۩|♥|♥|♥|۩ دوستان لطفا شرکت کنید : "عوامل و راهکارهای جذب جوانان به مذهب" ۩|♥|♥|♥|۩

[سابحات]

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان محترم

golgolgolgolgolgolgolgolgolgolgolgolgol

در اینجا قصد داریم با یاری خداوند متعال و در یک جو صمیمی به همراهی دوستان مومن و بامحبتمون بحثی رو پیرامون "عوامل گرایش جوانان به مذهب " شروع کنیم.

سوالم رو اینطور مطرح میکنم:

چه عواملی را در ترویج و تبلیغ دین و جذب حداکثری آن موثر میدانید؟

چه چیزهایی باعث گرایش جوانان به سمت دین و رعایت کردن احکام شرعی از سوی آنها میشه؟

و اینکه چه چیزی باعث میشه یک جوان با شور و اشتیاق در نماز جمعه شرکت کنه، از رفتن به مساجد حتی در ایام سوگواری احساس مسرت و شادی کنه ،

در امور فرهنگی فعال باشه ، حضور در اعتکاف یک امر مهم در زندگیش به حساب بیاد

و از حضور در کلاسهای قرآنی غفلت نکنه و قرآن بهترین رفیقش باشه و با فاصله گرفتن از اون احساس دلتنگی کنه

چی باعث میشه که یک جوان این امور را بر امور پرجاذبه و آکنده از لذائذ دنیوی ترجیح بده و به راحتی به امیال و خواسته های نفسانیش پشت پا بزنه و...

در مورد خود شما چگونه عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بودند ؟

در مورد عموم مردم چی فکر میکنید؟

آیا ترس از عواقب سخت دنیوی و اخروی ایه که گریبانگیر هر انسانی میشه؟

یا امید رفتن به بهشت و دستیابی به پاداشهای جاودانه هست؟

و یا این حرف که بعضیا اونو به سادگی و خوش باوری عوام ، نسبت میدن تا چه حد صحیحه؟

یا اینکه یک نیاز هست که هر انسانی در وجود خودش احساسش میکنه اما بعضیها اونو با نیازهای جسمانیشون اشتباه میگیرن و نتیجتا راهشونو گم میکنن

در آخر اینکه چه روشهایی رو برای جذب جوانان به سمت مذهب میپسندید و چه عواملی رو آفت این کار میدانید.

خوشحال میشم دوستان با ارائه نظراتشون سرافرازمون کنن

gol

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

چه عواملی را در ترویج و تبلیغ دین و جذب حداکثری آن موثر میدانید؟
.....
در آخر اینکه چه روشهایی رو برای جذب جوانان به سمت مذهب میپسندید و چه عواملی رو آفت این کار میدانید.

سلام و عرض ادب و احترام

با تشکر از سرکار عالی بابت طرح موضوع مهم و اساسی

با توجه به این که مطلب حائز اهمیت است و مبتلابه جامعه ،حیف است که با یک اظهار نظر سطحی عبور کنم.

مقدمتاً عرض می کنم که توجه به «درک جوان» از ضروری ترین لوازمی است که برای جذب جوان به سوی مذهب و دینداری حائز اهمیت است،

«درک جوان» از جمله مسائلی است که لازم است در مورد جوانان رعایت شود. جوان به دلیل این‌که خود را در این سنین غریب و تنها می‌بیند، اغلب سعی می‌کند علیه سنّت‌ها و آداب و رسوم قیام نماید، از والدین خود و جامعه کناره‌گیری کند و فقط با هم‌سالان خود تماس بگیرد. در چنین حالتی، جوان به یک یا چند راهنما نیاز دارد که او را درک کرده و محرم اسرار و هم‌راز او گردند. حال اگر پدر و مادر در مقابل تفکرات او واکنش شدیدی از خود نشان دهند، روشن است که جوان دیگر والدین را محرم اسرار خود نمی‌داند و مسائل خصوصی را با آنان در میان نمی‌گذارد. پس باید با جوان هم‌راز بود و او را درک کرد تا مشکلات و ناراحتی‌های خود را در میان بگذارد. در غیر این صورت، او احساس تنهایی می‌کند و تعادل روانی خود را از دست می‌دهد. اگر جوانی به هر دلیلی احساس کند، درک نمی‌شود و خود را در سطح خانه یا جامعه بیگانه ببیند، علیه تفکر، مذهب و یا نحوۀ لباس پوشیدن بزرگ‌سالان طغیان می‌کند و این مسئله را به شکل‌های گوناگون از جمله پوشیدن لباس‌هایی با نماد غربی، بروز می‌دهد. دوران نوجوانی و جوانی مهم‌ترین دوران زندگی انسان محسوب می‌شود. در این دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می‌دهد.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

راه‌های جذب جوانان به دین

1-ایجاد ارتباط عاطفی بین خانه و مسجد

خانواده به عنوان نخستین کانون تعلیم و تربیت، نقش عمده‌ای در برقراری ارتباط جوان با مساجد دارد. بسیاری از کارهای ناپسند تا به صورت عادت در نیاید، در اجتماع انجام نمی‌گیرد. امام علی(ع) یکی از روش‌های تربیتی را «عادت» می‌داند و از آن به عنوان طبیعت دوم یاد می‌کند و می‌فرماید:

«عود نفسک فعل المکارم و تحمّل اعباء المغارم تشرف نفسک و تعمر آخرک و یکثر حامدوک؛[14] نفس خود را به امور نیک عادت دهید تا شرافت یابید و آخرت خود را آباد کنید و ستایش‌کنندگان را افزایش دهید»، بر این اساس اسلام سفارش می‌کند فرزندان را از کودکی به نماز و روزه عادت دهید تا تقیّد به فرایض در بزرگ‌سالی بر آنان دشوار نگردد.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

2ـ ایجاد ارتباط عاطفی بین مدرسه و مسجد

مدرسه به عنوان خانۀ دوم می‌تواند پل ارتباطی بین جوان و مسجد باشد. جوانان ما بیش‌تر اوقات خود را با محیط مدرسه و تماس و گفت‌وگو با مربیان می‌گذرانند و بدیهی است که گفتار و کردار آنان تأثیر بیش‌تری روی جوانان دارد. از این فرصت باید استفاده کرد و تفکیک ناخواسته میان تعلیم و تربیت را از بین برد. مراکز آموزشگاهی نباید تنها دغدغۀ خود را آموزش و تدریس بدانند .

متأسفانه امروز در مراکز آموزشی دو مقولۀ آموزش و پرورش از یک‌دیگر جدا شده و افراد خاصی خود را موظف به تربیت دینی نوجوانان و جوانان می‌دانند، از این‌رو در مدارسی که نماز جماعت اقامه می‌شود، در نمازخانه فقط مربیان پرورشی و معلمان دینی حضور می‌یابند و دیگر معلمان حضور کم‌رنگ دارند. آیا معلمان ریاضی، انگلیسی، ورزش، فارسی و... در قبال تربیت دینی دانش‌آموزان وظیفه‌ای ندارند؟ اگر معلم ریاضی در کنار دانش‌آموزان در نماز جماعت حضور یابد، قطعاً اثر او به مراتب بیش‌تر از مربیان پرورشی خواهد بود.

از سوی دیگر متصدیان امور مساجد باید رابطۀ خود را با مدرسه تقویت کنند. اگر در جشن مدرسه، شیرینی به شکل بسته‌بندی شده و به نام مسجد، به دانش‌آموزان داده شود چه تأثیری خواهد داشت؟ اگر امام جماعت و هیئت امنای مسجد در مراسم مدرسه شرکت کنند، چه فضای مناسبی ساخته خواهد شد؟ از این طریق می‌توان موانع میان مسجد و مدرسه را از پیش‌رو برداشت و تعادل طرفینی برقرار کرد

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

3ـ ایجاد ارتباط عاطفی بین مسجد و جوان ج

جوان، موجودی است عاطفی، زودرنج و شکننده. اگر با جوانان با صداقت و احترام برخورد شود، به سهولت می‌توان در این دوره از حیات، در عمق دل و صفای قلب او نفوذ کرد. پیامبر اکرم(ص) توصیه فرموده‌اند: «علیکم بالشبان خیراً فانهم ارق افئدة ان الله بعثنی بشیراً و نذیراً محالفنی الشبان و خالفنی الشیوخ؛[15]‌ بر شما باد به جوانان که قلب آنان رقیق‌تر و آمادۀ پذیرش خیر است. وقتی خداوند مرا برای انذار و بشارت مردم مبعوث کرد، سالخورده‌ها با من مخالفت کردند، اما جوانان با من پیمان بستند.»

لازم نیست شعائر دینی و تکالیف شرعی را بر جوانان تحمیل کرد که این کار عکس‌العمل منفی دارد، بلکه کافی است کانون مذهبی را به صورت جذاب، عرضه نمود و فضای صمیمی و خوشایندی فراهم کرد و در کنار هدایت بر هم‌دلی تأکید ورزید.

برای توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به هم‌دلی برسیم. وقتی جوان احساس کند تنها از او گوش انتظار داریم، چیزی به نام پذیرش اتفاق نمی‌افتد. ما معمولاً در نصیحت کردن قهرمانیم، اما در هم‌دلی ضعیف هستیم، به همین دلیل پل‌های ارتباط را می‌شکنیم.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

با عذر خواهی از تعدد پستها ،سعی می کنم بقیه مواردی که به نظر بنده میرسد را،به صورت تیتر عرض می کنم.

1-تبیین صحیح از دین و دستورات حیات بخش آن برای جوانان باعث می شود که آنها به دین و مسائل معنوی متمایل شوند

2-جایگزینی تفکر به جای تعلیم صرف و بها دادن به حس کاوش و حقیقت جویی؛

3-توجه به ویژگی ها و معیارهای نسل حاضر و با رعایت آنها به تعلیم و تربیت او پرداخت

4-توجه به برآورده شدن احتیاجات طبیعی از راه مشروع تا منجر به نوعی تراکم و واکنش نشود و یا همان مکانیزم طرد (که امروزه هم شاهد هستیم.)

5-مقابله با تهاجم فرهنگی و باید توجه داشت که دشمن در پیشبرد اهداف شوم خویش همیشه در لباس باطل ظاهر نمی شود و ممکن است در لباس حق باطل را عرضه کند. با هوشیاری و ظرافت می توان جلوی پیشرفت اهداف دشمن را گرفت.

6-اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر به شیوه درست

7-آسان گیری در امر ازدواج جوان

8-توجه به دو عنصر مهم اخلاقی تغافل و تحمل در برخورد با جوان

و...

برگرفته از نشریه مهیار و سایت اسلام کوئست(با تصرف و تلخیص)

[سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*]

باسلام وتشکر ازجناب سابحات وسرکارخانم کنیز فاطمه(س)که خیلی زیبا وگیرا مواردلازمه برای جذب جوانان به مذهب روشرح دادند.


یکی دیگرازموارد جذب جوانان به دین البته ازنظر بنده ی حقیر نحوی امربه معروف ونهی ازمنکر است.



چون این مورد برای خود من اتفاق افتاده. زمانی که دردوران دبیرستان درس می خوندم با خواهرم که در پایگاه بسیج مسجد محلمون عضویت داشت توبرنامه ها ومراسماتی که داشتند شرکت می کردم .همه ی جوانهای ما تواین سنین که دقیق سن رشدوشکل گرفتن شخصیتشان است خواه وناخواه به نوع پوشش وظاهرخود اهمیت بیشتری می دهند.من هم ازمانتوهای رنگی استفاده می کردم،بعضی ازخواهران آنجا به من چپ چپ نگاه می کردندبه طوری که خودم این موضوع روحس کردم . باورکنیداز اون لحظه به بعدازبسیج وبسیجی بدم اومد وحس می کردم این ها یک مشت افراد متظاهرنماهستند،وهیج وقت نخواستم جزء بسیج ویا پایگاه شم.

ولی اگر یکی از اونها به من نوجوان می گفت خواهرم لباست رنگ تندی داره یا مناسب یک دخترمسلمان نیست من راحت تربااین موضوع کنارمی اومدم.


قصد داستان گفتن وتوهین به شخصیت بسیج وبسیجی رو نداشتم وبرای همه ی اونا احترام خاصی قائل هستم ولی ازهمه ی دوستانی که قصد راهنمایی جوانها وامربه معروف کردن اونارودارن خواهش می کنم،حتی خود من ،بیاییم نحوه ی برخورد و تذکرمون طوری باشه که جوان نوعی ما تواین دوران سخت که دشمنان تمام سعی شون روبرای اغفال اونا بکارگرفته روازدین زده نکنیم...

[محمدی]

بسم الله الرحمان الرحیم

نکته های خوبی اشاره شده.

یکی از کلیدی ترین نکاتی که احادیث برای جذب و برای امر به معروف و نهی از منکر بیان داشته اند، اینه که در درجه اول، رفتار خودمون رو درست کنیم!

که اگر رفتارمان رفتار درستی باشد، خود به خود سایر افراد جذب میگردند.

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ؛ با غير زبان خويش (و با اعمالتان) مردم را دعوت كنيد، مردم بايد ورع و كوشش و نماز و خير شما را ببينند، اينها خود دعوت‏كننده هستند(کافی ج 2 ص 78)


پس در درجه اول باید بدونیم، بهترین عامل جذب افراد، رفتار خودمون هست.

بعد از گذشت این مطلب 2 نکته قابل توجه هست!

نکته اول؛ باید به این مطلب توجه داشته باشیم، لزوما اینگونه نیست که اگر همه چیزمون خوب باشه، حتما باید کارمون اثر کنه، و افراد متعددی، در یک مدت کوتاهی جذب بشند!

بلکه استعداد و گیرندگی مخاطب هم شرطه!

مگه حضرت نوح علیه السلام اعمالش نعوذبالله مشکل داشت؟!

اما نه تنها اقوامشان، بلکه زن و فرزندش هم ، اصلاح نشدند که نشدند!


ادامه دارد ...

[محمدی]

نکته دوم؛ نباید برخلاف تفکر غلطی که برخی دارند، رفتارمون با همه گل و بلبل باشه!

بلکه گاهی لازمه در مورد برخی افراد، با توجه به نوع کارشان، حتی باهاشون محکم هم برخورد نماییم!

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ ...؛ محمد (ص) فرستاده خداست و کساني که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند (الفتح/29)

برای مطالعه بیشتر میتوانید به کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام، نوشته استاد شهید مطهری مراجعه بفرمایید.

خلاصه اینکه ما باید دنبال ادای وظیفه و تکلیفمون به نحو احسن باشیم، و با اعمالمون و در کنار آن با بیانی خوب، اسباب جذب دیگران را فراهم سازیم و هر آنجا که لازمه در مقابل باطل، با حفظ مراتب واکنش، محکم به ایستیم. (و دقت داشته باشیم که دوست و دشمن را قاطی نکنیم)



باشد که از سربازان حقیقی حضرت قرار بگیریم و هم رُحَمَاءُ باشیم و هم أَشِدَّاءُ .

[سابحات]

سلام دارم خدمت دوستان عزیز و سپاس فراوان از اینکه منت گذاشتید و قبول زحمت کرده و همراه ما بودید.

از بقیه همراهان خوب آیه های انتظار هم انتظار دارم از نظرات شخصی و تجربیاتشون صحبت کنند تا بیشتر استفاده کنیم.

اما درباره پاسخهای خوب اساتید محترم و دوستانمون اینگونه درسم رو پس میدم :

خواهر خوب و بزرگوارمون خانم کنیز فاطمه اولین راهکار رو درک جوانان دانستند که به نظر میاد کاملا صحیح باشه.

هر انسانی نیاز داره که دیگران درکش کنند و تنها در اینصورته که میتونه به اونها اعتماد کنه .

پس حتی اگر این روش والدین هم جواب نده تحت هیچ شرایطی نباید از اون غافل شد چون به موقعش موثر واقع خواهد شد.