صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 22 , از مجموع 22

موضوع: شناخت مذاهب چهارگانه از نگاه خود مذاهب اربعه

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بسم الله الرحمن الرحيم
    در ادامه این سلسله مباحث که بصورت خلاصه تقدیم دوستان میشه عرض کنم که :

    دوستان اهل سنت این جمله رو هر بار که بحث رو شروع کنم اول میگم که در این سلسله مباحث قصد جسارت به هیچ یک از مذاهب رو ندارم و نخواهم داشت و تنها به معرفی اثار و جملاتی که در باره این علما گفته اند اشاره میکنم
    دوستان دقت داشته باشید که این اخرین مکتب و محمترین انحراف در این مکتب ایجاد شد که
    و احمد بن حنبل پایه گذار اولیه سلفی گری میباشد
    احمد بن حنبل ،تابع حدیث و ظواهر سنت بود و هر گونه دخالت عقل را در مسائل شرعی جایز نمی دانست.

    اولین بار بحث «سلف» را احمد بن حنبل پایه گذاری کرد ، ابن تیمیه در قرن هشتم همین طرح را ارائه داد ولی مورد موافقت علمای وقت قرار نگرفت ،

    در قرن 13 محمد عبدالوهاب همین طرح را تئوریزه کرد وبه صورت یک مذهب مستقل «سلفی گری» را در عربستان تاسیس کرد. در حقیقت مذهب وهابیت عمدتا آبشخورش فقه احمد بن حنبل است.

    كنيه‌اش ابو عبدالله و نام پدرش محمد است و نَسَبش به ذو الثديه - رئيس خوارج - مي‌رسد در ربيع الأول سال 164 هجري قمري در بغداد به دنيا آمد و در 3 سالگي، پدر خود را از دست داد و تحت تربيت مادر خود قرار گرفت. از سال 179 هجري به يادگيري حديث پرداخت - همان سالي كه آقاي مالك از دنيا رفت -.

    براي يادگيري علوم، شهرهاي مختلف را زير پا گذاشت و به يمن، كوفه، شام، حجاز و ... رفت.

    اساتید
    از شخصيت‌هاي بزرگي همچون شافعي استفاده علمي كرد.
    شاگردان
    ، مانند محمد بن اسماعيل بخاري - صاحب صحيح بخاري - و مسلم بن حجاج نيشابوري - صاحب صحيح مسلم - و ابو داود - صاحب سنن - و آقايان ترمذي - صاحب صحيح - و نسائي - صاحب سنن - ابن ماجه - صاحب سنن - و با واسطه، جزء شاگردان احمد بن حنبل بودند و از او نقل روايت دارند.

    ايشان در طول عمر خود، گرفتاري‌هاي زيادي داشتند. مخصوصا از زمان مأمون كه بحث «خلق قرآن»، به عنوان يك فاجعۀ بزرگ جهان اسلام آغاز شد و امت اسلامي گرفتار اين فاجعه شدند و كشت و كشتار و زندان، براي علماء و بزرگان پيش آمد، خود آقاي احمد بن حنبل در اين فاجعه، 28 ماه در زندان بود و شلاق خورد و اذيت كشيد، ولي در برابر حكومت عباسيان تسليم نشد. قضيه «خلق قرآن» تا زمان متوكل عباسي ادامه داشت و احمد بن حنبل در اين زمان، از يكي از مصائب تاريخ اسلام، خلاصي يافت.
    احمد بن حنبل در روز جمعه، 12 ربيع الأول سال 241 هجري در سن 77 سالگي از دنيا رفت. او را در قسمت غربي باب حرب بغداد دفن كردند و محمد بن طاهر بر او نماز خواند.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج11، البداية و النهاية لإبن كثير الدمشقي، ج10، ص340
    در كتاب مختصر طبقات الحنابله، ص14 آمده است كه:
    و قبره ظاهر مشهور و يزار و يتبرك به.
    قبر او، حرم و بارگاهي دارد و مشهور است و مورد زيارت و تبرك قرار مي‌گيرد.
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  2. تشكر

    شهاب منتظر (19-07-2015)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    عضو ثابت
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4612
    نوشته
    875
    صلوات
    2319
    دلنوشته
    9
    یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر علیه السلام
    تشکر
    2,187
    مورد تشکر
    2,696 در 817
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دوستان

    "چه کسی میگوید زیارت شرک است؟"

    گفته شده است كه:
    در تشييع جنازه او، جمعيت كثيري حاضر شدند و طرفداران او، شعارهايي به نفع او و مخالفان او، شعارهايي عليه او مي‌دادند.

    مروج الذهب، ج4، ص102

    همچنين در كتاب طبقات الحنابله، ص9 آمده است كه:
    در روز وفات ايشان، ده هزار نفر از يهوديان و نصارا و مجوسيان، مسلمان شدند.

    وقتي ذهبي قضيه مسلمان شدن غير مسلمانان را نقل مي‌کند، مي‌گويد:
    هذه حكاية منكرة، تفرد بنقلها هذا المكي عن هذا الوركاني ، ... فوالله لو أسلم يوم موته عشرة أنفس لكان عظيما و لكان ينبغي أن يرويه نحو من عشرة أنفس.
    اين حكايت، غير قابل قبول است. اگر اينچنين اتفاقي افتاده بود، شايسته بود ده‌ها نفر اين قضيه را نقل مي‌كردند.
    تذكرة الحفاظ للذهبي،ج2، ص431 - تاريخ الاسلام للذهبي، ج18، ص143 - سير اعلام النبلاء للذهبي، ج11، ص343 - طبقات الحفاظ، ص189 - تاريخ الكبير للبخاري، ج2، ص7 - تهذيب التهذيب لإبن‌حجر، ج1، ص62 - البداية و النهاية لإبن كثير الدمشقي، ج10، ص340

    در رابطه با فضائل ايشان:

    در كتاب البداية و النهاية إبن كثير، ج10، ص357 از يحيي بن ايوب مقدسي نقل مي‌کند:
    پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را در خواب ديدم كه او خوابيده است و احمد بن حنبل، بادبزني در دست دارد و با آن، بدن نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را خنك مي‌كند. ما هم توجيه كرديم كه احمد بن حنبل در دفاع از شريعت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، قيام خواهد كرد.
    همچنين آقاي احمد بن حنبل در مسند، ج2، ص181 مي‌گويد:
    نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آمد و ديد صحابه در رابطه با مسائل قرآني با هم بحث مي‌كنند و اختلاف دارند. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آنها را مذمت كرد و فرمود: در اين اختلافات وارد نشويد و اگر اختلافي پيش آمد:
    فردوه إلي عالمه.
    آن را به عالم واگذار كنيد.
    و مراد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از اين عالم، احمد بن حنبل بوده است.

    آقاي ذهبي در كتاب سير اعلام النبلاء، ج11، ص202 از بشر بن حارث نقل مي‌کند:
    قام أحمد مقام الأنبياء.
    احمد بن حنبل به جايگاه انبياء رسيده بود.

    من در همين جا از عزيزان حنبلي مذهب سوال مي‌كنم:

    اگر ما همچنين تعبيري در رابطه با امير المومنين (عليه السلام) بگوييم - كه قرآن او را نفس پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شمرده است و در آيه تطهير، شهادت به طهارتش داده است و در آيه ولايت، خداوند ولايت او را در رديف ولايت خود و پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) شمرده است، - شما با ما چه مي‌كنيد؟

    از اسماعيل بن خليل نقل مي‌کند:
    لو كان أحمد بن حنبل في بني إسرائيل لكان آية.
    اگر احمد بن حنبل در ميان بني اسرائيل بود، يكي از آيات و پيامبران آن عصر بود.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج11، ص202
    همچنين مي‌گويد:
    إذا رأيت رجلا يحب أحمد، فاعلم أنه صاحب سنة.
    نشانه اهل‌سنت بودن، محبت و عشق به احمد بن حنبل است.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج11، ص195
    همچنين از مزني نقل مي‌کند:
    قيام اسلام، به چند نفر بستگي داشت:
    أحمد بن حنبل يوم المحنة، أبو بكر يوم الردة و عمر يوم السقيفة و عثمان يوم الدار و علي يوم صفين.
    اگر احمد بن حنبل در روز محنت و ابوبكر در جنگ رده و عمر در قضيه سقيفه و عثمان در شوراء و امير المومنين (عليه السلام)‌ در جنگ صفين نبودند، فاتحه همه چيز خوانده مي‌شد.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج11، ص201
    همچنين نقل مي‌کند:
    يك خانه‌اي آتش گرفت و در آن خانه، يك لباس و پيراهني از احمد بن حنبل بود و تمام لوازم خانه به خاكستر تبديل شد، غير از آن پيراهن احمد بن حنبل و به آن تبرك مي‌جستند.
    سير اعلام النبلاء للذهبي، ج11، ص230
    همچنين در همان صفحه نقل مي‌کند:
    در يك سال، بغداد را آب فرا گرفت و خانه‌ها را آب برد و همه چيز از بين رفت و تنها چيزي كه از نابود شدن خلاصي يافت، كتابي بود كه به خط احمد بن حنبل بود.
    همچنين:
    در سيلي كه به بغداد آمد، اين سيل نزديك قبر احمد بن حنبل آمد و موج زد و به عقب برگشت و جرأت نداشت كه اين آب، نزديك قبر احمد بن حنبل برسد.

    دوستان شیعه و اهل سنت دقت کنید ،این موضوعات غلو برای انها غلو محسوب نخواهد شد ولی برای دیگران بلی.
    آقاي ابن جوزي مي‌گويد:
    وقتي مي‌رفتم به زيارت قبر احمد بن حنبل، مي‌ديدم كه قبر ايشان با زمين يكسان است و برآمدگي ندارد. اين مسئله برايم جالب بود. شبي در خواب ديدم كه او را زيارت مي‌كنم و گفتم حتما ‌آب يا سيلي آمده است كه قبر او با زمين هموار است. شنيدم كه احمد بن حنبل از داخل قبر صدا زد:
    لا، بل هذا من هيبة الحق عز و جل، لأنه عز و جل قد زارني.
    خير، اين از هيبت (و سنگيني) خداوند است كه به زيارت من آمده بود و خاك‌ها با زمين يكسان شد.
    مناقب احمد لإبن الجوزي، ص607
    همچنين از برخي از بزرگانشان مانند عبدالله بن موسي نقل مي‌کنند:
    فإني منذ ثلاثين سنة ما توسلت به إلا قضيت حاجتي.
    حدود سي سال است كه هر وقت براي من مشكلي پيش مي‌آيد، به قبر او متوسل مي‌شوم و حاجتم برآورده مي‌شد.
    مناقب احمد لإبن الجوزي، ص400 و 562

    برادران اهل علم ، ایا میتوان گفت جناب ابن جوزي در کتاب خود دروغ بسته است به بزرگ مکتب؟

    اگر بحث توسل و غلو .... برای این مکتب ایرادی ندارد ولی چرا شیعه محدور الدم است؟

    به جرم اینکه پیرو اهل بیت عترت هستند؟

    این مبحث ادامه دارد....
    امضاء
    هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
    هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
    این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
    این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را



  5. تشكر

    شهاب منتظر (19-07-2015)

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi