در بینش عرفانی منظور از این کلام که «زن مظهر جمال حق» است چیست؟
در بینش عرفانی و قرآنی هدف از خلقت بندگان، عبودیت عنوان شده است و عبودیت هم بنابر روایات، در تفسیر آیه شریفه «لیعبدون» از قول معصوم چنین آمده: ای لیعرفون. راه رسیدن به آن کمال (عبودیت) از راه معرفت حاصل می شود و خود عرفان، تحول فکری، یک نوع رسیدن و بلوغ و یافتن حقیقت مطلق است که آن حقیقت مطلق خداست و راه رسیدن به آن کمال بجز از طریق اسماء حسنی(1) که همان صفات الهی است، امکان ندارد و سرتاسر هستی، مظاهر تجلی صفات الهی است که در تعبیر قرآنی از آن به «آیه» و «آیات» یعنی نشانه ها یاد شده است.
جمال و زیبایی خلقت، آیه و نشانه جمال الهی است و اینکه او جمیل است، از این رو، زن هم می تواند یکی از نشانه های جمال الهی باشد که در سوره روم به آن اشاره شده «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا ...» یکی از نشانه های خدا، خلقت زن است که از جنس خودتان آفرید. ... اگر در قاموس خلقت زن، آیه و نشانه زیبایی نباشد پس چگونه جذب و انجذاب صورت می گیرد؟!
اگر انسان بتواند موجودات را آن طور که واقعیت دارد، درک کند و این توفیق را بدست آورد که از منظر الهی و در افق اعلی به موجودات نگاه کند، همه چیز را در جایگاه اصلی خود می بیند و درمی یابد زیبایی خلقت همین است که رقم خورده است و معنای آیه « سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبیّن لهم انّه الحق»(2) به تحقیق ما آیات و نشانه خود را در افق های گوناگون و در وجود خودشان نشان خواهیم داد تا دریابند که خدا حق مطلق است، را درک خواهد کرد.
توضیح این نکته ضروری است که بین التذاذ معرفتی و شهوتی باید فرق گذاشت و نباید لذتی که محصول معرفت و شناخت انسان است، با لذت مادی اشتباه شود. درک لذّت عظمت خدا در وجود عارف، در اثر غور و فرورفتن و لذّت معنوی است؛ به عبارت دیگر، عارف، مسحور و مجذوب عظمت و زیبایی می شود.