با این رویکرد، هزینه برای فرهنگ، از ضروریترین سرفصلها است:
* در جامعه ما، صَرف بخش مهم درآمد برای تحصیل فرزندان در محیطهای فرهنگی مناسبتر، بیتوجهی به سایر نیازهای خانواده محسوب نمیشود.
* از سرفصلها در بودجه هر دولتی، حفظ و تبلیغ میراث فرهنگی با هزینههای گزاف است.
آیا ابعاد عظیم فرهنگ حسینی علیهالسلام قابل قیاس با آثار باستانی است؟ چرا ما هزینه برای آثاری گاه متعلق به حاکمان و طبقات فاقد ارزش را به جا میدانیم و هزینه برای فرهنگی عظیم و احیاگرِ ارزشهای الهی و انسانی را مورد مناقشه قرار میدهیم؟
*در جامعه ما رسومی پذیرفته شده وجود دارد که گاهی مانند پیامکهای نوروز، دارای بار فرهنگی است و سالیانه چند میلیارد تومان صرف آن میشود. گاهی مانند شب یلدا، مۆلفههایی فرهنگی دارد، اما برخی هزینههایش مانند خرید هندوانهی بعد از فصل، گویا ویژگی خاصی جز مرسوم بودن ندارد. گاه نیز مانند چیدن هفت سین، نماد برخی ارزشها دانسته شده، اما خدا میداند چه مبالغی در سطح کشور، صرف تجملات حاشیهای آن میشود. چگونه است که در چنین مواردی کمتر به یاد فقرا میافتیم اما در باب تعظیم شعائر حسینی علیهالسّلام - با همه آثار معنوی و فرهنگی آن - موضوع فقرا به چشم میآید؟
• دستگاه حسینی علیهالسلام هیچگاه هزینهای را به فرد یا دولتی تحمیل نمیکند. همه هزینهها داوطلبانه انجام میشود. آیا میتوان به کسی خرده گرفت که چرا با اعتقاد به ارزش الهی کار، پولش را مثلاً صرف ساخت ضریحِ روضه حسینی علیهالسلام میکند؟
• انجام این نوع هزینهها خود یک فرایند معنوی و فرهنگی است. افراد با این کار، علاوه بر تحصیلِ اجر معنوی، دل و روح خود را با فرهنگ حسینی علیهالسلام گره میزنند و در عین حال فرهنگ انفاق در راه خدا را به سوی نهادینه شدن پیش میبرند.
• این اقدامات، تعظیم شعائر الهی - که قرآن کریم، آن را نشانه تقوای قلب دانسته- نیز هست. این که حرم امامان علیهمالسّلام فاخر ساخته شود، نوعی بزرگداشت است که شکل آن البته از عرف تبعیت میکند، اما اساسش موضوعی عقلایی است.
دستگاه حسینی علیهالسلام هیچگاه هزینهای را به فرد یا دولتی تحمیل نمیکند. همه هزینهها داوطلبانه انجام میشود. آیا میتوان به کسی خرده گرفت که چرا با اعتقاد به ارزش الهی کار، پولش را مثلاً صرف ساخت ضریحِ روضه حسینی علیهالسلام میکند؟
• دغدغه فقرا و نیازهای مالی آنان ارزشمند است اما اولویتهای فرهنگی را منتفی نمیکند، به علاوه اگر فرهنگ حسینی علیهالسّلام فراگیر شود، رسیدگی به فقرا هم نهادینه میشود. این فرهنگ بر اساس سیره و سخنی از آن امام همام میآموزد: «اظهار نیازهای مردم به شما، از نعمتهای الهی بر شما است، از این نعمتها، با بیمیلی روی نگردانید.» (بحارالانوار، جلد 75، صفحه 121).
• تأثیر فرهنگی مناسک دینی در جامعه ما، غیر قابل انکار است. مثلاً آمارها آشکارا نشان میدهد در میان مجرمان و زندانیان - به ویژه در جرمهای خطرناک- کمترین تعداد مربوط به نمازخوانها است. دهها و صدها اراذل و اوباشی که هر از چندی دستگیر میشوند، با نماز میانهای ندارند، پس جرمزدا بودن نماز واضح است. البته که نماز، به مراتب بیش از آنچه ما بهرهبرداری میکنیم ظرفیت دارد. فرهنگ حسینی علیهالسّلام نیز از این دست تأثیرات، فراوان دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد.
البته هر مطلب خوبی ممکن است بد پیاده شود یا مورد سوء استفاده قرار گیرد یا ... لذا باید برای مۆثر سازی رفتارهای دینی و رفع موانع، چارهای بیاندیشیم، اما قدر نشناختن سرمایههای فرهنگی راهگشا نیست.
• نمونه تأثیر این فرهنگ، موضوع زیارت امام حسین علیهالسّلام در عراق، در ایام خاص مانند اربعین است که آثار عظیم آن را به راحتی میتوان دید، از جمله، انتشار روح همدلی و همنواییِ مذهبی و فراملی و ... که نوشته مستقلی را میطلبد.
• این، رویکردی تک بعدی است که فقط به رفع یک معضل توجه شود، مانند این که کسی مثلاً با دیدن مشکلات در یتیمخانهها یا مراکز بهزیستی حکم کند که بودجه آموزش و پرورش کاسته و به ساخت و بازسازی دارالایتامها اختصاص یابد. آموزش و پرورش، فرهنگساز است، انسانساز است، جلوی ازدیاد نابسامانیها را میگیرد و ...