در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :
دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم.
غلو در مورد جناب مالک رئیس مذهب مالکی طرفداران آقاي مالك، نسبت به ايشان غلو نمودهاند و روايات و مطالبي را در فضائل و مناقب ايشان در كتابها نقل كردهاند
ذهبي در كتاب سير اعلام النبلاء روايتي را نقل ميكند كه ابوهريره از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل ميكند:
يضربون أكباد الإبل فلا يجدون عالما أعلم من عالم المدينة
مردم سوار بر شتران ميشوند و كره زمين را زير پا ميگذارند و عالمتر از عالم مدينه، كسي را پيدا نميكنند.
سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص56
ذهبي ميگويد:
سليمان بن يسار و سالم بن عبد الله معتقدند كه مراد از اين عالم، مالك بن أنس است.
از سفيان بن عيينه كه از شخصيتهاي برجسته و فقهي اهل سنت است، نقل شده كه گفته:
إذا حدث بهذا في حياة مالك، يقول: أراه مالكا.
مراد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از اين روايت، مالك است.
سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص57
البته وقتي ذهبي اين روايت را نقل ميكند، محقق آن صراحت دارد كه اين روايت ضعيف است و افراد مدلّس در سند اين روايت وجود دارد.
باز هم روايت ديگري را نقل ميكند و ميگويد:
يخرج ناس من المشرق و المغرب في طلب العلم، فلا يجدون عالما أعلم من عالم المدينة.
مردم، تمام شرق و غرب عالم را زير پا ميگذارند و آگاهتر و أعلمتر از عالم مدينه نمييابند.
سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص56
و مراد از عالم مدينه، مالك بن أنس است.
روايت ديگري است كه ذهبي از عبد العزيز دراوردي نقل ميكند:
عن عبد العزيز الدراوردي، قال: دخلت مسجد النبي صلى الله عليه و سلم، فوافيته يخطب، إذا أقبل مالك، فلما أبصره النبي صلى الله عليه و سلم، قال: إلي إلي، فأقبل حتى دنا منه، فسل صلى الله عليه و سلم خاتمه من خنصره، فوضعه في خنصر مالك.
در عالم رؤيا ديدم كه وارد مسجد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شدم. نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در بالاي منبر مشغول خطبه خواندن بود و مالك بن أنس وارد شد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وقتي مالك را ديد، به او گفت نزديك من بيا. وقتي مالك نزديك پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شد، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) انگشتر خود را از انگشتر كوچك خود بيرون آورد و در انگشت كوچك مالك قرار داد.
سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص78
ذهبي اين را روايت به عنوان يك قضيه مسلّم و قطعي نقل ميكند و تضعيف هم نميكند و اشاره هم نميكند كه خواب نميتواند حجت باشد.
أبو نعيم در حلية الاولياء نقل ميكند:
رأيت النبي صلى الله عليه و سلم في المنام، فقلت: يا رسول الله من نسأل بعدك؟ قال: مالك بن أنس.
اسماعيل بن مزاحم مروزي ميگويد: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در خواب ديدم و سوال كردم كه يا رسول الله! بعد از تو، ما براي دريافت معارف ديني، به چه كسي مراجعه كنيم؟ حضرت فرمود: مالك بن أنس.
در روايت ديگري از محمد بن رمح نقل ميكند:
رأيت النبي صلى الله عليه وآله وسلم فيما يرى النائم فقلت: يا رسول الله! فقد اختلف علينا مالك و الليث، فأيهما أعلم؟ فقال: مالك ورث حدي، معناه أي علمي.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در خواب ديدم و گفتم: گاهي بين مالك و ليث، اختلاف ميشود، كداميك از اين دو عالمتر هستند؟ مالك حدود شريعت را از من فرا گرفته است. (يعني علم مرا وارث شده است)
حلية الاولياء لأبو نعيم، ج6، ص317
همچنين از عبد الله، مولاي ليثيين نقل ميكند:
رأيت رسول الله صلى الله عليه و سلم في المسجد قاعدا و الناس حوله و مالك قائم بين يديه و بين يدي رسول الله صلى الله عليه و سلم مسك و هو يأخذ منه قبضة قبضة فيدفعها إلى مالك و مالك ينشرها على الناس. قال مطرف: فأولت ذلك العلم و اتباع السنة.
در خواب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در مسجد ديدم و مردم دور او بودند و مالك نزد ايشان است و نزد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، مشك است و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مُشت مُشت از آن بر ميدارد و به مالك ميدهد و مالك هم در ميان مردم پخش ميكند. مطرف ميگويد: اين نشانه اين است كه مالك، سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را فراگرفته و در ميان مردم منتشر ميكند.
اشکال!! اگر این سخنان صحیح است پس چرا عزیزان اهل سنت همه مالکی نشدند!
در انتها به ذکر این مورد که :
نظر علمای اهل سنت در مورد موضع گیری «مالک »نسبت به احادیث پیامبر(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) میپردازیم تا این مذهب را هم به انتها برسانیم. ابن عبد البر كه از استوانههاي علمي اهل سنت است، در كتاب جامع بيان العلم و فضله، ج2، ص108 از ليث بن سعد نقل ميكند:
أحصيت على مالك بن أنس سبعين مسئلة، كلها مخالفة لسنة النبي صلى الله عليه و سلم.
70 مورد از مطالب نقل شده از مالك را ديدم كه مخالف با سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود.
همچنين در ص201 نقل ميكند كه إبن أبي ذئب - كه از شخصيتهاي برجسته اهل سنت است و ابن حبان در مورد او ميگويد:
من فقهاء اهل المدينه و عبادهم و كان من أقول اهل زمانه للحق
از فقهاي بزرگ و عباد اهل مدينه بود و از بهترين كساني بود كه سخن حق مي گفت.
الثقات لإبن حبان، ج7، ص390
خطيب بغدادي از احمد بن حنبل نقل ميكند:
وقتي سخن مالك به أنس به إبن أبي ذئب، فقيه مدينه رسيد، گفت: ايشان نسبت به حديث«البيعان بالخيار» نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جسارت كرده، ميگويد:
يستتاب و إلا ضربت عنقه
مالك بن أنس بايد از اين جسارتي كه به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حديث او كرده است، توبه كند و گرنه گردن او را خواهم زد.
تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج3، ص103 - علل لأحمد بن حنبل، ج1، ص539
نكته جالبي كه از مالك بن أنس نقل ميكنند، اين است كه ابن حزم آندلسي در كتاب الإحكام از قعنبي نقل ميكند:
دخلت على مالك بن أنس في مرضه الذي مات فيه، فسلمت ثم جلست فرأيته يبكي، فقلت: يا أبا عبد الله! ما الذي يبكيك؟ فقال لي: يا ابن قعنب! و ما لي لا أبكي و من أحق بالبكاء مني، والله! لوددت أني ضربت بكل مسألة أفتيت بها برأيي سوطا سوطا و قد كانت لي السعة فيما قد سبقت إليه و ليتني لم أفت بالرأي.
وقتي مالك در آخرين لحظات زندگيش، در حالت احتضار بود، گريه مي كرد. از او علت گريه را پرسيدم. گفت: چرا گريه نكنم؟! چه كسي سزاوارتر است از من بر گريه كردن؟ قسم به خدا! دوست دارم درباره هر مسئله اي كه به رأي خودم فتوا دادم، شلاق مي خوردم و جرمم را در همين دنيا نسبت به فتاواي خلاف سپري مي كردم و فرداي قيامت، با عذاب خدا مواجه نمي شدم.
الإحكام، ج6، ص790 - شذرات الذهب، ج1، ص292 - وفيات الأعيان لإبن خلكان، ج4، ص137 - جامع بيان العلم و فضله، ج2، ص148 - تهذيب التهذيب لإبن حجر، ج9، ص271 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج7، ص142 - تاريخ بغداد للخطبي البغدادي، ج3، ص103 - تهذيب الكمال للمزي، ج25، ص638
-----
در انتهای این بخش از تمام دوستانی که در مکتب مالکی هستن بابت نقل مطالبی که شاید به مزاجشون خوش نومده باشه پوزش میخوام ولی نقل از کتب اهل سنت کردم نه کم نه زیاد
در بحث بعدی به" مذهب شافعى" خواهیم پرداخت