نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: شرح حال استاد « احمد نداء »

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض شرح حال استاد « احمد نداء »

    آغاز عصر حاضر شاهد برپايي نهضت جديدي در فن موسيقي بوده است كه شايد اولين حركت در اين تاريخ باشد . در آن زمان كه در مصر حتي راديويي براي ضبط سروده ها و ابتهالات وجود نداشت ، با اين وجود اكثر شب ها را تواشيح خوانان و مدّاحان با اجراي برنامه هاي خويش به سر مي آوردند . در اين ايام بود كه دامنه تواشيحات و ابتهالات ، قرآن را نيز در بر گرفت و تا بدانجا پيش رفت كه مردي معمّم در صحنه قرائت ظاهر شد و چنان به قرائت پرداخت كه شيوه قرائتش بر اذهان آشنا نمي نمود شيوه اي كه بسيار روحبخش و دلنشين بود .
    اين مرد كسي جز استاد احمد نداء نبود ، او داراي صوتي بسيار قوي و رسا بود . مردي كه تمام زندگي خويش را وقف طريق قرآن نمود ، تا آنجا كه يكي از دوستان وي به نام ، محمد بابلي ، از نوابغ علم موسيقي و الحان آن زمان از وي تقاضا كرد تا حظّ و بهره خويش را در رابطه با موسيقي بيازمايد ، او نپذيرفت ؛ شايد اگر استاد اين سخن را رد نمي كرد بر سيّد محمد عثمان و سيّد عبده الحامولي دو تن از علماي بزرگ زمان سبقت مي جست . اما استاد نداء كه در اعلي مراتب عشق به قرآن مي زيست ، در اين راستا به تلاوت و قرائت آن پرداخت ، و همچنان به قرائت ادامه داد . صوتي كه اين استاد علم موسيقي ، محمد بابلي را نيز شيفته و مجنون مي ساخت و گاهي اوقات در خلوت ، به استماع صوت شيخ از صفحه گرامافون مي پرداخت و در آن لحظات هيچ غم و دردي احساس نمي كرد و جذبه قرائت دلنشين استاد ، آن چنان او را احاطه مي كرد كه فرياد مي زد : اي شيخ صوتت چه دلنشين است .
    نقل كرده اند كه روزي شيخ نداء ، آيه « و بشر الكافرين بعذاب اليم » را قرائت مي كرد ، محمد بابلي در حالي كه به سختي مي گريست ، فرياد برمي آورد و پس از آن به مدت يك هفته معتكف شد ، تا آنجا كه نه فردي او را ديد و نه او با احدي ملاقات كرد و خود مي گويد :« اگر شيخ را از عنفوان جواني نمي شناختم از رجال صوفي و زاهد زمانه مي شدم ». از كرامت نفس و بزرگواري او گويند : زماني كه از او به جهت احياء مراسمي دعوت به عمل مي آوردند بسيار اتفاق مي افتاد كه وجهي را كه از بابت قرائت به او هديه مي كرند به فقرا و درماندگان مي داد . باز در بزرگواري و مناعت نفس شيخ نقل مي كنند كه ، در مراسم چهلمين روز درگذشت يكي از اكابر و تجّار بزرگ از او دعوت به عمل آمد تا به قرائت قرآن بپردازد . اگر چه استاد آمادگي خويش را جهت اجراي تلاوت اعلام داشته بود اما زماني كه يكي از دوستان ، وي را از درگذشت خانم پيري مطلع كرد كه تنها وصيتش اين بوده كه در هنگام تدفين ، استاد احمد نداء بر خاكش قرآن تلاوت كند ؛ استاد بي درنگ آن مجلس را ترك گفت و به محله فقير نشين بولاق رفت تا در مراسم تدفين و ختم مرحومه حاضر گردد .
    آري استاد احمد نداء زندگي بسيار پربار وانديشمندي را سپري كرد و به حقيقت همان كسي است كه راه را براي كساني كه پس از او ظهور كردند، هموار ساخت . اوتنها يك قاري قرآن نبود ، بلكه هنرمندي بود كه با تمامي هنر دوستان و ادب دانان و عالماني كه عصر حاضر به وجود آنان مفتخر است همراه و ياور بوده است .او با « محمد بابلي » - كه يكي از بزرگترين نوابغ مصر است - دوستي وفادار بود . همچنين دكتر محجوب ثابت ، نويسنده ي مشهور ، عبد العزيز البشري و شاعر نيل حافظ ابراهيم نيز از كساني بودند كه در انتهاي شب در كنار يكديگر گرد آمده و شيخ بر اين دوستان - كه همه اهل علم و ادب بودند - آيات قرآن را تلاوت مي كرد و در اين لحظات محمد بابلي چنان مي گريست كه گاه به حالت اغماء مي افتاد .
    عظمت شيخ « احمد نداء » تا بدانجاست كه صالح عبد الحي از مشهورترين نوازندگان مصر گويد : اگر شيخ به غنا و موسيقي رو مي آورد ، تمامي نوازندگان و رامشگران را خانه نشين مي ساخت . آري حيات سراسر مجد و عظمت شيخ اساس استواري را بنا نهاد ، بنايي كه سبب درخشش بيش از پيش وي شده ، زمينه ساز پرورش مرداني در اين مكتب گرديد كه توانستند تا حدّي اين عظمت را دريابند ، مردي كه راهگشاي ده هاتن از بزرگترين قاريان جهان اسلام گرديد . او سرانجام پس از عمري پر بار كه در طريق قرآن و خدمت به اين كلام الهي سپري كرد چشم از جهان فرو بست . آن زمان كه رحلت كرد ده ها هزار نفر در تشييع جنازه اش گرد آمدند و در پيشاپيش آنان سران بزرگ دولت و نمايندگاني از كشورهاي ديگر اسلامي به چشم مي خورد آري در رحلت اين استاد بزرگ علم قرائت مرثيه ها گفته شد . چنانكه از حافظ ابراهيم ، اين شاعر بزرگ عرب در مصر ، در رثاي او قصيده اي سرود كه برقبرش آويختند . روحش شاد
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكر

    غلامعلي نوري (02-12-2009)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi