صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35

موضوع: آیا علما به پیامبران می رسند؟

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,625
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,880 در 1,040
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط کنیز فاطمه(سلام الله علیها) نمایش پست ها
    برتری علمای امّت خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله) بر انبیای بنی اسرائیل مربوط می شود به آن دسته از پیامبران بنی اسرائیل كه نبوّت تبلیغی داشته اند.
    سلام.خسته نباشین

    در روایتی از مولاعلی(ع) داریم که 5 روح در سابقین است{روایت یه کم مفصله کمیش رو تایپ می کنم}:روح القدس، روح الایمان، روح القوة، روح الشهوة و روح البدن.
    پس به سبب روح القدس به منصب نبوت قائل شدند و اخبار از اشیاء می نمایند. و به سبب روح الایمان...وبواسطۀ روح القوة.....چنانچه می فرماید در کتاب خود« تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض....و ایّدنا بروح القدس»{سورۀ مبارکۀ بقره،آیۀ شریفۀ255}

    مولا به بقیه4 روح را نسبت داده {همۀ روحهای قبل بجز روح القدس}.

    حالا چطور فردی که روح القدس ندارد، از فردی که روح القدس دارد پیشی می گیرد؟یا برابری می کند؟



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سلام

    روح القدس در پیامبران« صلوات الله علیهم و علی نبینا و آله »جعلی است و در دیگرانی که دارا شدند و به سبب آن جزو السابقون گشتند ،به کسب است و اکتسابی .
    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,625
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,880 در 1,040
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط کنیز فاطمه(سلام الله علیها) نمایش پست ها
    سلام

    روح القدس در پیامبران« صلوات الله علیهم و علی نبینا و آله »جعلی است و در دیگرانی که دارا شدند و به سبب آن جزو السابقون گشتند ،به کسب است و اکتسابی .
    سلام
    اگه چیزی قابل کسب باشد چرا باید به پیامبران؛ خدا اینو عنایت بکند.اونا که داناترین بودند و میتونستند کسب کنند؟
    علاوه بر این ،اونوقت این جزءموهبت الهی نسبت به پیامبر محسوب نمی شود.




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط عبدالله91 نمایش پست ها


    سلام
    اگه چیزی قابل کسب باشد چرا باید به پیامبران؛ خدا اینو عنایت بکند.اونا که داناترین بودند و میتونستند کسب کنند؟
    علاوه بر این ،اونوقت این جزءموهبت الهی نسبت به پیامبر محسوب نمی شود.


    سلام و عرض ادب -ممنون از پی گیری مجدّانه

    - بنده عدم تلازمی بین قابل کسب بودن چیزی و اعطای همان چیز نمی بینم . یعنی می تواند یک چیزی که قابل کسب است را به شخصی اعطا و هبه کرد.

    - بله ، بخشی از افتخارات و مواهب انبیا و امامان علیه السلام ذاتی و بخشی اکتسابی است.خداوند از روی علم و حکمت به هر موجودی آنچه را در زندگی نیاز داشته ، عنایت فرموده است و می داند آن مأموریت عظیمی هم که بر عهده پیامبرش می گذارد نیاز به آمادگیهای ذاتی دارد.(مانند هوش سرشار ، اراده قوی ، شرح صدر ، عزم راسخ و علم وافر) لذا اینها را به وی عنایت می کند ، چون اگر این آمادگیها را در او بوجود نیاورد و این رسالت را به یک فرد ضعیف و معمولی وانهد ،نقض غرض خواهد شد.

    - بطور یقین در علم الهی بوده است که کدام یک از بندگان او می تواند از عهده این مسئولیت بزرگ بر آید ،بدین جهت خداوند ویژگیهایی از جمله مقام عصمت و تأیید با روح القدس را به پیامبران عطا می فرماید.

    - نکته دیگر ، « تعال »انبیا در قران و دعوتشان خبر می دهد که استعداد پاسخ به دعوتشان در ما هست ،و بعلت محجوب شدن فطرت از قافله وامانده و مورد خطاب «تعال» هستیم.

    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,625
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,880 در 1,040
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط کنیز فاطمه(سلام الله علیها) نمایش پست ها
    بنده عدم تلازمی بین قابل کسب بودن چیزی و اعطای همان چیز نمی بینم . یعنی می تواند یک چیزی که قابل کسب است را به شخصی اعطا و هبه کرد.
    سلام

    میبخشین بخاطر بعضی اتفاقات فاصله افتاد

    این حرف شما درست اما خدا چیزی رو به پیامبران هدیه میکنه که لازمۀ کار اونهاست یعنی اگر کسی به این روح بتونه برسه خب در واقع چه نیازی به پیامبر است؟طبق فرمودۀمولا علی(ع) بسبب همین روح به منصب نبوت قائل شدند و اخبار از اشیا می کنند. این روح القدس درواقع یه امتیازی است
    در ابتدای روایت که قسمتی از آن را از مولا علی(ع) آوردیم مولا فرمودند که: صحیح است بنده گناه نمی کند در حالیکه مومن است و من از رسول خدا این را شنیده ام و...

    پس مولا فرمودند گناه نمی کند بندۀ مومن اما پیامبران را از این مومنان جدا کرده و حالاتی را شمرده که از اختیار مومن خارج است و ....

    طبق فرمودۀ مولا درسته که از اختیار مومن خارج است اما نقصان به شمار می آید و عالمان دینی ما از این نقصانها بیرون بودند در حالی که روح القدس نداشتند؟اگر برفرض هم قبول کنیم بعد به این روح رسیدند اونوقت قبل از رسیدن چی؟درحالی که پیامبری که از اول روح القدس داشت از این نقصان مبرا بوده؛پس چطور عالم به پیامبر می رسد؟


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط عبدالله91 نمایش پست ها


    این حرف شما درست اما خدا چیزی رو به پیامبران هدیه میکنه که لازمۀ کار اونهاست یعنی اگر کسی به این روح بتونه برسه خب در واقع چه نیازی به پیامبر است؟
    سلام و عرض ادب

    موهبت الهی دمیده شدن روح قدس و نزاهت به انبیاء که لازمه کار آنان است ،مانعی برای دستیابی دیگران از طریق کسب ،بدین مقام والا نیست.(گر چه رسیدن به این جایگاه واقعاً مشکل است) و سببی برای بی نیازی به پیامبران الهی نمی باشد .

    با مثالی عرض کنم : فرضا شما اهل جایی می باشید و دیگری مسیر رفتن به انجا را نمی داند ،شما مأمورید که راه رسیدن به انجا را تبیین کنید ،به مراجعانتان ادرس آنجا و طریق وصول به ان را می گویید و راه را نشان می دهید تا انها هم برسند .(ارائه طریق) و یا اگر مشتاق مهجوری را دیدید که نیاز به دستگیری ویژه دارد ،دستش را می گیرید و بدانجا می رسانید (ایصال الی المطلوب) حالا جا دارد که دیگری بگوید که حالا که می شود بدانجا رسید چه نیازی به جناب عبدالله بود؟!!

    اصلاً وجود پیامبر راه یافته و دارای روح القدس ،برای راهنمایی و رساندن ،گمگشتگان وادی ضلالت و رساندنشان به قدس و نزاهت و پاکی می باشد.

    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,717
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,703
    مورد تشکر
    58,273 در 13,378
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط عبدالله91 نمایش پست ها


    طبق فرمودۀ مولا درسته که از اختیار مومن خارج است اما نقصان به شمار می آید و عالمان دینی ما از این نقصانها بیرون بودند در حالی که روح القدس نداشتند؟اگر برفرض هم قبول کنیم بعد به این روح رسیدند اونوقت قبل از رسیدن چی؟درحالی که پیامبری که از اول روح القدس داشت از این نقصان مبرا بوده؛پس چطور عالم به پیامبر می رسد؟
    در پستهای 6 - 7 - 8 - به نکاتی در مورد این سئوال و اصل روایت از قول بزرگواران ،اشاره شد ، که دیگر تکرار نمی کنم . در اینجا نکته لطیفی به نظرم می رسد :

    از فرمایشات امام سجاد (ع) روایتی به این مضمون است که، سوره توحید و 6 ایه اول حدید را برای متعمقون آخرالزمان نازل شده است . با توجه به این که دین اسلام کاملترین دین ، و حضرت نبی مکرّم اسلام ، خاتم النبیّین می باشد . آیا نمی توان تصور کرد که عالم متعمق آخر الزمان که لایق فهم و غواصی در بحر توحید ست (به جهت کمالاتی که دین اسلام دارد و چنین عالم پروریست)هم پایگی با انبیاء بنی اسرائیل داشته باشد ؟

    انبیائی که در جهت تبلیغ شریعت موسی علیه السلام مأمور بوده اند ، همان شریعتی که به اوج کمالش بعلت عدم آمادگی مردم زمان موسی(ع) نرسیده بود؟ (البته اگر چه سریعت جناب موسی (ع) در همان زمان عالیترین طریق هدایت بود.)

    به هرحال از این روایت اهمیت تعمیق و تعمق و دارا شدن علم حقیقی که در سایۀ دست یافتن به قدس و نزاهتست،( العلم نور یقذفه الله فی قلوب المؤمنین ) مبرهن می شود .
    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,625
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,047
    مورد تشکر
    1,880 در 1,040
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط کنیز فاطمه(سلام الله علیها) نمایش پست ها
    انبیائی که در جهت تبلیغ شریعت موسی علیه السلام مأمور بوده اند ، همان شریعتی که به اوج کمالش بعلت عدم آمادگی مردم زمان موسی(ع) نرسیده بود؟ (البته اگر چه سریعت جناب موسی (ع) در همان زمان عالیترین طریق هدایت بود.)
    سلام
    ممنون از توجهتون
    هدف اینجا رسیدن فرد به اونجایی است که می تواند برسد. پیامبران چه تبلیغی و چه تشریعی دارای روح القدس بودند و این را خدا به آنها طبق ظرفیتشان عنایت کرده بودحالاطبق فرمودۀ مولا علی(ع) بعضی حالات هستند که در پیامبران ایجاد نمی شود اما در مومنان(غیر از پیامبران) این حالت پیش می آید که دست خودشان هم نیست و نقصان حساب می شود و مولا به آیۀ 70 سورۀ مبارکۀ نحل استناد می کند که خدا می فرماید:

    «وَ اللهُ خَلَقَکُم ثُمَّ یَتَوَفّاکُم وَ مِنکُم مَن یُرَدُّ اِلی اَرذَلِ العُمُرِ لِکَی لایَعلَمَ بَعدَ عِلمٍ شَیئًا إِنَّ اللهَ عَلیمٌ قَدیرٌ» معنی:
    «خداوند شما را آفرید،سپس شما را می میراند بعضی از شما به نامطلوب ترین سنین بالای عمر می رسند، تا بعد از علم و آگاهی چیزی ندانند،خداوند دانا و توناست»

    پیامبران از این نقصان مبرا هستند اما عالمان نه. عالمان این نقصان را دارا هستند حرف اینجاست. چطور عالم می تواند با این نقصان به پیامبر برسد؟سنین بالا و فراموشی که در تفسیر المیزان هم آمده چه کسی می تواند این را نادیده بگیرد؟


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1100
    نوشته
    763
    تشکر
    1,690
    مورد تشکر
    4,155 در 728
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض هم انبیاء و هم اوصیاء

    نقل قول نوشته اصلی توسط عبدالله91 نمایش پست ها
    در روایتی از مولاعلی(ع) داریم که 5 روح در سابقین است{روایت یه کم مفصله کمیش رو تایپ می کنم}:روح القدس، روح الایمان، روح القوة، روح الشهوة و روح البدن.
    پس به سبب روح القدس به منصب نبوت قائل شدند و اخبار از اشیاء می نمایند. و به سبب روح الایمان...وبواسطۀ روح القوة.....چنانچه می فرماید در کتاب خود« تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض....و ایّدنا بروح القدس»{سورۀ مبارکۀ بقره،آیۀ شریفۀ255}
    مولا به بقیه4 روح را نسبت داده {همۀ روحهای قبل بجز روح القدس}.
    حالا چطور فردی که روح القدس ندارد، از فردی که روح القدس دارد پیشی می گیرد؟یا برابری می کند؟
    بسم الله الرحمان الرحیم

    عرض سلام و تشکر

    برای فهم بیشتر، اجازه بفرمایید متن روایت را بصورت کامل مرور کنیم.

    البته جناب عبدالله فرمودند این روایت مربوط به امیرالمومنین علی علیه السلام هست، ولی بنده سند این روایت را با سر سند امام صادق علیه السلام یافتم، که شاید دیگر سندهایی هم باشد که بنده نیافتم، اما مهم متن روایته که باید مورد توجه باشه.

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام: فِي الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ خَمْسَةُ أَرْوَاحٍ رُوحُ الْبَدَنِ وَ رُوحُ الْقُدُسِ وَ رُوحُ الْقُوَّةِ وَ رُوحُ الشَّهْوَةِ وَ رُوحُ الْإِيمَانِ وَ فِي الْمُؤْمِنِينَ أَرْبَعَةُ أَرْوَاحٍ أَفْقَدَهَا رُوحَ الْقُدُسِ‏ رُوحُ الْبَدَنِ وَ رُوحُ الْقُوَّةِ وَ رُوحُ الشَّهْوَةِ وَ رُوحُ الْإِيمَانِ وَ فِي الْكُفَّارِ ثَلَاثَةُ أَرْوَاحٍ رُوحُ الْبَدَنِ رُوحُ الْقُوَّةِ وَ رُوحُ الشَّهْوَةِ ثُمَّ قَالَ رُوحُ الْإِيمَانِ يُلَازِمُ الْجَسَدَ مَا لَمْ يَعْمَلْ بِكَبِيرَةٍ فَإِذَا عَمِلَ بِكَبِيرَةٍ فَارَقَهُ الرُّوحُ وَ رُوحُ الْقُدُسِ مَنْ سَكَنَ فِيهِ فَإِنَّهُ لَا يَعْمَلُ بِكَبِيرَةٍ أَبَداً (بحار الأنوار ج‏25 ص 54)
    حسن بن ابراهيم از حضرت صادق عليه السّلام نقل كرد كه فرمود در انبياء و اوصياء پنج روح است روح بدن و روح القدس و روح القوة و روح الشهوة و روح الايمان؛ و در مؤمنين چهار روح است كه روح القدس ندارند ولى داراى روح بدن‏ و روح قوت و روح شهوت و روح ايمانند و در كفار سه روح است روح بدن و روح قوت و روح شهوت؛ سپس فرمود روح ايمان با بدن هست تا وقتى كه مرتكب گناه كبيره‏اى نشده وقتى كبيره‏اى انجام داد روح از او جدا مى‏شود ولى روح القدس در هر كس بود هرگز گناه كبيره انجام نميدهد.


    اینجا چندتا نکته رو باید دقت کنیم.

    نکته اول: اولین گروهی که نام برده شده و روح القدس برای آنها به اثبات رسیده، گروهیست که شامل انبیاء و اوصیاء میشه، و گروه دوم گروهیست به نام مومنین.

    خب چیزیکه یقینیست، اینه که مومنین ، دایره پهناوری داره که حتی خود انبیاء را هم شامل میشه چون آنان بیشک یکی از بهترین مومنین بودند، همچنین واژه مومنین علاوه بر انبیاء، میتونه هم علما ، و هم غیر علما رو در بر بگیره ، و میدانیم به هر حال فرق هست بین مومن عالم و مومن غیر عالم.

    نکته دوم : باید توجه کنیم دسته اول که مشمول روح القدس هستند، محصور در انبیاء نشده، بلکه اوصیاء را هم در بر گرفته!

    فِي الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ خَمْسَةُ أَرْوَاحٍ

    نکته سوم : چیزیکه در روایت آمده، این استکه هرکه روح القدس داشته باشد، مرتکب گناه کبیره نخواهد شد، اما اکتسابی بودن یا مرحمتی بودن، در روایت اصلا ذکر نشده.



    ادامه دارد...


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1100
    نوشته
    763
    تشکر
    1,690
    مورد تشکر
    4,155 در 728
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض هرچه نعمت برسد، موهبته

    نقل قول نوشته اصلی توسط عبدالله91 نمایش پست ها
    اگه چیزی قابل کسب باشد چرا باید به پیامبران؛ خدا اینو عنایت بکند.


    خیر ، چنانکه آمد اوصیاء هم میتوانند به این مرحله برسند.

    ثانیا برای خدا افراد مهم نیستند بلکه اعمال مهمّند، حالا میخواند هر اسمی روی آنها قرار بدیم، در حکم فرقی نمیکند!

    هرکسی بواسطه سعیش ، لیاقتش رو پیدا کرد ، خب خداوند هم به او امتیازاتی رو عنایت میکنه.


    نقل قول نوشته اصلی توسط عبدالله91 نمایش پست ها
    علاوه بر این ،اونوقت این جزءموهبت الهی نسبت به پیامبر محسوب نمی شود.

    خب چرا محسوب نشود؟

    فردی تلاشی کرده و خداوند هم از باب لطف، نتیجه کارش را به او عنایت میکند!

    مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا؛ (آري،) آنچه از نيکيها به تو مي‌رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدي به تو مي‌رسد، از سوي خود توست. و ما تو را رسول براي مردم فرستاديم؛ و گواهي خدا در اين باره، کافي است! (النساء/79)

    پس درسته که آن نعمت نتیجه تلاش اون فرد بوده، منتها دادن همین نتیجه، بازهم موهبتیست الهی به آنان.



    ادامه دارد...


صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi