مقدمه:
مسئله حقوق زن يكي ازمسائل مهمي است كه سالهاست درجوامع اسلامي وغير اسلامي، مطرح است، ازديدگاههاي مختلف، موضوع بحث واقع شده است، از يك طرف مي بينيم زنان در بسيار از جوامع اسلامي به علل مختلف از جمله وجود عرف وعادات نادرست بجاي مانده از عصر جاهليت، در معرض تضييع حقوق فردي واجتماعي، قرارگرفته ومي گيرند به طوركه عدهي تفاوتهاي زن را از لحاظ اندام وجهات ديگر، نشانة ناقص بودن وپست وبي ارزش بودن او مي دانند.
از طرف ديگر عده ي درجوامع غربي به طرفداري از حقوق زن، با تفكر آزادانديشي وليبراليستي وتفكرفمنيستي با تمسك به باورهاي ناصحيح، زن را ازهر لحاظ مساوي و مشابه مرد، قلم داد مي كنند، اين دو ديدگاهي كه مسير افراط وتفريط را در مورد زنان پيموده، باعث ايجاد شبهات نسبت به مسائل حقوقي زنان گرديده است وهجمه عظيمي عليه تفكرديني مبتني بر اسلام آغازكرده واين طور القاء مي كنند كه اسلام براي زنان حقوق كمتر ازمردان قائل شده است و زن را موجود كم ارزش ميداند، و آتش اين هجمه ها كم وبيش در بين نسل جوان زن ومرد مؤثر واقع شده است، به گونهي كه بعض افراد از باب حس كنج كاوي وبعض ديگر با عدم شناخت شبهات واشكالات را مطرح مي كنند.
بنابر اين باز شناسي حقوق زنان ازديدگاه اسلام بلكه هر انساني اعم از زن و مرد كه حق او درمعرض تضييع قرار دارد، كاري مقدس و با ارزش است،
، بنابراين دربحث حقوق زن يكي از سئوالات كه مطرح است «پاداش زن در اخرت» است، مقاله حاضر در پاسخ به اين سؤال است، براي روشن شدن اين سؤال وپاسخ آن بايد به چند نكته توجه داشته باشيم: