطاوي در تفسير أمشاج
طَنطاوي در تفسير خود گفته است: مراد از امشاج كه در اين آيه است، موادّ دهگانهاي است كه اصول تغذيه محسوب ميشوند.
او مي گويد: خداوند مي فرمايد: ما انسانرا سميع و بصير قرار داديم تا بتواند مشاهدۀ دلائل و استماع آيات را بنمايد و متمكّن از تعقّل و تفكّر گردد كه: ما او را از نطفه آفريديم، و آن آبي است كه در مرد و در زن است و بواسطۀ اتّحاد اين دو نطفه، جنين متكوّن ميشود.
امّا از كجا اين دو نطفه موجود شده است؟ اين دو نطفه از عناصر مختلفي است، و آن عناصر از نباتات و اجزاي حيواني كه در غذاي پدران و مادرانست، و نيز از آبي كه ميآشامند بوجود ميآيد، و با املاحي كه با آن سر و كار دارند
تهيّه ميگردد. و جميع موادّي كه در اصول تغذيه، چه در خوراكيها و چه در آشاميدنيها هستند دهگونهاند:
اكسيژن، ئيدروژن، كربن، ازُت، گوگرد، فسفر، پتاسيوم، منيزيوم، كلسيوم و آهن. بنابراين، اين اصول دهگانهاي است كه در هر نباتي وجود دارد، و بطريق أولي در هر حيواني موجود است؛ زيرا كه نبات غذاي حيوان است و در هر انسان موجود است. فعليهذا نطفه از اين امشاج دهگانه پيدا ميشود؛ و آن اخلاطي است كه از اين موادّ تكوين ميشود، و بعد از امتزاج بصورت خون و پس از آن بصورت نطفه و پس از آن بصورت علقه و مضغه تا آخرين مراتب را ميپيمايد.
[29]
و يكي از لطيفههاي اين سوره استعمال لفظ أمشاج است كه خدا ميفرمايد: انسان از نطفه خلق شده است و نطفه از امشاج پديد آمده است. و امشاج در انسان غير از اكسيژن و ئيدروژن و موادّ ديگري كه ذكر شد و بالغ بر دهتا شد، چيز ديگري نيست.
اين امشاج و اخلاطي است كه انسان از آنها تكوّن يافته است، و نطفه در انسان تكوّن مييابد، و از نطفه، انسان جديدي بوجود ميآيد. لهذا مبدأ خلقت انسان از آهن و فسفور و گوگرد و بقيّۀ اجزاء است.
[30
اين گفتار طنطاوي مستند به دليل نيست؛ و علاوه در اين آيه امشاج صفت است براي نطفه، نه آنكه مبدأ و اصل تكوّن آن امشاج است.