گذشت و عفو
یكی از خصایص رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ گذشت و عفو بود، هر چه انسانیت انسان قویتر شود گذشت او بیشتر خواهد شد و چون پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ رحمه للعالمین است و از طرفی هم خدا میدانست كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ اهل چنین خصلتی است لذا او را امر به عفو و گذشت كرد و فرمود: فاعف عنهم[26] «پس از آنها در گذر» پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آن قدر اهل گذشت بود كه حتی از وحشی كه قاتل عمویش حمزه بود گذشت كرد زیرا وقتی كه وحشی مسلمان شد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از او سؤال كرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه كشتی؟ او جریان را برای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ گفت، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ گریه كرد و او را بخشید.[27]
مشورت كردن
مشورت كردن با مردم یك نوع احترام به رأی آنها است، اگر شخصی با كسی مشورت كند در حقیقت با این كارش به او میفهماند كه تو دارای معرفت و عقل و درایت هستی كه من با تو مشورت میكنم و اگر انسانی همچون پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ چنین كاری را انجام دهد باعث افتخار آن طرف میشود لذا خداوند به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید با مردم مشورت كن، وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ[28] «در كارها با آنها مشورت كن» لذا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در جنگ بدر با اصحابش مشورت كرد[29].
عبادت
وقتی كه آیه: یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً[30] «ای جامه به خود پیچیده شب را جز كمی به پا خیز» بر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل تمام شب را به عبادت میپرداخت تا این كه پاهایش متورم شد لذا خداوند فرمود: ما انزلنلا علیك القرآن لتشقی[31]؛ ما قرآن را بر تو نازل نكردیم كه به زحمت افتی» و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: «فاقروا ما تیسر من القرآن؛[32] اكنون آنچه كه برای شما میسر است قرآن بخوانید». معلوم میشود كه خداوند به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ دستور میدهد كه به خودش آسان بگیرد.[33]
یا این كه نماز شب كه برای دیگران مستحب است اما بر پیامبر واجب است، «و من اللیل فتهجد به نافله لك؛[34] مقداری از شب را برخیز و نماز بخوان كه آن خاص تو است». و به خاطر این عبادت بود كه به مقام محمود رسید «عسی ان یبعثك ربك مقاماً محموداً؛[35] امید است كه پروردگارت تو را به مقام در خور ستایش برانگیزد».
[1] . سوره نساء، آیه 218.
[2] . سوره نجم، آیه 2 و 3.
[3] . سوره انعام، آیه 50.
[4] . سوره احزاب، آیه 21.
[5] . سوره حشر، آیه 7.
[6] . تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازی، قم، دارالكتب الاسلامیه، چاپ 12، 1374، ج 23، ص 507.
[7] . سوره كهف، آیه 6.
[8] . سوره نمل، آیه 70.
[9] . سوره فاطر، آیه 80.
[10] . منشور جاوید، جعفر سبحانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ 1، 1367، ج 6، ص 245.
[11] . سوره توبه، آیه 103.
[12] . تفسیر المیزان، محمد حسین طباطبائی، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چ 2، 1391 هـ، ج 9، ص 377.
[13] . سوره توبه، آیه 103.
[14] . ناسخ التواریخ زندگانی پیامبر، محمد تقی سپهر، تهران، انتشارات اساطیر، چ 1، 1381، ج 4، ص 1813.
[15] . سوره مزمل، آیه 5.
[16] . سوره مدثر، آیه 7.
[17] . سوره احقاف، آیه 35.
[18] . جعفر سبحانی، منشور جاوید، همان، ص 249.
[19] . سوره هود، آیه 112.
[20] . تفسیر نمونه، همان، ج 9، ص 257.
[21] . همان، ج 21، ص 384.
[22] . سوره قلم، آیه 40.
[23] . سوره آل عمران، آیه 159.
[24] . سوره فصلت، آیه 34 ـ 35.
[25] . منشور جاوید، همان، ص 245.
[26] . سوره آل عمران، آیه 159.
[27] . محمد فی القرآن، سید رضی صدر، قم، مركز انتشارات اسلامی، چ 2، 1420، ص 78.
[28] . سوره آل عمران، آیه 159.
[29] . محمد فی القرآن، همان، ص 81.
[30] . سوره مزمل، آیه 1 ـ 2.
[31] . سوره طه، آیات 1 ـ 2.
[32] . سوره مزمل، آیه 20.
[33] . محمد فی القرآن، همان، ص 109.
[34] . سوره اسراء، 79.
[35] . سوره اسراء، 79.
حسن منتظري- مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه