صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ سير قرآن‌ در آيات‌ آفاقي‌، و عظمت‌ اخلاق‌ آن‌ و تفسير آيۀ: وَ لَقَدْ صَرَّفْنَآ فِي‌ هَـٰذَا الْقُرْءَانِ لِيَذَّكَّرُو

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ سير قرآن‌ در آيات‌ آفاقي‌، و عظمت‌ اخلاق‌ آن‌ و تفسير آيۀ: وَ لَقَدْ صَرَّفْنَآ فِي‌ هَـٰذَا الْقُرْءَانِ لِيَذَّكَّرُو






    أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم‌

    بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحيم‌
    وَ صَلَّي‌ اللَهُ عَلَي‌ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ

    وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَي‌ أعْدآئِهِمْ أجْمَعينَ مِنَ الانَ إلَي‌ قِيامِ يَوْمِ الدِّينِ

    وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَليِّ الْعَظِيم‌



    قالَ اللَهُ الْحَكيمُ في‌ كِتابِهِ الْكَريمِ:
    وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِي‌ هَـٰذَا الْقُرْءَانِ لِيَذَّكَّرُوا وَ مَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا.
    (چهل‌ و يكمين‌ آيه‌ از سورۀ إسراء: هفدهمين‌ سوره‌ از قرآن‌ كريم‌)

    «و سوگند كه‌ تحقيقاً ما در اين‌ قرآن‌، از هر گونه‌ تغيير و تبديلي‌ در ارائۀ وحدت‌ ذات‌ حقّ آورديم‌ بجهت‌ آنكه‌ مردم‌ متذكّر شوند؛ امّا براي‌ آنها جز زيادتي‌ نفرت‌ و انزجار چيزي‌ را نيفزود.»

    حضرت‌ استاد علاّمه‌ قدّس‌ الله‌ سرّه‌ در تفسير اين‌ كريمۀ مباركه‌ فرموده‌اند:

    راغب‌ اصفهاني‌ در «مفردات‌» گفته‌ است‌: صَرف‌ به‌ معني‌ ردّ كردن‌ و برگرداندن‌ چيزي‌ است‌ از حالتي‌ به‌ حالت‌ دگر، و يا تبديل‌ آن‌ به‌ غير. و تصريف‌ هم‌ همان‌ معني‌ صرف‌ را دارد بعلاوۀ معناي‌ تكثير و زيادتي‌. و اكثر در صرفِ چيزي‌ از حالي‌ به‌ حالي‌، و از امري‌ به‌ امري‌ استعمال‌ ميشود. و تصريف‌ الرّياح‌ گرداندن‌ بادهاست‌ از حالي‌ به‌ حالي‌.




    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    خداوند ميفرمايد: «
    وَ صَرَّفْنَا الايَـٰتِ» [1]، «وَ صَرَّفْنَا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ».[2] و از همين‌ قبيل‌ است‌ تصريف‌ كلام‌ و تصريف‌ دراهم‌ ـ انتهي‌.


    و بنابراين‌، معناي‌ وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِي‌ هَـٰذَا الْقُرْءَانِ لِيَذَّكَّرُوا به‌ شهادت‌ سياق‌، اين‌ ميشود كه‌: قسم‌ ياد ميكنم‌ كه‌ ما گفتارمان‌ را در اين‌ قرآن‌ دربارۀ امر توحيد و نفي‌ شريك‌ از خداوند، از شكلي‌ به‌ شكل‌ ديگر برگردانديم‌، و از صورتي‌ و لحني‌ به‌ صورتي‌ و لحن‌ دگري‌ تغيير داديم‌، و در عبارات‌ مختلفه‌ وارد ساختيم‌، و به‌ انواع‌ بيانهاي‌ گوناگون‌ تشريح‌ و توضيح‌ داديم‌؛ به‌ اميد آنكه‌ اين‌ مردم‌ مشرك‌ متذكّر گردند و متنبّه‌ شوند و حقّ برايشان‌ آشكارا و روشن‌ گردد؛ امّا اين‌ تصريف‌ و استدلال‌ به‌ صورتهاي‌ مختلف‌ و ارائۀ حقّ به‌ بيانهاي‌ گوناگون‌، براي‌ آنها موجب‌ ازدياد بُعد و دوري‌ از حضرت‌ او شد. هرگاه‌ سخن‌ از وحدت‌ او به‌ نوعي‌ جديد آورديم‌، براي‌ آنان‌ ايجاد نفرت‌ و انزجاري‌ جديد نمود. [3]

    در كتاب‌ آسماني‌ و الهي‌ قرآن‌ مجيد به‌ دو گونه‌ از آيات‌ براي‌ ارائۀ حقّ استمداد شده‌است‌: يكي‌ آيات‌ آفاقي‌ و ديگري‌ آيات‌ انفسي‌.

    تفسير آيۀ: سَنُرِيهِمْ ءَايَـٰتِنَا فِي‌ الافَاقِ وَ فِي‌ٓ أَنفُسِهِمْ حَتَّي‌' يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ

    سَنُرِيهِمْ ءَايَـٰتِنَا فِي‌ الافَاقِ وَ فِي‌ٓ أَنفُسِهِمْ حَتَّي‌' يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ و عَلَي‌ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ * أَلآ إِنَّهُمْ فِي‌ مِرْيَةٍ مِّن‌ لِّقَآءِ رَبِّهِمْ أَلآ إِنَّهُ و بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ. [4]

    «ما به‌ زودي‌ آيات‌ خود را هم‌ در آفاق‌ و هم‌ در نفس‌هاي‌ آنها، به‌ ايشان‌ نشان‌ ميدهيم‌؛ تا براي‌ آنها روشن‌ و هويدا گردد كه‌: اوست‌ حقّ. آيا براي‌
    پروردگار تو اين‌ بس‌ نيست‌ كه‌ او بر هر چيزي‌ شاهد و حاضر است‌؟!


    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    هان‌! بدانيد كه‌: ايشان‌ در لقاي‌ پروردگارشان‌ در شكّ و ترديد به‌ سر مي‌برند! هان‌! بدانيد كه‌: او بتمام‌ اشياء احاطه‌ دارد!»

    در اين‌ آيه‌ چند نكتۀ مهمّ است‌:

    اوّل‌ اينكه‌: آيات‌ الهيّه‌ كه‌ موصل‌ و راه‌ براي‌ رسيدن‌ بذات‌ اقدس‌ وي‌ هستند، غير از دو گونه‌ از آيات‌ نيست‌: اوّل‌ آيات‌ آفاقي‌، دوّم‌ آيات‌ انفسي‌.


    دوّم‌ اينكه‌: ضمير در أَنَّهُ الْحَقُّ با آنكه‌ ضمير مفرد مذكّر است‌ مرجعي‌ ندارد تا بدان‌ برگردد. كلمة‌ الله‌، ربّ و امثالهما نيامده‌ تا بتواند مرجعش‌ واقع‌ شود. و در اينجا به‌ ضرورت‌ حتميّه‌ بايد يك‌ معني‌ واحدي‌ كه‌ در كلمۀ آيات‌ منطوي‌ است‌ و داراي‌ عنوان‌ وحدت‌ است‌ مرجعش‌ واقع‌ شود، و آن‌ غير از ذوالآيه‌ چيزي‌ نيست‌. (كه‌ از شدّت‌ اتّصال‌ و ربط‌ آيه‌ به‌ ذوالآيه‌ گوئي‌ نفس‌ آيات‌ از جهت‌ انطباق‌ و ارائۀ ذات‌ اقدس‌ حقّ، خود حقّ هستند.) و آيات‌ آفاقيّه‌ و انفسيّه‌ با تمام‌ كثرتشان‌ از لحاظ‌ اين‌ ارائه‌ و نشان‌ دادن‌، همگي‌ وحدت‌ دارند و يكي‌ مي باشند؛ و همه‌ حقّند، و حقّ غير از آنها چيزي‌ نيست‌.


    سوّم‌ اينكه‌: جملۀ أَلآ إِنَّهُمْ فِي‌ مِرْيَةٍ مِّن‌ لِّقَآءِ رَبِّهِمْ براي‌ تأكيد همان‌ مطلب‌ اوّل‌ است‌ كه‌ حقّ در همۀ موجودات‌ آفاقيّه‌ و انفسيّه‌ ظاهر و متجلّي‌ است‌، و هر ظهور عين‌ مُظهِر است‌. بنابراين‌، آيه‌ ميرساند كه‌: اين‌ چشمان‌ رمدآلود و خراب‌ با آنكه‌ در همۀ موجودات‌ بدون‌ استثناء حقّ را مينگرد، معذلك‌ از رؤيت‌ و لقاي‌ حقّ در شكّ است‌. و با آنكه‌ به‌ هر چه‌ نظاره‌ ميكند، در اين‌ درياي‌ عظيم‌ عالم‌ امكان‌ غير از حقّ چيزي‌ تجلّي‌ و ظهور ندارد، و اوست‌ كه‌ به‌ هر چيز محيط‌ است‌، و اوست‌ كه‌ در همه‌ جا حاضر و ناظر و شهيد است‌؛ ولي‌ مع‌ الاسف‌ هر يك‌ از اين‌ مردم‌ مبتلا به‌ كثرت‌ و ديوانۀ اعتباريّات‌ و رسوم‌، و


    كثرت‌ زدۀ پندار، از رؤيت‌ جمال‌ حقّ در هر آيه‌ از آيات‌ آفاقي‌ و انفسي‌ در ترديد و ريب‌ مي‌افتد. هر لحظه‌ مي‌بيند و انكار ميكند. هر دم‌ سخنش‌ را مي‌شنود و منكر مي‌شود. وَه‌ چه‌ شگفتي‌ از اين‌ شگفت‌ انگيزتر؟!


    يار نزديكتر از من‌ به‌ من‌ است ‌ وين‌ عجب تر كه‌ من‌ از وي‌ دورم‌

    چكنم‌ با كه‌ توان‌ گفت‌ كه‌ دوست در ميانِ من‌ و من‌ مهجورم‌





    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    حضرت‌ مولي‌ الموحّدين‌ أميرالمؤمنين‌ عليه‌ أفضل‌ صلوات‌ الله‌ المَلِك‌ المُتعال‌ فرمود:


    الْعَارِفُ مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، فَأَعْتَقَهَا وَ نَزَّهَهَا عَنْ كُلِّ مَا يُبَعِّدُهَا. [5


    «عارف‌ كسي‌ است‌ كه‌ خودش‌ را بشناسد، و چون‌ شناخت‌ آزادش‌ كند. و از هر چه‌ نفسش‌ را از ساحت‌ قرب‌ و شناخت‌ حقّ كه‌ لازمۀ شناخت‌ خودش‌ است‌ دور ميدارد، آنرا محفوظ‌ و پاك‌ و منزّه‌ دارد.»


    سعدي‌ حجاب‌ نيست‌، تو آئينه‌ پاك‌ دار زنگار خورده‌، چون‌ بنمايد جمال‌ دوست‌؟

    چه‌ خوب‌ و عالي‌ اين‌ حقيقت‌ را قاضي‌ نورالله‌ شوشتري‌ از بعضي‌ از عارفان‌ و موحّدان‌ نقل‌ كرده‌است‌:


    يا جَليَّ الظُّهورِ وَ الإشْراقْ كيست‌ جز تو در انفس‌ و آفاق‌؟

    لَيْسَ في‌ الْكآئِناتِ غَيْرَكَ شَيْءْ أنْتَ شَمْسُ الضُّحَي‌ وَ غَيْرُكَ فَيْءْ

    دو جهان‌ سايه‌ است‌ و نور توئي‌ سايه‌ را مايۀ ظهور توئي‌

    حرف‌ ما و من‌ از دلم‌ بتراش ‌ محو كن‌ غير را و جمله‌ تو باش‌

    خود چه‌ غير و كدام‌ غير اينجا؟ هم‌ ز تو سوي‌ تست‌ سير اينجا

    در بدايت‌ زتست‌ سير رجال‌ وز نهايت‌ به‌ سوي‌ تست‌ آمال‌


    اللَهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ وَ إلَيْكَ يَرْجِعُ السَّلَامُ. [6]


    حضرت‌ استاد قدّس‌ الله‌ نفسه‌، به‌ يك‌ اشاره‌، استنتاج‌ دقيق‌ و عميقي‌ از آيه‌اي‌ از قرآن‌ نموده‌اند؛ كه‌ حقًّا بايد در برابر سعۀ نفس‌، و ادراك‌ لطيف‌، و ذكاءِ عجيب‌ ايشان‌ در فهم‌ دقائق‌ آيات‌ قرآنيّه‌ زانو زد.



    امضاء



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    تمام‌ مراتب‌ حقّ، از خداوند است‌


    دربارۀ آيۀ مباركۀ:

    الْحَقُّ مِن‌ رَّبِّكَ فَلَا تَكُن‌ مِّنَ الْمُمْتَرِينَ. [7] «حقّ از پروردگار تست‌؛ بنابراين‌ از شكّ آورندگان‌ مباش‌!»

    فرموده‌اند: اين‌ جملۀ الْحَقُّ مِن‌ رَّبِّكَ «حقّ از پروردگار تست‌» از بديع‌ترين‌ بيانات‌ قرآن‌ است‌، چون‌ حقّ را مقيّد به‌ « مِن‌ » نموده‌ كه‌ دلالت‌ بر ابتدا ميكند: «حقّ از پروردگار تست‌» و مقيّد به‌ چيز ديگري‌ نكرده‌است‌. مثلاً نفرموده‌است‌: الْحَقُّ مَعَ رَبِّكَ «حقّ با پروردگار تست‌» زيرا در اين‌ جمله‌ بحسب‌ حقيقت‌، شائبۀ شرك‌ و نسبت‌ عجز به‌ سوي‌ خداوند متعال‌ است‌.

    و علّتش‌ آنست كه‌: اين‌ گفتارهاي‌ حقّه‌ و قضاياي‌ واقعيّه‌ و ثابته‌ هر چه‌ باشد (حتّي‌ اگر ضروريّه‌ و غير قابل‌ تغيير از اصالتش‌ بوده‌ باشد؛ مثل‌ آنكه‌ ميگوئيم‌: عدد چهار زوج‌ است‌ و عدد واحد نصف‌ عدد دو است‌، و امثال‌ اينها) معذلك‌ انسان‌ همۀ آنها را از حقيقت‌ خارج‌ كه‌ تحقّق‌ در وجود دارد بهره‌برداري‌ نموده‌ و اخذ ميكند، و تمام‌ وجود از خداوند متعال‌ است‌.

    پس‌ حقّ، تمام‌ مراتبش‌ از خداست‌؛ همانطور كه‌ خير تمام‌ مراتبش‌ از
    خداست‌. و از اينروست‌ كه‌ از كارهاي‌ خدا مؤاخذه‌ و پرسش‌ نميشود؛ و از كارهاي‌ مردم‌ مؤاخذه‌ و پرسش‌ مي‌شود


    لَا يُسْئـَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئـَلُونَ. [8]

    فعل‌ غير خدا با حقّ است‌ و مصاحب‌ حقّ است‌ زمانيكه‌ حقّ باشد؛ و امّا فعل‌ خدا وجودي‌ است‌ كه‌ حقّ غير از صورت‌ علميّۀ آن‌ چيز دگري‌ نيست‌. انتهي‌.

    اينك‌ كه‌ دانستيم‌: منطق‌ قرآن‌ كريم‌ حقّيّت‌ وجود خارج‌ و واقعيّتِ آنست‌؛ و آن‌ با وحدت‌ و بساطتش‌ و با عدم‌ تناهي‌ و ابديّتش‌ عين‌ حقّ است‌؛ و تمام‌ آيات‌ اعمّ از آفاقيّه‌ و انفسيّه‌، مظاهر و مجالي‌ وي‌ هستند؛ و هر كدام‌ بنوبۀ خود و در حدود سعۀ خود، آن‌ واقعيّت‌ و حقيقت‌ را نشان‌ ميدهند؛ حال‌ بايد بدانيم‌: آياتي‌ كه‌ در قرآن‌ از اين‌ نشانه‌هاي‌ آفاقي‌ و انفسي‌ گفتگو دارند كدامند؟

    آيات‌ آفاقيّه‌ به‌ معناي‌ موجودات‌ خارجيّه‌ و اشيائي‌ است‌ كه‌ بيرون‌ از ذات‌ انسان‌ است‌.

    آيات‌ انفسيّه‌ به‌ معناي‌ مظاهر و ظهورات‌ نفس‌، و صفات‌ و ملكات‌ و اخلاق‌ و اعمالي‌ است‌ كه‌ بواسطۀ نفس‌ است‌؛ و همگي‌ اينها راجع‌ به‌ نفس‌ انساني‌ بوده‌، و در برابر و مقابل‌ آيات‌ آفاقيّه‌ قرار دارند.

    تفكّر در آيات‌ آفاقيّه‌ همين‌ طريقۀ مشاهده‌ و تجربه‌ و توجّه‌ به‌ طبيعت‌ و استوار نمودن‌ استدلالهاي‌ نظري‌ و فكري‌ بر محسوسات‌ و اشياءِ خارجي‌ است‌ كه‌ امروزه‌ در مكاتب‌ دنيا بازارش‌ گرم‌ است‌؛ و پديد آورندۀ آنرا امثال‌ بيكُن‌ و كانْت‌ و دِكارْت‌ ميدانند كه‌ چرخ‌ تحقيق‌ و علوم‌ بشري‌ را در راه‌ تجربه‌ و مشاهده کشانده اند.







    امضاء


  7. تشكرها 6


  8. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    دعوت‌ قرآن‌ به‌ تفكّر در اشياءِ خارج‌، و مصنوعات‌ خداوند



    ولي‌ حقًّا قرآن‌ مجيد علمدار اين‌ فتح‌ و پرچمدار اين‌ نصيب‌ است‌ كه‌ در چهارده‌ قرن‌ پيش‌ از ما، با آيات‌ بسياري‌ انسان‌ را وادار به‌ تفكّر در امور خارج‌ مي‌نمايد؛ مانند توالي‌ و پي‌ درآمدن‌ و تفاوت‌ مقدار شب‌ و روز، و گردش‌ زمين‌ و آسمان‌، و روئيدن‌ درختان‌ و ميوه‌ها و نباتات‌، و سيراب‌ شدن‌ آنها از آب‌ واحد، و نر و ماده‌ بودن‌ جميع‌ امور طبيعي‌ و مادّي‌، و مطالعه‌ در وزش‌ بادها، و حركت‌ ابرها، و آمدن‌ باران‌ و تگرگ‌، و پيدايش‌ صاعقه‌ و رعد و برق‌، و اختلاف‌ شكل‌ ماه‌ در ليالي‌ مختلفه‌، و تكوّن‌ جنين‌، و تكامل‌ آن‌ بصورت‌ و شكل‌ انسان‌ كامل‌ ذي‌روح‌، و اختلاف‌ و تنوّع‌ كوهها، و سير كشتي‌هاي‌ با دَكَل‌ در ميان‌ آبها، و پرواز پرندگان‌ و طيوري‌ كه‌ در موقع‌ پرواز بال‌هاي‌ خود را جمع‌ مي كنند و باز مي كنند و يا پيوسته‌ با بالهاي‌ باز و گسترده‌ پرواز مي‌نمايند، و اختلاف‌ مزۀ آبها، و خلقت‌ زنان‌، و آرامش‌ مردان‌ بواسطۀ آنان‌، و بحث‌ از خواب‌ و بيداري‌، و مرگ‌ و حيات‌، و بسياري‌ از مسائل‌ ديگر كه‌ يك‌ قسمت‌ عمدۀ از قرآن‌ را تشكيل‌ مي دهد.

    با اين‌ تفاوت‌ كه‌ دانشمندان‌ امروز فقط‌ به‌ جنبۀ مادّي‌ و طبيعي‌ و روابط‌ حسّي‌ آن‌ نظر دارند، امّا قرآن‌ از اين‌ بمراتب‌ بالاتر و راقي‌تر، امر به‌ مشاهده‌ و ملاحظۀ اين‌ امور از جهت‌ ربط‌ و ارتباط‌ محض‌ به‌ خالق‌ عليم‌ حكيم‌ قادر متعال‌ مي‌نمايد؛ و تمام‌ اين‌ موجودات‌ كثيره‌ را آئينه‌هاي‌ مختلف‌ جمال‌ واحد حيّ ازلي‌ و ابدي‌ معرّفي‌ ميكند، و نور احديّت‌ وي‌ را در تمام‌ شبكه‌هاي‌ عالم‌ امكان‌ توسعه‌ و گسترش‌ مي دهد.


    لذا مي‌بينيم‌ آن‌ طرز تفكّر قرآني‌، مردمي‌ عالم‌ و دانشمنداني‌ موحّد و خداشناس‌ در امور تجربي‌ و طبيعي‌ تربيت‌ كرد كه‌ قرون‌ متماديه‌ بشر را در سايۀ آرامش‌ خيال‌ و فكر، و سكون‌ خاطر، و تأمين‌ عدالت‌ اجتماعي‌، و بهره‌برداري

    ‌ از جميع‌ مواهب‌ الهيّه‌ حفظ‌ و نگهداري‌ كردند.


    امّا اين‌ دايگان‌ مهربانتر از مادر چون‌ ديدِ خدائي‌ نداشتند، و ربط‌ علوم‌ و حقائق‌ را از خالقش‌ بريدند، دنيا را تبديل‌ به‌ جهنّمي‌ سوزان‌ نموده‌، و بشريّت‌ را در اين‌ دوزخ‌ عاجل‌ و زودرس‌ با شتابي‌ هر چه‌ بيشتر روانه‌ ساختند.

    از گاندي‌ نقل‌ است‌ كه‌ قريب‌ به‌ اين‌ مضمون‌ گفته‌ است‌:

    ‎ اروپائيها دنيا را شناختند، و خود را نشناختند؛ و چون‌ خود را نشناختند، هم‌ خود را خراب‌ كردند و هم‌ دنيا را.


    امضاء


  9. تشكرها 5


  10. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مضامين‌ متفاوتي‌ از آيات‌ قرآن‌ كريم‌ دربارۀ اصل‌ خلقت‌ انسان‌




    دربارۀ اصل‌ خلقت‌ انسان‌ در قرآن‌ كريم‌، آياتي‌ با مضامين‌ متفاوتي‌ وارد است‌:


    1 ـ هُوَالَّذِي‌ خَلَقَكُم‌ مِّن‌ طِينٍ ثُمَّ قَضَي‌'ٓ أَجَلا وَ أَجَلٌ مُّسَمًّي‌ عِندَهُ. [11]


    «اوست‌ آنكه‌ شما را از گِل‌ آفريد؛ و سپس‌ مدّتي‌ را براي‌ شما مقرّر نمود؛ و مدّت‌ ناميده‌ شده‌ در نزد اوست‌.»


    2 ـ وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَ مِنَ الْمَآءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ و نَسَبًا وَ صِهْرًا. [12]


    «و اوست‌ آنكه‌ از آب‌، بشري‌ را آفريد؛ و در ميان‌ آنها روابط‌ نسب‌ و دامادي‌ برقرار كرد.»


    3 ـ وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَـٰٓئكَةِ إِنِّي‌ خَـٰلِقُ بَشَرًا مِّن‌ صَلْصَـٰلٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ. [13


    «و ياد بياور زماني‌ را كه‌ پروردگار تو به‌ فرشتگان‌ گفت‌: من‌ آفرينندۀ بشري‌ هستم‌ كه‌ از گِل‌ خشك‌ شدۀ از لجن‌ متعفّن‌ و بدبو مي‌باشد.»


    4 ـ خَلَقَ الْإِنسَـٰنَ مِن‌ صَلْصَـٰلٍ كَالْفَخَّارِ. [14]


    «خداوند انسان‌ را از گِل‌ خشك‌ همچون‌ سُفال‌ بيافريد.»


    5 ـ إِنَّا خَلَقْنَـٰهُم‌ مِّن‌ طِينٍ لَّازِبٍ. [15]


    «تحقيقاً ما آدميان‌ را از گِل‌ چسبنده‌ آفريديم‌.»


    6 ـ إِنَّ مَثَلَ عِيسَي‌' عِندَ اللَهِ كَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُ و مِن‌ تُرَابٍ. [16


    «تحقيقاً مثل‌ عيسي‌ بن‌ مريم‌ در نزد خداوند مثل‌ آدم‌ بوالبشر است‌ كه‌ او را از خاك‌ آفريد.»


    7 ـ وَ اللَهُ خَلَقَكُم‌ مِّن‌ تُرَابٍ ثُمَّ مِن‌ نُّطْفَةٍ. [17]


    «و خداوند شما را اوّلاً از خاك‌، و سپس‌ از نطفه‌ (آب‌ كم‌) بيافريد.»


    8 ـ فَلْيَنظُرِ الْإِنسَـٰنُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِن‌ مَّـآءٍ دَافِقٍ. [18]


    «بايد انسان‌ بنگرد كه‌ از چه‌ چيز خلق‌ شده‌ است‌؛ او از آب‌ جهنده‌ خلق‌ شده‌است‌.»




    [1
    امضاء


  11. تشكرها 5


  12. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    9
    ـ أَ يَحْسَبُ ا
    لْإِنسَـٰنُ أَن‌ يُتْرَكَ سُدًي‌ * أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن‌ مَّنِيٍّ

    يُمْنَي‌'. [19]

    «آيا انسان‌ چنان‌ مي‌پندارد كه‌ مهمل‌ و يله‌ و بدون‌ وزن‌ و ارج‌ واگذار شده‌است‌؟ آيا مگر او از آبي‌ كه‌ از منيّ بوجود آمده‌ است‌ نبوده‌ است‌؟!»


    10 ـ الَّذِي‌ٓ أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ و وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَـٰنِ مِن‌ طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ و مِن‌ سُلَـٰلَةٍ مِّن‌ مَّآءٍ مَّهِينٍ. [20]


    «آن‌ خدائي‌ كه‌ هر چيزي‌ را كه‌ آفريد، نيكو آفريد. و ابتداي‌ آفرينش‌ انسان‌ را از گِل‌ نمود و پس‌ از آن‌ نسل‌ او را از جوهره‌ و عصارۀ گرفته‌ شدۀ از آب‌ پست‌ قرار داد.»


    11 ـ خَلَقَ الْإِنسَـٰنَ مِنْ عَلَقٍ. [21]


    «انسان‌ را از خون‌ بسته‌ شده‌ (و يا از كِرْم‌) بيافريد.


    12 ـ خُلِقَ الْإِنسَـٰنُ مِنْ عَجَلٍ سَأُورِيكُمْ ءَايَـٰتِي‌ فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ. [22]


    «انسان‌ از عجله‌ و شتاب‌ خلق‌ شده‌است‌. من‌ به‌ زودي‌ آياتم‌ را به‌ شما نشان‌ خواهم‌ داد؛ پس‌ شما شتاب‌ ننموده‌ و از من‌ پيش‌ نيفتيد!»
    13 ـ اللَهُ الَّذِي‌ خَلَقَكُم‌ مِّن‌ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن‌ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً. [23]


    «خداوند است‌ آنكه‌ شما را از ضعف‌ و ناتواني‌ بيافريد؛ و پس‌ از ضعف‌، قدرت‌ و قوّت‌ نهاد.»


    14 ـ خَلَقَكُم‌ مِّن‌ نَّفْسٍ وَ'حِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ أَنزَلَ لَكُم‌ مِّنَ الانْعَـٰمِ ثَمَـٰنِيَةَ أَزْوَ'جٍ. [24]

    «شما را از نفس‌ واحدي‌ خلق‌ نمود، و از آن‌ نفس‌ جفتش‌ را قرار داد؛ و براي‌ شما از أنعام‌ و چهارپايان‌ هشت‌ جفت‌ فرود آورد.»


    امضاء


  13. تشكرها 5


  14. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    [1

    آيۀ اوّل‌ (نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ)؛ اشارۀ قرآن‌ به‌ تمركز شخصيّت‌ انسان‌ در «نطفة‌ أمشاج‌»




    15 ـ إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَـٰنَ مِن‌ نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ. [25]


    «ما انسان‌ را از آب‌ نطفۀ درهم‌ و مختلط‌ آفريده‌، و آنرا از حالي‌ به‌ حالي‌ نموديم‌.»


    16 ـ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَـٰنَ مِن‌ سُلَـٰلَةٍ مِّن‌ طِينٍ.
    [26]


    «ما انسان‌ را از چكيده‌ و عصارۀ گِل‌ آفريديم‌.»


    اين‌ مجموعاً شانزده‌ تعبيري‌ بود كه‌ ما از قرآن‌ مجيد دربارۀ اصل‌ خلقت‌ انسان‌، چه‌ از جهت‌ مادّي‌ و چه‌ از جهت‌ اخلاقي‌ استنتاج‌ نموديم‌؛ و عبارتند از:
    مَآء، مَآءٍ مَّهِينٍ، مَآءٍ دَافِقٍ، تُرَاب‌، طِين‌، طِينٍ لَّازِبٍ، سُلَـٰلَةٍ مِّن‌ طِينٍ، صَلْصَـٰلٍ كَالْفَخَّارِ، صَلْصَـٰلٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ، نُطْفَه‌، مَنِيٍّ يُمْنَي‌ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ، عَلَق‌، عَجَل‌، ضَعْف‌، نَفْسٍ وَ'حِدَةٍ.


    «آب‌، آب‌ پست‌، آب‌ جهنده‌، خاك‌، گِل‌، گل‌ چسبنده‌، چكيدۀ از گل‌، گل‌ خشك‌ همچون‌ سفال‌، گل‌ خشك‌ از لجن‌ بدبو، نطفه‌، منيّ ريخته‌ شده‌، نطفۀ مختلط‌ و درهم‌، خون‌ بسته‌ شده‌ يا كِرم‌، شتاب‌، سستي‌، نفس‌ واحد.


    ما دربارۀ اين‌ آيات‌ در جلد دوّم‌ از همين‌ دورۀ كتاب‌ «نور ملكوت‌ قرآن‌» در قسمت‌ عظمت‌ قرآن‌ بحث‌ نموديم‌. اينك‌ فقط‌ دربارۀ دو آيۀ اخير كه‌ يكي‌ نطفۀ امشاج‌ باشد، و ديگري‌ سُلَـٰلَةٍ مِّن‌ طِينٍ تا ميرسد به‌ ثُمَّ أَنشَأْنَـٰهُ خَلْقًا ءَاخَرَ،



    به‌ بحثي‌ اجمالي‌ براي‌ اثبات‌ اعجاز قرآن‌ و نگرش‌ آن‌ در دعوت‌ بشريّت‌ به‌ تفكّر در آفرينش‌ و كاخ‌ صنع‌ و آيات‌ آفاقي‌ مي‌پردازيم‌.


    امّا دربارۀ آيۀ اوّل‌: إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَـٰنَ مِن‌ نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَـٰهُ سَمِيعَـا بَصِيرًا. [27]


    «ما انسان‌ را از نطفۀ مختلط‌ و درهم‌ آفريديم‌، در حاليكه‌ وي‌ را از حالي‌ به‌ حالي‌ مبدّل‌ ساختيم‌؛ تا در نهايت‌ او را شنوا و بينا قرار داديم‌.»


    [1
    امضاء


  15. تشكرها 5


  16. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تفسير علاّمه‌ در «الميزان‌» نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ را


    حضرت‌ استاد گرامي‌ ما در تفسير فرموده‌اند: نطفه‌ در اصل‌ به‌ معناي‌ آب‌ اندك‌ است‌، ولي‌ در استعمال‌ به‌ معناي‌ آب‌ حيوان‌ نري‌ كه‌ از آن‌ همجنس‌ آن‌ توليد مي‌شود غلبه‌ پيدا نموده‌ است‌.

    و أمشاج‌ جمع‌ مَشيج‌ و يا مَشَِجِ با دو فتحه‌ و يا فتحه‌ و كسره‌ ] مَشَج‌ و مَشِج‌ [ به‌ معناي‌ مختلط‌ و ممتزج‌ است‌. و نطفه‌ را يا به‌ اعتبار اجزاي‌ مختلفش‌، و يا به‌ اعتبار اختلاط‌ آب‌ نر و ماده‌، به‌ وصف‌ امشاج‌ توصيف‌ نموده‌ است‌.

    و ابتلاء نقل‌ چيزي‌ است‌ از حالي‌ به‌ حالي‌ و از طوري‌ به‌ طوري‌، مانند اختلاف‌ حالات‌ طلا در بوتۀ زرگري‌. و مراد از ابتلاي‌ انسان‌ در خلقتش‌ از نطفه‌، همانست‌ كه‌ در چندين‌ جا خداوند در كلامش‌ از آن‌ سخن‌ رانده‌ است‌ كه‌ نطفه‌ را آفريد و سپس‌ آنرا عَلَقه‌ نمود، و علقه‌ را مُضغه‌ كرد تا آخرين‌ اطواري‌ كه‌ بر آن‌ طاري‌ ميشود؛ تا برسد به‌ آنجا كه‌ آنرا خلقي‌ ديگر و آفرينشي‌ جداگانه‌ بنمايد.

    و بعضي‌ گفته‌اند: مراد از ابتلاء، امتحان‌ انسان‌ است‌ به‌ تكليفي‌ كه‌ به‌ وي‌ شده‌ است‌. و اين‌ سخن‌، نادرست‌ است‌؛ زيرا بر آن‌ تفريع‌ فرموده‌ است‌ قول

    ‌ خود را كه‌: فَجَعَلْنَـٰهُ سَمِيعَـا بَصِيرًا «پس‌ از اين‌ ابتلا ما او را شنوا و بينا نموديم‌.» و اگر مراد از ابتلا امتحان‌ بود، بايد آن‌ متفرّع‌ بر سميعًا بصيرًا شود نه‌ عكس‌ آن‌.

    و پاسخي‌ كه‌ از اين‌ اشكال‌ داده‌اند كه‌: در كلام‌ خداوند تقديم‌ و تأخيري‌ است‌؛ و تقدير اينچنين‌ است‌:
    إنّا خَلَقْنا الْإِنْسانَ مِن‌ نُطْفَةٍ أمْشاجٍ فَجَعَلْناهُ سَميعًا بَصيرًا لِنَبْتَليَهُ. «ما انسان‌ را از نطفۀ ممتزج‌ و مخلوط‌ آفريديم‌، و سپس‌ او را شنوا و بينا نموديم‌ براي‌ آنكه‌ او را بيازمائيم‌.» بقدري‌ ضعيف‌ است‌ كه‌ نبايد بدان‌ گوش‌ فراداشت‌.
    [28]

    حال‌ بايد ديد اين‌ اختلاط‌ نطفه‌ از چيست‌؟ با آنكه‌ ميدانيم‌ نطفۀ مرد از يك‌ سلّول‌ نامرئي‌ بسيار ريز بنام‌ اسپِر ماتوزُئيد است‌، و بقدري‌ كوچك‌ است‌ كه‌ در يك‌ قطرۀ آن‌ چند ميليون‌ وجود دارد، و ابدًا در آن‌ تركيبي‌ نيست‌؛ و نطفۀ زن‌ از يك‌ سلّول‌ نامرئي‌ ديگري‌ بنام‌ اُوول‌ مي‌باشد، كه‌ در اثر فقط‌ يك‌ عمل‌ لقاح‌ بين‌ يك‌ اسپرم‌ با يك‌ اُوول‌، انسان‌ بوجود مي‌آيد.


    [1
    امضاء



صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-12-2018, 12:40
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-03-2018, 14:21
  3. الطَّاعَةُ وَ ضِدَّهَا الْمَعْصِيَةَ
    توسط mahdy30na در انجمن اخلاق
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 21-08-2013, 23:33

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi