نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: *** چرا خدا ما را گرفتار بلا و آزمایش میکند؟***

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض *** چرا خدا ما را گرفتار بلا و آزمایش میکند؟***





    چرا خدا ما رو به هر بلا و امتحانی که دوست داره گرفتار میکنه؟(داستان مربای پوست پرتقال)


    بچه که بودم مربای پوست پرتقال رو خیلی دوست داشتم. یه روز نشستم بغل دست مامانم ، ببینم چه جوری اونو درست میکنه . که از پوست به اون تلخی مربای به این شیرینی و لذیذی در میاد.

    حالا تا جایی که یادمه میگم چی کارها میکرد
    (عجله نکن ، نه کلاس آشپزی نیست آخرش خوشت نیومد ؛ خب نخورش دیگه).


    اول پوست پرتقال رو می کند .

    دوم اون رو با چاقوی تیزی ریز ریز و خورد می کرد.

    سوم می شست و خشکش می کرد .

    چهارم توی آهک می خوابوند.

    پنجم توی آبجوش می ریخت و با دمای بالا می پختش .

    ششم بهش یه چیزایی مثل شکر و هل و رنگ و … اضافه می کرد.

    هفتم می ذاشت روی اجاق غلیظ بشه ، بعدش توی فریزر خنک بشه و اصلا یخ بزنه .

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حالا شما فکر کن پوست پرتقال کمی حالیش می شد و زبون داشت و می خواست حرف بزنه ؛ به نظرت چی ها می گفت :

    اول: ای داد! چرا منو از پرتقال جدا می کنید ؟ من نمی خوام ازش جدا شم آخه جدایی سخته .

    دوم : چرا منو با چاقو خرد می کنید مگه جلادید شما؟!

    سوم : مگه دیوونه شدید ، اول خیسم می کنید دوباره خشکم می کنید !

    چهارم :‌ چرا منو تو آهک می خوابونید ، خفه شدم .

    پنجم : خودتونو توی آب جوش بپزن خوبه ؟!

    ششم :‌ چرا هر چی دوست دارین با من قاطی می کنین ؟من از این دوستهاو همسایه ها نمی خوام.

    هفتم :‌ هر ادایی در آوردید هیچی نگفتم چرا منو می برین قطب شمال که یخ بزنم ؟!

    خب ،‌ پوست پرتقال عزیز به جهت عدم شناخت کافی و نداشتن علم لازم، از یه چیزی غافل هستش .اونم اینکه ،‌ این کارها همش روی حساب و کتابه و حکمت داره. این کارها برا اینه که پوست پرتقال تلخ ، که به هیچ دردی نمی خوره ، مربای شیرینی بشه . مربای خوشمزه ای بشه به مربیگری مامان خوبم !!!


    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 18-03-2013 در ساعت 14:33
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    الان شما فکر کن ما پوست پرتقالیم و خدا که از مامانمون مهربونتره، مربی ماست و می خواد ما رو تربیت کنه برای شیرین شدن و برا خوشمزه شدن .

    پس بایست همکاری کنیم مثل پوست پرتقال ،تا مربی ما رو مربا کنه
    بایست هی نگیم:


    چرا خدا هر بلایی دوست داره سر ما در میاره و ما رو همش امتحان میکنه؟
    یه روز مریض می کنه .
    یه روز گرفتار می کنه .
    یه روز عزیزمون رو از ما می گیره .
    چرا زلزله می یاد؟
    چرا کنکور قبول نمی شم ؟
    چرا تصادف کردم ؟
    و صد ها چرای دیگه .


    این سوال ها از اون جاست که ما علم کافی و شناخت کافی از رب خودمون نداریم.

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اصلا می دونی کلمه “مربی” و کلمه “رب “ از یک ریشه درست شدن ؟؟؟

    رب یعنی مربی همه مربی ها. یعنی این بلا ، هر بلایی سر ما در میاره میخواد ما رو تربیت کنه . پرورش بده . برا اینکه شیرین بشیم برا اینکه خودمون هم از خودمون کیف کنیم .

    رب یعنی اند مربی ها .یعنی آخر مربی ها .
    حالا می تونی با دل گرفته ، راحت صداش کنی .


    ای پرورش دهنده من ، ای مربی من، یا رب ، یا رب ، یا رب …




    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 18-03-2013 در ساعت 14:44
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi