«الم يک نطفةً من منّيٍ يمني ثمّ کان علقةً فخلق فسّوي فجعل منه الزّوجين الذّکر و الأُنثي».(27)
در مراتب تحولات نطفه به علقه در همان مراحل اوليه خلقت که تسويه و تعديل لحظه به لحظه همراه موجود است، زوجيت شکل مي گيرد و جنسيت معين مي شود و حکمت حکيمانه در اينکه به چه کسي دختر بدهد يا پسر و اينکه کدامين نطفه در طي مسيرتکامل از جنسيت مردانه برخوردار باشد يا زنانه هيچيک نه براراده نطفه است و نها صاحب نطفه بلکه به اراده خالق آنهاست که در خلقت توازن و تعادل و تقدير و تسويه و تناسب بدست اوست.
نکته اساسي در ارتقاي آدمي در تمامي اديان اکتساب است اکتساب بر پايه اراده و انتخاب و به موجب انتخاب احسن و عمل احسن و حرکت احسن است که به صاحب آن درجه و رتبه مي دهند و خداوند عرصه و ابزار انتخاب را يکسان مقرر فرموده. ميدان مسابقه، ابزار سبقت، قابليت در ارتقاء رتبت را رد بندگان ايجاد و سپس او را به حرکت بر اساس عقل و فطرت و شريعت دعوت مي نمايد، تا او به سعادت و کمال نايل آيد لذا رتبه ها به واسطه جنسيت تقسيم نمي شود بلکه برپايه انتخاب و عمل احسن است.
برهمين مبنا بهشت سکناي اول آدم و حوّا قبل از ورود به زمين که تکويناً در آن جاي گرفتند با بهشت حاصل عمل آنان و بعد از ورود به عرصه دنيا يکي نبود زيرا دومي دستاورد عمل ايشان و اکتساب و انتخاب آنها بود.