«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
ای دل بشارت می دهم ، خوش روزگاری می رسد
یا درد و غم طی می شود ، یا شهریاری می رسد
گر کارگردان جهان ، باشد خدای مهربان
این کشتی طوفان زده ، هم بر کناری می رسد
اندیشه از سرما مکن ، طی می شود دوران دی
شب را سحر باشد ز پی ، آخر بهاری می رسد
ای منتظر غمگین مشو ، قدری تحمّل بیشتر
گردی به پا شد در افق ، گویی سواری می رسد
یار همایون منظرم ، آخر در آید از درم
امید خوش می پرورم ، زین نخل باری می رسد
«مفتون» منال از یار خود ، گر بر تو گاهی تلخ شد
کز گل بدان لطف و صفا ، گه نیش خاری می رسد
شاعر : سیّد محسن احمدزاده
«اللّهمّ عجّل لولیّنا الفرج»