صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19

موضوع: (...◕✿◕◕✿◕ «المرأة المسلمة و تحدّیات العصر» زن مسلمان و چالشهای زمان (1) ◕✿◕◕✿◕...)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض (...◕✿◕◕✿◕ «المرأة المسلمة و تحدّیات العصر» زن مسلمان و چالشهای زمان (1) ◕✿◕◕✿◕...)



    زهره علی حمّود

    زن همیشه و همه جا دوست و همراه مرد بوده است. او هیچ گاه از مرد جدا نشده است جز برای اینكه دوباره به او بپیوندد، در حركتی با كشش در دایره ای بسته و جهت دار. بنابراین زن برای مرد مانند جزئی از كل است و مانند تارهای پارچه ای كه وجود او از آن بافته شده است. این همان یگانگی وجودی انسان در عین دوگانگی و زوجیت زندگی انسانی است، كه بدو امكان می دهد تا در یك قالب ریخته شود، با همین دوگانگی زیستس و وجودی.

    گویی مرد و زن دو قسمت از سلول یگانه ای هستند كه به دو پاره تقسیم شده است، آوای وصل جویی دو پاره جدا مانده سلول، همگام با سنت حیات همواره آن دو را با هم درمی آمیزد.


    دو نیمه شدن یا برتر دانستن یكی از دیگری شرط بر پا ایستادن زندگی نیست، ترازوی سنجش زندگی بالا نمی رود مگر با هر دو قسمت، كه هر یك مكمل دیگری است.


    در این تعبیر، مجازی نیست، داستان زن نسبت به مرد، داستان وجود و زندگی است. مانند سهم شب و روز در پدیدآیی یك شبانه روز، و مانند سیمهای مثبت و منفی در تولید و جریان برق؛ یك طرف اگر از میان برود طرف دیگر نیز بی اثر می شود و در نتیجه كل از بین می رود.

    بنابراین زن، بخشی از وجود مرد و مكمل انسانیت اوست؛ یكی بدون دیگری ارزش نخواهد داشت. از این دو ارزش، ارزش یگانه ای تولید خواهد شد، مانند نغمه ای كه در اثر همایی چوب و تار از گیتار بر می خیزد.
    درباره زن و مرد بسیار سخن گفته اند، با روش مقایسه، موازنه و تفضیل یكی بر دیگری؛ مثلاً گفته شده: بلندای قامت زن به بیش از شش هفتم قد مرد نمی رسد، سنگینی وزن زن نیز بیش از پنج ششم وزن مرد نمی شود. اما ارزش زن نسبت به مرد ـ در نظر مردم برخی از قرنها ـ نزدیك به صفر بوده است؛ در قرن پنجم میلادی مجامعی برپا می شد كه به بحث در این زمینه می پرداختند كه آیا زن انسان است یا درمرتبه ای غیرانسانی قرار دارد كه برخی از امتیازات انسانی به او داده شده است؟


    زن كالایی بود قابل خرید و فروش، یا وسیله ای برای بهره برداری مرد كه هرگونه می خواست از او بهره می برد، مثلاً در عصر جاهلیت مردان حق زنده به گور كردن زنان را داشتند، تا آن كه اسلام آمد و زن را از حقوق انسانی اش بهره مند ساخت و او را با عناوین مادر و همسر از همه محرومیتها نجات بخشید.






    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حتی امروز با این فرهنگ و تمدن جدید، همچنان زنان با نحیف بودن جسم خود مورد مقایسه قرار می گیرند، جدا از مردان و بدون در نظر گرفتن مواهب ذاتی خود ارزیابی می شوند، بدون اینكه جزئی از مردان به حساب آیند. اما اگر از بعد انسانی به زن نگاه كنیم بهتر است به جای اینكه از زن بخواهیم ژرف اندیش تر، بافرهنگ تر، دارای متانت اخلاقی بیشتر، با تقلید كمتر، غرور كمتر، و راستگوتر و دارای حركات حساب شده تر باشد، از مرد خواسته شود كه با تلاش دو چندان این صفات را درخود تحقق بخشد، تا انعكاس آنها در زنان دیده شود.


    سخن گفتن از كاستی زن در واقع شكایت از كاستی مرد است، این نقص مرد است كه در زن جلوه گر می شود؛ سستی استخوان زنان از كمبود املاح و مواد معدنی در بدن زن است و ضعف عضلات بدن زن نیز به سبب سوء تغذیه است. هر جامعه ای كه زن در آن مانند دست چپ نسبت به دست راست در بدن انسان نباشد، آن جامعه مسؤول عقب ماندگی زن است و مسؤول در برابر اینكه چرا زن به پیشرفت و موفقیت نرسیده است.

    شاید اساسی ترین مسأله برای بررسی حجاب و آزادی زن و مطالعه نظر اسلام در این باره ـ چنان كه در بررسی هر قانونی لازم است ـ این باشد كه احكام و رسوم معمول در بین ملتهای امروز و ملتهای گذشته را در این باره ببینیم تا جایگاه زن را در این میان پیدا كنیم و آن را با دیدگاه اسلام بسنجیم؛ تا روح زندگی آگاهانه را در قانونی نمونه و انسانی كه اسلام عرضه كرده است ببینیم.

    بنابراین برای زمینه سازی بحث، چند مطلب لازم به بیان است:

    آیا حجاب، پدیده ای اسلامی است؟ مقام زن قرون گذشته و امروزی چیست؟

    حد و مرز حقوق و آزادی زن در فلسفه های دینی و فلسفه های مادی تا كجاست؟ علت حجاب چیست؟ آیا از حقوق او می كاهد؟




    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مقام زن در نظر ملتهای پیشین

    از نظر تاریخی ثابت شده است كه پدیده حجاب پیش از اسلام وجود داشته است، مثلاً در میان ملتهای ایران، هند و یهود، حجاب بسیار شدیدتر از آن چیزی بوده كه اسلام آن را آورد. اما عرب جاهلی حجاب را نمی شناخته.

    ویل دورانت در تاریخ تمدن می گوید:

    «مرد می توانست در صورتی كه زن خلاف شریعت یهود رفتار كند او را طلاق بدهد، مانند اینكه سر برهنه در برابر مردم ظاهر شود، یا در مسیر عمومی نخ بریسد، یا با افراد گوناگون صحبت كند و یا صدایش بلند باشد، یعنی هنگام سخن گفتن در منزل، همسایه ها صدای او را بشنوند».


    اما در سرزمین های فارس؛ ویل دورانت می گوید:

    «زن در زمان زردشت در میان مردم جایگاه بلندی داشت؛ همچنان كه عادت گذشتگان بود آزادانه و با صورت برهنه در میان مردم قدم می زد».

    و ادامه می دهد:

    «اما در زمان داریوش، جایگاه زن در جامعه سقوط كرد، به ویژه در میان ثروتمندان، زنان فقیر اما آزادی خویش را حفظ كردند، زیرا ناگزیر بودند برای كار به این سو و آن سو حركت كنند. زنان ثروتمند زمان عزلت شان از روزهای عادت ماهیانه به تمام زندگی اجتماعی شان گسترش یافت.… زنان طبقه های بالا جرأت نداشتند ازخانه های خودشان بیرون بیایند، جز با هودج، به آنها اجازه نشست و برخاست علنی با مردان داده نمی شد. بر زنان شوهردار طبقه بالا حرام بود كه مردان آنها را ببینند، حتی نزدیك ترین كسان شان، مانند پدران و برادران شان. از زنان در مجالس ابداً نامی به میان نمی آمد و در فارس قدیم در نقاشی و مجسمه سازی از آنها اثری نبود».

    بنابراین گونه ای حجاب دشوار و سختگیری های شدید بر آنها اعمال می شده است.






    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    از احوالات زنان در جامعه انسانی در دوره های گوناگون، پیش از اسلام و در زمان ظهور آن، این گونه برداشت می شود: یک. آنها زن را انسانی می دانستند در حدّ حیوانی ناگویا و زبان بسته، و یا انسان می دانستند اما انسانی پست که اگر عنانش را رها کنند تا در زندگی آزادی به دست آورد از شرّش امانی نیست. نظر اول به فرهنگ اجتماعی وحشیان بیشتر تناسب دارد؛ مانند قبایل آفریقا، استرالیا و آمریکای کهن که زنان را به یکدیگر می بخشیدند، معاوضه می کردند و یا هرگونه که می خواستند سیاست و ادب می کردند؛ حتی با قتل. نظر دوم با فرهنگ اجتماعی سایر ملتها متناسب تر می نماید؛ مانند ملتهای متمدن پیش از اسلام، که دراین مسأله هم نظر بودند که زن در نظر آنان دارای استقلال و آزادی اراده و آزادی عمل نبود، بلکه زیر سلطه و ولایت بود؛ حق استفاده و برداشت مستقل و دخالت در امور خانه را نداشت، بلکه در تمام مسائل زندگی تنها از فرمان مرد اطاعت می کرد. دو. درباره ارزش اجتماعی زن نظر براین بود که او عضو پیکره جامعه نیست، جزء جامعه به حساب نمی آید، اما وجود زن شرط وجود جامعه دانسته می شد که از وجود او گزیری نیست، مانند مسکن که چاره ای جز پناه بردن به آن نیست، یا اینکه زن مانند اسیری بود که در جامعه ای زندگی می کند و از ملزومات جامعه غالب است، از کار او بهره برده می شود اما جامعه از شرّ او در امان نیست. سه. آنان اعتقاد داشتند که زن باید از همه حقوق ممکن محروم باشد، جز به اندازه ای که مصالح مردان قیم آنها اقتضا دارد. چهار. زیربنای برخورد آنان با زن، برخورد قوی با ضعیف بود. بنابراین تمام ملتها چنین نظری داشتند، او را در زندان ذلّت و حقارت محبوس می کردند، چنان که ناتوانی و کوچکی جزء طبیعت او شد. گوشت و خون او با این احساس رشد می کرد و با همین احساس زندگی می کرد و می مرد. از گذشته ای دور چیزی در خور درباره زن به ارث نرسیده که درباره او توصیه ای کرده باشد یا به مسائل او توجه کرده باشد، جز مطالب اندکی در تورات و یا توصیه هایی در سخنان عیسی بن مریم(ع) درباره لزوم آسان گیری و مدارا نسبت به زنان.





    امضاء



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حقوق زن و حقوق انسان در اروپا


    پیش از سخن گفتن از زن در اروپا درباره حقوق انسان در اروپا سخن می گوییم، در قرنهای هفده و هیجده میلادی متفکران اروپایی تلاش کردند نظریات شان را درباره حقوق طبیعی فطری مسلّم انسان گسترش دهند، ژان ژاک روسو، ولتر و مونتسکیو از آن جمله بودند. در سال ۱۷۷۶ در فیلادلفیا کنگره ای برگزار شد، در آن کنگره بر حقوق تمام ملتها در زمینه استقلال و تعیین سرنوشت تأکید شد، سپس بیانیه ای منتشر کردند که در مقدمه آن آمده بود: «تمام افراد بشر در آفرینش مساوی هستند و خداوند به تمام افراد بشر حقوقی ثابت داده است که قابل تغییر نیستند، مانند حق حیات وحق آزادی، هدف از تشکیل تمامی حکومتها پاسداری از این حقوق است، نیروی حکومت و نفوذ احکام آن مشروط به خواست ملتهاست». اما آنچه به منشور حقوق بشر معروف است همان چیزی است که پس از انقلاب کبیر فرانسه اعلان شد و قانون اساسی آن گردید. نخستین ماده آن قانون این بود: «تمام افراد بشر آزاد متولد شده اند و در تمام مدت زندگی آزاد خواهند زیست، با حقوق برابر…». حقوق زن در برابر حقوق مرد اولین بار در قرن بیستم اعلان شد. انگلستان اولین کشور دارای دموکراسی، نخستین کشوری بود که این مطلب را اعلام کرد. ایالات متحده آمریکا اما اگر چه همزمان با استقلال خود، در قرن هیجده حقوق بشر را به رسمیت شناخت، اما فقط در سال ۱۹۲۰ بود که به تساوی حقوق سیاسی زن و مرد گردن نهاد! بنابراین تا اندکی پیش، وضعیت زن همان موقعیت به ارث مانده پیشین بود، شعار آزادی زن نیز در فضای رسوم و عادات مختلفی داده شد که زن را به شدت مورد ستم قرار می دادند و انسانیت او را به هیچ می انگاشتند، با او به گونه ای برخورد می کردند که گویی شیء است و برای بهره برداری مرد ساخته شده است، بدون هیچ نقش فعالی در زندگی، انسان مقهوری که انسانیتش زیر یوغ بردگی از دست رفته باشد و فقط سایه ای باشد برای دیگران. انعکاس صدای دیگران و ابزاری استهلاکی برای رفع نیازها و ارضای غرایز دیگران. بنابراین شعار آزادی زن شبیه یک انقلاب بود برای آزادی، زیرا این دگرگونی در درون خود حرکت انسانیت به سوی آزادی را به همراه داشت، آزادی زن جزئی از آزادی انسان بود، زن انسانی می شد دارای رسالت که با تمام نیروی خویش در مسیر زندگی پیش می رفت. ویل دورانت فیلسوف، در تفسیر این حرکت می گوید: «اگر فرض کنیم ما اکنون در سال ۲۰۰۰ میلادی هستیم و می خواهیم بدانیم مهم ترین حادثه اتفاق افتاده در ربع اول قرن بیستم چیست، خواهیم دید که این حادثه نه انقلاب روسیه، بلکه دگرگونی در وضع زن است. تاریخ حادثه ای این چنین انقلابی را کمتر به یاد دارد، در مدتی کوتاه این دگرگونی به نهاد مقدس خانواده راه یافت، جایی که زیرساخت نظام اجتماعی ماست و بنیاد زندگی زناشویی در برابر گزند شهوتها و دگرگونی های انسان و قوانین اخلاقی و آداب معاشرتی که ما را از وحشی بودن خارج کرده و به تمدن رسانده است، تمامی این دگرگونی ها در زمان همین تغییر و تحول اتفاق افتاده است».

    امضاء



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    موقعیت زن امروز پس از رسیدن او به حقوق خود چگونه است؟ آزادی او در تمدن غربی چه وضعیتی دارد؟
    در نگاه اول ممکن است زن را موجودی ببینیم محترم و تولیدگر در عرصه های زندگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، اما واقعیت این است که جامعه نو، زن را به عنوان جنس مؤنث عنصری برای بهره برداری و منبع درآمد تلقی می کند، و زن نیز خودش را از نظر روانی برای چنین وضعی آماده کرده است. اما اگر در فرهنگ غرب دقت شود، عنصر زنانگی در شخصیت زن نقش اساسی انسانیت و وجود او را تشکیل می دهد حال آن که مذکر بودن ارزش اساسی مرد به حساب نمی آید. آنچه در غرب امروز اتفاق افتاده ما را بر آن می دارد که واقعیتهای موجود در زندگی زن غربی را به دقت مطالعه کنیم، مطالعه درونمایه فکری و اجتماعی تمدن غرب که زن را وارد فضای جدیدی کرده و در مسیر تباهی غریزی قرار داده است، اما به زن تلقین کرده که آزادی خودش را تجربه می کند، حال آن که او در عمل، تسلیم خواسته های شهوانی مردان است که با روشهای گوناگون آنان انجام می شود. شاید علت این رفتار، فشار شدیدی است که در گذر تاریخ بر زن وارد شده و سبب تند روی در آزادی شده است؛ در این میان زن از بردگی سابق به بردگی جدید؛ بردگی آزادی، منتقل شده است. امروز نیز ارزشی جز «مؤنث» بودن برای او قائل نیستند؛ یعنی ابزاری برای لذت بردن، و مجسمه ای برای زینت، یا توری برای صید آنچه می خواهند. مؤسسات هنری و جنسی تلاش می کنند برای رسیدن به ثروتهای آسان و کلان، عنصر مؤنث بودن زن را در خدمت بگیرند. به همین دلیل زن نتوانسته مانند مرد وارد عرصه کار و فعالیت شود، چیزی که آرزوی آن را داشت، و همچنان در بند کارهای خدماتی مانده است، بلکه زیر چتر حمایتی شرکتهای تولید لوازم آرایشی باقی مانده که تلاش می کنند قسمتهای هوس انگیز تن او را برای ارضای غرایز مردان به نمایش بگذارند. بدین سان زن در سطح می ماند و مشغول اموری کم ارزش. گویی خود پنداشته که با همین جلوه های فریبنده ارزش او بیشتر شده است. غرب بنا را بر تساوی حقوقی زن و مرد گذاشته است؛ البته پس از سالها تلاش در این راه، اما واقعیت جز این است؛ بویژه اگر وضعیت قانونی زن را مطالعه کنیم خواهیم دید که تقریباً در همان وضعی است که در گذشته داشت. دیدگاهی که اکنون حاکم است این است که: نرسیدن زن به کمال و فضیلت به سبب تربیت نادرستی است که قرنهاست بر او اعمال می شود، و شاید به درازای تمام عمر انسان، اگر چه در طبیعت خویش با مرد مساوی است.



    امضاء



  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اکنون در پایان قرن بیستم، بیش از گذشته فریاد تأسف متفکران غربی به گوش می رسد که از درهم ریختن بنیان خانواده، سست شدن پایه های ازدواج، نفرت از مادر شدن، ضعیف شدن روابط پدر و مادر با فرزندان، به پستی گراییدن زنان و جایگزینی شهوت رانی به جای محبت مادرانه، گسترش روزافزون آمار طلاق، افزایش بی سابقه کودکان غیرقانونی،کمیاب شدن وفاداری و عشق میان زوج ها، شیوع بیماری های مربوط به انحرافات جنسی که جامعه ها را تهدید می کند. اکنون این پرسش مطرح است که بندها یا اوضاعی که زن باید از آنها آزاد شود چیست؛ آیا آزادی انسان حد و مرزی دارد، یا مطلق و بی قید و شرط است؟ تفاوت جامعه ای که اسلام می خواهد برای انسان ـ زن یا مرد ـ بسازد با انحراف جامعه سرمایه داری در این است که اسلام می خواهد زن و مرد را تعالی ببخشد تا هر دو به عنوان انسان زندگی کنند؛ با استقلال روحی و جسمی، در حالی که جامعه سرمایه داری زن را به کالایی تبدیل می کند برای مصارف تبلیغاتی و ابتذال جنسی محرک، که در نتیجه زن به جای اینکه عنصر محترم انسانی باشد به مواد اولیه ای ارزان قیمت برای تبلیغات تبدیل می شود گاه آمارهای تکان دهنده ای درباره تجاوز به عنف در کشورهای پیشرفته اقتصادی ـ اروپا و آمریکا ـ می خوانیم، چه رسد به کشورهای در حال رشد و یا عقب مانده! تا هنگامی که شهوت بر دنیا حاکم باشد امنیت اخلاقی هرگز به وجود نخواهد آمد، اگر چه شکل این ناامنی ها متفاوت است؛ در گذشته گاه یک زمین خوار یا رئیس قبیله، افراد خود را می فرستاد تا زن کسی را از خانه اش بربایند، و امروزه زن را از مجلس شب نشینی و رقص می ربایند. بسیاری از ربایندگان زنان و دختران را با اتومبیل کرایه می ربایند، که در مطبوعات گاه گاه را می خوانیم. در سال ۱۹۶۹ خبرگزاری آسوشیتدپرس در واشنگتن نوشت: سه نفر از پزشکان گزارشی را تهیه کرده و به حکومت عرضه کردند، در آن گزارش نوشتند: لوس آنجلس در آمریکا مقام اول را در تجاوز به عنف دارد و واشنگتن مقام سیزدهم را. اما این بدین معنی نیست که در واشنگتن زنان و دختران از حملات جنسی در امان هستند، اگر چه نسبت به آنچه در ایالات متحده آمریکا می گذرد، در امنیت بیشتری به سر می برند. آمار تجاوز به عنف در لوس آنجلس به ۲۵ مورد در صد هزار بالغ می شود. اما همین نسبت در واشنگتن به ۱۷.۷ مورد می رسد. و در طول شش ماه در نیویورک ۳۰۰۰ شکایت به پلیس داده شد. سن شاکیان بین ۶ سال تا ۸۸ سال بود، اما اکثر آنان ۱۴ ساله بودند. قوانین پرداخته دست سرمایه داران به زن به عنوان مال و ثروت نگاه می کنند و برای زن ارزشی جز به عنوان ابزار تبلیغات تجارتی باور ندارند. یکی از جامعه شناسان می گوید: «مهم ترین فاکتور در شناخت نقش زنان در هر جامعه ای نرخ مشارکت آنها در زندگی اقتصادی است و توانایی آنها در مصرف یا تولید!»




    امضاء



  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    تعریف آزادی



    شکی نیست که آزادی بی قید و شرط درجامعه ممکن نیست، زیرا ناگزیر مصالح فرد و جامعه در اصطکاک قرار می گیرند، پس قانونی باید حد و مرز آزادی مرا در برابر دیگران تعیین کند، قانونی که حد و مرز اخلاقی آزادی را با توجه به فلسفه انسانی برپایه مصالح همگانی تعیین کند. قوانین وضعی و فلسفه مادی چه دستاوردی برای انسان داشته است، قوانینی که از آزادی فردی دم می زند و برای آن حد و مرزی، جز آنجا که علیه دیگران به کار گرفته شود، قائل نیست. هر فردی زن یا مرد حق استفاده از آزادی خود را دارد، بدون هیچ قیدی در زندگی خصوصی. باقی می ماند نظام عام که قانون آزادیهای عمومی را مقید می کند. خود مدعیان فلسفه مادی معتقدند که این قید ها انسانیت انسان را مصادره می کند. در نتیجه مردم غرب با توهم آزادی در واقعیت بردگی زندگی می کنند. زن آزاد شده، اما نه با دانش و فرهنگ و آگاهی و لطافت احساس و شعور، بلکه با قیچی آزاد شده است؛ قیچی که حجاب را می برد! به همین دلیل می بینیم که فرصتهای شغلی و مشاغل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که برای زن به وجود آمده است هیچ مشکلی را برای جامعه انسانی حل نکرده، که بر دشواری آن افزوده است، زیرا بر اساس معیارهای خاص مردان برای خود نقش قائل شده است، و مردان را در بسیاری از موارد بیکار کرده است. از سوی دیگر، به رنجهای زن نیز افزوده شده است؛ زن شاغل دیگر فرصتی برای مادر و همسری ندارد؛ با آن همه مشکلات و رنجهایش… زنی که به طور طبیعی یا به دلیل نقش اجتماعی ازمادر بودن محروم باشد، احساس پوچی خواهد کرد و نتیجه آن عقده های روانی است که برای جامعه نیز مشکلاتی پدید خواهد آورد. بنابراین نه زن و نه جامعه انسانی در برابر از دست دادن مادری و همسری سودی نبرده است؛ چیز ارزشمندتری را به دست نیاورده است. آزادی بی قاعده به کجروی و بی ثباتی جامعه خواهد انجامید، به همین سبب جامعه متمدن امروز احساس ثبات و امنیت نمی کند. زن به کجا رسیده، نقش انسانی او چیست؟ از یک وابستگی نجات نیافته به وابستگی دیگری افتاده است. اما وابستگی شدید تر آن است که احساسات و خرد زن را به اسارت در می آورد، تا دوباره او را به بردگی بگیرد.



    امضاء



  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    واقعیت، استقرار همان وضعیت تاریخی است، اگر چه با آرایه های درخشنده و چشم نواز و امروزین. در غرب این گونه است، در حالی که تاریخ اسلام نشان می دهد زن، زندانی جنسیت خویش نبوده است، بلکه در زمینه های فرهنگی، مناظرات ادبی، امور اجتماعی، فعالیتهای انقلابی و مسائل سیاسی دارای مقام و موقعیت بوده است. اجازه نمی داده وجود و مزایای جسمی او را به استثمار بگیرند و جایگاه اجتماعی و انقلابی او را از بین ببرند؛ چیزی که امروز اتفاق افتاده است.اما فلسفه دینی انسان را در جایگاه واقعی اش قرار می دهد و می گوید انسان آفریده خداوند است، با همه وجود خویش، جزئی از هستی است که با تمام هستی در حال تعامل است؛ اثرگذاری و اثرپذیری همزمان. بنابراین حرکت او جزئی از حرکت هستی است. پس انسان بنده خداست و مطیع فرمانهای او. امر و نهی خدا جز برای مصالح فرد وجامعه انسان نیست، و برای رسیدن به انسانیتی که خدا در برابر خود و جهان هستی از او خواسته است. قوانین اخلاقی آزادی او را مشخص می کنند تا بین فرد و جامعه توازن برقرار شود. مسأله حدّ ومرز آزادیها ضامن مصالح والایی است که خدا برای انسان می خواهد. می بینیم که اسلام برای زن و مرد در امور جنسی قیود اخلاقی جنسی وضع کرده است. اسلام تنها راه ارضای غریزه جنسی را ازدواج می داند و روابط جنسی را درخارج از این دایره تحریم می کند. بی بندوباری جنسی ممکن است یک مشکل شخص را در مسأله ای خاص حل کند اما خود مشکلات فراوانی را فراروی انسان قرار خواهد داد. اما اگر قرار باشد روابط جنسی در دایره ازدواج محدود بماند لازم است برای روابط زن و مرد در جامعه مرزهایی تعیین شود تا از برانگیختن غریزه و انفعالات منفی جلوگیری شود.




    امضاء



  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حجاب همان زی اسلامی است که زن باید با آن در برابر مردان بیگانه ظاهر شود. مرد همواره در برابر زن واکنش نشان می دهد، و با دیدن او برانگیخته می شود، این بر زن فرض می کند از حضور در برابر مردان بیگانه با ویژگی مؤنث بودن و برانگیختن غریزه آنها بپرهیزد، در عوض زن، به عنوان انسان ـ و نه مؤنث ـ ظاهر شود، که برانگیزنده احترام است. بدین سان اسلام زنانگی زن را زندانی نمی کند، او را محبوس نمی کند، آزادی او را سلب نمی کند، بلکه او را در توازنی بین «خود» و «جامعه» قرار می دهد. این چه آزادی است که زن در آن آزاد در جلوه دادن انوثیت خود در جوّی ملتهب است، زیر نگاه های شهوت آلود، این کدامین آرزوی انسانی اوست که برآورده می شود؟ آیا این گونه آرامش روانی می یابد که احساس کند نگاه های تحسین کننده زیبایی او غریزه حریص جنسی و شهوترانی خود را پنهان می کنند، بی هیچ ارزشی برای انسان؟ زن در چنین موقعیتی مشکلات زیادی را فرا روی خود خواهد دید، احساس رنج و شرم می کند، و این یا او را به فرار وا می دارد، یا عقده های روانی بحرانی برایش به وجود می آورد. بنابراین حجاب توانایی زن را در ایفای مسؤولیتهای متنوع زندگی اجتماعی تعطیل نمی کند. نمی خواهد او را از جامعه ببرد، بلکه به او حشمت و زی اسلامی ـ انسانی می بخشد و از زی منفی و اختلاط بی بندوبار باز می دارد. ا ختلاط حرام زن و مرد، همان اختلاطی است که زمینه های انحراف را آماده کند، زیرا هر اختلاطی حرام نیست. حجاب نیز پوشاندن صورت در پرده نیست، بلکه پوشانیدن بدن است؛ به جز کف دو دست و صورت، بنابر این بریده شدن از جامعه هرگز مقصود نیست.




    امضاء



صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi