صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22

موضوع: شناخت مذاهب چهارگانه از نگاه خود مذاهب اربعه

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    و اما مطالب تندي كه درباره مالك گفته شده است
    [B]ما معتقديم كه ائمه مذاهب، آنگونه كه بوده‌اند، بايد براي مردم بيان شود. در برابر كساني كه غلوّ كرده‌اند، افرادي هم هستند كه مطالب تندي دارند و حتي مالك را منتسب به خوارج مي‌كنند. حتي مُبرّد - كه از بنيانگذاران ادبيات عرب است - در كتاب كامل، ج1، ص159 مطلبي را از مالك نقل مي‌کند كه نسبت به ساحت مقدس آقا امير المومنين (عليه السلام) جسارت كرد و گفت:
    و الله ما اقتتلوا إلا علي الثريد الأعفر.
    جنگي كه علي با طلحه و زبير داشت، بخاطر مسائل ديني نبود، بلكه بخاطر مسائل دنيوي و رسيدن به مقام و امثال اينها بود.
    اين تعبير تندي است. همچنين مي‌گويند:
    از مالك سوال مي‌كردند كه در ميان صحابه، كداميك افضل بودند؟ مي‌گويد: اول ابوبكر بود، بعد از آن عمر و بعد از او عثمان بود. امير المومنين (عليه السلام) را هم با ساير صحابه، هم‌رديف مي‌آورد.
    اين عبارت، اگر صحيح باشد، كل نظرات جناب مالك، زير سوال مي‌رود. چون در بحث‌هاي گذشته هم اشاره كرديم كه تعدادي از صحابه، همانند سلمان، مقداد، جابر، ابوذر، ابو سعيد خُدري و زيد بن أرقم و تعداد ديگري، معتقد بودند كه امير المومنين (عليه السلام)، اول كسي است كه اسلام آورده است و از نظر فضيلت، بر تمام صحابه برتري دارد. نه تنها بعد از عثمان، حتي از خود عثمان و ابوبكر و عمر هم افضليت حضرت علي (عليه السلام) بالاتر است. شما مي‌توانيد كتاب الإستيعاب إبن عبدالبر - كه از كتاب‌هاي معتبر رجالي اهل‌سنت است - ج3، ص1090 را ملاحظه كنيد كه ايشان صراحت دارد اين تعداد از صحابه، معتقد بودند كه بعد از نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، كسي افضل از علي بن أبي طالب نيست. خود ابن حزم آندلسي - كه مورد تأئيد همه مذاهب اسلامي، حتي وهابيت است و ابن‌تيميه، نظريه‌پرداز وهابيت در كتاب منهاج‌السنة، در موارد متعددي به كلام ابن حزم استناد مي‌كند، - در كتاب الفِصَل، ج4، ص181 صراحت دارد بر اينكه تعدادي از اهل‌سنت و جميع شيعه بر اين عقيده هستند:
    إلي أن افضل الأمة بعد رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم)، علي بن أبي طالب و قد روينا هذا القول نصّا عن بعض الصحابة و عن جماعة من التابعين و الفقهاء.
    افضليت علي از ساير صحابه، مطلبي است كه از بعضي از صحابه و جماعتي از تابعين و فقهاء اهل‌سنت نقل شده است.
    سپس مي‌گويد:
    نزديك به 20 نفر از صحابه نقل كرده‌اند كه گرامي‌ترين انسان‌ها بعد از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، علي است.
    پس اين تعبيري كه كتاب‌هاي اهل‌سنت از مالك نقل مي‌کنند كه ايشان معتقد بود بعد از نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، افضل صحابه، ابوبكر و عثمان و عمر است و امير المومنين (عليه السلام) را در رديف ساير صحابه و همطراز آنها قرار مي‌دهد، مخالف است با نظر ساير صحابه و تابعين و فقهاء.
    مسئله ديگري كه آورده‌اند نسبت به مالك، اين است كه ايشان هيچ روايتي را در كتاب الموطأ، از امير المومنين (عليه السلام) نقل نمي‌کند. البته اين مشهور است و در كتاب تنوير الحوالك، ج1، ص7، شرح موطّأ جناب زرقاني، ج1، ص9 و تاريخ بغداد، ج1، ص223 مطالبي را مي‌آورند كه مالك در فضائل امير المومنين (عليه السلام) و رواياتي در استناد به سخنان امير المومنين (عليه السلام) در كتاب موطأ خود، مطلبي را نياورده است. وقتي از او سوال كردند كه چرا از او روايتي را نقل نمي‌كني، عذر آورد:
    لم يكن في بلدي و لم ألق رجاله.
    او همشهري من نبود و من صحابه او را ديدار نداشتم.
    جالب اينكه ابن حبان - كه از استوانه‌‌‌هاي رجالي اهل‌سنت است - مي‌گويد:
    و لست أحفظ لمالك و لا للزهري فيما رويا من الحديث شيئا من مناقب علي عليه السلام أصلا.
    آنچه كه به ذهنم است، مالك و زهري، حتي يك روايت در مناقب امير المومنين (عليه السلام) نقل نكرده‌اند.
    كتاب المجروحين لإبن حبان، ج1، ص258
    همچنين گفته‌اند كه مالك نسبت به مسائل شرعي و اسلامي، آگاهي نداشت. هيثم بن جميل، بنا به نقل ذهبي در كتاب سير اعلام النبلاء مي‌گويد:
    سمعت مالكا سئل عن ثمان و أربعين مسألة، فأجاب في اثنتين و ثلاثين منها ب‍ «لا أدري».
    از مالك، 48 مسئلۀ فقهي سوال كردند و در 32 مورد پاسخ داد كه نمي‌دانم.
    همچنين از خالد بن خِداش نقل مي‌کند:
    قدمت على مالك بأربعين مسألة، فما أجابني منها إلا في خمس مسائل.
    من 40 مسئله شرعي از مالك پرسيدم و فقط در 5 مورد به من جواب داد.
    سير اعلام النبلاء، ج8، ص77 - الإنتقاء في فضائل الثلاثة الأئمة الفقهاء لإبن عبد البر، ص38 - تفسير القرطبي، ج1، ص286 - فتاوا و مسائل ابن صلاح، ج1، ص13- حلية الاولياء لأبونعيم، ج6، ص323
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  2. تشكر

    شهاب منتظر (17-07-2015)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :
    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم.

    دوستان چرا این مکتب مورد توجه حکومت بنی عباس بود؟ و چرا ترویج دهنده این مکتب بود؟
    ذهبي كه از استوانه‌هاي علمي اهل سنت است، در كتاب سير اعلام النبلاء اين تعبير را نقل مي‌كند:
    سمعت مالكا يقول: لما حج المنصور، دعاني فدخلت عليه، فحادثته، و سألني فأجبته، فقال: عزمت أن آمر بكتبك هذه يعني الموطأ فتنسخ نسخا، ثم أبعث إلى كل مصر من أمصار المسلمين بنسخة، و آمرهم أن يعملوا بما فيها، و يدعوا ما سوى ذلك من العلم المحدث، فإني رأيت أصل العلم رواية أهل المدينة و علمهم. قلت: يا أمير المؤمنين! لا تفعل، فإن الناس قد سيقت إليهم أقاويل و سمعوا أحاديث و رووا روايات و أخذ كل قوم بما سيق إليهم و عملوا به و دانوا به من اختلاف أصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم و غيرهم و إن ردهم عما اعتقدوه شديد، فدع الناس و ما هم عليه و ما اختار أهل كل بلد لأنفسهم. فقال: لعمري، لو طاوعتني لأمرت بذلك.

    از مالك شنيدم كه مي گفت: وقتي منصور دوانيقي به حج رفته بود، در مكه مكرمه با ايشان ديدار و گفتگويي داشتم. منصور دوانيقي گفت: من تصميم دارم كتاب موطأ تو را در تمام شهرها و روستاهاي بلاد اسلامي منتشر كنم و دستور بدهم كه مردم، فقط به محتويات اين كتاب عمل كنند و كتاب‌هاي ديگر را رها كنند. مالك مي‌گويد كه به منصور گفتم: اين كار را نكن، چون مردم سخنان و رواياتي از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيده اند و اختلاف صحابه در ميان مردم منتشر شده است و اگر اين كار را انجام دهي، شايد در ميان مردم، با استقبال مواجه نشود و با مشكلاتي درگير شوند. منصور گفت: به حان خودم قسم كه اين كار را انجام خواهم داد.

    الموطأ للإمام مالك، ج1، ص المقدمة27- سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص78 - الإنتقاء في فضائل الثلاثة الأئمة الفقهاء لإبن عبد البر، ص41

    همچنين زرقاني در شرح ديباج مذهب، اين مسئله را مفصل آْورده است.
    در كتاب الوافي بالوفيات، در ترجمه مالك، اين مسئله آمده است.

    ذهبي هم در كتاب تذكرة الحفاظ صراحت دارد كه منصور دوانيقي گفت:

    و الله لئن بقيت لاكتبن قولك كما تكتب المصاحف و لابعثن به إلى الآفاق، فلأحملنهم عليه.

    اگر چيزي از عمرم باقي مانده باشد، دستور مي دهم مردم اين كتاب را استنساخ كنند و بنويسند و در خانه هايشان بگذارند، همانگونه كه مردم كتاب خدا را مي نويسند. من كتاب تو را به تمام كشور اسلامي مي فرستم و تحميل مي كنم بر تمام مسلمانان كه به اين كتاب تو عمل كنند.

    تذكرة الحفاظ للذهبي، ج1، ص290 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص61 - كشف الظنون لهادي خليفة، ج2، ص1908

    جالب اينكه هادي خليفه در همان صفحه مي‌گويد:

    أراد هارون أن يعلق الموطأ على الكعبة.

    هارون اراده كرد تا كتاب مالك را در بيت الله الحرام از كعبه آويزان كند تا به مردم اعلام كند نبايد به غير از اين كتاب عمل شود.

    كشف الظنون لهادي خليفة، ج2، ص1908

    و نادى منادي الحكومة: ألا لا يفتي الناس إلا مالك بن أنس.

    از طرف حكومت، منادي‌اي ندا داد كه غير از مالك بن أنس، هيچكس حق قضاوت ندارد.

    وفيات الأعيان لإبن خلكان، ج3، ج284 - مرآة الجنان لليافعي، ج1، ص375
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  5. تشكر

    شهاب منتظر (17-07-2015)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بسم الله الرحمن الرحیم
    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :
    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم.


    دراین فراز به بیان نکاتی چند میرسیم
    چند نمونه از فتاوی نادر و جالب ...
    ابن قدامه مقدسي در كتاب المغني مي‌گويد:
    مالك فتوا داد كه سگ و خوك، پاك هستند و آب دهان آنها و نيم خورده‌شان پاك است و احتياجي به خاكمال كردن ندارد.
    المغني لإبن قدامه، ج1، ص70


    شنقيطي كه از علماي معاصر وهابيت است، در أضواء البيان مي‌گويد:
    بر خلاف تمام علماي اهل سنت، مالك فتوا داده كه مي‌توان حشرات را خورد، مانند:
    كالديدان و الصراصير و الخنافس و الفئران و الجراذين و الحرباء و الحية
    كِرم، جيرجيرك، شير درنده، سوسك سياه، موش صحرائي و شهري، آفتاب پرست، مار
    أضواء البيان للشنقيطي، ج1، ص535 - المغني لإبن قدامه، ج11، ص64

    اگر كسي با زني زنا كند و او دختر به دنيا بياورد، با دختر خودش كه از زنا به دنيا آمده يا با خواهر خودش كه از زنا به دنيا آمده، مي‌تواند ازدواج كند.
    المغني لإبن قدامه، ج7، ص485

    يكي از علماي برجسته سعودي، به نام شيخ علي آل محسن، در اين زمينه كتابي دارد به نام مسائل الخلافيه كه در سال 1419 در بيروت چاپ شده است و در ص200، فتاواي شاذ جناب مالك را از منابع متعدد اهل سنت آورده است.

    و همین نکته ای در باب نوع فتوا دادن هم بد نیست بدونید که :

    مالک علاوه بر قرآن ، سنت ، فتاوای صحابه ،اجماع، قیاس، استحسان ، استصحاب را که عمل فقهای مدینه بود قبول داشته ،. مالک ظاهر قرآن را بر سنت مقدم می داشت و طعن بر اصحاب رسول خدا(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) را بر خلاف ظاهریها زشت و گناه بزرگ می شمارد.

    و همچنین مالک در فتوا دادن اول از صحابه و سپس به ایراد نظر خود در مورد کمی نظر میداده.

    یک نکته دیگر هم :

    در کتاب حلیه الاولیاء، ج 6، ص 324 ـ 326. امده که : تكیه بر سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و تا حدود زیادی پرهیز از رأی و قیاس از ویژگی های فقه اوست.

    چند سطری باقی تا این موضوع هم پایان یابد . یک مجال دیگر با ما باشید تا ختم کلام مالکیها.
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  7. تشكر

    شهاب منتظر (17-07-2015)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :
    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم.
    غلو در مورد جناب مالک رئیس مذهب مالکی
    طرفداران آقاي مالك، نسبت به ايشان غلو نموده‌اند و روايات و مطالبي را در فضائل و مناقب ايشان در كتاب‌ها نقل كرده‌اند



    ذهبي در كتاب سير اعلام النبلاء روايتي را نقل مي‌كند كه ابوهريره از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي‌كند:

    يضربون أكباد الإبل فلا يجدون عالما أعلم من عالم المدينة
    مردم سوار بر شتران مي‌شوند و كره زمين را زير پا مي‌گذارند و عالم‌تر از عالم مدينه، كسي را پيدا نمي‌كنند.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص56
    ذهبي مي‌گويد:
    سليمان بن يسار و سالم بن عبد الله معتقدند كه مراد از اين عالم، مالك بن أنس است.
    از سفيان بن عيينه كه از شخصيت‌هاي برجسته و فقهي اهل سنت است، نقل شده كه گفته:
    إذا حدث بهذا في حياة مالك، يقول: أراه مالكا.
    مراد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از اين روايت، مالك است.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص57
    البته وقتي ذهبي اين روايت را نقل مي‌كند، محقق آن صراحت دارد كه اين روايت ضعيف است و افراد مدلّس در سند اين روايت وجود دارد.
    باز هم روايت ديگري را نقل مي‌كند و مي‌گويد:
    يخرج ناس من المشرق و المغرب في طلب العلم، فلا يجدون عالما أعلم من عالم المدينة.
    مردم، تمام شرق و غرب عالم را زير پا مي‌گذارند و آگاه‌تر و أعلم‌تر از عالم مدينه نمي‌يابند.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص56
    و مراد از عالم مدينه، مالك بن أنس است.
    روايت ديگري است كه ذهبي از عبد العزيز دراوردي نقل مي‌كند:
    عن عبد العزيز الدراوردي، قال: دخلت مسجد النبي صلى الله عليه و سلم، فوافيته يخطب، إذا أقبل مالك، فلما أبصره النبي صلى الله عليه و سلم، قال: إلي إلي، فأقبل حتى دنا منه، فسل صلى الله عليه و سلم خاتمه من خنصره، فوضعه في خنصر مالك.
    در عالم رؤيا ديدم كه وارد مسجد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شدم. نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در بالاي منبر مشغول خطبه خواندن بود و مالك بن أنس وارد شد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وقتي مالك را ديد، به او گفت نزديك من بيا. وقتي مالك نزديك پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شد، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) انگشتر خود را از انگشتر كوچك خود بيرون آورد و در انگشت كوچك مالك قرار داد.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج8، ص78
    ذهبي اين را روايت به عنوان يك قضيه مسلّم و قطعي نقل مي‌كند و تضعيف هم نمي‌كند و اشاره هم نمي‌كند كه خواب نمي‌تواند حجت باشد.
    أبو نعيم در حلية الاولياء نقل مي‌كند:
    رأيت النبي صلى الله عليه و سلم في المنام، فقلت: يا رسول الله من نسأل بعدك؟ قال: مالك بن أنس.
    اسماعيل بن مزاحم مروزي مي‌گويد: پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در خواب ديدم و سوال كردم كه يا رسول الله! بعد از تو، ما براي دريافت معارف ديني، به چه كسي مراجعه كنيم؟ حضرت فرمود: مالك بن أنس.
    در روايت ديگري از محمد بن رمح نقل مي‌كند:
    رأيت النبي صلى الله عليه وآله وسلم فيما يرى النائم فقلت: يا رسول الله! فقد اختلف علينا مالك و الليث، فأيهما أعلم؟ فقال: مالك ورث حدي، معناه أي علمي.
    پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در خواب ديدم و گفتم: گاهي بين مالك و ليث، اختلاف مي‌شود، كداميك از اين دو عالم‌تر هستند؟ مالك حدود شريعت را از من فرا گرفته است. (يعني علم مرا وارث شده است)
    حلية الاولياء لأبو نعيم، ج6، ص317
    همچنين از عبد الله، مولاي ليثيين نقل مي‌كند:
    رأيت رسول الله صلى الله عليه و سلم في المسجد قاعدا و الناس حوله و مالك قائم بين يديه و بين يدي رسول الله صلى الله عليه و سلم مسك و هو يأخذ منه قبضة قبضة فيدفعها إلى مالك و مالك ينشرها على الناس. قال مطرف: فأولت ذلك العلم و اتباع السنة.
    در خواب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در مسجد ديدم و مردم دور او بودند و مالك نزد ايشان است و نزد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، مشك است و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مُشت مُشت از آن بر مي‌دارد و به مالك مي‌دهد و مالك هم در ميان مردم پخش مي‌كند. مطرف مي‌گويد: اين نشانه اين است كه مالك، سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را فراگرفته و در ميان مردم منتشر مي‌كند.
    اشکال!! اگر این سخنان صحیح است پس چرا عزیزان اهل سنت همه مالکی نشدند!
    در انتها به ذکر این مورد که :
    نظر علمای اهل سنت در مورد موضع گیری «مالک »نسبت به احادیث پیامبر(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) میپردازیم تا این مذهب را هم به انتها برسانیم.
    ابن عبد البر كه از استوانه‌هاي علمي اهل سنت است، در كتاب جامع بيان العلم و فضله، ج2، ص108 از ليث بن سعد نقل مي‌كند:
    أحصيت على مالك بن أنس سبعين مسئلة، كلها مخالفة لسنة النبي صلى الله عليه و سلم.
    70 مورد از مطالب نقل شده از مالك را ديدم كه مخالف با سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود.
    همچنين در ص201 نقل مي‌كند كه إبن أبي ذئب - كه از شخصيت‌هاي برجسته اهل سنت است و ابن حبان در مورد او مي‌گويد:
    من فقهاء اهل المدينه و عبادهم و كان من أقول اهل زمانه للحق
    از فقهاي بزرگ و عباد اهل مدينه بود و از بهترين كساني بود كه سخن حق مي گفت.
    الثقات لإبن حبان، ج7، ص390
    خطيب بغدادي از احمد بن حنبل نقل مي‌كند:
    وقتي سخن مالك به أنس به إبن أبي ذئب، فقيه مدينه رسيد، گفت: ايشان نسبت به حديث«البيعان بالخيار» نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جسارت كرده، مي‌گويد:
    يستتاب و إلا ضربت عنقه
    مالك بن أنس بايد از اين جسارتي كه به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حديث او كرده است، توبه كند و گرنه گردن او را خواهم زد.
    تاريخ بغداد للخطيب البغدادي، ج3، ص103 - علل لأحمد بن حنبل، ج1، ص539
    نكته جالبي كه از مالك بن أنس نقل مي‌كنند، اين است كه ابن حزم آندلسي در كتاب الإحكام از قعنبي نقل مي‌كند:
    دخلت على مالك بن أنس في مرضه الذي مات فيه، فسلمت ثم جلست فرأيته يبكي، فقلت: يا أبا عبد الله! ما الذي يبكيك؟ فقال لي: يا ابن قعنب! و ما لي لا أبكي و من أحق بالبكاء مني، والله! لوددت أني ضربت بكل مسألة أفتيت بها برأيي سوطا سوطا و قد كانت لي السعة فيما قد سبقت إليه و ليتني لم أفت بالرأي.
    وقتي مالك در آخرين لحظات زندگيش، در حالت احتضار بود، گريه مي كرد. از او علت گريه را پرسيدم. گفت: چرا گريه نكنم؟! چه كسي سزاوارتر است از من بر گريه كردن؟ قسم به خدا! دوست دارم درباره هر مسئله اي كه به رأي خودم فتوا دادم، شلاق مي خوردم و جرمم را در همين دنيا نسبت به فتاواي خلاف سپري مي كردم و فرداي قيامت، با عذاب خدا مواجه نمي شدم.
    الإحكام، ج6، ص790 - شذرات الذهب، ج1، ص292 - وفيات الأعيان لإبن خلكان، ج4، ص137 - جامع بيان العلم و فضله، ج2، ص148 - تهذيب التهذيب لإبن حجر، ج9، ص271 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج7، ص142 - تاريخ بغداد للخطبي البغدادي، ج3، ص103 - تهذيب الكمال للمزي، ج25، ص638
    -----
    در انتهای این بخش از تمام دوستانی که در مکتب مالکی هستن بابت نقل مطالبی که شاید به مزاجشون خوش نومده باشه پوزش میخوام ولی نقل از کتب اهل سنت کردم نه کم نه زیاد
    در بحث بعدی به"
    مذهب شافعى" خواهیم پرداخت
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  9. تشكر

    شهاب منتظر (17-07-2015)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بسم الله الرحمن الرحیم
    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :
    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم.
    قبل از اغاز یک حدیث بسیار معروف رو برای دوستان تکرار کنم که در ابن مباحث علاوه بر حدیثی که از امام باقر علیه السلام بود ، این هم در کنج ذهنتان داشته باشید و در مباحث گاه گاهی به یاد بیاورید:

    قال رسول الله ص : إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي مُنْذِرٌ وَ عَلِيٌّ هَادٍ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ .
    مستدرك الوسائل ج 11ص 372


    قال رسول الله صلى الله عليه وسلم انى تارك فيكم الثقلين أحدهما أكبر من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي وانهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض
    مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 3 - ص 14


    هم از اهل سنت و هم از شیعه مدرک نقل کردم که بدونین : پیوسته بودن کتاب خدا و اهل بیت و عترت مساوی با عدم گمراهی .
    محمد بن ادريس شافعي( رئیس مکتب شافعی )
    1-در سال 150 هجري قمري در غزه، منطقه فلسطين، بدنيا آمدند
    روزي كه ابوحنيفه، رهبر احناف، از دنيا رفتند، ايشان در همان روز به دنيا آمدند.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص12

    2- در دوران كودكي، پدر خود را از دست داد و مادرش او را به مكه، سرزمين وحي منتقل كرد. خود ايشان نقل مي‌کند:
    ولدت بغزه سنة خمسين و مئة و حملت إلي مكة ابن سنتين.
    دو ساله بودم كه مادرم مرا به مكه منتقل كرد.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص10

    3- ايشان را جزء مجددين قرن دوم هجري آورده‌اند.
    4- اشعار زيبايي در محبت اهل بيت (عليهم السلام) دارد.
    5- ايشان در آخرين روز ماه رجب سال 204 هجري قمري، در حالي كه 54 سال از عمرشان سپري شده بود، در مصر از دنيا رفتند. و در منطقه‌اي نزديك قاهره دفن شد.

    6- از خود ايشان نقل مي‌کنند:
    وقتي من كودك بودم، زندگي خيلي فقيرانه‌اي داشتيم، بطوريكه مادرم آن هزينه‌اي كه بايد به معلم و ملا مكتبي بدهد، نداشت و من به جاي اجرت، گاهي كه معلم ما براي كاري بيرون مي‌رفت، جاي او به شاگردان درس مي‌گفتم.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص11 - آداب الشافعي، ص24 - حلية الأولياء لأبو نعيم، ج9، ص72

    7- جناب شافعي مي‌گويد:
    حفظت القرآن و أنا ابن سبع سنين و حفظت الموطأ و أنا ابن عشر.
    در هفت سالگي، قرآن را حفظ كردم و در ده سالگي، موطأ آقاي مالك را.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص11

    8- جالب اين است كه جناب ابن عساكر در تاريخ دمشق نقل مي‌کند:
    أصحاب مالك كانوا يفخرون، فيقولون: إنه يحضر مجلس مالك نحو من ستين معمما، و الله لقد عددت في مجلس الشافعي ثلاث مئة معمم سوى من شذ عني.
    اصحاب مالکی، افتخار مي‌كردند كه در مجلس مالك، 60 عالم معمم شركت داشتند. به خدا قسم! شمردم و ديدم كه در مجلس شافعي، 300 نفر و اندي، معمم و صاحب نظر از بزرگان، حضور پيدا مي‌كردند.
    تاريخ دمشق، ج51، ص405 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص39

    9- سلطان صلاح الدين ايوبي - كه مورد احترام اهل‌سنت است (که برخورد خصمانه‌اي نسبت به شيعه داشت) يكي از كارهايي كه انجام داد، مدرسه بزرگ و وسيعي در كنار مرقد آقاي شافعي ساختند.
    10- همچنين پادشاه كامل ايوبي در سال 608 هجري، گنبدي بر ضريح او بنا كرد.
    11- از فقهاي مشهور اين مذهب، ابو اسحاق فيروز آبادي - که متوفاي 476 است - كتابي دارد به نام المهذب كه از مفصل ترين كتاب‌هاي فقهي مذهب شافعي است.

    کتب شرح حال جناب شافعی:
    در رابطه با شرح حال جناب شافعي، كتاب‌هاي زيادي نوشته شد، از جمله آنها:
    كتاب الإنتقاء في فضائل الثلاثة الأئمة الفقهاء است و از ص65 تا ص119 مفصل در اين مورد آمده است.
    ابن كثير دمشقي در كتاب البداية و النهاية، ج10، ص262.
    همچنين در سير اعلام النبلاء، ج10، ص5 تا ص100.
    -----
    عمری باشه در خدمت اهل علم خواهم بود
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  11. تشكر

    شهاب منتظر (17-07-2015)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بسم الله الرحمن الرحیم
    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :
    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم.
    در ادامه بحث با توجه به دو حدیث پر باری که در چند بحث پیش گفتم و امیدوارم دقت کرده باشین به اینها به ادامه برسی این مذهب میپردازیم.
    در ابتدا بگم که این مدهب در زمان حال در جغرافیای کشورهای:اردن، سوريه ، عراق ، لبنان ، پاكستان، هند، چين ، اندونزي ، كردهاي ايران، ،آذربایجان ایران ، همچنين برخي از اهل‌سنت فارس ،يمن و بسياري از مسلمانان فلسطين سکونت دارند.
    در ادامه به این بپردازیم که اصلا برخورد جناب شافعي با احاديث پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) چطور بوده ؟
    نقل مي‌کنند در كتاب‌هاي متعدد كه جناب شافعي گفته است:
    كل ما قلته فكان من رسول الله صلى الله عليه و سلم خلاف قولي مما صح، فهو أولى و لا تقلدوني.
    هر مطالبي كه گفتم از رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده است و هر جايي كه خلاف قول رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گفتم، سخن او حجت است و سخن من ارزش ندارد و كسي حق تقليد از من را ندارد.
    آداب الشافعي، ص67 - مناقب الشافعي للبيهقي، ج1، ص473 - حلية الأولياء لأبو نعيم، ج9، ص106 - توالي التأسيس، ص63 - تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج15، ص9 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص33

    همچنين جناب شافعي گفته است:
    إذا وجدتم في كتابي خلاف سنة رسول الله صلى الله عليه و سلم فقولوا بها و دعوا ما قلته.
    اگر در اين كتاب من، مطلبي را خلاف سنت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) يافتيد، سنت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را بگيريد و آنچه كه من گفتم را كنار بگذاريد.
    مناقب الشافعي للبيهقي، ج1، ص472 - حلية الأولياء لأبو نعيم، ج9، ص106 - توالي التأسيس، ص63 - تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج15، ص10 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص34

    ايشان گفته است:
    اذا صح الحديث فهو مذهبي و إذا صح الحديث، فاضربوا بقولي الحائط.
    اگر حديثي را ديديد كه صحيح است، مذهب من، همان حديث است. اگر حديثي صحيح بود و خلاف گفتار من بود، گفتار مرا به ديوار بكوبيد.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص35

    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  13. تشكر

    شهاب منتظر (17-07-2015)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بیانات جناب شافعی رئیس مذهب شافعی اهل سنت در مورد فتاوای خود
    شافعي مي‌گفت:
    ما قلت و كان النبي صلى الله عليه و آله و سلم قد قال بخلاف قولي، فما صح من حديث النبي أولى و لا تقلدوني.
    سخناني كه مي‌گويم، شايد بر خلاف سخنان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) باشد. شما آنچه كه از سخنان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) صحيح است، به آن عمل كنيد و از من تقليد نكنيد.
    معرفة السنن و الآثار للبيهقي، ج1، ص575 - تفسير ابن كثير، ج1، ص301 - تاريخ الاسلام للذهبي، ج14، ص321 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10، ص33 - مقدمة الحاوي للماوردي، ص18 . آداب الشافعي و مناقبه لإبن أبي حاتم، ص93 - القول المفيد في أدلة الإجتهاد و التقليد للشوكاني، ص62 - الإيقاظ، ص100 - تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج51، ص389 - إعلام الموقعين لإبن القيم الجوزية، ج2، ص285

    ايشان صراحتا گفته:
    فمهما قلت من قول، فالقول ما قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم.
    هر چه من گفتم، حق، آن است كه پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گفته و سخن او را أخذ كنيد.

    در جاي ديگر گفته است:
    إذا وجدتم في كتابي خلاف سنة رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم، فقولوا بها و دعوا ما قلت.
    اگر در كتاب من مطلبي يافتيد كه بر خلاف سنت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است، آن را رها كنيد و به سخن پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) عمل كنيد.
    تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج51، ص386 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج10 ص34 - المجموع للنووي، ج1، ص63 - تاريخ الاسلام للذهبي، ج14 ص321

    جناب شافعي تعبير ديگري دارد و به يكي از شاگردانش مي‌گويد:
    لا تقلدني في كل ما أقول و انظر في ذلك لنفسك فإنه دين.
    هر چه را كه من مي‌گويم، از من تقليد نكنيد. اين مطالب، مربوط به دين توست و نبايد تقليد كني.
    حجة الله البالغة للدهلوي، ج1، ص157 - الإنصاف للدهلوي، ص105

    وهمچنین این جمله از جناب شافعی است:
    كل مسألة صح فيها الخبر عن رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) عند أهل النقل بخلاف ما قلت، فأنا راجع عنها في حياتي و بعد مماتي.
    هر مسئله‌اي را كه ضد سنت داده‌ام و اشتباه بوده، اگر زنده بودم از آن برمي‌گردم و بعد از مرگم هم در آن دنيا از نظرم برمي‌گردم.
    مناقب الشافعي للبيهقي، ج1، ص473

    در بحث بعد به نظر علمای اهل سنت و مذاهب دیگر و نقد انها به این مکتب خواهیم پرداخت.

    تا مجالی بعد
    یا علی
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  15. تشكر

    شهاب منتظر (17-07-2015)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بسم الله الرحمن الرحیم
    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :

    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم.

    در بحث اخر به مبحث فضیلت و نگاه به وهابیت و نگاه وهابیت به این مکتب میپردازیم.

    آراء و قضاوت‌هاي علماء سایر مذاهب، راجع به جناب شافعي


    ابن كثير دمشقي در كتاب البداية و النهاية، ج12، ص216 و ابن حجر عسقلاني در كتاب لسان الميزان، ج5، ص402 نقل مي‌کنند از يكي از فقهاي بزرگ حنفي، به نام محمد بن موسي بن عبد الله حنفي - كه ايشان در دمشق، قضاوت را عهده دارد بود - كه گفته بود:
    لو كانت لي الولاية لأخذت من أصحاب الشافعي الجزية.
    اگر من قدرت و توانايي داشتم، بر تمام ياران شافعي، جزيه قرار مي‌دادم.
    يعني همانطوري كه بايد از اهل كتاب جزيه بگيريم، از طرفداران شافعي هم جزيه مي‌گرفتم.
    البته اين قضايا فقط منحصر به آنها نيست و برخي فقهاي ديگر هم نسبت به احناف، همين تعبير را دارند. در اين مورد، مي‌توانيد به كتاب العبر في خبر من غبر ذهبي، ج3، ص52 و شذرات الذهب، ج4، ص224 و مراجعه نماييد.
    نووي - كه از شخصيت‌هاي برجسته علماي اهل‌سنت است - وقتي به مسئله اقتداء به ديگر علماء مذاهب مي‌رسد، مي‌گويد:
    يصح الاقتداء بالحنفي و نحوه إلا أن يتحقق اخلاله بما نشترطه و نوجبه و هذه الأوجه جارية في صلاة الشافعي خلف حنفي و غيره على وجه لا يراه الشافعي و يراه ذلك المصلى بأن أبدل الفاتحة أو لم يطمئن أو مس فرجا أو امرأة.
    ما پشت سر حنفي‌ها نماز مي‌خوانيم، مگر اينكه يقين كنيم او شرائط و واجبات نماز را بر مبناي نظر ما، رعايت نمي‌كند. در قضيه شافعي‌ها مي‌گويد: اگر برخي دست به عورتشان بزنند، وضويشان باطل مي‌شود و اگر با اين حال نماز بخواند و فردي به او اقتداء بكند، اقتداء درست نيست و نماز باطل است.
    المجموع للنووي، ج1، ص203
    عبارتي ديگر دارد كه مي‌گويد:
    و لو وجد شافعي و حنفي نبيذ تمر و لم يجدا ماء فتوضأ به الحنفي و تيمم الشافعي و اقتدى أحدهما بالآخر فصلاة المأموم باطلة لان كل واحد يرى بطلان صلاة صاحبه.
    اگر يك حنفي به شراب خرما وضو بگيرد و شافعي تيمم كند، اگر يكي از اين دو پشت سر ديگري نماز بخواند، قطعا نماز مأموم باطل است.
    المجموع للنووي، ج1، ص203 - حاشيه رد المختار لإبن عابدين، ج1، ص607
    آقاي ابن نجيم مصري كه از علماي بزرك احناف است، در كتاب البحر الرائق، ج2، ص81 مي‌گويد:
    لا ينبغي للحنفي أن يزوّج بنته من رجل شفعوي المذهب.
    يك حنفي مذهب، حق ندارد دخترش را به يك شافعي مذهب بدهد.


    تنها یک بخش دیگر با ما باشید با بحث مکتب شافعی.
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  17. تشكر

    شهاب منتظر (19-07-2015)

  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :
    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم
    تضادي که بين وهابيت و عقائد امام شافعي وعلماي شافعي است در زمینه توسل و زیارت قبور

    تضادي که بين وهابيت و عقائد امام شافعي علماي شافعي است، به مراتب بيشتر و عميق‌تر است تا تضادي که ميان ديگر مذاهب است.

    ابن‌تيميه در کتاب زيارة القبور صراحتا مي‌گويد:

    من يأتي إلى قبر نبي أو صالح و يسأله حاجته و ... ، فهذا شرك صريح يجب أن يستتاب صاحبه فإن تاب و إلا قتل.

    اگر کسي براي توسل، کنار قبر پيامبري يا صالحي برود، اول بايد او را توبه داد و اگر توبه نکرد، بايد کشته شود.

    زيارة القبور و الاستنجاد بالمقبور، ص156

    محمد بن عبد الوهاب مقداري تندتر از ابن‌تيميه مي‌گويد:

    إن قصدهم الملائكة و الأنبياء و الأولياء يريدون شفاعتهم و التقرب إلى الله بذلك هو الذي أحل دماءهم و أموالهم.

    کساني که از ملائکه و انبياء و اولياء شفاعت طلب مي‌کنند و مي‌خواهند بدين وسيله‌ به خداوند تقرب پيدا کنند، جان و مالشان هدر است و اموالشان بايد مصادره شود.

    کشف الشبهات، ص58

    محمد بن عبد الوهاب - بنيانگذار وهابيت - مي‌گويد:

    لا يصح دين الإسلام إلا بالبرائة ممن يتقرب إلي الله بالصلحاء و تکفيرهم.

    دين و اسلام هيچ ‌کس صحيح نيست، مگر اين‌که برائت بجويد به خدا از کساني که توسط صالحان به خداوند متقرب مي‌شود و اينها را تکفير کند.

    مجموع مؤلفات محمد بن عبد الوهاب، ج6، ص188

    همچنين مي‌گويد:

    إجماع المذاهب کلهم علي أن من جعل بينه و بين الله وسائط يدعوهم أنه کافر مرتد حلال المال و الدم.

    هر کس بين خودش و خدايش، واسطه قرار بدهد، کافر و مرتد است و مال و جانش حلال است.

    مجموع مؤلفات محمد بن عبد الوهاب، ج6، ص147

    عزیزان اهل سنت که معتقد به امام شافعي هستند اين عبارت محمد بن عبد الوهاب را در کنار اشعار امام شافعي بگذارند که مي‌فرمودند:

    آل النبي ذريعتي و هم إليه وسيلتي

    أرجو بأن أعطى غدا بيد اليمين صحيفتي


    آل پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، وسيله اتصال من و تقرب من به خدا هستند.

    اميدوارم به برکت آل پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، فرداي قيامت، پرونده مرا به دست من بدهد.
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  19. تشكر

    شهاب منتظر (19-07-2015)

  20. Top | #20

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    از ديدگاه محمد بن عبد الوهاب، اول کسي که محکوم به کفر و ارتداد است، امام شافعي است.

    اين اشعار در کتاب ابن حجر هيثمي - ازعلماي بزرگ شافعي و متوفاي 974 هجري - الصوائق المحرقة، جلد 2، صفحه 524، نشر موسسه رسالت بيروت، با تحقيق عبد الرحمان ترکي و کامل محمد است.

    همچنين زيني دحلان - مفتي مکه مکرمه و از علماي بزرگ شافعي - اين اشعار را در کتاب الدرر السنية، صفحه 28 مي‌آورد.

    جالب اين ‌که جناب جميل صدقي زهاوي - از علماي بزرگ عراق و کردي الأصل و به زبان‌هاي کردي، عربي، فارسي و ترکي مسلط بود اشعار امام شافعي را در کتاب الفجر الصادق في الرد علي منکري التوسل و الکرامات و الخوارق، صفحه 92 آورده است.

    پس، عزيزاني که معتقد به قداست شافعي هستند و افتخار به تبعيت از شافعي دارند، با اعتقاد به حرمت توسل و استغاثه، در حقيقت - نستجير بالله - نسبت به کفر امام شافعي و ارتداد او، ناخواسته قدم برمي‌دارند.

    همچنين است محي الدين نووي - از بزرگان شافعي و متوفاي 676 - در کتاب فقهي المجموع، جلد 8، صفحه 274، بحث زيارت قبر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را مفصّل مطرح مي‌کند و مي‌گويد:

    ثم يرجع إلى موقفه الأول قبالة وجه رسول الله صلى الله عليه و سلم و يتوسل به في حق نفسه.

    زائر بايد در برابر قبر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بايستد و به خداي عالم متوسل شود.

    اين تعبير جناب نووي است که يکي از وظائف زائرين قبر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين است که در برابر قبر بايستد و:

    و يستشفع به إلى ربه سبحانه و تعالى.

    توسط نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از خداوند شفاعت بجويد.

    و بعد از آوردن اين آيه:

    وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا

    (سوره نساء/آيه64)

    مي‌گويد اين خطاب را به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) عرض کند:

    و قد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلى ربي.

    آمده‌ام نزد تو تا استغفار کنم از گناهانم و تو را شفيع خودم در نزد خداي عالم قرار بدهم.

    جناب شربيني - متوفاي 977 هجري و از شخصيت‌هاي برجسته شافعي مذهب - در کتاب مغني المحتاج، جلد 1، صفحه 512، زيارت قبر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و بحث توسل و شفاعت جستن به ايشان را مطرح مي‌کند.

    جناب سمهودي - از بزرگان شافعي و متوفاي 911 هجري - کتاب مستقلي دارد به نام وفاء الوفاء که در رابطه با مشروعيت زيارت قبر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و مشروعيت توسل و استغاثه و شفاعت جستن به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است و مي‌گويد:

    اين‌که مردم به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) متوسل مي‌شوند و او را واسطه قرار مي‌دهند، شرک نيست. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم به اذن خداوند، از مردم وساطت مي‌کند و براي مردم شفاعت مي‌کند.

    همان طوري که حضرت عيسي (عليه السلام) به اذن خداي عالم، مرده را زنده مي‌کند و کور مادرزاد را شفا مي‌دهد و از مجسمه گلي پرنده، پرنده درست مي‌کند، به اذن خدا است و شرک نيست و دکّان در برابر خدا نيست. اگر نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) حوائج مردم را برآورده مي‌کند، مستقيم يا بالمباشره و به اذن الله يا با طلب از خداوند است.

    ايشان مي‌گويد که توسل به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، در حقيقت توسل به خداست. طلب کردن از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، طلب کردن از خداي عالم است، چون نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هر چه دارد از خدا دارد. اين‌که وهابيت توسل به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را تشبيه مي‌کنند به بت‌پرستي، بالاترين جسارت را به ساحت مقدس نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌کنند.
    برادران شافعی کمی تامل کنید در مکتب خودتون
    بحث بازم جا داشت کار بشه ولی فعلا به قدر اندک کفایت میکنه.
    بحث بعدی :
    اخرین مکتب از مذاهب اربعه اهل سنت.
    یا علی

    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  21. تشكر

    شهاب منتظر (19-07-2015)

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi