پیامدها چیست؟
یكی از صاحب نظران می گوید كه امروزه فرهنگ توده ای، عوام گونه، مصرف گرا، غیر خلاق ومنفعل است. باید توجه كرد كه ادامه این روند، عواقب خطرناكی را در پی خواهد داشت كه وابستگی فرهنگی، اقتصادی و بحران هویت از جمله این پی آمدهای شوم است.
الف- وابستگی اقتصادی
پس از انقلاب صنعتی ونیاز روز افزون صنایع غرب به مواد اولیه، آنان بدون در نظر گرفتن حقوق دیگر انسان ها، تسلط بر سرزمین های دیگر را در برنامه خویش قرار دادند و با استفاده از طرح های كارشناسی دقیق، كنترل منابع جهان سوم را در دست گرفتند. بدین ترتیب، سیل مواد اولیه از شرق به غرب سرازیر شدو در نتیجه، غرب به پیشرفتی بی نظیر دست یافت و جهان سوم در دره فقر فرو رفت.
جای این سئوال باقی است كه چگونه بازار ایران كه یكی از بزرگترین تولید كنندگان مانتو و چادر در میان كشورهای اسلامی است، از مانتوهای ایتالیایی (!) اشباع شده است
در این جدال نابرابر، آنان تنها به غارت منابع كشورهای جهان سوم بسنده نكردند، بلكه با تحمیل سیاست تك محصولی، اقتصاد این كشورها را به نابودی كشاندند وهر یك از سرزمین های غرب را به صورت انبار ارزان یكی از محصولات مورد نیاز خود درآوردند. به این ترتیب، برزیل، انبار قهوه، آرژانتین، انبار گوشت و پشم، كشورهای نفت خیز، انبار انرژی و بولیوی، گنیجه قلع شد. این ها از نظام سلطه غرب، اختاپوسی هزار پا پدید آورد كه با حرص و طمع به بلعیدن منابع جهانی مشغول است.
از دیگر سو، سردمداران غرب، فرهنگ مولد و پویای جوامع را به فرهنگی نامتحرك و مصرفی تبدیل كرده اند. آنان می كوشند با تبلیغات فرهنگی، مصنوعات خود را جایگزین كالاهای محلی كنند و این گونه القا می كنندكه كالاهای خارجی به علت مرغوبیت و بادوام بودن، برای دیگر جوامع مقرون به صرفه تر است.
ب- وابستگی فرهنگی
دوام هر جامعه به فرهنگ آن جامعه است. اگر كشوری در پاسداری از فرهنگ خود كوشا نباشد، بدون تردید افزون بر پذیرش سلطه فرهنگی بیگانگان، ناچار است سلطه های سیاسی واقتصادی ونظامی آنان را نیز بپذیرد، سرمایه داران غرب پس از سال ها به این نتیجه رسیده اند كه مهم ترین مانع توسعه طلبی آنها در دیگر كشورها، قدرت فرهنگی این ملت هاست و تازمانی كه باورهای مذهبی جامعه ای پایدار باشد، چپاول آن كشورها مشكل خواهد بود. بنابراین، تلاش كردند سلطه فرهنگی خود را پی بگیرند.
اگر سلطه فرهنگی گریبان گیر جوانان كشور شود، احساس حقارت و پوچی و ناتوانی در روح آنان ایجاد می شود و آنها به این باور دروغین می رسند كه قدرت هیچ كار مهمی را ندارند یا تنها با استفاده از كالاها و مدهای غربی می توانند به تشخیص و موفقیت برسند.
آنان كه از ناحیه فرهنگ اسلامی احساس خطر می كنند، با پوچ انگاری و نفی فرهنگ های بومی، به گسترش فرهنگ مصرفی خود می پردازند.
آنان كالاهایی را صادر می كنند كه افسونگری خاصی دارند. این كالاها بر اثر توانایی های فن آوری، با جذابیت بالایی كه دارد، جوانان را مسخ می كنند و به ذهن آنان چنین القا می كنند كه چون صادر كنندگان این كالاها از قدرت علمی و فنی بالایی برخوردار هستند، از نظر روابط اجتماعی و معنوی زندگی و رفتار های خانوادگی و غیره نیز بهترند.
سودجویی وسوداگری و سلطه جویی دشمنان، دین وفرهنگ دینی است. دین اسلام كه حامی شخصیت و استقلال بشر است، به انسان اجازه نمی دهد خود را در برابر دیگران ذلیل كند. دشمنان از حقارت برخی از افراد سو استفاده می كنند و روح استقلال خواهی را با انبوه تبلیغات از یك جامعه می گیرند. آنان با بهره گیری از این افراد، بازار مصرف گران وكارگران ارزان را از بین جوانان برای خود فراهم می آورند و با كمال تاسف، جوانان، اولین و بیشترین فریب خوردگان این مسئله هستند.
ج- بحران هویت
گراهام ای فولر، معاون پیشین شورای اطلاعات امنیت ملی در سازمان سیا می گوید: اسلام ونهضت های اسلامی در زمان ما، منابع كلیدی كسب هویت را برای اقوامی فراهم می آورند كه قصد دارند همبستگی اجتماعی خود را در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب تقویت كنند. براساس این برداشت، چندی پیش موسسه امور امنیت یهودیان در واشنگتن به صراحت اعلام كرد: باید هویت دینی مسلمانان را از آنان بگیریم.
متاسفانه فقر شخصیتی، مهم ترین آسیب اجتماعی است كه مظاهر آن امروز در گوشه و كنار جامعه دیده می شود. در چنین شرایطی، بااینكه یك جوان مدرن از انواع مدها و وسایل لوكس بهره مند است، اما هیچ فضیلت و رشدی پیدا نكرده است.
دوست من! سرزمین ایران، سرزمین زیبایی هاست و مردم آن، از فرهنگی عمیق و ریشه دار برخوردارند كه از دین اسلام وتاریخ كهن پیشینیان سرچشمه می گیرد.
چنین مردمی نباید به هر شكل و ظاهر فریبنده ای دل ببندند و كوركورانه از دیگران پیروی كنند.
منابع: اندیشه ماندگار/سایت حوزه.