صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ سير قرآن‌ در آيات‌ آفاقي‌، و عظمت‌ اخلاق‌ آن‌ و تفسير آيۀ: وَ لَقَدْ صَرَّفْنَآ فِي‌ هَـٰذَا الْقُرْءَانِ لِيَذَّكَّرُو

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گفتار طنطاوي‌ در تفسير أمشاج‌


    طَنطاوي‌ در تفسير خود گفته‌ است‌: مراد از امشاج‌ كه‌ در اين‌ آيه‌ است‌، موادّ دهگانه‌اي‌ است‌ كه‌ اصول‌ تغذيه‌ محسوب‌ مي‌شوند.

    او مي گويد: خداوند مي فرمايد: ما انسانرا سميع‌ و بصير قرار داديم‌ تا بتواند مشاهدۀ دلائل‌ و استماع‌ آيات‌ را بنمايد و متمكّن‌ از تعقّل‌ و تفكّر گردد كه‌: ما او را از نطفه‌ آفريديم‌، و آن‌ آبي‌ است‌ كه‌ در مرد و در زن‌ است‌ و بواسطۀ اتّحاد اين‌ دو نطفه‌، جنين‌ متكوّن‌ مي‌شود.

    امّا از كجا اين‌ دو نطفه‌ موجود شده‌ است‌؟ اين‌ دو نطفه‌ از عناصر مختلفي‌ است‌، و آن‌ عناصر از نباتات‌ و اجزاي‌ حيواني‌ كه‌ در غذاي‌ پدران‌ و مادرانست‌، و نيز از آبي‌ كه‌ مي‌آشامند بوجود مي‌آيد، و با املاحي‌ كه‌ با آن‌ سر و كار دارند

    تهيّه‌ مي‌گردد. و جميع‌ موادّي‌ كه‌ در اصول‌ تغذيه‌، چه‌ در خوراكيها و چه‌ در آشاميدنيها هستند ده‌گونه‌اند:

    اكسيژن‌، ئيدروژن‌، كربن‌، ازُت‌، گوگرد، فسفر، پتاسيوم‌، منيزيوم‌، كلسيوم‌ و آهن‌. بنابراين‌، اين‌ اصول‌ دهگانه‌اي‌ است‌ كه‌ در هر نباتي‌ وجود دارد، و بطريق‌ أولي‌ در هر حيواني‌ موجود است‌؛ زيرا كه‌ نبات‌ غذاي‌ حيوان‌ است‌ و در هر انسان‌ موجود است‌. فعليهذا نطفه‌ از اين‌ امشاج‌ دهگانه‌ پيدا مي‌شود؛ و آن‌ اخلاطي‌ است‌ كه‌ از اين‌ موادّ تكوين‌ مي‌شود، و بعد از امتزاج‌ بصورت‌ خون‌ و پس‌ از آن‌ بصورت‌ نطفه‌ و پس‌ از آن‌ بصورت‌ علقه‌ و مضغه‌ تا آخرين‌ مراتب‌ را مي‌پيمايد.
    [29]


    ‎ و يكي‌ از لطيفه‌هاي‌ اين‌ سوره‌ استعمال‌ لفظ‌ أمشاج‌ است‌ كه‌ خدا مي‌فرمايد: انسان‌ از نطفه‌ خلق‌ شده‌ است‌ و نطفه‌ از امشاج‌ پديد آمده‌ است‌. و امشاج‌ در انسان‌ غير از اكسيژن‌ و ئيدروژن‌ و موادّ ديگري‌ كه‌ ذكر شد و بالغ‌ بر ده‌تا شد، چيز ديگري‌ نيست‌.

    اين‌ امشاج‌ و اخلاطي‌ است‌ كه‌ انسان‌ از آنها تكوّن‌ يافته‌ است‌، و نطفه‌ در انسان‌ تكوّن‌ مي‌يابد، و از نطفه‌، انسان‌ جديدي‌ بوجود مي‌آيد. لهذا مبدأ خلقت‌ انسان‌ از آهن‌ و فسفور و گوگرد و بقيّۀ اجزاء است‌.
    [30


    اين‌ گفتار طنطاوي‌ مستند به‌ دليل‌ نيست‌؛ و علاوه‌ در اين‌ آيه‌ امشاج‌ صفت‌ است‌ براي‌ نطفه‌، نه‌ آنكه‌ مبدأ و اصل‌ تكوّن‌ آن‌ امشاج‌ است‌.


    [1
    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آيا معناي‌ أمشاج‌، كروموزوم‌ها هستند، و يا حالت‌ خاصّ حاصلۀ از لقاح‌؟



    بعضي‌ شايد عامل‌ وراثت‌ و شخصيّت‌ را كروموزوم‌ بدانند. [31] بدين‌
    معني‌ كه‌ مركز شخصيّت‌ و محلّ تجمّع‌ صفات‌ در انسان‌، همان‌ الياف‌هاي‌ مخصوص‌ و معدودي‌ است‌ كه‌ در انسان‌ به‌ 46 عدد ميرسد و آنها در هر سلّول‌ از سلّولهاي‌ بدن‌ موجود است‌، غير از تخمك‌ و اسپرم‌ كه‌ در هر يك‌ از آنها 23 عدد است‌ كه‌ 22 عدد آن‌ اتوزوم‌ (غير جنسي‌) و يك‌ عدد آن‌ جنسي‌ بوده‌، و بعد از لِقاح‌ و شروع‌ حركت‌ نطفه‌ در زير ذرّه‌بين‌ ديده‌ ميشوند. به‌ هر حال‌ اين‌ از اسرار عجيب‌، بلكه‌ از عجيب‌ترين‌ اسرار خلقت‌ است‌ كه‌: تمام‌ شخصيّت‌ و صفات‌ ذاتي‌، و تكثّر اجزاء و اعضاء را با تضمّن‌ وحدت‌ آن‌ بر روي‌ يك‌ تك‌سلّول‌ باقي‌ ميگذارد.

    و چون‌ اين‌ سلّول‌ به‌ تمام‌ معني‌ الكلمه‌ خُرد و بسيط‌ و ساده‌ است‌، چگونه‌ اين‌ درياي‌ عظيم‌ از صفات‌ و اخلاق‌ و ملكات‌، و بلكه‌ اعضاء و اجزاي‌ مختلف‌ العمل‌ و متفاوت‌ الفعل‌ را در يك‌ سلّول‌ تمركز داده‌ است‌؟!

    قوانين‌ وراثت‌ و مشاهداتي‌ كه‌ بر روي‌ نطفه‌ و سلّول‌هاي‌ جنسي‌ مرد و زن‌ (اسپرم‌ و اوُول‌) به‌ عمل‌ آمده‌ است‌، شاهد روشن‌ و دليل‌ بارزي‌ است‌ از تمركز شخصيّت‌ و خلاصه‌ شدن‌ آن‌ در سلّول‌ واحد.

    و همچنين‌ تجربيّات‌ و اطّلاعات‌ عمومي‌ ما اين‌ حقيقت‌ شگفت‌ انگيز را نشان‌ ميدهد: كه‌ چگونه‌ صفات‌ بيشمار، و خصال‌ لاتُعدّ و لا تُحصَي‌، حتّي‌ خطوط‌ ريز چهره‌ و كيفيّت‌ تكان‌ دادن‌ دست‌ و چشم‌ و دقائق‌ عادات‌ يك‌ پدر و
    ادر در اولاد و در نواده‌هاي‌ آنها تكرار مي‌شود؛ بدون‌ آنكه‌ در بسياري‌ از اوقات‌، تأثيرات‌ خارج‌ از تعليم‌ و تربيت‌ در اين‌ امر دخالت‌ داشته‌ باشد.

    واسطۀ اين‌ فضاي‌ وسيع‌ بی‌افق‌ از كثرات‌، و اين‌ درياي‌ ژرف‌ از اختلافات‌ كه‌ در انسانها بچشم‌ مي‌خورد، جز يك‌ سلّول‌ بسيار بسيار ريز نامرئي‌ چيزي‌ نيست‌.

    غالب‌ علماي‌ ژِن‌ شناسي‌ (ژِنِتيسيَن‌) عامل‌ اين‌ صفات‌ ارثي‌ را همان‌ كروموزوم‌ها ميدانند كه‌ در سلّولهاي‌ جنسي‌ وجود داشته‌ و بالمناصفه‌ وارد نطفه‌ مي‌شوند، و تمام‌ آثار وراثت‌ را روي‌ طرز برخورد و دوجور شدن‌ و دو تكّه‌ شدن‌ اين‌ نيمۀ كروموزوم‌ها كه‌ هريك‌ نيز قابل‌ قسمت‌ به‌ قطعه‌هاي‌ كوچكتري‌ هستند ميدانند.



    امضاء



  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امّا بعضي‌ از محقّقين‌ زيست‌ شناسي‌ همچون‌ اِتين‌ رابَوك‌ عامل‌ وراثت‌ را كروموزوم‌ نميدانند؛ و مي گويند: شخصيّت‌ و وراثت‌ معلول‌ يك‌ اثر مرموز خارجي‌ و يا يك‌ عمل‌ داخلي‌ مبتني‌ بر فاكتورهاي‌ منسوب‌ به‌ كروموزوم‌ نيست‌، بلكه‌ همان‌ عنصر تشكيل‌ دهندۀ سلّول‌ از جنس‌ نر و ماده‌ يعني‌ سيتوپلاسم‌ و هسته‌ كه‌ هر يك‌ از آنها از مخلوط‌هاي‌ آغشتۀ درهم‌ برهم‌ عدّۀ زيادي‌ از تركيبات‌ خميري‌ درست‌ شده‌ و محيط‌ يا مادّۀ حياتي‌ را تشكيل‌ ميدهند ميباشد، و آن‌ مخلوط‌هاي‌ درهم‌ و برهم‌ و مبهم‌ و غير مشخّص‌ هستند كه‌ در بروز صفات‌ و تشكّل‌ شخصيّت‌ موجود دخالت‌ و شركت‌ دارند.


    و البتّه‌ بايد دانست‌ كه‌: آثار زندگي‌ و فعّاليّت‌ خارجي‌ تك‌ سلّول‌ زنده‌، آثاري‌ نيست‌ كه‌ بطور جداگانه‌ عمل‌ بعضي‌ از اين‌ عناصر باشد، و وظائف‌ بطور تسهيم‌ مابين‌ آنها تقسيم‌ شده‌ باشد؛ بلكه‌ در هر آن‌ واحدي‌ هر عنصري‌ روي‌ جميع‌ عناصر ديگر تأثير داشته‌، و خود نيز تحت‌ تأثير سائر عناصر قرار ميگيرد.
    و خلاصه‌ و مجموعۀ فعل‌ و انفعالات‌ فردفرد عناصر با همديگر، و با
    ص 19
    محيط‌ خارج‌ است‌ كه‌ نتيجه‌اش‌ عمل‌ سلّول‌ در خارج‌ مي‌باشد.



    همچنين‌ است‌ وضع‌ يك‌ موجود چند سلّولي‌ بزرگتر، و جميع‌ نباتات‌ و حيوانات‌ و انسانها. و همان‌ طوري‌ كه‌ در داخل‌ تك‌ سلّول‌، جميع‌ عناصر مشكّلۀ آن‌ دخالت‌ و شركت‌ در اعمال‌ حياتي‌ دارند، در بدن‌ يك‌ موجود زنده‌ و حياتي‌ نيز يك‌ همكاري‌ منظّم‌ و كامل‌ ما بين‌ تمام‌ نسوج‌ آن‌ موجود ميباشد. هر عملي‌ كه‌ از وي‌ سرزند تمام‌ اجزاء و افراد در آن‌ دخالت‌ و شركت‌ دارند. و همچنين‌ هيچ‌ اثري‌ به‌ موجود زنده‌ وارد نميگردد كه‌ تمام‌ اعضاء و اجزاءِ آن‌ از آن‌ برخوردار نباشند.


    اين‌ كيفيّت‌ اختلاط‌ آغشتۀ درهم‌ و برهم‌ سيتوپلاسم‌ و هسته‌ كه‌ مبدأ چنين‌ تكثّري‌ است‌، در قرآن‌ كريم‌ به‌ نام‌ أمشاج‌ ناميده‌ شده‌است‌؛ و حال‌ و كيفيّت‌ نطفه‌ را بيان‌ ميكند.


    باري‌، تحقيق‌ اين‌ دستۀ قليل‌ از محقّقين‌ زيست‌ شناس‌ به‌ نظر قريب‌تر به‌ واقع‌ ميرسد؛ و العلم‌ عند الله‌.

    امّا دربارۀ آيۀ دوّم‌ كه‌ به‌ صراحت‌ بر اساس‌ حركت‌ در جوهر دلالت‌ بر جسماني‌ بودن‌ نفس‌ در حال‌ حدوث‌، و بر روحاني‌ بودن‌ آن‌ در حال‌ بقا مينمايد، اينك‌ بحث‌ اجمالي‌ ما اينست‌:



    امضاء



  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آيه دوم:( سلالة من طين...ثم انشا نا ه خلقا ءاخز) تصريح‌ آيۀ قرآن‌ بر«حركت‌ جوهريّة‌» صدر المتألّهين‌

    وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَـٰنَ مِن‌ سُلَـٰلَةٍ مِّن‌ طِينٍ * ثُمَّ جَعَلْنَـٰهُ نُطْفَةً فِي‌ قَرَارٍ مَّكِينٍ* ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَـٰمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَـٰمَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَـٰهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَهُ أَحْسَنُ الْخَـٰلِقِينَ. [32]

    «و سوگند كه‌ تحقيقاً ما انسان‌ را از جوهره‌ و چكيدۀ گِل‌ آفريديم‌. و پس‌ از
    ص 20
    آن‌ او را به‌ صورت‌ نطفه‌ در محلّ مستقرّ (رحم‌ مادر) قرار داديم‌. و سپس‌ نطفه‌ را علقه‌ (خون‌ بسته‌ شده‌) آفريديم‌. و پس‌ از آن‌ علقه‌ را مضغه‌ (مانند يك‌ لقمۀ گوشت‌ جويده‌ شده‌) آفريديم‌. و سپس‌ مضغه‌ را استخوانهاي‌ جنين‌ آفريديم‌. و آنگاه‌ بر روي‌ استخوانها گوشت‌ پوشانيديم‌. و از آن‌ پس‌ او را به‌ خلقت‌ و آفرينش‌ دگري‌ ابداع‌ نموديم‌. بنابراين‌ مبارك‌ و منزّه‌ و مقدّس‌ است‌ خداوند كه‌ او بهترين‌ آفرينندگان‌ است‌.»

    در اين‌ آيات‌، خداوند مي گويد: ما انسان‌ را از گِل‌ خالص‌ خلق‌ كرديم‌. بنابراين‌، اصل‌ آفرينش‌ انسان‌ از گل‌ است‌. و معلوم‌ است‌ كه‌ گل‌ جسم‌ است‌؛ پس‌ حدوث‌ انسان‌ از گل‌ شروع‌ شده‌ است‌ كه‌ جسم‌ است‌.

    و پس‌ از خلقت‌ او از گل‌، ما آنرا يعني‌ آن‌ انسانِ گلي‌ را نطفه‌ نموديم‌. در اينجا هم‌ ملاحظه‌ ميشود كه‌ تبديل‌ به‌ جسم‌ شده‌ است‌. چون‌ نطفه‌ جسم‌ است‌. يعني‌ جسمي‌ به‌ جسم‌ ديگري‌ تبديل‌ يافته‌ است‌.

    و پس‌ از آن‌ ما نطفه‌ را بشكل‌ علقه‌، يعني‌ بشكل‌ خون‌ بسته‌ شده‌ آفريديم‌. در اينجا نيز جسمي‌ به‌ جسم‌ دگري‌ مبدّل‌ شده‌ است‌.


    و پس‌ از آن‌ ما علقه‌ را مضغه‌ آفريديم‌، و بصورت‌ پاره‌ گوشت‌ جويده‌ شده‌ خلق‌ كرديم‌. در اينجا ايضاً جسمي‌ تبديل‌ به‌ جسم‌ دگر شده‌ است‌.

    و سپس‌ ما آن‌ مضغه‌ را استخوان‌ آفريديم‌. در اينجا نيز گفتار در تبديل‌ جسم‌ به‌ جسم‌ است‌.

    و چون‌ خداوند بر روي‌ استخوانها گوشت‌ پوشانيد، در اينجا مي فرمايد: از اين‌ پس‌ ما انسان‌ را به‌ خلقت‌ ديگري‌ ابداع‌ و انشاء نموديم‌. يعني‌ اين‌ انسان‌ جسمي‌ را روحاني‌ كرديم‌، و حقيقت‌ و نفس‌ اين‌ اجسام‌ مادّيّه‌، تبديل‌ به‌ نفس‌ ناطقۀ انساني‌ گرديد.

    پس‌ در ثُمَّ أَنشَأْنَـٰهُ خَلْقًا ءَاخَرَ مادّه‌ كنار ميرود، و آن‌ مادّه‌ مبدّل‌ به‌ نفس
    ‌مجرّد ميگردد.

    امضاء


  6. تشكرها 2


  7. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اين‌ فقط‌ بواسطۀ حركت‌ جوهريّه‌ است‌ كه‌ جوهرِ سُلالۀ گل‌ حركت‌ نموده‌ و به‌ نطفه‌ رسيده‌ است‌. و نطفه‌ در جوهر خود حركت‌ كرده‌، علقه‌ شده‌ است‌. و باز علقه‌ در جوهرش‌ حركت‌ كرده‌ و مضغه‌ گرديده‌ است‌. و مضغه‌ در جوهرش‌ حركت‌ كرده‌ و استخوان‌ شده‌ است‌. و همان‌ استخواني‌ كه‌ لباس‌ گوشت‌ در بر كرده‌ است‌، در ذات‌ و جوهر خود حركت‌ كرده‌ و نفس‌ ناطقه‌ و جان‌ و روان‌ آدمي‌ گرديده‌ است‌. در تمام‌ اين‌ مراحل‌ حركت‌ جوهر در مادّه‌ بوده‌ است‌، و اينك‌ مادّه‌ حركت‌ كرده‌ و به‌ مرحلۀ تجرّد و روان‌ در مي‌آيد.


    صدر المتألّهين‌ شيرازي‌، اين‌ فيلسوف‌ و نابغه‌اي‌ كه‌ از چهارصد سال‌ پيش‌ تا بحال‌ فلسفۀ اسلام‌ و قرآن‌ را پاسداري‌ كرده‌ است‌، و صدرنشينان‌ خرد و انديشه‌ را به‌ زير نگين‌ خود فرا خوانده‌ است‌؛ با استمداد و استعانت‌ از اين‌ بحر عميق‌ قرآن‌، نظير همين‌ آيۀ مورد بحث‌ بود كه‌ توانست‌ فلسفۀ مشّاء و يونان‌ را درهم‌ بريزد، و خود از پيش‌ خود چنين‌ فلسفه‌اي‌ را بر اساس‌ تعقّل‌ و اشراق‌ و شرع‌ انور اقدس‌ ابداع‌ و اختراع‌ نمايد.

    او در «اسفار» متعاليۀ خود اثبات‌ كرده‌ است‌ كه‌:

    النَّفْسُ جِسْمانيَّةُ الْحُدوثِ وَ رُوحانيَّةُ الْبَقآءِ.

    «نفس‌ در ابتداي‌ حدوث‌ و خلقتش‌ جسم‌ است‌، امّا در بقا و امتداد وجوديش‌ روحاني‌ مي‌شود.»

    و بر همين‌ نهج‌ حكيم‌ بزرگوار، شاگرد بارز و انديشمند مكتب‌ صدرالمتألّهين‌ گويد:

    النَّفْسُ فِي‌ الْحُدوثِ جِسْمانيَّهْ وَ فِي‌ الْبَقا تَكونُ رُوحانيَّهْ

    و بر همين‌ اساس‌ عطّار گفته‌ است‌:
    ص 22
    تن‌ ز جان‌ نبود جدا، عضوي‌ ازوست‌ جان‌ ز كُلّ نبود جدا، جزوي‌ ازوست‌ [33]

    و بنا بر آنچه‌ از اين‌ آيۀ كريمه‌ بدست‌ مي‌آيد، آنچه‌ را كه‌ قدماءِ از حكماء ميگفته‌اند كه‌: چون‌ انساني‌ بخواهد موجود شود، در وهلۀ نخستين‌ وجود جنيني‌ او تحقّق‌ مي‌يابد، تا به‌ سرحدّيكه‌ مستعدّ براي‌ وُلوج‌ و دميدن‌ روح‌ مي‌شود؛ در آن‌ وقت‌ در يك‌ آن‌ بلافاصله‌ خداوند متعال‌ نفس‌ را ايجاد ميكند و از عالم‌ بالا و تجرّد به‌ مادّه‌ تعلّق‌ ميدهد، خلاف‌ مفاد آيۀ مباركه‌ است‌.

    قدماء ميگفتند: انسان‌ مركّب‌ است‌ از روح‌ و بدن‌؛ ولي‌ آيۀ مباركه‌ «تركيب‌» را نميرساند، بلكه‌ با صراحت‌ «تبديل‌» را ميرساند.

    از عظمت‌ و جلالت‌ قرآن‌ مجيد همين‌ بس‌ كه‌ فيلسوفاني‌ مانند بوعلي‌ سينا كه‌ جهاني‌ از انديشه‌ بودند به‌ اين‌ نكته‌ پي‌ نبرده‌، و تا هزار سال‌ در كتب‌ بر اساس‌ همان‌ مشي‌ قدماء قائل‌ به‌ تركيب‌ انسان‌ از روح‌ و بدن‌ بودند؛ تا اين‌ فيلسوف‌ شيرازي‌ پرده‌ از راز قرآن‌ برداشت‌، و حركت‌ در جوهر را با اتّكاءِ به‌ اين‌ آيۀ وافي‌ هدايه‌ با ادلّه‌اي‌ روشن‌ و استوار مبرهن‌ ساخت‌.




    امضاء



  8. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بوعلي‌ سينا شيخ‌ الرَّئيس‌ در اشعار معروف‌ و مشهور خود كه‌ به‌ قصيدۀ عينيّۀ ورقائيّۀ او شهرت‌ دارد در مطلعش‌ ميگويد:

    هَبَطَتْ إلَيْكَ مِنَ الْمَحَلِّ الارْفَعِ وَرْقآءُ ذاتُ تَعَزُّزٍ وَ تَمَنُّعِ ( 1 )

    مَحْجوبَةٌ عَنْ كُلِّ [34]مُقْلَةِ عارِفٍ وَ هيَ الَّتي‌ سَفَرَتْ وَ لَمْ تَتَبَرْقَعِ ( 2 )

    ص 23


    1 ـ فرود آمد به‌ سوي‌ بدن‌ تو از بالاترين‌ محلّ و عاليترين‌ مقام‌، كبوتر ورقاءِ روح‌ تو كه‌ داراي‌ مقامي‌ بس‌ عزيز و محلّي‌ بس‌ رفيع‌ است‌.

    2 ـ آن‌ لطيفۀ روح‌ از ديدگان‌ هر عارف‌ و آشنائي‌ پنهان‌ است‌؛ و عجب‌ در اينست‌ كه‌ او چهرۀ خود را به‌ نقاب‌ نپوشانده‌ است‌، بلكه‌ دائماً پرده‌ از رخ‌ برافكنده‌ و در مرأي‌ و منظر عامّه‌ خود را هويدا ساخته‌ است‌.

    خداوند تمام‌ مخلوقات‌ را جفت‌ آفريده‌ است‌

    از جملۀ آيات‌ مجيد قرآن‌ كريم‌ كه‌ دعوت‌ به‌ تذكّر و تنبّه‌ در موجودات‌ آفاقيّه‌ ميدهد و حقّاً بايد آنرا نيز از معجزات‌ آن‌ شمرد، اين‌ آيه‌ است‌:

    وَ مِن‌ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرونَ. [35]

    «و از هر چيزي‌ ما دو جفت‌ آفريديم‌ به‌ اميد آنكه‌ شما متذكّر شويد؛ و خداي‌ خود را از اينراه‌ بيابيد.»

    تفسير آيه: ومن كل شيء خلقنا زوجين لعلكم تذكرون

    اين‌ آيه‌ صراحت‌ دارد بر آنكه‌: هر چيزي‌ را كه‌ پروردگار تعالي‌ خلق‌ نموده‌ است‌ جفت‌ آفريده‌ است‌؛ و چيزي‌ كه‌ تك‌ باشد خداوند آنرا خلق‌ نكرده‌ است‌. و از عموميّتي‌ كه‌ از آيه‌ استفاده‌ ميشود بدست‌ مي‌آيد كه‌: اين‌ جفت‌ بودن‌ اختصاص‌ به‌ حيوانات‌ و انسان‌ ندارد؛ بلكه‌ در نباتات‌ و جمادات‌ نيز خلقت‌ بطور زوج‌ ميباشد. و اين‌ با نظر سطحي‌ و عادي‌ مشكل‌ بود، زيرا مثلاً جفت‌ بودن‌ در باران‌ و برف‌ و ابر و صاعقه‌ و باد و سنگ‌ و كلوخ‌ و جواهرات‌ معدني‌ معنائي‌ نداشت‌.

    فلهذا بعضي‌ از مفسّرين‌ خود را به‌ آيۀ واقعۀ در سورۀ يس‌ راضي‌ كرده‌ بودند كه‌ ميفرمايد: ما از چيزهائي‌ را هم‌ كه‌ شما نميدانيد جفت‌ قرار داديم‌:



    امضاء



  9. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    سُبْحَـٰنَ الَّذِي‌ خَلَقَ الازْوَ'جَ كُلَّهَا مِمَّا تُنـبِتُ الارْضُ وَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَ مِمَّا لَايَعْلَمُونَ.
    [36


    «پاك‌ و منزّه‌ است‌ آنكه‌ تمام‌ جفت‌ها را از آنچه‌ زمين‌ مي‌روياند، و از خودشان‌، و از آنچه‌ را كه‌ آنها نميدانند بيافريد.»


    و چون‌ معناي‌ جفت‌ را نر و ماده‌ ميگرفتند، به‌ جفت‌ و زوج‌ بودن‌ دربارۀ انسان‌ كه‌ نر و ماده‌ دارند (وَ مِنْ أَنفُسِهِمْ) و به‌ جفت‌ بودن‌ حيوانات‌ و حدّاكثر در نباتات‌ اعمّ از گياهان‌ و درختان‌ قائل‌ بودند. و آيۀ مباركۀ: وَ أَرْسَلْنَا الرِّيَـٰحَ لَوَ'قِحَ.[37] «ما بادها را فرستاديم‌ بجهت‌ آنكه‌ عمل‌ لقاح‌ و آبستن‌ كردن‌ درختان‌ را به‌ عهده‌ گيرند.» را شاهد بر نر و ماده‌ داشتن‌ جميع‌ نباتات‌ مي‌گرفتند؛ چون‌ بواسطۀ باد است‌ كه‌ گرده‌هاي‌ نر از شكوفه‌هاي‌ درختان‌ در فضا منتشر مي‌گردد و به‌ درختان‌ ماده‌ ميرسد، و بدينوسيله‌ عمل‌ لقاح‌ و آبستن‌ كردن‌ صورت‌ ميگيرد و درختان‌ ميوه‌ ميدهند.

    و بهترين‌ نمونۀ آن‌ درخت‌ خرماست‌ كه‌ تا بواسطۀ طَلْع‌ آن‌ (طَلْحٍ مَّنضُودٍ) درختان‌ ماده‌ را آبستن‌ ننموده‌ و لقاح‌ صورت‌ نگيرد، آن‌ درختان‌ بار نمي‌آورند.


    امّا معني‌ زوج‌، نر و يا ماده‌ نيست‌؛ و معني‌ زوجين‌ مجموع‌ نر و ماده‌ نيست‌. زوج‌ به‌ معني‌ جفت‌ است‌. هر چيزي‌ كه‌ جفت‌ ديگري‌ واقع‌ شود؛ همچون‌ اسب‌ درشكه‌، و كفّۀ ترازو، و شيشۀ عينك‌ و امثال‌ ذلك‌ هر كدام‌ جفت‌ ديگري‌ است‌. به‌ هر يك‌ از آن‌ دو، زوج‌ و به‌ هر دو تاي‌ آنها زوجين‌ گويند.


    اينست‌ معناي‌ حقيقي‌ زوج‌، و اگر أحياناً در جائي‌ به‌ معني‌ نر و يا ماده‌


    استعمال‌ شود، به‌ عنايت‌ اين‌ حقيقت‌ جفت‌ بودن‌ است‌؛ چون‌ هر يك‌ از نر و ماده‌، و يا زن‌ و شوهر عِدْل‌ و جفت‌ يكديگرند.




    امضاء



  10. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    اينك‌ كه‌ براي‌ عالم‌ مادّه‌ جفت‌ بودن‌ در تمام‌ ذرّات‌ به‌ ثبوت‌ رسيده‌ است‌، معني‌ كريمۀ شريفۀ
    وَ مِن‌ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ روشن‌ مي‌شود.


    توضيح‌ آنكه‌: در هر ذرّه‌اي‌ از ذرّات‌، هسته‌اي‌ نامرئي‌ است‌ كه‌ بار الكتريك‌ مثبت‌ دارد و پروتون‌ نام‌ دارد. و در اطراف‌ آن‌ مجموعه‌اي‌ است‌ از الكترونها كه‌ سيّار بوده‌ و بار الكتريكي‌ منفي‌ دارند. و چون‌ مقدار بار جميع‌ الكترونها بقدر بار هسته‌ است‌، لهذا ذرّه‌ بجاي‌ خود باقي‌ است‌. زيرا هر دو بار مثبت‌ و يا هر دو بار منفي‌ كه‌ در جنس‌ با هم‌ مشتركند از همديگر با شتاب‌ دور مي‌شوند؛ و بار مثبت‌ به‌ بار منفي‌ كه‌ در جنس‌ مختلفند نزديك‌ مي‌شوند و همديگر را ميربايند. و اين‌ عمل‌ در آزمايشهاي‌ آونگ‌هاي‌ الكتريكي‌ كه‌ بار مثبت‌ و يا منفي‌ گرفته‌اند بخوبي‌ مشهود است‌.

    بنابراين‌ در تمام‌ موجودات‌ حتّي‌ در خورشيد و سيّارات‌ قواي‌ جاذبه‌ و دافعه‌ موجود است‌، و اين‌ حركت‌هاي‌ منظّم‌ بر اساس‌ همان‌ تجاذب‌ و تدافع‌ قواست‌ كه‌ زوجيّت‌ را در آنها تحقّق‌ بخشيده‌ است‌.


    اوّلين‌ كسي‌ كه‌ از روي‌ اين‌ راز قرآن‌ پرده‌ برداشت‌ و جمال‌ دل‌ آراي‌ آنرا براي‌ عالم‌ بشريّت‌ نمودار كرد، أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ بود؛ كه‌ در خطبۀ شيوا و غرّاي‌ خود از تجاذب‌ و تدافع‌ و تـ آلُف‌ و تفرّق‌ اشياء در اثبات‌ توحيد سخن‌ به‌ ميان‌ مي‌آورد و به‌ اين‌ آيۀ مباركه‌ استناد مي‌نمايد.





    امضاء



  11. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پاورقي


    [1] ـ قسمتي‌ از آيۀ 27، از سورۀ 46: الاحقاف‌


    [2] ـ قسمتي‌ از آيۀ 113، از سورۀ 20: طه‌

    [3] ـ «الميزان‌ في‌ تفسير القرءَان‌» ج‌ 13، ص‌ 0 11 و 111

    [4] ـ آيه‌ 53 و 54، از سورۀ 41: فصّلت‌

    [5] ـ «شرح‌ غُرَر و دُرَر» طبع‌ دانشگاه‌، ج‌2، ص‌ 48

    [6] ـ «مجالس‌ المؤمنين‌» طبع‌ سنگي‌، ص‌ 284، مجلس‌ ششم‌؛ و معناي‌ بيت‌ اوّل‌ و دوّم‌ اينست‌: اي‌ آنكه‌ هم‌ در ظهورات‌، و هم‌ در اشراقت‌ بسيار واضح‌ و هويدائي‌؛ كيست‌ جز تو در آيات‌ انفسيّه‌ و آفاقيّه‌؟! در تمام‌ كائنات‌ غير از تو چيزي‌ وجود ندارد. تو خورشيد تابان‌ قريب‌ به‌ ظهر هستي‌؛ و غير از وجود تو همگي‌ سايه‌اند.

    [7] ـ آيۀ 0 6، از سورۀ 3: ءَال‌ عمران‌

    [8] ـ آيۀ 23، از سورۀ 21: الانبيآء

    [9] ـ «الميزان‌ في‌ تفسير القرءَان‌» ج‌ 3، ص‌ 232 و 233

    [10] ـ در كتاب‌ «ارتباط‌ انسان‌ و جهان‌» ج‌ 3، ص‌ 00 1 از سقراط‌ حكيم‌ شبيه‌ اين‌ عبارت‌ را نقل‌ ميكند و ميگويد: سقراط‌ كه‌ تولّدش‌ 0 47 سال‌ قبل‌ از ميلاد مسيح‌ بوده‌ است‌ از رؤساءِ فلاسفۀ الهيّين‌ اوّلين‌ و بزرگترين‌ فيلسوفي‌ است‌ كه‌ مطالعه‌ و بحث‌ در نفس‌ انساني‌ را در مرحلۀ اوّل‌ دانش‌ و فلسفه‌ قرار داد؛ و آخرين‌ كلمۀ او كه‌ پس‌ از خوردن‌ سمّ شَوكَران‌ به‌ شاگردانش‌ تعليم‌ داد، اين‌ بود كه‌: نفس‌ خودت‌ را بشناس‌ تا تمامي‌ طبيعت‌ و ماوراءِ طبيعت‌ را بشناسي‌!
    و در كتاب‌ «راه‌ سعادت‌» طبع‌ اوّل‌، ص‌ 63 گويد: ‎ سقراط‌ ميگويد: بيهوده‌ در شناختن‌ موجودات‌ خشك‌ و بي‌روح‌ رنج‌ مبر؛ بلكه‌ خود را بشناس‌ كه‌ شناختن‌ نفس‌ انساني‌ بالاتر از شناختن‌ اسرار طبيعت‌ است‌.

    [11] ـ صدر آيۀ 2، از سورۀ 6: الانعام‌
    [12] ـ صدر آيۀ 54، از سورۀ 25: الفرقان‌

    [13] ـ آيۀ 28، از سورۀ 15: الحجر

    [14] ـ آيۀ 14، از سورۀ 55: الرّحمن‌

    [15] ـ ذيل‌ آيۀ 11، از سورۀ 37: الصّآفّات‌

    [16] ـ صدر آيۀ 59، از سورۀ 3: ءَال‌ عمران‌

    [17] ـ صدر آيۀ 11، از سورۀ 35: فاطر

    [18] ـ آيۀ 5 و 6، از سورۀ 86: الطّارق‌

    [19] ـ آيۀ 36 و 37، از سورۀ 75: القيامة‌

    [20] ـ آيۀ 7 و 8، از سورۀ 32: السّجدة‌

    [21] ـ آيۀ 2، از سورۀ 96: العلق

    [22] ـ آيۀ 37، از سورۀ 21: الانبيآء

    [23] ـ صدر آيۀ 54، از سورۀ 0 3: الرّوم‌

    [24] ـ صدر آيۀ 6، از سورۀ 39: الزّمر

    [25] ـ صدر آيۀ 2، از سورۀ 76: الإنسان‌

    [26] ـ آيۀ 12، از سورۀ 23: المؤمنون‌

    [27] ـ آيۀ 2، از سورۀ 76: الإنسان‌

    [28] ـ «الميزان‌ في‌ تفسير القرءَان‌» ج‌ 0 2، ص‌ 9 0 2 و 0 21
    [29] ـ «الجواهر في‌ تفسير القرءَان‌ الكريم‌» للشّيخ‌ الطّنطاويّ الجوهري‌، ج‌ 24 صفحات‌ 0 32 و 323
    [30] همان ص 324

    [31] ـ در «لغت‌ نامۀ دهخدا» گويد: كروموزوم‌ * قطعاتي‌ منظّم‌ در داخل‌ هستۀ ياخته‌هاي‌ سلّولي‌ است‌. رشته‌هاي‌ كرُماتين‌ داخل‌ هستۀ سلّولي‌ در مرحلۀ اوّل‌ تقسيم‌ غير مستقيم‌ ** به‌ قطعاتي‌ ضخيم‌ و كوتاه‌ و منظّم‌ تقسيم‌ مي‌شود كه‌ آنها را كروموزوم‌ گويند. شماره‌ كروموزومها در حيوانات‌ و گياهان‌ چندان‌ زياد نيست‌ و به‌ آساني‌ شمرده‌ مي‌شود. و اين‌ شماره‌ در هر جنس‌ گياه‌ ثابت‌ و مشخّص‌ و تغيير ناپذير است‌.
    (تعليقه‌) Chromosome ـ *
    (تعلیقه‌) Karyo Kinese یا Mitose ـ **
    [32] ـ آيات‌ 12 تا 14، از سورۀ 23: المؤمنون‌

    [33] ـ «شرح‌ منظومۀ سبزواري‌» طبع‌ ناصري‌، ص‌ 298، در حاشيۀ غرر نفس‌ ناطقه‌ ذكر نموده‌ است‌.

    [34] ـ تمام‌ اين‌ قصيده‌ را در «لغت‌ نامۀ دهخدا» در مادّۀ أبوعلي‌ سينا، ص‌ 653 آورده‌ است‌؛ و همچنين‌ دكتر ذبيح‌ الله‌ صفا در ص‌ 116 و 117 از كتاب‌ «جشن‌ نامۀ ابن‌سينا» جلد اوّل‌ ذكر نموده‌ است‌.

    [35] ـ آيۀ 49، از سورۀ 51: الذّاريات‌

    [36] ـ آيۀ 36، از سورۀ 36: يس‌ٓ

    [37] ـ صدر آيۀ 22، از سورۀ 15: الحجر
    امضاء



صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-12-2018, 12:40
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-03-2018, 14:21
  3. الطَّاعَةُ وَ ضِدَّهَا الْمَعْصِيَةَ
    توسط mahdy30na در انجمن اخلاق
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 21-08-2013, 23:33

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi