.1 عضو هيأتعلمي مركز جهاني علوم اسلامي.
.2 تعريف تفسير در مباني روشهاي تفسيري بيان شدهاست. و در اينجا حاصل سخن مفردات راغب اصفهاني، تاج العروس، قاموس قرآن، علامه طباطبائي (الميزان، ج 1، ص 4) و سيوطي (الاتقان، ج 2، ص 192) و طبرسي (مجمع البيان، ج 1، ص 13) بيان شد كه در كتاب در آمدي بر تفسير قرآن، ص 35 - 39 ديدگاههاي آنان و جمع بندي آن آمده است. .3 نك مفردات راغب اصفهاني، ماده عقل .4 عن رسول الله(ص): «ما كسب احد شيئاً افضل من عقل يهديه الي هدي او يرده عن ردي» رأيت العقل عقلين فمطبوع و مسموع ولاينفع مسموع اذالم يك مطبوع ديوان امام علي(ع)، ص 121؛ و احيأ علوم الدين، ج 1، ص 86. .6 التحقيق فيكلمات القرآن الكريم، ج 8، ص 196-8. .7 المفسرون حياتهم و منهجهم، ص 40. .8 تسنيم، آيةالله جوادي آملي، ج 1، ص 169 - 170. .9 در مورد عقل عملي و نظري تعريفهاي متعددي ارائه شده است؛ يعني گاهي اختلاف آنها را در مدرك آنها دانستهاند كه اگر مدرك مربوط به عمل باشد عقل عملي است و اگر مدرك مربوط به عمل نباشد، عقل نظري است. و گاهي اختلاف آنها را در آن دانستهاند كه عقل نظري مدرك كليات است و عقل عملي مربوط به جزئيات است. البته اين بحث از حوصله نوشتار ما خارج است و تاثير چنداني در مبحث ما ندارد. ر.ك: شرح منظومه، ملاهادي سبزواري، ص 310؛ و اشارات، بوعلي سينا، ج 2، ص 353؛ و شواهد الربوبية، ص 20. .10 ر.ك: التفسير و المفسرون، آيةالله معرفت، ج 2، ص 349؛ و اصول التفسير و قواعده، شيخ خالد عبد الرحمن العك، ص 176. .11 تطور تفسير القرآن ، محسن عبدالحميد ، ص 98؛ و المفسرون حياتهم و منهجهم ،ايازي ، ص 40. .12 نورالثقلين، ج 1، ص 650، ح 279. .13 ر.ك: نورالثقلين، ج 1، ص 706 و 494؛ و ج 3، ص 383؛ و ج 4، ص 608. .14 ر.ك: نهج البلاغه، خطبههاي 152، 184، 228. .15 ر.ك: ص، آيه 29؛ محمد، آيه 24؛ نسأ آيه 82؛ يوسف، آيه 2؛ نحل، آيه 44... اين گونه آيات را در مبحث دلايل موافقان تفسير عقلي، قسمت جايگاه عقل در قرآن، مورد بررسي قرار ميدهيم. .16 التفسير و المفسرون، آيةالله معرفت، ج 2، ص 350؛ و ج 1، ص 435. .17 تفسير به رأي، آيتالله مكارم شيرازي، ص 38 .18 همان ص 39 .19 التفسير و المفسرون في ثوبه القشيب، ج 2، ص 349 . .20 همان، ج 1، ص 435. .21 همان، ص 43-43. .22 همان، ص 440. .23 يكي ديگر از كساني كه تصريح كرده تفسير عقلي به معناي اجتهادي است، علي الالوسي در كتاب روش علامه طباطبائي در تفسير الميزان، ص 246 است. .24 سخن ايشان در ادامه ميآيد. .25 المفسرون حياتهم و منهجهم، ص 40 .26 همان .27 اصول التفسير و قواعده، شيخ خالد عبدالرحمن العك، ص 167 (باتلخيص). .28 التفسير و المفسرون، دكتر ذهبي، ج 1، ص 255. .29 همان، ص 284 و ص 285 (التعارض بين التفسير العقلي و التفسير المأثور...). .30 همان، ص 288 و 89. .31 اين مطلب در ادامه بحث، در مطالب منقول از استاد عميد زنجاني روشنتر ميشود. .32 مباني و روشهاي تفسير قرآن، عباسعلي عميد زنجاني، چاپ چهارم، ص 331. .33 همان، ص 333. .34 تسنيم، آية الله جوادي آملي، ج 1، ص 171-169. .35 در اينجا شايد بتوان گفت كه تفسير به مأثور، استفاده از روايات در روشن كردن مفاد آيهاي از قرآن است. و اين مطلب اگر در حد نقل روايات باشد، تفسير نقلي (روايي) به شمار ميآيد. اما اگر به حد اجتهاد و استنباط برسد ناچاريم كه از نيروي عقل و فكر استفاده كنيم كه اين نوعي تفسير اجتهادي ميشود. .36 «و لقد انزلنا اليكم كتاباً فيه ذكركم افلا تعقلون» انبيأ، آيه 10؛ «انا انزلنا قراناً عربياً لعلكم تعقلون» يوسف، آيه 2؛ و مشابه آن در ص، آيه 29؛ و قمر آيه 17. .37 «افلا يتدبرون القرآن ام علي قلوب اقفالها» محمد آيه 24. .38 استاد عميد زنجاني اين دليل را با بياني ديگر آوردهاند كه بيشتر امكان فهم قرآن را اثبات ميكند. ر.ك: مباني و روشهاي تفسير قرآن،ص 334-5. .39 كافي، كليني، ج 1، ص 6 . .40 مباني و روشهاي تفسير قرآن، ص 351. .41 ر.ك: همان، ص 352. .42 استاد عميد زنجاني در كتاب «مباني و روشهاي تفسير قرآن» ص 349 همين دليل را با بياني ديگر آوردهاند. البته ايشان به دلايل ديگري هم چون آيات زبان قرآن، هدايت و روشنگري قرآن، آيات تحدي، بزرگ داشت قرآن در روايات، معيار سنجش بودن قرآن در مورد روايات، عدم ابهام قرآن و استدلال ائمه(ع) به قرآن نيز استناد كردهاند كه برخي از اين موارد ميتواند گواه خوبي براي بحث باشد. (ر.ك: همان، ص 333 - 348). .43 بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 2، ص 303. .44 صافي، ج 1، ص 70، المقدمة الخامسة، ج 3؛ و تبيان، ج 1، ص 4؛ و وسايل الشيعه، ج 18، ص 151. .45 الفوائد المدنيه، محمد امين استر آبادي، ص 28. .46 منبع الحيوة، سيد نعمت الله جزائري، ص 44. .47 الفوائد الطوسية، شيخ حر عاملي، ص 411. .48 المفسرون حياتهم و منهجم، ايازي، ص 40. .49 مباني و روشهاي تفسير قرآن، ص 351. .50 فيض كاشاني روايت «ان تفسير القرآن لايجوزالابالاثر الصحيح و النص الصريح» را در مبحث منع تفسير به رأي آورده است. (صافي،ج 1، ص 70)، و نيز استاد عميد زنجاني در مباني و روشهاي تفسير قرآن، ص 351 به اين مطلب اشاره دارد. .51 ر.ك: رسائل شيخ انصاري، ص 10 و ص 11. .52 صافي، ج، ص 71. .53 ر.ك: اصول الفقه، مظفر مبحث ملازمات عقليه، ج 2-1، ص 236 به بعد. .54 «ارسله معنا غداً يرتع و يلعب» يوسف، آيه 12. .55 ر.ك: انفال، آيه 13-3 و... .56 المفسرون حياتهم و منهجهم، ايازي، ص 41. .57 بقره، آيه 173-67 «فقلنا اضربوه ببعضها كذلك يحيي الله الموتي و يريكم آياته لعلكم تعقلون». .58 تفسير القرآن الكريم (المنار)، ج 1، ص 347. .59 «اني اخلق لكم من الطين كهية الطير فانفخ فيه فيكون طيراً باذن الله و ابري الاكمه و الابرص و اُحي الموتي باذن الله» آل عمران، آيه 49. .60 المنار، ج 3، ص 311. .61 تفسيرمراغي ، احمد مصطفي مراغي ، ج 29 ، ص 94. .62 ر.ك: المنار، ج 8، ص 364 و منهج المدرسة العقليه الحديث في التفسير، دكتر فهد بن عبدالرحمن بن سليمان الرومي، ص 649-631. .63 اصول التفسير و قواعده، ص 175 - 76.
.64 مبحث تعارض عقل و دين و علم و دين از مباحث مهم كلام جديد است كه لازم است در حوزه تفسير مورد توجه بيشتري قرار گيرد. چون شبهاتي در اين زمينه مطرح شده است از مناسب مينمايد اين مباحث به عنوان دو واحد درسي دوره دكتراي علوم قرآن و تفسير به تدريس گذشته شود. .65 بسياري از اينها را دكتر «فهد بن عبذالرحمن بن سليمان الرومي» در «كتاب منهج المدرسة العقليه الحديثه التفسير» ص 497 - 719 آورده است. .66 در اين مورد ر.ك: التفسير و المفسرون، ج 1، ص 286؛ و روح المعاني، ج 9، ص 104؛ و در آمدي بر تفسير علمي قرآن از نگارنده، ص 99-96. .67 در مورد شرايط كامل مفسر و اطلاع از ديدگاهها در اين زمينه مراجعه كنيد به: در آمدي بر تفسير علمي قران، بخش اول، شرايط مفسر، از نگارنده. .68 همان. .69 ر.ك: مباني و روشهاي تفسير قرآن، عميد زنجاني، ص 333. .70 براي اطلاع بيشتر در زمينه اين دو نوع قطع، ر.ك: تفسير تسنيم، ج 1، ص 212.